این روزها کلمه «دیجیتال» به یکی از رایجترین عبارتها تبدیل شده است. هرچیزی حالا با پسوند دیجیتال همراه شده است و بانکداری دیجیتال هم از این موضوع مستثنی نیست. اما مواجه شدن با این واژه در کشورهای مختلف متفاوت است اگر این روزها بانکداری دیجیتال در آمریکا و اروپا به تدریج تبدیل یک فرایند عادی زندگی شده است در ایران به تازگی جای خود را در فرایندهای بانکی و مالی باز کرده است و در کشورهای کمتر توسعه یافته هنوز جایی ندارد. در این گزارش به وضعیت بانکداری دیجیتال در پاکستان پرداخته شده است و به نظر میرسد در دوران کرونا و با ادعای «انقلاب دیجیتال در امور مالی»، بانکداری تجاری پاکستان اما در خواب فرو رفته است.
برای اینکه انقلاب دیجیتال در پاکستان روی دهد، میلیونها نفر باید رفتار خود را تغییر دهند. اما زمانی میلیونها نفر رفتار خود را تغییر خواهند داد که این تغییر به نفعشان باشد. رویکرد مشتری، نگاه بانکها به خلاقیت، کاربرد کیف پول دیجیتال و همچنین وابستگی تجاری بانکها به درآمد ناشی از ابزارهای دولتی همگی تغییر خواهند کرد.
انقلابهای اقتصادی تنها در نتیجه تسهیل روند افتتاح حساب رخ نخواهند داد. این مرحله اولین گام است. میدانیم از آنجایی که اطلاعات بیومتریک افراد به صورت آنلاین و در لحظه قابل دسترسی است، پاکستان یکی از سادهترین فرایندهای افتتاح حساب را دارد. اما بیایید آنچه برای موفقیت خدمات مالی دیجیتال در پاکستان ضرورت دارد را بررسی کنیم.
حقیقت این است که اکثر بانکهای تجاری پاکستان همانند شرکت شرکتهای مدیریت دارایی عمل میکنند.
بانکداری دیجیتال را میتوان ارائه خدمت از طریق اینترنت یا یک واسطه دیجیتال تعریف کرد. برای مثال کیف پول دیجیتال به جای استفاده از چک یا پول نقد یا استفاده از اپلیکیشن برای پرداخت قبض نمونههایی از خدمات دیجیتال هستند. نتیجه نهایی این خدمات باید مسیر مشتری را تغییر دهد. استفاده از واسطه دیجیتال باید ساده، امن و شفاف باشد، اما لزوما به کاهش هزینه نیازی نیست و گاهی سادگی و امنیت آن باعث خواهد شد که مشتریان حتی هزینه بیشتری را هم قبول کنند. بیایید یک سری شایعات و حقیقتهای مربوط به بانکداری دیجیتال را بررسی کنیم.
اولین شایعه این است که اگر بانک دولتی پاکستان (SBP) دسته بندی جدیدی همچون مجوز بانک دیجیتال ایجاد کند، انقلاب دیجیتال رخ خواهد داد. بیایید برای نگاهی بهتر سرنوشت چند بانک دیجیتال جهان بررسی کنیم:
ریوالت (Revolut)، بانک دیجیتال ۵.۵ میلیارد دلاری اروپا که طبق گزارشات ارائه شده در سال ۲۰۱۹ ضررهایش سه برابر شده است. مانزو (Manzo)، بانک دیجیتال دیگری که آنهم ضررش دو برابر شده است و در آخر استارلینگ (Starling)، بانک دیجیتال دیگری که در سال ۲۰۱۹ دچار ضرر شد. تمامی این بانکها به مدت پنج سال است که در حال فعالیت هستند.
پولسازی این بانکها عمدتا به پرداخت و تراکنشها و در برخی موارد به حسابهای سپرده وابسته است. خدمات پرداخت در پاکستان را میتوان با استفاده از یک مجوز EMI(موسسه مالی الکترونیک) جایگزین کرد. همچنین مجوز سپرده را نیز میتوان از طریق بانک دولتی پاکستان یا کمیسیون سهام و معاملات کسب کرد. در نتیجه یک چون جادو (مجوز بانک دیجیتال) به تنهایی نمیتواند باعث انقلاب دیجیتال در امور مالی شود.
دومین شایعه این است که با افزایش حجم تراکنشها در شش ماه گذشته، بانکهای تجاری پیشگام انقلاب امورمالی دیجیتال خواهند بود. برای ارزیابی درستی این ادعا باید ابتدا دی ان ای بانکها یعنی شاخصهای عملکردی هیات مدیره و مدیرعامل بانک را در زمینه جریان مشتری یا درآمد فعالیتهای دیجیتال بررسی کنیم.
حقیقت این است که بانکهای تجاری پاکستان فعالیتی شبیه به کارگزاری مدیریت دارایی دارند.
پرسود ترین بانکهای پاکستان به نرخ بهره و سرمایهگذاری بیخطر در سهامهای دولتی وابستهاند. بانکهای تجاری تمایل زیادی به وامهای کوچک به مشتریان ندارند. در واقع تعداد کل مشتریان حقیقی وام ها در کشوری با حدود ۲۲۰ میلیون جمعیت کمتر از دو میلیون است.
تصور این موضوع که پیشرفت دیجیتال باعث از بین رفتن شاخههای بانکهای تجاری خواهد شد با واقعیت تناقض دارد، زیرا این بانکها منبع اصلی سپرده گذاری ارزان هستند. در واقع بانکهای تجاری برای افزایش سود خود احتمالا ردپای فیزیکی خود را حتی بیش از این هم گسترش خواهند داد. در حال حاضر یک متقاضی صنعتی برای دریافت کارت اعتباری یا وام شخصی به طور متوسط یک ماه زمان نیاز خواهد داشت و تنها در چند بانک اعضای هیئت مدیره تجربه فنی دارند و مدیرعاملان تمایلی به بهبود تجربه مشتری یا افزایش درآمد از طریق بانکداری دیجیتال ندارند، پس چگونه است که انتظار داریم بانکهای تجاری رفتار خود با مشتری را تغییر داده و این انقلاب دیجیتالی را رهبری کنند؟
سومین شایعه این است که فینتک رفتار مشتری را تغییر خواهد داد. فینتکها رشد خوبی را تجربه کردهاند و با اینکه پرداخت فرد به فرد در روش سنتی به نقطه اوج خود رسیده است، پرداختهای فرد به شرکت و پرداختهای بین شرکتی و تجاری هنوز شاهد مدلهای نو و خلاق هستند، اما هنوز تراکنشهای بین دولت و افراد (G2P) تغییر چندانی نکرده است.
فینتکها در پاکستان نهادهایی قانونی هستند که ابتکارعملی بالا اما سرمایهای محدود دارند. با اینکه فینتکها نهایت خلاقیت در زمینه مالی را ارائه میدهند اما در کشوری که هنوز پول نقد اولویت دارد به تنهایی قادر به تغییر رفتار مشتری نیستند. در حال حاضر ۶.۳ تریلیون روپیه خارج از سیستم بانکی پاکستان در گردش است.
برای موفقیت انقلاب بانکداری دیجیتال، ما به سه نوع مداخله نیاز داریم. اول از همه به جای اینکه به دنبال جایگاهی برای محصولات باشیم، باید مشکلات را از نگاه مشتریان بررسی کنیم. بزرگترین کاربرد بخش دیجیتال در حال حاضر باید پرداخت در هنگام خرید از فروشگاه باشد. ما به راهحلی کارآمد برای این مسئله نیاز داریم.
دوم، به همکاری بیشتری بین بانکهای تجاری و فینتکها نیاز است: برنامه نویسی یک رابطه کاربری باز و در پی آن بانکداری باز. ترکیب دی ان ای خلاق فینتکها با جیب پرپول بانکهای تجاری که نتیجهای برد برد به دنبال خواهد داشت.
سوم، دولت نیز در سطح فدرال و هم در سطح منطقهای باید محیطی را پدید آورد که پرداختهای دولت به شخص و شخص به دولت به یک هنجار تبدیل شوند.