بسیاری از کارشناسان بر این باورند که یکی از بزرگترین خرابکاریهای آثار هنری در سال 1715 میلادی رخ داد و آن زمان مسئولان وقت تصمیم گرفتند بخشهایی از تابلوی «گشت شبانه» اثر بزرگ رامبرانت را از یکدیگر جدا کنند تا بوم عظیم نقاشی با اندازه دیوار مورد نظر تطبیق پیدا کند و امکان نصب آن بین دو در ساختمان مرکزی موزه ملی آمستردام فراهم شود. با عملی شدن این اتفاق بخشهای جدا شده از تابلو مفقود شد و نقاشی اصلی هم از قرن نوزدهم به بعد بهصورت ناقص در مرکز ساختمان موزه ملی آمستردام در معرض دید عموم قرار گرفت تا علاقهمندان از آن دیدن کنند.
هم اکنون پس از گذشت حدود 300 سال، هوش مصنوعی کمک کرد تا علاقهمندان به هنر بتوانند تابلوی «گشت شبانه» را با ابعاد واقعی و به همراه بخشهای از دست رفته در اختیار داشته باشند. این اتفاق که برای نخستین بار در دنیای هنر صورت گرفت، ابعاد بسیار پیچیده و جالب از تابلوی رامبرانت را نمایان کرد.
گشت شبانه هوش مصنوعی
«رامبرانت هارمنزون فان راین» که با نام کوچک خود شناخته میشود از نقاشان معروف هلند است که سال 1606 میلادی در خانوادهای به دنیا آمد که پدرش آسیابان بود. او از همان ابتدا علاقه فراوانی به هنر داشت و در دوران طلایی هلند، نقاشی معروف «گشت شبانه» را ترسیم کرد که البته از این اثر با نامهای «نگهبان شب» و «همراهی کاپیتان فرانس بَنینگ کاک با سروان ویلم ون رایتنبرگ» هم یاد میشود، است. آن زمان رامبرانت مرد متمولی بود که برای کارهای خود دستمزد بسیار زیاد دریافت میکرد و این اثر را به سفارش کوک، شهردار و فرمانده گارد آمستردام کشید و در این کار از فردی که در جلوی تصویر است مبلغ 100 گیلدر پول رایج هلند و در مجموع 1600 گیلدر دریافت کرد که این رقم در تاریخ هلند یک دستمزد افسانهای بود.
این مشهورترین و پرحاشیهترین نقاشی رامبرانت بود. پس از گذشت 73 سال «گشت شبانه» به تالار شهرداری آمستردام منتقل شد و از آنجایی که قرار بود این تابلوی بزرگ بین دو در اصلی ساختمان قرار بگیرد و جای کافی برای نصب آن وجود نداشت، مسئولان تصمیم گرفتند تابلو را به تکههای مجزا تبدیل کنند و آن را از هر چهار طرف جدا کنند. این اتفاق موجب شد که بخشهایی از تابلو مفقود شود و البته ماجرای «گشت شبانه» به اینجا ختم نشد. در سال 1911 میلادی موقع حمله آلمان نازی به هلند مردی که در یک پناهگاه زیرزمینی پنهان شده بود به این تابلو حمله کرد، در سال 1975 میلادی معلمی که بهتازگی بیکار شده بود با چاقو به سمت این تابلو حملهور شد و سپس در سال 1990 یک فرد دیگر به این تابلو اسید پاشید.
این اتفاقات در طول تاریخ باعث شد بخشهایی از تابلو آسیب ببیند و بههمین دلیل گروهی از پژوهشگران تصمیم گرفتند با استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، بخشهای از بین رفته را بازسازی کنند. موز ملی آمستردام برای این اقدام از دو تصویر استفاده کرد تا سیستم هوش مصنوعی را با فضای تابلو آشنا کند و در کنار آن، سیستم یادگیری ماشینی بیاموزد که چگونه در قالب یک «رامبرانت مصنوعی» برای بازسازی بخشهای آسیب دیده دست به قلم شود. تصویر اول در اصل اسکن تهیه شده از تابلو با وضوح بسیار بالا بود که از نسخه تهیه شد و سپس نسخه دوم بهعنوان کپی نقاشی شده توسط «گِریت لاندنس» هنرمند مشهور انگلیسی که در موزه ملی لندن از آن نگهداری میشود، در اختیار فناوری هوشمند قرار گرفت.
در این اقدام به جای آنکه از یک نقاش حرفهای برای بازسازی تابلو استفاده شود، فناوری هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی به کار گرفته شد تا پیکسل به پیکسل اثر به سبک رامبرانت دوباره خلق شود و از عکسهای اسکن شده بهعنوان مرجعی برای جزئیات و رنگهای استفاده شده در نسخه اصلی الهام گرفته شود. «رابرت اردمان» دانشمند ارشد موزه ملی آمستردام در این خصوص گفت: «تلاش ما در اتفاق مذکور این است که بدون حضور هنرمند بهترین حدسها را بزنیم و با اطمینان کامل بدانیم که در «گشت شبانه» چه اتفاقاتی افتاده است.»
به این صورت با فناوری ویژهای که پژوهشگران هلندی در اختیار گرفتند فعالیت خود را آغاز و در مرحله بعد تصاویر مربوطه چاپ شد و در کنارههای نقاشی اصلی قرار گرفت تا بازدیدکنندگان بتوانند بوم کامل را همان طور که هنرمند در نظر گرفته بود، تصور کنند. بازدیدکنندگان این موزه هم اکنون میتوانند تغییرات اعمال شده را به این صورت ببینند: سه شکل ترسیم شده در سمت چپ شامل دو مرد و یک پسر، یک کلاه ایمنی کامل در سمت راست نقاشی، نمای واضحتر از پسری در پیش زمینه چپ در حال فرار از نظامیان و تغییر وضعیت ترکیب نقاشی.
«پیتر رولوفس» مدیر بخش نقاشی و مجسمه موزه ملی آمستردام در این خصوص گفت: «با نگاه به مفهوم ترکیب متوجه میشویم که چگونه رامبرانت بهعنوان کارگردان یا مجری اثر سعی میکند چشمان ما را در بخشهای مختلف نقاشی به حرکت دربیاورد و از طریق ترکیب رنگ، چشمهای ما را حرکت دهد تا قطعه اصلی که کاپیتان بههمراه معاون او در کنار هم ایستادهاند، چشمان ما را خیره کند و هوش مصنوعی هم اکنون به ما کمک کرده است درک بهتری از اهداف اصلی رامبرانت داشته باشیم و بتوانیم مفهوم اصلی اثر را درک کنیم.»
این فناوری هنرمند
اواخر ماه گذشته پژوهشگران آزمایشگاه علوم رایانه و هوش مصنوعی دانشگاه امآیتی (CSAIL) سامانه هوشمندی مبتنی بر فناوری ماشینی موسوم به «تایمکرافت» را معرفی کردند که میتواند مراحل کشیده شدن یک تابلوی نقاشی را ردیابی کند و بهعنوان مثال، بهصورت کاملاً دقیق محاسبه کند فشار هر یک از ضربات احتمالی قلم مو روی بوم چه اندازه بوده است و نقاش در هنگام خلق اثر چه روحیه و فضای فکری داشته است. این سیستم هوشمند که در مورد آثار نقاشی های بزرگ هم مورد استفاده قرار میگیرد، دنیای پشت پرده هر یک از آثار هنری را پس از گذشت سالیان زیاد نمایان میکند.
سیستم هوشمند «تایمکرافت» که هم اکنون تمام مراحل آزمایشی را با موفقیت پشت سر گذاشته است علاوه بر هوش مصنوعی، فناوری یادگیری ماشینی را هم شامل میشود و برای آنکه نتایج قابل قبولی را در اختیار محققان بگذارد، 200 تصویر ویدئویی کوتاه از مراحل کشیده شدن نقاشیهای آبرنگ و دیجیتالی در اختیار گرفته است تا آموزشهای لازم را ببیند. پژوهشگران در بخش دیگر یک شبکه عصبی پیچشی در نظر گرفتهاند تا این سیستم هر یک از مطالبی را که یاد میگیرد در مناسبترین زمان به کار برد و هنگام تحلیل آثار هنری بدرستی از آنها استفاده کند.
شرکت گوگل نیز به تازگی مدل ویژهای از فناوری هوشمندی ارائه کرده است که به افراد امکان میدهد با رسم خطهای ساده از تصاویری که در ذهن خود دارند، نقاشیهای زیبا خلق کنند.
این فناوری که جدیدترین پروژه آزمایشگاه «کریتیو لب» گوگل محسوب میشود و دسترسی به آن در سایت اینترنتی «اوتو- دراو» فراهم شده است به کاربران در گروههای سنی مختلف کمک میکند هر تصویری را که در ذهن خود دارند با خطهای ساده ترسیم کنند و تنها چند لحظه منتظر بمانند تا هوش مصنوعی بهترین و مرتبط ترین پیشنهادهای مربوط به خطوط رسم شده را ارائه دهد و در نهایت کاربر بتواند تصویر ذهنی خود را در قالب یک نقاشی حرفهای و زیبا در اختیار بگیرد.
بهگفته گوگل، سیستم جدید حتی میتواند خطهای کج و نامعلوم را هم به یک اثر هنری تبدیل کند تا در نهایت هوش مصنوعی بتواند همه مردم جهان را به نقاشان حرفهای بدل کند.