همزمان با رای موافق مجلس برای بررسی طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی، نگرانیها بابت تبدیل ایران به کشوری که اینترنت ندارد یا دسترسی بسیار محدودی به این شبکه جهانی دارد، افزایش یافته است؛ اما ما چقدر درباره چین، کره شمالی یا روسیه میدانیم؟ آیا وضعیت اینترنت در این کشورها یکسان است؟ با شرایط فعلی، ممکن است ایران اینترنتی شبیه به کدامیک از این کشورها داشته باشد؟
چند سالی میشود که دیگر ایرانی نیستیم؛ وقتی پا به سایتهایی که بر اساس موقعیت جغرافیایی پیشنهاداتی میدهند میگذاریم یا به هر گوشهای از اینترنت که آدرس آیپی تعیینکننده این است که اهل کجا هستیم، میرویم؛ شهروندی از سرورهای ویپیانمان شناخته میشویم؛ نیویورک، آمستردام، پاریس، لندن و…
با این حال در روزهای اخیر که طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی با واکنشها و انتقادات زیادی همراه بوده است، کاربران دنیای مجازی انگار دیگر خود را از کره شمالی و چین میدانند، پرچم این کشورها را در بیو یا آیدی حسابشان اضافه کردهاند و در روزهایی که گمان میکنند واپسین ساعتهای اینترنت آزاد در کشورشان است، هنوز به مخالفت با طرحی که معتقدند آنها را به کره شمالی یا چین میبرد، میپردازند. اما در این کشورها چه میگذرد، اصلا به کره شمالی میرویم، چین یا حتی روسیه؟
کشوری که داشتن لپتاپ در آن جرم است
بررسی وضعیت شهروندان کره شمالی نشان میدهد که حتی داشتن یک کامپیوتر شخصی در این کشور، مثل داشتن سلاح گرم جرم محسوب میشود. اگر از خیر دسترسی به اینترنت بگذریم، باید گفت که شهروندان عادی این کشور برای ارسال فکس نیز نیاز به مجوز دولتی دارند.
با این همه، این به آن معنا نیست که در کره شمالی اصلا اینترنت وجود ندارد، هر چند که وضعیت انسداد شبکه اینترنت در این کشور نشان میدهد که شکل ویژهای نسبت به تمام دنیا دارد.
غالب شهروندان این کشور آشنایی چندانی با اینترنت ندارند و آن دسته از افرادی که از شکل ویژهای از آن استفاده میکنند هم آن را همان Kwangmyong، اینترانت کره شمالی میدانند. Kwangmyong، در سال ۲۰۰۰ افتتاح شد که تنها دامنههای اینترنتی با پسوند .kp را نمایش میدهد و این دامنهها از بیرون این کشور قابل دسترسی نیستند. تنها مقامات دولتی و توریستها امکان دسترسی به اینترنت جهانی را دارند، در حالیکه مردم کره شمالی فقط از این شبکه استفاده میکنند.
مردم کره شمالی تنها به یک اینترانت داخلی دسترسی دارند.
علیرضا وزیری، کارشناس امنیت سایبری ضمن پژوهشی که در زمینه وضعیت اینترنت در کشور کره جنوبی داشته است، دراینباره میگوید: «وضعیت کره شمالی با همه دنیا خیلی فرق دارد. کره شمالی کشوریست که شبها برق ندارد و تعداد بسیار زیادی از مردم آن فقیر هستند و اینترنت در اولویت شهروندان آن نیست، آنها نه اینترنت دارند و نه تلفن همراه هوشمند. آنها صرفا به دنبال این هستند که در زمستان خودشان را چطور گرم کنند و چطور دسترسی به برق و غذا داشته باشند.»
به گفته او «اگر به عنوان یک توریست به آنجا بروید، آنها فقط اجازه میدهند که از پایتختشان، پیونگیانگ دیدن کنید. در حالیکه حتی مردم عادی این کشور نمیتوانند به پایتخت بیایند و اگر بخواهند این کار را انجام دهند، باید از دولت ویزا بگیرند.»
این کارشناس امنیت سایبری معتقد است که اصلا نمیشود شرایط حال حاضر ایران را با کره شمالی مقایسه کرد، و میگوید: «شاید اگر این سرازیری تا ۱۰ سال آینده ادامه داشته باشد و به همین نحو قدمهای برعکس را رو به عقب برداریم، شبیه به کره شمالی میشویم. اما خیلی بعید است، چون شرایط ژئوپلیتیکی، فرهنگ، تحت تاثیر بودن، نحوه کار و… آنها با ما کاملا فرق دارد.»
بررسی statista.com بر اساس نظرسنجی از ۳۵۰ پناهنده یا مسافر کره شمالی که توسط Intermedia در سال ۲۰۱۵ انجام شده، نشان میدهد که تنها ۳ درصد از مردم کره شمالی خبرها را از تلویزیون داخلی این کشور دریافت میکنند. این در حالی است که غالب مردم، حدود ۷۱ درصد، خبرها را از زبان یکدیگر میشنوند. دومین منبع خبری پرمخاطب در کره شمالی ایستگاههای رادیویی خارجی است که ۱۱ درصد از مردم اخبار را به واسطه آنها دریافت میکنند. حتی دستگاههایی مثل DVD به صورت قاچاقی به این کشور وارد میشوند تا ابزاری باشند برای تماشای برنامههای ضبطشده کره جنوبی.
بررسیها نشان میدهد بستن راههای بینالمللی باعث نشده است عموم مردم کره شمالی به رسانههای داخلی اعتماد کنند.
دایره کاربران اینترنت در کره شمالی آنقدر کوچک است که این کشور تنها ۱۰۲۴ آدرس آیپی برای جمعیت ۲۵ میلیون نفری خود دارد و این در حالی است که ایالات متحده آمریکا برای جمعیت ۳۱۶ میلیون نفریاش میلیاردها آدرس آیپی دارد.
یک چین کوچک در ایران
عدهای گمان میکنند که ایران چیزی شبیه به چین خواهد شد و عدهای دیگر نیز میخواهند که همانند چین بشویم؟ اما کدام چین؟
بررسیها نشان میدهد که بیش از ۶۰ درصد از مقررات اینترنتی چین توسط دولت این کشور ایجاد و توسط ISPها، شرکتها و سازمانهای دولتی اجرا میشود. این در حالی است که بیش از ۲ میلیون نفر (نیممیلیون نفر بیشتر از تعداد اعضای ارتش آزادیبخش چین) برای کنترل و نظارت بر شبکههای اجتماعی با دولت چین همکاری میکنند.
با این حال علیرضا وزیری، کارشناس امنیت سایبری ضمن پژوهش در زمینه وضعیت اینترنت در این کشور میگوید که «ایران به لحاظ تکنولوژیکی شبیه به چین است و ما در حال تبدیل شدن به یک چین کوچک هستیم».
او در عین حال معتقد است که ما یک فرق اساسی با چین داریم؛ وزیری این تفاوت را اینگونه شرح میدهد: «چین در سالهای اخیر موفق شده است که نیروی ماهر تربیت کند و این نیروها را در کشورش نگه دارد. ولی ما نتوانستیم این کار را به هر دلیل انجام دهیم.»
چین تمامی پلتفرمهای مهم کاربری اینترنت را برای خود طراحی کرده است.
به گفته این کارشناس امنیت سایبری، «این تربیت نیروی ماهر و نگهداری از آن است که توانسته هواوی را در چین به وجود بیاورد که یکی از انقلابهای تکنولوژی و عملا یک رقیب جدی برای سیسکو آمریکا است».
علیرضا وزیری میگوید که «چین توانسته سرویسهایی مثل بایدو، ویچت و نسخه بومی سرویسهایی مشابه آنچه در دنیای غرب وجود دارد، به وجود بیاورد. این کشور توانسته کلودی مثل علیبابا را به وجود بیاورد. چرا که یک میلیارد جمعیت، به اندازه کافی پول دارد و نیروی ماهر آن ترجیح میدهد حتی اگر به خارج از کشور میرود، برگردد و در همانجا کار کند».
او همچنین درخصوص دیگر تفاوتهای چین با ایران بیان میکند: «فرق ما با چین این است که آن بنیه مالی را نداریم و علاوه بر این به آن زنجیره تامین تکنولوژی هم دسترسی نداریم. در ۱۰، ۱۵ سال اخیر اکثر چیپهای دنیا در چین ساخته شده چرا که برنامهنویسها و مهندسان سختافزار بسیار خوبی در آنجا کار میکنند و بزرگترین کارخانههای دنیا مثل کارخانه فاکسکان که گوشیهای اپل را تولید میکند در چین است. بنابراین مزیت چین نسبت به ما این است که رابطهاش را با دنیا حفظ کرده است. علاوه بر این توانسته با نیروهایی که دارد، تکنولوژی به وجود بیاورد و هر کجا هم که بلد نیست، سعی کرده کپی کند. لذا همیشه در این کار موفق بوده؛ آدم به فضا میفرستد، خودرو طراحی میکند، قسمت عظیمی از بازار موبایل را در دست دارد، سرور و چیپ تولید میکند و زنجیره تامین تکنولوژی آن کامل است. اما ما هیچ کدام از اینها را نداریم و تصور مجلس این است که چون چین توانسته، ما هم میتوانیم. اما واقعیت این است که ما سیستم حرکتی ما بیشتر شبیه به روسیه است».
به گفته علیرضا وزیری، کارشناس امنیت سایبری، «روسیه بارها سعی کرده تا سرویسهای بومی ایجاد کند اما خیلی موفق نبوده است چون به زنجیره تامین تکنولوژی دسترسی ندارد. این را هم باید در نظر گرفت که هیچ یک از این دو کشور تحت تحریم نیستند و با دنیای بیرونشان و آخرین تکنولوژیها در ارتباطند. این چیزی است که ما در ایران نداریم».
در حال حاضر، Facebook، Twitter، Pinterest، Instagram، Tumblr، Snapchat، Picasa.google، Flickr و… جزء مهمترین سرویسهایی هستند که توسط دولت چین مسدود شدهاند؛ اما در بررسی وضعیت شبکه اینترنت ایران با چین یک شباهت بزرگ دیگر هم دیده میشود.
وزیری میگوید که «ساختار شبکهای چین و کره بسیار شبیه به ایران است و فرق آنها با بقیه کشورهای دنیا این است که تمام اینترنت از یک درگاه میگذرد که آن درگاه در اختیار دولت است (در چین به آن فایروال بزرگ چین میگویند)؛ در حالیکه در بقیه کشورها اینطور نیست».
محققان میگویند که این فایروال بزرگ چین نشات گرفته از سیاست کلی دولت این کشور و مبنی بر توسعه اقتصادی همراه با حفظ فرهنگ بومی و جلوگیری از ورود فرهنگ بیگانه است که در جملات سیاستمدارانی مانند دنگ ژیائوپینگ دیده میشود. اولین اتصال اینترنت در چین در سال ۱۹۹۴ برقرار شد و بعد از مدتی اینترنت بهطور گستردهای توسعه پیدا کرد، به طوری که در سال ۱۹۹۵ عرضه عمومی آن آغاز شد، و وزارت امینت عمومی چین بر اساس سیاستهای کلی دولت این کشور اقداماتی را برای کنترل اینترنت شروع کرد.
گفته میشود که اولین تلاشهای فنی برای مسدود کردن اینترنت در چین از سال ۱۹۹۶ آغاز و از سال ۱۹۹۸ جدیتر شد.
در ایران نیز آنچه به عنوان یک درگاه اصلی برای ورود اینترنت استفاده میکند، شرکت ارتباطات زیرساخت است، همه سرویسدهندههای داخلی در نهایت از این نهاد سرویس میگیرند و این نهاد هر زمان که بخواهد میتواند ارتباط ایران را با شبکه جهانی اینترنت متوقف یا محدود کند.
به گفته علیرضا وزیری، «در روسیه اما به این شکل نیست و ISPها خودشان از سرویسدهندههای خارجی سرویس میگیرند. شاید زمانی که اینترنت در روسیه در حال توسعه بوده، دولت نتوانسته همانند ایران، اینترنت را به اندازه کافی تجمیع کند یا اصلا نخواسته است. اما یک سازمان رگولاتوری در روسیه وجود دارد که برای مثال سایتهایی که ضدپوتین بنویسند را فیلتر میکند».
مرگ اینترنت در ایران چگونه رخ میدهد؟
با این همه میتوان گفت که ایران در حال حاضر فصل مشترکی از روسیه و چین است؛ ساختار شبکه ایران، آن را به چین و عدم توانایی در ارائه سرویسهای بومی ما را به روسیه شبیه میکند.
چین هر سرویسی که به بیرون وجود داشته را قطع کرده، اکثر پروتکلها را بلاک کرده و فقط به یک سری سرویسهای خارجی دسترسی سفید داده است؛ اما به گفته کارشناسان آماده کردن این لیست و پیاده کردن آن توان تکنولوژیک، مهندسی و برنامهریزی خاصی میخواهد که هنوز در ایران وجود ندارد.
اما روسیه دیگر فیلترینگ را موثر نمیداند چون مردم به شیوههای مختلفی آن را دور میزنند، بنابراین به واسطه ارتباط گسترده دیپلماتیک از شرکتهای مختلف خواسته است تا سرورهای خود را در این کشور قرار دهند.
مسدود شدن تلگرام در روسیه، اعتراضات فراوانی را به دنبال داشت و در نهایت دولت از تصمیم خود بازگشت.
وزیری درباره اجرایی شدن طرح صیانت از حقوق کاربران، با توجه به اقدامات انجامشده تاکنون میگوید: «ایران میخواهد در سلول خودش تکنولوژیهایی را به وجود بیاورد که به وجود آوردن آنها مثل تولید کردن پراید است که سعی کردهایم خودمان آن را به وجود بیاوریم اما با شکست مواجه شده و خواهد شد. اگر بخواهند این طرح را اجرایی کنند نیاز دارند تقریبا همه چیز را قطع کنند و لیست سفیدی از چیزهایی که ایران میتواند به آنها وصل شود، به وجود بیاورند (خدماتی مثل صدور بلیت و…) در حالی که زنجیره تامین تکنولوژِی ما کامل نیست، نمیتوانیم سرویس سیستم عامل برای موبایل داشته باشیم و اگر ارتباط ما با گوگل قطع شود، دیگر حتی آپدیتهای اندروید را دریافت نمیکنیم و پلیاستور را در دسترس نداریم. این طرح در نگاه اول به نظر یک مقدار مضحک میآید، یعنی خیلی از اتفاقات درباره آن شدنی نیست مگر اینکه واقعا تصمیم گرفته باشند اینترنت را قطع کنند و فقط یکسری سرویس حیاتی مثل برقراری ارتباط با صادرکنندههای بلیت پرواز را باز نگه دارند و اینطور نیست که مثل دفعات قبل بگوییم این پروتکل بسته شد، و از ویپیان استفاده میکنیم. بحث این است که ما در دنیا ۴ میلیارد آدرس ایپی داریم که روی آنها سرویسهای زیادی وجود دارد که با این طرح ممکن است فقط دسترسی به برخی از آنها میسر شود، اگر چنین چیزی در نظر داشته باشند، این طرح مساوی با مرگ اینترنت در ایران است».
حالا این روزها همه درباره وضعیت پیش روی اینترنت ایران اظهارنظر میکنند؛ عدهای معتقدند که باز هم فیلترشکنها راه نجات از مسدودسازیها خواهد بود و عدهای دیگر معتقدند که پا به کره شمالی گذاشتهایم. با این حال در نظر گرفتن وضعیت تکنولوژیک ایران در مقایسه با کشورهایی با وضعیت فیلترینگ مشابه، شرایط را تا حدی شفافتر میکند. آن عده از افرادی که معتقدند ما حالا به چین پا گذاشتهایم باید این را در نظر بگیرند که در سالهای اخیر ایران نتوانسته است هیچ امکانی را در اسکیل بالا میسر سازد، پس همانطور که مرورگرها و پیامرسانهای بومی تاکنون چندان موفق نبودهاند، امکان استفاده مطلق از سرویسهای بومی برای کنار رفتن کامل سرویسهای خارجی وجود ندارد.
این را که ایران در ماههای پیش رو به کره شمالی خواهد رفت؟ یا چین و روسیه؟ را شفافسازی بیشتر درباره طرح صیانت از فضای مجازی باید نشان دهد اما با این حال هنوز قضاوت مطلقی دراینباره امکانپذیر نیست و رفتوآمد به آمستردام، لندن و سایرهای سرورها برای گذر از سد فیلترینگ ادامه داد.