«پنج تا از دوستانت رو زیر این پست منشن کن و عکس مسابقه رو استوری کن؛ اگر صفحه شما پرایوت هست؛ از استوری خودتون اسکرین شات بگیرید و برامون بفرستید تا در قرعه کشی یک پاور بانک شرکت کنید.» از این قبیل پستها در لابهلای صفحات اینستاگرام به وفور به چشم میخورد؛ اینستاگرامی که جزء معدود شبکههای اجتماعی محبوب جهان در ایران است که فیلتر نشده و امروز فضایی مهم برای دیجیتال مارکتینگ کسبوکارهای کوچک و بزرگ است.
جلوههای بصری و قابلیتهای مارکتینگی این اپلیکیشن همه و همه دست در دست هم داده تا شرکتها و اینفلوئنسرهای زیادی در این شبکه اجتماعی با کاربران خود تعامل داشته باشند و با اهدای جوایزی، آنها را مشتاق به فعالیت بیشتر در صفحهشان کنند. اما در این میان یک اشکال وجود دارد؛ بخش زیادی از این دنبالکنندگان، رباتهایی هستند که توسط افراد کمی گرداننده میشوند تا جوایز اینستاگرامی را ببرند؛ به این اکانتها اصطلاحا میگویند «اکانتهای مسابقهای».
داستان اکانتهای مسابقهای، ماجرایی است که بسیاری از مسئولان مارکتینگ سایتها و کسبوکارهایی که در اینستاگرام فعالیت دارند را به ستوه آوره و آنها نمیدانند از دست این اکانتها باید چه کنند. اکانتهای مسابقهای در واقع متعلق به گروههایی هستند که با برنامهریزی قبلی و خبر کردن یکدیگر، به یکباره وارد یک پست مسابقهای شده و با منشن کردن دیگر اکانتهای متعلق به خودشان یا دوستانشان، تبدیل به برندگان مسابقه میشوند. این اکانتها معمولا عکس پروفایل واقعی ندارند و پستهایشان نیز به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد چرا که هدف ساخته شدنشان فقط یک چیز بوده: برنده شدن جوایز خرد و کلان عرضه شده در صفحات فارسی اینستاگرام.
مژده هستم یک اکانت مسابقه ای!
«مژده» یکی از همین کاربران است که در گفتگو با دیجیاتو جزییات بیشتری از نحوه کارش بیان میکند. او خانمی سی و چند ساله خانهدار در یکی از شهرستانهای اطراف تهران که با تبلت هفت اینچی خود در اینستاگرام میچرخد. مژده از طریق یکی از دوستانش وارد یک گروه تلگرامی شده که برای ورود به آن در سال ۹۷ مبلغ صد هزار تومان پرداخت کرده است. این گروه کمی بیشتر از صد نفر جمعیت دارد که اکثر آنها مانند مژده خانمهای خانهدار هستند. در این گروه پستهای اینستاگرامی که شامل تبلیغات میشوند بازنشر شده و از تک تک کاربران خواسته میشود که در آن شرکت کنند. یک بازه زمانی هم برای شرکت در نظر گرفته میشود. او در همین رابطه میگوید:
«در گروه به ما یاد دادند که چطور چند اکانت در اینستاگرام داشته باشیم و همزمان آنها را مدیریت کنیم. برخی حتی ۱۰ موبایل مختلف دارند و اکانتهای خود را مدیریت میکنند و برخی که حرفهایتر و غالبا جوانتر هستند نیز از رباتها استفاده میکنند. هرکس زیر پستها اکانتهای خودش یا دوستش را منشن میکند و همه ما معمولا ماهی چند قلم جنس میبریم. کاربری را میشناسم که در آستانه عید سال گذشته، چهار گوشی و چند پاوربانک و یک سری کد تخفیف برنده شده بود.»
مژده میگوید که این اقلام و حتی کدهای تخفیف را افراد یا بین دوست و آشنا میفروشند یا در سایتهای آگهی به فروش میرسانند. او درآمد خودش از این راه را نیز «مکفی» میداند و تاکید میکند که همسرش از کاری که میکند خبر ندارد: «اگر هم وسیلهای ببرم آدرس خانه مادرم را میدهم و آنجا با خواهرم ترتیب کالا را میدهیم. تا به امروز باارزشترین چیزی که بردم یک جارو دستی شارژی بوده؛ چندین پنکه، پاوربانک، ماگ، گلدان، کیف و لباس و انواع اسباب بازی نیز بردهایم. یک بار هم هر دو اکانتم باهم در یک مسابقه، یک جایزه برد که خودم دلم راضی نشد و با اکانت دوم جواب صاحب صفحه را ندادم تا دوباره قرعهکشی کند ولی خیلی از دوستان اگر با ده اکانت هم برنده شوند، هر ده جایزه را با آدرسهای مختلف دریافت میکنند و یا حتی حضوری به دفتر جایی که جایزه میدهد میروند.»
مژده با اشاره به مسدودسازی اینترنت در ماه گذشته میگوید که آنها به مدلهای بومی سر زدند تا بتوانند راه خود را این مدلها نیز پیاده کنند ولی چندان به موفقیت نرسیدند چرا که حجم جوایز و مسابقات در مدلهای بومی به شدت اندک است. وقتی به او میگویم آیا کاری که میکند را نوعی کلاهبرداری میداند یا خیر دیگر جوابم را نمیدهد و بلاکم میکند.
دشمن بزرگ دیجیتال مارکتینگ
«انوشه لطفی» مدیرعامل سایت فعال دیجیتال مارکتینگ، که اخیرا چندین کمپین اینستاگرامی اجرا کرده نیز در گفتگو با دیجیاتو ضمن تایید وجود این اکانتها میگوید که آنها یکی از دشمنان بزرگ دیجیتال مارکتینگ شدهاند چرا که عملا کمپینها را بیاثر میکنند:
«ما هزینهای کنار میگذاریم تا با برقراری یک کمپین اینستاگرامی، ایمپرشن خود را بالا ببریم و کاربران قدیمی را خوشحال و کاربران جدید جذب کنیم. به دنبال کاربران واقعی هستیم و با وعده جایزه سعی در جذب این کاربران داریم اما باز هم به بن بست میخوریم. وقتی قرار است رباتها و اکانتهای فیک سمت کسبوکار ما جذب شوند؛ چرا بخواهیم هزینههای گزاف برگزاری مسابقه و مشقتهای آن را تحمل کنیم وقتی میتوان اکانت فیک خرید؟»
لطفی با اشاره به این موضوع که این اتفاق چندین بار برای خودشان رخ داده میگوید که هنوز نتوانسته راهکار درستی برای حل این معضل بیابد. به گفته او در اینستاگرام روزانه بیش از ۵۰۰ مسابقه اینستاگرامی برگزار میشود که جوایز آن از چیزهای کوچکی مثل کوپن تخفیف شروع میشود و در نهایت به موبایل میرسد:
«نمیخواهم بحث را جنسیتی یا اجتماعی کنم اما طبق آماری که من و دوستانم گرفتیم اکثر این کاربران زنان خانهدار هستند و از مناطق حاشیه نشین. فرهنگ خرید آنلاین و کسبوکارهای اینترنتی در این مناطق هنوز مانند شهرهای بزرگ جا نیفتاده و گمان میکنم که این افراد اصلا حس اینکه کار نادرستی میکنند ندارند؛ تصور آنها بر اینست که ما جایزه میدهیم و فرقی نمیکند که چه جایزهای و به چه کسی میدهیم. زمانی که توانستم مچ یک برنده که با دو اکانت جایزه برده بود را بگیرم؛ میگفت از شما شکایت میکنم و مرا مقصر میدانست تا خودش. البته همه میدانیم که نه من میتوانستم از این شخص شکایت کنم و نه او از من.»
او میگوید هرکس که چندین کمپین اینستاگرامی راهاندازی کرده باشد با این اکانتها آشنا است و هر کس به آنها یک لقبی داده ولی عبارتی که بین فعالان دیجیتال مارکتینگ جا افتاده همان اکانت مسابقهای یا جایزهای است. لطفی تاکید میکند که اعضای این گروههای تلگرامی هماهنگ کننده با خودشان نیز دشمنی و درگیری دارند و به قول خودشان، نمیگذارند هر کس از این سفرهای که پهن شده چیزی بردارد:
«این عین جملهای بود که یکی از این افراد به من گفت. تاکید کرد که اینستاگرام یک سفرهای هست که همه باید از آن بخوریم و تک خوری نداریم. برخی اکانتها هستند که آنقدر ربات دارند و در این گروهها تابلو هستن که در بین اهالی اکانتهای مسابقهای نیز شناخته شده هستند. صفحاتی در اینستاگرام وجود دارد که زیرآب همدیگر را میزنند و مثلا اسامی تمامی اکانتهای ربات یک شخص را در آنجا مینویسند و او را لو میدهند. ما هم در این کانالها و صفحات عضو هستیم تا بدانیم ماجرا از چه قرار است. بسیاری از اکانتها به صورت گروهی مورد حمله دیگر کاربران سودجو قرار میگیرد و برای همین بلاک شدن اکانتهای جعلی آنها یک امر عادی است. به عنوان مثال «مهسا رباتی» یکی از معروفترین اکانتهایی است که به کرات دارای ربات و اکانت جعلی است که بسیاری از آنها بلاک هستند ولی او باز هم اکانت میسازد و بعید میدانم یک نفر باشد و یک تیم پشت این ماجرا هستند. واز دوستانی که با این تیم در ارتباطات هستند شنیدم که که درآمدش به ماهی چندین میلیون میرسد.»
لطفی میگوید که صفحات اکانتهای مسابقهای معمولا قابل حدس است چرا که یا عکسی ندارند یا هرچه عکس دارند مربوط به مسابقات میشود و بسیاری از عکسها نیز دزدیده شده از صفحات دیگر است. او تاکید میکند که برخی از این افراد از یک عکس استفاده میکنند و آن را در چند مسابقه با ادیتهای مختلف به اشتراک میگذارند: «مثلا یکی از فرزندش عکس میگیرد و این عکس را بین بقیه میچرخاند تا اگر در مسابقهای عکس نوزاد و کودک باید شرکت میکرد، از آن استفاده شود.»
«الهه احمدی» دیگر شخصی است که در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکند و مدیریت صفحه یک گالری زیورآلات مشهور را بر عهده دارد .احمدی کمی بیشتر درباره فعالیت این گروهها برایمان توضیح میدهد: «مافیای عجیبی در بین این افراد حاکم است. مسابقهها در گروه به اشتراک گذاشته میشود و وظایف کار بین چند گروه کوچک تقسیم میشود. در نهایت جایزه بین یک تیم تقسیم میشود. کسی هم در این میان که خلاف وعده عمل کند لو داده میشود تا به هیچ وجه به جایزه دست پیدا نکند.»
احمدی همچنین میگوید گروههای ساماندهی شده این اشخاص در ابعاد مختلفی فعالیت میکند که برخی از آنها بسیار بزرگ است و برخی کوچک: «گاهی یک گروه مجزا برای لایک وجود دارد و یک گروه مجزا برای کامنت و یک گروه برای استوری. سیستم کاریشان در عین پیچیدگی بسیار ساده است و ما هم در اکثر مواقع نمیتوانیم فیک بودن آنها را ثابت کنیم. نتیجه این میشود که بعد از چندین بار هزینه کردن میبینیم که آن واکنشی که باید میگرفتیم را نگرفتیم و بیخیال برگزاری مسابقه مجدد میشویم.»
او میگوید صفحات کسبوکارها سعی در راهاندازی راههای خلاقانه و فراتر از لایک و کامنت برای جایزه دادن دارند و این موضوع در کسبوکارهایی که تولید محتوای قوی را میفهمند جا افتاده و تا حد زیادی توانسته جلوی این روشها را بگیرد: «متاسفانه بسیاری از کسبوکارهای کوچک از تولید محتوا و داشتن یک سری زیرساختها عاجز هستند و تنها راهی که به ذهنشان میرسد همین ایجاد مسابقات ساده لایک و کامنت و منشن و… است که باید تاکید کرد این مسابقات در این روزها و با وجود اکانتهای مسابقهای دیگر جواب نمیدهد.»
تبلیغات در فضای مجازی امری است که این روزها تبدیل به عنصر شماره یک بسیاری از کسبوکارهای نوپا شده و جای تبلیغات به روش سنتی را گرفته اما به نظر میرسد که مشکلاتی در این بین وجود دارد که اساسا ماهیت تبلیغات در فضای مجازی را زیر کار میبرد. اکانتهای مسابقهای، جایزهای، شانسی، ربات و یا هرچه که بخواهید اسمش را بگذارید، این روزها در حال فعالیت هستند و هر ماه جوایز متعددی میبرند و هر روز به دیجیتال مارکتینگ کشور ضرر میزند.