نقش خانواده در فرآیند تربیت مجازی دانش آموزان در نشست الزامات مجازی سازی ایران در عصر کرونا در مرکز مطالعات فضای مجازی به بحث و بررسی گذاشته شد.
دومین نشست از سلسله نشستهای الزامات مجازی سازی جمهوری اسلامی ایران با حضور محمدعلی کبریایی، سعید مدرسی، حسین غفاری، محمدعلی شاکری و عزیز نجف پور آقابیگلو با موضوع « الزامات مجازی سازی آموزش و پرورش ایران در عصر کرونا» توسط مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
عزیز نجف پور رئیس مرکز مطالعات فضای مجازی با اشاره به ضرورت گفتگو در باب ابعاد مجازی شدن جمهوری اسلامی و الزامات آن، این نشست را یکی از سلسله نشستهای ذیل موضوع فوق دانست و تاکید کرد که مرکز مطالعات فضای مجازی در نشستهای بعدی بنا دارد به الگوی الزامات مجازی شدن آموزش عالی حوزه علمیه و سایر حوزه های مهم کشور بپردازد.
مفهوم «مدرسه آینده» بازتعریف شود
در این نشست سعید مدرسی فرآیند مجازی سازی آموزش و پرورش را فرآیندی بازگشت ناپذیر دانست و ادامه داد: این گونه نیست که اگر شیوع بیماری کنترل شود، به حالت قبل از کرونا بازگردیم. چرا که نقش های کارکردی، عوامل و ارکان تربیت، به طور دائمی تغییر کرده اند.
وی ادامه داد: از همین رو، باید مفهوم «مدرسه آینده» را با مطالعات آینده پژوهی، بازتعریف کرد. در این بازتعریف، نقش خانواده باید بسیار پررنگ تر شود. زیرا خانواده که تربیت فرزندش را به مدرسه وکالت داده بود، حالا دیگر تقریباً بیش از ۸۰ درصد آن مسئولیت را روی دوش خود احساس می کند. ضمن آن که محیط تربیتی که چاردیواری مدرسه بود، امروز به همه جامعه تسری پیدا کرده و دیوارهای مدرسه فروریخته است.
این متخصص حوزه تعلیم و تربیت و سواد رسانه ای، با تاکید بر نقش خانواده در فرآیند تربیت مجازی، الزاماتی برای این مهم برشمرد:
– نگرش خانواده ها باید اصلاح شود. وظایف و مسئولیت تربیت به خانواده بازگشته است و مدرسه تنها نقش یک معین را ایفا می کند. حال خانواده برای ایفای این نقش، لایه دانشی ضعیفی دارد و باید همانگونه که برای کادر مدرسه، دوره های آموزش ضمن خدمت می گذاشتند، امروز برای والدین هم چنین دوره هایی تعریف شود.
– قبلاً مدرسه نگاه آموزشی صرف داشت. اما امروز به مدد فضای مجازی، می توان ساحات تربیتی دیگر از جمله ساحات ۶ گانه تربیت را خیلی بهتر احیا و فعال کرد. این الگوی جدید، نهاد تربیتی آینده و مدرسه آینده را می خواهد که نقش خانواده در آن پررنگ است، نه آن که همچنان نقش مربی در آن پررنگ باشد و فقط ارتباطش را مجازی سازی کنیم.
– مسائل پیش آمده برای «جسم»، «روان» و «مهارت های مورد نیاز» دانش آموز باید در دوران جدید مورد بازبینی و مطالعه قرار گیرد و برای هرکدام راه حل بیابیم.
– سهم مصرف رسانه ای دانش آموزان به شدت افزایش یافته است و نیاز به ارتقاء سواد رسانه ای در میان دانش آموزان و والدین باید به شدت مورد توجه قرار گیرد.
– توانمندسازی خانواده باید محور مجازی سازی تربیت باشد.
– باید برای تعامل خانواده ها با هم، مدارس با هم و همین طور معلم ها، دانش آموزان و مدیران مدارس با همدیگر و برای انتقال و به اشتراک گذاری تجربیات موفق شان، سامانه هایی ایجاد کرد.
– باید نهضت کشف موارد موفق «سرگرم آموزی» به راه بیفتد و این کشفیات و موارد یافت شده میان افراد به اشتراک گذاشته شود.
– می توان به راه اندازی جشنواره هایی برای تولید محتوای سرگرم آموزی توسط افراد درگیر در فرآیند سرگرم آموزی نیز اقدام کرد.
ابعاد تربیت مجازی دانش آموزان
محمدعلی کبریایی نیز در این نشست با اشار به اینکه تربیت مجازی دارای ۶ بعد «کنترل»، «نقش مربی»، «ابزار»، «زندگی»، «اطلاعات» و «ارزیابی» است، گفت: برای تحقق این ابعاد، باید به تعریف راهبردهایی اتکا کرد و روال سندمحوری کنونی را کنار گذاشت. چرا که امروز اسناد متعددی در سازمان ها درباره مجازی سازی وجود دارد، اما هنوز در این باره اتفاقی نیفتاده است.
وی افزود: این راهبردها را باید براساس نحوه جایابی آموزش و پرورش روی ۶ طیف بر مبنای ۶ بعد مذکور، تعیین کرد که شامل طیف کنترل که «تحمیل» در یک سوی آن و «رها شدگی» در سوی دیگر آن است، طیف نقش مربی که «دیگر آموزی» در یک سوی آن و «خودآموزی» در سوی دیگر آن است؛ طیف ابزار که «حضور صرف» در یک سو و «بدون حضور» در سوی دیگر آن است، طیف زندگی که «دانش» در یک سو و «مهارت» در سوی دیگر آن است؛ طیف اطلاعات که «آموزش» در یک سو و «پژوهش» در سوی دیگر آن است و نیز طیف ارزیابی که «ارزیابی بیرونی» در یک سو و «خودارزیابی صرف» در سوی دیگر آن است، می شود.
این دانش آموخته حوزه فلسفه تعلیم و تربیت ادامه داد: بر این اساس، جایابی آموزش و پرورش روی هر طیف، می تواند موفقیت یا عدم موفقیت مجازی شدن تربیت را مشخص کند. به نظر می رسد نقطه مطلوب برای مجازی سازی تربیتی روی هر طیف، شامل «تقویت اراده آگاه»، «مربی طراح»، «ارتباط موثر»، «معناداری یادگیری (ارتباط با زندگی واقعی)»، «رویکرد حل مسئله» و «ارزیابی فرآیندی، چندسویه و تفسیری» می شود.
مجازی سازی آموزش و پرورش نباید به معنای الکترونیکی شدن باشد
حسین غفاری نیز در نشست « الزامات مجازی سازی آموزش و پرورش ایران در عصر کرونا» گفت: اگر بخواهیم به این پدیده مجازی شدن تربیت، از چشم انداز حاکمیت و خصوصاً آموزش و پرورش نگاه کنیم، اولین مساله این است که آموزش و پرورش باید جای خود را روی طیف «کنترل-اعتماد» مشخص کند. حاکمیت در دوران جدید و در فضای مجازی، دیگر امکان کنترل های پیشین را ندارد و باید شیوه های جدید اعتماد را بیاموزد. آموزش و پرورش همچنین باید جای خود را روی طیف دوگانه «فرآیند محوری-نتیجه محوری» نیز مشخص کند.
این پژوهشگر فضای مجازی با توضیح اینکه امروز اراده آموزش و پرورش به دنبال استمرار کنترل های گذشته و اداره بخشنامه ای فرآیند تربیت است، افزود: از همین رو، مجازی سازی در آموزش و پرورش، بیشتر در قالب «الکترونیکی شدن» صورت پذیرفته و می پذیرد. چون می خواهد همچنان کنترل را در اختیار داشته باشد و فرمان بدهد. از همین رو، تخته هوشمند را وارد مدرسه می کند، اما پشتیبانی محتوایی برای آن تعریف نکرده و مثل همان تخته سیاه از آن استفاده می شود. چون استفاده واقعی از تخته هوشمند، به معنای اختیار دادن به معلم و کاهش کنترل است.
وی ادامه داد: از همین رو، تا آزادسازی فرآیند یاددهی و یادگیری رخ ندهد، مجازی سازی واقعی رخ نمی دهد. باید نقش معلم را به هدایت گر تغییر داد تا متناسب با فضای تعاملی مجازی شود، اما امروز معلم همچنان گوینده است و از همین رو، از مجازی سازی واقعی ممانعت می شود و در نهایت هم، به جای ایجاد یک سیستم آموزش مجازی (LMS)، یک پیام رسان را ارائه می دهند تا همچنان معلم گوینده باشد و دانش آموز شنونده. اگر به آموزش خلاقانه نرسیم، امکان مجازی سازی تربیت مهیا نمی شود.
غفاری با تاکید بر تامین «کفایت» منابع انسانی فرآیند تربیت ادامه داد : معلم و مدیر و کادر آموزشی در یک فرآیند درست از هدایت تحصیلی و صلاحیت های حرفه ای قرار نگرفته اند. اما حالا با پارادایم جدید مواجه شده اند که اصلاً آن را نمی شناسند. برهمین اساس، حتی اگر منابع و اسناد و راهبردها هم اصلاح شوند، توانایی های لازم در منابع انسانی هنوز وجود ندارند.
وی گفت: در فرآیند مجازی سازی تربیت، نهادهای دیگر از جمله صداوسیما هنوز سهم خود را از این بار برنداشته اند. آنچنان که صداوسیما می تواند با تولید محتواهای موفق و جذاب، نقش پررنگی برای کمک به این فرآیند ایفا کند، اما به تولید چند برنامه معمولی و بدون خلاقیت و غیرجذاب بسنده کرده است و فرآیند تولید را برای دیگران هم تسریع و تسهیل نکرده است.
نقاط ضعف و قوت شبکه شاد
در این نشست مسعود فیاضی مدیر سابق سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی آموزش و پرورش نیز گفت: دغدغه بهره برداری از فضای مجازی در آموزش و پرورش، دغدغه ای چندین ساله است که در اسناد اصلی این وزارتخانه نظیر سند توسعه چهارم یا سند تحول بنیادین و برنامه اجرایی سند تحول نیز بازتاب داشته است. ضمن آن که سامانه رشد نیز در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، با همین دغدغه ایجاد شده است و در برنامه اجرایی سند تحول نیز بر بازپروری آن تاکید شده است.
وی تاکید کرد: اما اگر این مهم تا به امروز به شکل موفقیت آمیزی انجام نشده، به این خاطر است که آموزش و پرورش فاقد بحث تئوریک درباره مجازی سازی خود است.
فیاضی با اشاره به ضعف ها و قوتهای شبکه «شاد» گفت: به هرحال، برای دوره گذار پیش رو، می توان روی همین پیام رسان شاد هم متمرکز شد و آن را بهبود بخشید، هرچند که با یک سیستم آموزش مجازی فاصله چشمگیری دارد و فاقد فضای کلاسداری است.
وی برای ارتقای «شاد» پیشنهادات زیر را مطرح کرد.
– تعاملی شدن بیشتر سامانه با دانش آموزان و امکان به اشتراک گذاری تجربیات
– پررنگ تر شدن نقش تربیت و پرورش در آن
– حضور دانش آموزان در مدرسه با رعایت پروتکل های بهداشتی
– نقش آفرینی معاونت پرورشی در تبیین فعالیت هایی که بچه ها می توانند در خانه انجام دهند و ایجاد پروفایل برای آن در نرم افزار «شاد»