کارزار جمعآوری امضا برای اعلام مخالفت با طرح محدودسازی اینترنت (طرح صیانت) را که از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس تدوین و ارائه شده است، میتوان یکی از کم سابقهترین حرکتهای جمعی در فضای آنلاین دانست که به لطف شکلگیری استارتآپ اجتماعی کارزار میسر شده است.
با وجود آنکه فرهنگ جمعآوری امضا برای مطرح کردن یک خواست اجتماعی یا اعلام نظر در یک موضوع خاص، درکشور سابقه دیرینهای دارد، اما هیچگاه بستر مشخصی برای سازماندهی و پیگیری این خواستهها ایجاد نشده بود و این باعث میشد تا پراکندگی جغرافیایی، از اثرگذاری مطالبات مطرحشده بکاهد. اما اکنون ورود یک استارتآپ به بحث پرورش فرهنگ و تسهیل کنشگری اجتماعی، باعث شده است تا نزدیک به یکمیلیون نفر بهصورت هماهنگ، برای خواستهای مشخص مشارکت کنند. در کشورهای توسعهیافته، پتیشنها (مشابه کارزار) معقولترین و معمولترین روش برای ابراز مطالبات اجتماعی هستند. حتی در بسیاری کشورها مانند انگلیس، آمریکا و استرالیا این مطالبات کاملا به رسمیت شناخته شده است و پارلمانها موظفند با گذشت تعداد امضاها از مرزی مشخص، رأسا برای رسیدگی به موضوع و پاسخگویی وارد عمل شوند. اصلیترین هدف کارزارها اساسا ترویج فرهنگ مطالبهگری مدنی و کمک به همافزایی جمعی است. با طرح هر کارزار انتظار میرود پیش از هرچیز آگاهیبخشی نسبت به آن موضوع خاص در جامعه افزایش یابد و به مرور با جلب مشارکت و همراهی افراد و سپس رسانهها، مدیران نهادها و سازمانها برای پاسخگویی احساس مسوولیت کنند.
رکوردشکنی در بیان یک خواسته
کارزارهای مختلفی که در پلتفرم جمعآوری امضای «کارزار» درج میشوند، تماما خودجوش و مستقل هستند و توسط خود کاربران نگارش و به اشتراک گذاشته میشوند. در این میان، کارزار مخالفت با محدودسازی اینترنت و طرحی که با عنوان «صیانت از کاربران فضای مجازی» که توسط مجلس مطرح شده است، در کمتر از یک ماه از ایجاد، توانسته بیش از ۸۵۰ هزار امضا جلب کند و با سرعتی که طی روزهای اخیر به تعداد امضاها افزوده میشود، پیشبینی میشود به زودی از مرز یکمیلیون امضا نیز گذر کند. حامد بیدی، مدیرعامل استارتآپ اجتماعی کارزار با بیسابقه خواندن چنین اقدامی به «دنیایاقتصاد» میگوید: اکنون این کارزار به پرامضاترین کارزار تاریخ پلتفرم ما تبدیل شده و همکاری افراد، کسبوکارها و رسانهها در به اشتراکگذاری آن و دعوت از مخاطبان برای پیوستن به این کارزار مثال زدنی است. وی تصریح میکند که به جز حمایتهای انجامشده توسط شهروندان مستقل و رسانهها، تا امروز بیش از ۲۵۰ شرکت و استارتآپ با قرار دادن لینک این کارزار در وبسایتشان از عموم مردم برای مشارکت دعوت کردهاند. این فعال مدنی میافزاید: اکنون با گذر تعداد امضاهای این کارزار از حد تعیینشده، تیم کارزار این درخواست را بهصورت رسمی در دبیرخانه مجلس ثبت کرده، به دست آقای قالیباف که خطاب اصلی نامه است رسانده و پیگیر موضوع است. وی تاکید میکند ازآنجاکه در گام اول هدف هر کارزاری آگاهیرسانی و جلب مشارکت جمعی برای بیان همصدایی یک مطالبه است، میتوانیم بگوییم که این کارزار تا اینجا برنده بوده است؛ اما با همیاری رسانهها و ادامه این مشارکت اجتماعی، میتوان به اثرگذاری بیشتری دست پیدا کرد. مشارکت در این کارزار با مراجعه به آدرس www.karzar.net و درج مشخصات و امضای کارزار مذکور میسر است.
بیدی تاکید میکند که این استارتآپ در پاسخ به نیاز به ابزاری خشونتپرهیز و امن برای مطرح کردن خواستههای مدنی شکل گرفته است. وی میافزاید با آنکه آغاز فعالیت ما به سال ۹۶ برمیگردد، اما تا سال ۹۸ تعداد و حجم کارزارهای برگزارشده در این پلتفرم چندان زیاد نبود و حتی در این سال فیلتر شدیم. درنهایت پس از اقدام برای دریافت مجوزهای لازم، توانستیم پلتفرم را رفع فیلتر و فعالیت خود را از سر بگیریم؛ ولی وقفه ایجادشده افتی جدی در روند فعالیت ما ایجاد کرد. مدیرعامل کارزار با تصریح استقبال بسیار خوب شهروندان در مشارکت برای حل مشکلات از طریق درج مطالبه در کارزار میگوید: اکنون کارزار با داشتن چندین میلیون کاربر، توانسته در موضوعات مختلف نزدیک به ۱۰میلیون امضا دریافت کند و این برای همین مدت کوتاه فعالیت، موفقیتی چشمگیر به حساب میآید.
این فعال استارتآپی با اشاره به تماسهای تهدیدآمیز و سنگاندازیهایی که گاه از سوی برخی مدیران برای حذف یک کارزار مشخص دریافت میکنند، میگوید: در چندین باری که با این موارد مواجه شدیم، سعی کردیم روند قضایی موضوع را طی کنیم و خوشبختانه ارجاع موضوع به کارگروه مصادیق مجرمانه حمایت مناسبی از ما شکل گرفت و توانستهایم به فعالیت ادامه دهیم.
ضعف فعالیتهای مدنی در ایران
با وجود آنکه فعالیتهای مدنی در کشور ما نیز بیسابقه نیستند، اما عموما بهدلیل مجموعهای از محدودیتهای موجود، کمتر شکلی ساختاریافته و رسمی به خود میگیرند و به همین دلیل تا امروز اثرگذاری لازم را نداشتهاند. در تشریح فاصله فعالیتهای مدنی در ایران با کشورهای پیشرفته میتوان به برخی آمارها موجود در این حوزه استناد کرد. طبق اعلام مدیراستارتآپ کارزار، در آمریکا به ازای هر ۲۰۰نفر یک سمن (سازمان مردم نهاد) وجود دارد. این تعداد برای هند، یک سمن به ازای هر ۴۰۰نفر است و در ایران یک سمن به ازای هر ۱۵هزار نفر. قابل تاکید است حتی از همین تعداد سمن محدودی که در ایران فعال هستند، بخش عمده فعالیتهای آنها به امور خیریه، کمک به معیشت عمومی و مبارزه با فقر اختصاص دارند و سازمانهایی که در حوزههای تخصصیتر به موضوعاتی مانند حقوق شهروندی، محیط زیست و… بپردازند بسیار نادرند. درحالیکه در کشورهای پیشرفته، عضویت در چندین انجمن و گروه مردمنهاد به عرف جامعه تبدیل شده است، جای خالی چنین فعالیتهایی در ایران نسبتا خالی است. با وجود آنکه گروههای مذهبی تا مدتی پیش کارکرد نسبتا مشابهی در جامعه ایران داشتند، اما به دلیل انعطافپذیری محدود این گروهها و توسعه سریع جوامع، این جنس فعالیتهای مدنی دیگر کارآیی لازم را برای پیشبرد اهداف و خواستههای جمعی ندارند.
اساسا کنشگری اجتماعی به مجموعه ابزارهای متعددی نیاز دارد و جمعآوری امضا (petition) تنها یکی از این ابزارهاست و قرار نیست جای دیگر فعالیتهای مدنی را بگیرد؛ با این حال نمیتوان از اهمیت این مورد غافل شد. اما از آنجا که در جامعه مدنی امروز ایران، ابزار رسمی چندانی برای اعلام نظر و مطالبه مدنی به دور از خشونت و بینظمی وجود ندارد، اهمیت چنین پلتفرمی بیشتر شده است.
ابزاری موثر برای کنشگری اجتماعی
ابزارهای غیررسمی مطالبهگری در شبکههای اجتماعی (مانند کمپینهای هشتگ) عموما تا زمانی که به حد قابل ملاحظهای افزایش پیدا نکنند، اثرگذاری آنچنانی ندارند. روشهای دیگری مانند تجمعات حضوری در مقابل سازمانها و نهادهای مورد نظر نیز با وجود آنکه در قانون بهعنوان یک حق شهروندی به رسمیت شناخته شده، بهدلیل حساسیتهایی که گاه در آن وجود دارد و سوءاستفادههایی که ممکن است از آن شود، چندان عملیاتی نمیشوند و اهداف آن مطالبهگریها محقق نمیشود.
شکلگیری استارتآپ اجتماعی کارزار، در پاسخ به چنین نیازی شکل گرفته است و با بهکارگیری فناوریهای نوین و دسترسی آنلاین، این امکان را فراهم آورده است که افراد از نقاط جغرافیایی مختلفی در سراسر کشور، برای ابراز خواستی واحد متحد شوند. مدیرعامل استارتآپ کارزار، هدف شکلگیری چنین پلتفرمی را اعلام مطالبات گروهی به نحوی خشونتپرهیز و با استفاده از پتانسیلهای فراگیری اینترنت اعلام کرده است و میگوید: گاهی اعضای یک صنف با خواستهای مشخص، مجموعا دوهزار نفرند که در سراسر کشور پراکندهاند. عملا همصدا کردن چنین گروهی برای بیان خواست جمعی آنها با استفاده از روشهای معمول و سنتی کار ساده و حتی گاهی شدنی نیست؛ اما با استفاده از ظرفیتهای شبکههای آنلاین، این امر میسر شده است. وی ماموریت کارزار را ترویج مطالبهگری و همافزایی مدنی میداند و معتقد است این پلتفرم میتواند بستری امن و سالم برای بیان خواستهها، پرسشها و اعلام اعتراضات مدنی باشد.
نمونه مشابه خارجی پلتفرم کارزار، یک استارتآپ آمریکایی به نام change.org است که کلیات خدمات ارائهشده در آن مشابه پلتفرم کارزار است. بیدی با اشاره به اینکه این پلتفرم خارجی در ایران فلیتر نیست، میگوید: خوشبختانه مشاهده میشود که باوجود دردسترس بودن نمونه خارجی پلتفرم کارزار، شهروندان ایرانی به ما اعتماد میکنند و کارزار را برای مطرح کردن مطالبات اجتماعی خود ترجیح میدهند. وی میافزاید: باوجود پلتفرمهای خصوصی و استارتآپی برای کنشگری اجتماعی، در کشورهایی مانند انگلیس و آمریکا پلتفرمهای رسمی دیگری نیز برای کنشگری وجود دارند که مستقیما توسط خود پارلمانها یا بخشهای سیاستگذار اداره و نظارت میشوند و درصورتیکه امضاها از تعداد مشخصی بیشتر شوند، پارلمان موظف به ورود و رسیدگی به موضوع است. بیدی تاکید میکند: با وجود چنین پلتفرمهایی مشاهده میشود که هنوز مردم نسبت به مشارکت در فعالیتهای مدنی پلتفرمهای مستقلی مانند change.org رغبت بیشتری نشان میدهند و ورود دولتها و حاکمیت به این بخشها نیز نتوانسته چندان موفقیت آمیز باشد.
آگاهیسازی هدف اصلی است
گاهی کاربران در مواجهه با یک کارزار یا پتیشن، در اثرگذاری و امضای آن دچار تردید میشوند و میگویند اساسا چنین حرکتی چه تاثیری میتواند داشته باشد. بیدی با محق خواندن کاربران و دغدغه آنها نسبت به اثرگذاری چنین ابزارهایی میگوید: معمولا کاربران گمان میکنند که خواسته نهفته در پس این امضاها به گوش مسوولان نمیرسد و این کاملا دغدغه بجایی است؛ زیرا تا امروز مسوولان و سیاستگذاران سابقه چندانی در تعامل با خواستههای مردمی و شکلدهی یک دیالوگ موثر نداشته و از سوی دیگر مردم نیز فاقد ابزار مناسبی برای رساندن خواستههای جمعی خود به گوش مسوولان بودهاند و همین باعث شکلگیری نوعی بیاعتمادی و ناامیدی از تغییر شده است. وی میافزاید: هدف از شکلگیری کارزار نیز اساسا پرکردن این شکاف است و تا امروز توانستهایم موفقیتهای خوبی در این زمینه کسب کنیم. بیدی با اشاره به جمعآوری بیش از ۹میلیون امضا ظرف مدت اخیر تاکید میکند که اکنون میتوان گفت مردم در حال اعتماد به این ابزار جدید و درک پتانسیلهای آن هستند. از سوی دیگر نیز مسوولان به واسطه ثبت رسمی خواستههای این کارزارها در دبیرخانه سازمان مربوطه و فشار و همراهی رسانهها در پیگیری و انتشار اخبار و نتایج این کارزارها، ملزم به پاسخگویی و رسیدگی شدهاند.
مدیرعامل کارزار در پاسخ به سازوکار و اثرگذاری امضاهای جمعآوری شده در این پلتفرم میگوید: باید تاکید کرد که هدف اصلی هر پتیشن و ایجاد کارزاری در مرحله اول آگاهی بخشی و جلبتوجه افکار عمومی و در مرحله بعدی جلبتوجه رسانهای است. در نهایت پس از طی این دو مرحله، انتظار میرود که توجه مسوولان نیز جلب شود و رسیدگیهای لازم انجام شود. بیدی در تشریح اینکه هر امضا چه تاثیری میتواند داشته باشد، میافزاید: باید تاکید کرد که اصلیترین کارکرد یک کارزار، پویا نگه داشتن بحث آن مطالبه در جامعه و جلبتوجه افراد است؛ بهطوریکه با ایجاد همافزایی، بحث و گفتوگو پیرامون آن موضوع و شانس رسیدگی به آن افزایش مییابد.
وی در مقایسه این ابزار کنشگری اجتماعی با دیگر ابزارهای کنشگری دیجیتال مانند هشتگها میگوید: کمپینهای هشتگی عموما نامتمرکز و سازماننیافته هستند و در پس خود هیچ مانیفست یکپارچهای ندارند. همین باعث میشود هم شانس اثرگذاری آن کمپین کم شود و هم خواسته صریحی برای رسیدگی مطرح نشود. درحالیکه با جمعآوری امضا روی یک متن واحد که در هر کارزار درج میشود، خواستهها و پیشنهادها صریحا مطرح میشوند و این باعث میشود مطالبات دقیقا قابل پیگیری باشند و راه بر هرگونه سوءاستفاده یا سوءبرداشت بسته شود. مدیرعامل کارزار در ادامه با تاکید بر سهولت استفاده از کارزار بهعنوان ابزاری برای کنشگری اجتماعی میگوید: عموم کمپینهای مطالبهگری که در شبکه اجتماعی به راه میافتند، مستلزم آشنایی با فرهنگ و اصول آن فضای خاص هستند یا حتی گاه فیلتر بودن آن پلتفرم (مانند توییتر) شانس دسترسی عمومی برای همراهی با آن مطالبه را کمرنگ میکند. درحالیکه پلتفرم کارزار با ایجاد بستری ساده که استفاده از آن ساده است، توانسته مشارکت اقشار گستردهای که حتی گاه شامل بازنشستگان و روستاییانی هستند که در دیگر مدلهای کنشگری مشارکت کمتری میکنند، جلب کند.
این فعال استارتآپی، کارزار را یکی از موثرترین و پربازدهترین روشهای کنشگری مدنی میداند. وی معتقد است باید این اقدام را یکی از زنجیرههای فعالیتهای مدنی دانست و بهصورت همزمان و به روشهای دیگری مانند پیگیریهای رسانه، فعالیت در شبکههای اجتماعی و… مطالبه مذکور را مطرح و دنبال کرد تا نتیجهبخشی به حداکثر برسد.
شانس موفقیت کارزارها
با وجود آنکه بسیاری از کارزارها موفق میشوند همراهی طیف گستردهای از شهروندان را جلب کنند و تعداد زیادی امضا کسب کنند، اما هیچ تضمینی در به ثمر رسیدن کارزارها و تحقق مطالبه مطرحشده وجود ندارد. این چیزی نیست که مختص ایران باشد و در هرجای دنیا روال بر این است. با این حال از آنجا که آگاهیرسانی و همافزایی اصلیترین دلیل راهاندازی یک کارزار است، این ابزار همواره یکی از محبوبترین ابزارهای میان فعالان مدنی به حساب میآید. بیدی در تشریح شانس موفقیت کارزارها میگوید: با وجود آنکه نباید انتظار موفق شدن قطعی و تحقق حتمی خواسته مطرحشده در چنین جنس مطالبهگریهایی را داشت، اما میتوان به تعداد بسیار زیادی کارزار اشاره کرد که ظرف همین چند سالی که از شروع فعالیت پلتفرم کارزار میگذرد، توانستهاند به موفقیت برسند. کارزارهای متعددی طی این مدت توانستند در حوزههای کوچکی مانند جلوگیری از تخریب یک اثر تاریخی، مطالبات محیط زیستی، رسیدگی به مشکلات قانونی درگاه پرداخت رمزارزها یا حتی مشکل معیشتی یک روستا یا حتی موضوعاتی بزرگی مانند انتقال خواسته گروهی مانند فرهنگیان و بازنشستگان به گوش نمایندگان مجلس و تصویب یک قانون مرتبط به سرانجام برسند و این امیدوارکننده است. مدیرعامل پلتفرم کارزار در ادامه میافزاید: با این حال نمیتوان به قطع گفت که اهداف تمام کارزارهای درجشده محقق میشوند؛ زیرا ممکن است برخی مطالبات اصولا مطالبات سنجیدهای نباشند و تحقق آنها به صلاح جامعه نباشد. وی تصریح میکند: بهطور کلی تیم کارزار هیچ دخالتی در درج کارزارها در موضوعات مختلف نمیکند و تمام عناوین بهصورت مستقل توسط خود شهروندان درج میشوند؛ اما شهروندان میتوانند با صرف چند دقیقه وقت و مراجعه به پلتفرم، در پروژههایی که به نظرشان معقول و سنجیده به نظر میرسند مشارکت و همراهی کنند و نقشی هرچند کوچک در بهبود حقوق شهروندی و پیشرفت اجتماعی داشته باشند.
بیدی با وارد دانستن نقدی که به پلتفرمهای جمعآوری امضا مشابه کارزار مبنی زیرپوستی نگه داشتن برخی مطالبات وارد میدانند، میگوید: تلاش ما این است که با ایجادسازوکارهایی که حمایتهای رسانهای را جلب میکند و کیفیت مطالبات را افزایش میدهد، از مطالبات سلبی به مطالبات ایجابی حرکت کنیم. همچنین تاکید داریم تا شهروندان توجه داشته باشند که صرفا با یک امضا مسوولیت اجتماعی و شهروندی آنها به اتمام نمیرسد و امضای کارزارها به معنی توقف دیگر انواع کنشگریهای اجتماعی نیست. اما بهعنوان حلقهای از این زنجیره، میتواند در جلب مشارکت و افزایش اگاهی اجتماعی بسیار موثر باشد.