گارتنر ۱۰ روند راهبردی فناوری در سال ۲۰۲۰ را معرفی کرد. به نقل از فوربس،فناوری هنوز به نقطه اوج خود نرسیده است و طبق پیشبینیهای گارتنر طی ۵ سال آینده آنچنان متحول خواهد شد که نه تنها زندگیها را تغییر خواهد داد و استفاده از فناوریهای مختلف هر روز گسترش بیشتری مییابد بلکه میتواند متحول کننده صنایع مختلف باشد.
دیوید سیرلی، معاون گارتنر در زمینه اهمیت فناوری و روندهای پیش رو میگوید: «قرار دادن مردم در مرکز راهبردهای فناوری، یکی از مهمترین جنبههای تکنولوژی است؛ اینکه فناوری چگونه بر مشتریان، کارکنان، کسب و کارها و شریکان و جامعه تاثیر میگذارد. همه اقدامات یک سازمان بر این افراد و گروهها به طور مستقیم یا غیرمستقیم تاثیر میگذارد. این رویکرد، رویکردی مبتنی بر مردم و با محوریت مردم است».
گارتنر ۱۰ روند راهبردهای فناوری طی دهه ۲۰۲۰ را اینگونه معرفی میکند:
هایپر اتوماسیون
هایپر اتوماسیون ترکیبی از یادگیری ماشین، نرمافزارها و ابزارهای اتوماسیون برای انجام کار است. هایپراتوماسیون صرفا مربوط به ابزارها نیست، بلکه همه گامهای اتوماسیون (کشف، تحلیل، طراحی، خودکارسازی، اندازهگیری، نظارت و ارزیابی مجدد) را در بر می گیرد. طبق گزارش گارتنر این روند با اتوماسیون فرایند رباتیک آغاز شده است، اما فراتر از این خواهد رفت و ابزراهای بیشتری را برای پشتیبانی در شرکتها و کارخانهها با یکدیگر ترکیب خواهد کرد.
تجربه چندوجهی
بر اساس پیشبینیهای گارتنر، تجربه کاربری تا سال ۲۰۲۸ به طور قابل توجهی در زمینه تعامل با جهان دیجیتالی، تکامل خواهد یافت. پلتفرمهای مکالمه بخشی از این مساله را در بر میگیرند و بخش دیگر، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و واقعیت ترکیبی هستند. تغییر در مدلهای تعامل و ادراک منجر به تجربههای متفاوتی میشود که از نظر حسی چندگانه و چندوجهیاند.
دموکراتیکسازی تخصص
دموکراتیکسازی یا دسترسی گسترده به تخصص فنی (مثلا توسعه و طراحی اپلیکیشن) و تخصص در حوزه کسب و کار (مثل فروش یا تحلیل اقتصادی) برای افراد مختلف است؛ زیرا افراد میتوانند بدون هزینههای زیاد، تجربه کنند و یاد بگیرند.
گارتنر پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۲۳ چهار جنبه کلیدی در زمینه روند دموکراتیزه شدن، سرعت خواهند گرفت که به این ترتیبند: دموکراتیکسازی داده و تحلیل، دموکراتیکسازی توسعه، دموکراتیکسازی طراحی و دموکراتیکسازی دانش.
برافزایش انسان
برافزایش انسان (Human augmentation) موضوعی است که نشان میدهد چگونه میتوان از فناوری برای تقویت شناخت و بهبود تجربههای جسمانی انسان استفاده کرد. گارتنر توضیح میدهد که این برافزایش در زمینه فیزیکی شامل تغییر قابلیتهای ذاتی بدن با استفاده از فناوری در بدن انسانها است. تقویت شناختی نیز میتواند از طریق دسترسی به اطلاعات یا اپلیکیشنها و در فضاهای هوشمند رخ دهد.
بر اساس فرضیه گارتنر، طی ده سال آینده برافزایش فیزیکی و شناختی انسان رواج زیادی خواهد داشت؛ زیرا افراد همیشه به دنبال پیشرفتها و بهبودهای شخصی هستند.
شفافیت و قابلیت ردیابی
نتیجه مناقشهها در مورد منافعی که شرکتها از دادههای مصرفکننده برای خود حاصل میکنند، باعث شده آگاهی افراد به طور روزافزون در مورد ارزش دادههای خود افزایش یابد و تمایلشان به کنترل دادههایشان بیشتر شود. از همین روست که مقرراتی وضع شده تا سازمانهایی که توجهی به امنیت دادهها ندارند یا از دادهها سوءاستفاه میکنند، در معرض خطر قرار گیرند.
شفافیت و قابلیت ردیابی، امور کلیدی در پشتیبانی از اخلاق دیجیتالی و حریم خصوصی است. بر اساس گزارش گارتنر «شفافیت و قابلیت ردیابی طیف وسیعی از نگرشها، اقدامات و فناوریهای پشتیبانیکننده را در بر میگیرد که الزامات رگولاتور و رویکرد اخلاقی در استفاده از هوش مصنوعی و دیگر فناوریهای پیشرفته را مدنظر قرار میدهد». گارتنر در گزارش خود به سه حوزه مهم در زمینه شفافیت و قابلیت ردیابی اشاره میکند: هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، مالکیت و کنترل دادههای شخصی و طراحی مبتنی بر اخلاق.
لبه قدرتیافته
رایانش لبه (Edge computing) برای افزایش سرعت استفاده از دادهها و رفع مشکلات فناوری مطرح شده تا به جای اینکه اطلاعات به ابرهای بزرگ در مسافتهای طولانی ارسال شود، از مراکز دادهای کوچک در نزدیکی کاربران استفاده شود.
سیرلی، معاون گارتنر در این زمینه میگوید: «بیشتر تمرکز فعلی بر رایانش لبه به دلیل نیاز سیستمهای اینترنت اشیا برای ارائه قابلیتهای توزیعشده و همواره متصل به جهان و صنایعی مثل تولید است. رایانش لبه در همه صنایع بدل به عاملی غالب خواهد شد».
ابزارهای پیچیده از حمله پهپادها، رباتها، وسائل نقلیه مستقل و سیستمهای عملیاتی حرکت به سمت استفاده از رایانش ابری را سرعت خواهند بخشید.
ابر توزیعشده
ابر توزیعشده، توزیع خدمات ابر عمومی به موقعیتهای متفاوت است. این امر باعث میشود مدل متمرکز خدمات ابر دولتی متحول شود و به سمت حوزهای جدید در رایانش ابر، حرکت کند.
اشیای مستقل
اشیای مستقل، ابزارهایی فیزیکیاند که از هوش مصنوعی استفاده میکنند تا عملکردهایی را که تاکنون انسان انجام میداد، خودکار سازند. این اشیا شامل رباتها، وسائل نقلیه مستقل و پهپادها میشوند. اتوماسیون این وسائل با مدلهای برنامهنویسی ویژه صورت خواهد گرفت. با استفاده از هوش مصنوعی، رفتارهایی برای این اشیا تنظیم خواهد شد تا بتوانند ارتباط طبیعیتری با محیط اطراف خود و انسانها تعریف کنند.
با پیشرفت فناوری، این وسیلهها در مکانهای عمومی حاضر خواهند شد. به نظر سیرلی «انتظار میرود با رشد اشیای مستقل، شاهد تغییر از اشیای هوشمند به اشیایی باشیم که همکاری بیشتری با هم دارند…».
بلاکچین کاربردی
در گزارش گارتنر، بلاکچین این قابلیت را دارد که صنایع را با ایجاد اعتماد، شفافیت و امکان تبادل ارزش در بین اکوسیستمهای کسب و کار، متحول کند. این فناوری همچنین میتواند هزینهها را کاهش دهد و درآمد بیشتری ایجاد کند. با استفاده از بلاکچین میتوان داراییها را ردیابی کرد و زنجیره تامین را بررسی کرد. حوزه دیگری که پتانسیل بلاکچین در آن مهم قلمداد میشود، مدیریت هویت و اعتبار افراد است. قراردادهای هوشمند را میتوان با استفاده از بلاکچین تنظیم کرد. به نظر سیرلی غلیرغم اینکه مشکلات فنی بلاکچین، این فناوری قابلیت ایجاد تحول را دارد.
امنیت هوش مصنوعی
استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، بهویژه در زمینه بهبود تصمیمگیریهای انسان افزایش خواهد یافت و فرصتهای بینظیری را ایجاد خواهد کرد. در کنار این فرصتها، چالشهای جدیدی نیز برای تیمهای امنیتی و رهبران ایجاد خواهد شد؛ امکان حملههای سایبری به اینترنت اشیا، رایانش ابر و سیستمهای متصل در فضاهای هوشمند بسیار زیاد است. تیمهای امنیت و رهبران باید بتوانند دفاع سایبری خود را توسعه بخشند و حملهها را پیشبینی کنند.