فیسبوک استقرار پیدا کرد؟ یا توییتر استقرار پیدا کرد؟ یا وی چت استقرار پیدا کرد؟ یا وایبر استقرار پیدا کرد؟ کدام شبکه اجتماعی یا حتی داخلیها، کلوب استقرار پیدا کرد؟ من که بارها گفتهام این آقایانی که چنین دیدگاههایی را با فضای مجازی و رسانه دارند، فردا با سروش و روبیکا هم مشکل پیدا میکنند. کما این که در سال ۹۸ این مشکل را پیدا کردند.
در سال ۹۸ برخی از دستگاههای امنیتی فشار میآوردند که سروش را هم خاموش کنید. شبکه اجتماعی شبکه اجتماعی است، وقتی که فضای رسانه پیدا کرد. یک عدهای اصلا فوبیای رسانه دارند در کشور ما. رسانههای نوین را به رسمیت نمیشناسند، اعتماد به نفس در مواجهه با فضای مجازی ندارند. حالا فکر میکنند مشکل از توییتر است، فردا با سروش و موییتر هم که در داخل ایران تولید کردند همین مشکل را دارند. مگر با کلوب همین مشکل را پیدا نکردند؟ مگر کلوب سرور از دولت گرفته بود؟ پهنای باند گرفته بود؟ وام گرفته بود؟ کلوب روزی که کلوب بود در شبکههای اجتماعی دنیا چندم بود؟ چه تعداد از کاربران ایرانی روی آن بودند؟ چه شد که از بین رفت؟ ببینید دعوا اینجاست، دعوا دعوای عرصه رسانه است، دعوای فضای مجازی نیست. دعوا، دعوای رسانه و فضای مجازی است.
شبکه ملی اطلاعات، موضوعش محدود کردن رسانه نیست. شبکه ملی اطلاعات به من حکم میکند که آقای جهرمی برو زیرساخت ابر را درست کن، حمایت کن در داخل کشور شکل بگیرد، زیرساخت ابری حائز اهمیت است. برو روی IoT برنامه ریزی کن به نوعی که خدمات داخلی IoT شکل بگیرد که این صنعت در داخل کشور بتواند رشد کند و در دسترس تحریم نباشد. برو روی DNS کار کن فردا روی DNS تحریممان نکنند اینترنت را قطع کنند. شبکه ما اگر هجمه آوردن و تحریم کردند و خواستند روی اینترنت ما اثر بگذارند، نظام بانکداری ما، نظام تراکنشهای مالی ما، نظام کسب و کارهای ما را خواستند دچار اختلال کنند، شما بتوانید خدمات ارائه دهید.
چرا دور میروید چرا نمیگویید گوگل آمد خدمات API نقشهاش به کسب و کارهای ایرانی را تحریم کرد؟ کرد یا نکرد؟ شما خبرش را رفتید یا نرفتید؟ اگر ما زیرساخت در داخل کشور درست نکرده بودیم امروز اسنپ و تپسی و دیجیکالا و بسیاری از اینها که خدمات مکانی میخواهند، بایستی از چه استفاده میکردند برای ارائه خدمت؟ مینشستید و مینالیدید که آقا چه وضعی است که درست کردید؟ اصلا نمیتوانیم کسب و کار در کشور ران کنیم.
یک درصد شما فکر کنید اقتصادی که از ۱.۷ درصد رفته شده ۶.۵۱ درصد در عرض این ۴ سال از نگاه دشمن ما که هر فرصت اقتصادی را که پیدا کرده رفته ضربه زده، میتواند ضربه بزند و نزده؟ حتما ضربه میزد تا کشور را فلج کند. اگر ما این زیرساختها را اجرا نکرده بودیم امروز این کسب و کارهای ما چه کار میکردند؟ این شبکه ملی اطلاعات است.
خود شما یک مقالهای را بازنشر کردید و یک قسمتش را بولد کردید که اگر کسی به شما گفت که طرح صیانت باعث محدود شدن خدمات پایه کاربردی نمیشود، با سیلی بخوابانید توی گوشش.
بله همین است. وقتی چیزی را بازنشرش میکنم یعنی همان را قبول دارم. حتما این اتفاق رخ میدهد.
پس فراتر از پیام رسانهاست؟
به صورت ویژه منظور از ایجاد محدودیت در فضای مجازی بحث پیامرسانهاست. حالا ما بحث حکمرانی در فضای مجازی داریم نه این که نداریم، بحث مهم و حائز اهمیتی هم هست. اما این که اینها میگویند، برای کشور ایجاد حکمرانی نمیکند.
ما یک موقعی به دنبال حکمرانی در فضای ماهواره بودیم رفتیم قانون ممنوعیت ماهواره را وضع کردیم. شما رسانهای هستید بروید این قانون را بخوانید با این طرح صیانت بگذارید کنار همدیگر. شاکلهاش یکی است. ما حکمران خوب بودیم در مقرراتگذاری برای ماهواره؟ نه. آمدیم همه مردم کشور را مجرم کردیم. یک قانونی گذاشتیم که همه مجرمند. آیا به دستاورد رسیدیم؟ خیر! به هیچ دستاوردی نرسیدیم. بسیاری از مردم الان در خانههای خود ماهواره دارند و بعضیها هم در خانه همسایههایشان دارند. چکار کردیم؟ فقط به مردم منتقل کردیم ما حکمرانان با تدبیری نیستیم، ما خلاف عقل قانونگذاری میکنیم. خب حالا برای این قانون هم دیدگاه ما این است. مثل همان قانون محدودیت ماهواره است. هیچ اثری نخواهد داشت و مردم کار خودشان را میکنند.
تنها نکتهاش این است که ما یک در واقع بدنامی برای نظام حکمرانی کشور بر جای میگذاریم. خیلی شیوههای عاقلانهتری وجود دارد برای موضوع حکمرانی که میشود پیش برد.
مبحث سر این است و الا درباره شبکه ملی اطلاعات، میآیند میگویند آقای آذری جهرمی تو آمدی این کار را کردی، زیرساختهای شبکه ملی اطلاعات را توسعه دادی، فردا ممکن است یکی بیاید اینترنت را قطع کند و تو زیرساختش را فراهم کردی. من به آن عده جواب میدهم اگر این شرکتهای داخلی ما امروز پاگرفتند و به شما خدمات عرضه میکنند و دارند کار شما را راه میاندازند، اگر ما این زیرساختها را راه ننداخته بودیم امروز همینها هم نمیتوانستند فعال شوند.
من وظیفهام به عنوان وزیر چیست؟ باید کسب و کارهای مردم و زندگی مردم راه بیفتد. من نمیتوانم بنشینم نگاه به این کنم که در همه موضوعات نگاهم به دست کسی باشد که با من و ملت من سر سازگاری ندارد. برای اهداف خودش میآید حالا تحریم بر دولت به قول خودش وضع کند، بیماران ما چه وضعی دارند، زندگی مردم ما دچار چه شرایطی شده. سایر رفتارش هم در سایر کشورهای منطقه هم نشان میدهد که دنبال منافع مردم ایران نیست. مردم ایران ممکن است از من مسئول ناراضی باشند اما نقطه امید هم او نیست، او دشمن بزرگشان است. در افغانستان و عراق و سایر کشورهایی که اینها رفتند استقرار پیدا کردند چه وضعی را مواجه کردند مردم را، آنها دوستدار مردم ایران نیستند، اگر دوستدار مردم ایران بودند چرا آمدند ورود دانشجویان ایرانی را به کشور خودشان ممنوع کردند؟
اگر دوستدار مردم ایران بودند با آن وضعی که در آن شرایط دارویی برای بسیاری از بیماران ایرانی محدود کردند در آن شرایط مالی، اجازه پرداخت ندادند، منابع مالی کشور را محدود کردند. که این اتفاقات افتاد. حوزه آیتی خودتان را ببینید. یک چیزهایی آنقدر برای شما واضح و عادی شده که حس نمیکنید. شما حس نمیکنید که اگر این خدمات داخلی نبود آن روزی که شرکتهای ایرانی را تحریم کرد، دانه دانه شروع کردند به ایمیل زدن، به بستن اکانتهایشان، خدمات پوش نوتیفیکیشن ندادند به این ها چه اتفاقاتی میافتاد؟ اگر این زیرساختهایی که ما فراهم کردیم نبود، امروز وضع کشور چه بود؟
حالا صحبت می کنند که آقای جهرمی چرا اینستاگرام قواعد نادرست خود را بر ایران اعمال میکند و شما با همین دیدگاهی که میگویی دشمن این گونه بود، چرا اینستاگرام را مدیریت نمیکنی، محدود نمیکنی، نمیگویی قواعد ما را بپذیرد؟ حکمرانی جزو مهمش مردم است. ما الان اینجا داریم خدمات نقشه را توسعه میدهیم، زیرساخت نقشه ایران را توسعه میدهیم، زیرساخت خدمات ابری را توسعه میدهیم، اگر زیرساخت امنیت داخلی را داریم توسعه میدهیم، اگر پوش نوتیفیکیشن داخلی را توسعه دادیم، بسیاری از زیرساختهای مورد نیاز کسب و کارهای ایرانی را توسعه دادیم، این کسب و کارهای ایرانی با ما همراهی کردند، حمایت کردند، قدردانی کردند. چرا؟ چون میدانند این برایشان مفید است. بعضی از اینها الان شروع کردند و دارند به خارج از کشور خدمات میفروشند. رفتند سراغ بازار بین المللی. و مردم هم تشکر میکنند چون خدماتشان برقرار است.
اما در فضای پیامرسانها مشکل سرور و قانون و ثبت نیست. شما در بحث رسانه با مردم مواجهاید، یک طرحی بگذارید که مردم خودشان بپذیرند با پای خودشان بیایند در پیامرسانهای ایرانی فعالیت کنند. مشکل، مشکل فنی نیست که من حل کنم، شما یک آزادی عمل را برای مردم فراهم کنید.
یک روزی در فراکسیون ولایی مجلس قبل، ما را دعوت کرده بودند در سال ۹۷ و گفتند که آقای جهرمی، بیا در رابطه با مساله پیامرسانها با هم جلسه بگذاریم و همفکری کنیم. ۱۱۰ نماینده اگر عدد را اشتباه نگویم عضو فراکسیون ولایی مجلس قبل بودند. ما رفتیم جلسه و شب قبلش چون شماره همه نمایندگان را روی گوشی خودم داشتم چک کردم از این ۱۱۰ تا، چهل و دوتایشان در مجموع همه پیامرسانهای داخلی بودند. ولی از این ۱۱۰ نفر، ۱۰۲ نفرشان روی مجموع همه پیامرسانهای خارجی، به ویژه تلگرام و واتساپ فعال بودند.
من رفتم آنجا و خب این حرفهایی که در کلام خیلی قشنگ است؛ شروع کردند به انتقاد کردن از ما، آقا چرا وزارت ارتباطات حمایت نکرده، پیام رسانهای داخلی این جوری هستند و حرفهایی که میشنوید در فضای جامعه که بعضیها میگویند. در آن جلسه هم شروع کردند با خطاب و عتاب به ما مطرح کردند. وقتی صحبت دوستان تمام شد، من صحبت کردم گفتم بسم الله الرحمن الرحیم، من دیشب چک کردم از این جمعی که الان این جا هستیم، آقای فلانی شما در کدام پیامرسان داخلی هستید؟ یک مکثی کرد؛ من گفتم چک کردم دیشب، در هیچکدام نیستی ولی تو در فلان پیام رسان هستی. فلانی، شما که فلان صحبت را مطرح کردید، ضمن تشکر، همه صحبتهایتان درست، چرا در در پیام رسانهای داخلی نیستی ولی در فلان جا هستی؟ سه تا چهارتایشان را همین طوری گفتم حرفایتان قشنگ است، خودتان چرا نیستید؟ و خودتان در پیامرسانهای خارجی هستید. آخرین پستی هم که گذاشتید در فلان تاریخ بوده است.
شما مگر قانونگذار نیستید؟ تو نماینده مجلس وقتی نگرانی که دستگاه امنیتی به اطلاعاتت دست اندازی میکند وای به حال مردم.
شروع کردند، یکیشان گفت ما بیاییم در داخلیها که رفقایتان در وزارت اطلاعات ما را کنترل کنند؟ یکی مطرح کرد که در پیامرسان داخلی کسی نیست بیایم چه کار کنیم، برای کی حرف بزنیم؟ یکی جواب داد که این امکاناتی که در پیامرسانهای خارجیها هست در داخلیها نیست، یکیشان گفت کند است … حالا هر کدام شروع کردند یک حرفهایی زدند، گفتم خدا پدر و مادرتان را بیامرزد، مردم هم مثل شما فکر میکنند. حالا اینهایی که گفتی کدام یکیشان کار من است؟ خب مقام معظم رهبری حکم دادند و گفتند تعرض و دست اندازی به اطلاعات مردم در پیامرسانها حرام است. این را من نامه نوشتم خدمت ایشان و درخواست کردم که در رابطه با این مساله دغدغه است و یک فرمایش راهبردی در این مساله تقاضا میکنم که داشته باشید، که دستگاه قانونگذاری هم به تبعیت از شما و دستگاههای اجرایی و امنیتی هم به تبعیت از شما این مساله را رعایت کنند و یک اطمینان بخشی و مسیر حرکت کلی هم برای مردم شود. ایشان هم بزرگواری فرمودند، منت گذاشتند، بررسی کردند و بعد چنین دستوری را صادر کردند. گفتم شما در برابر این مساله چکار کردید؟ شما مگر قانونگذار نیستید؟ تو نماینده مجلس وقتی نگرانی که دستگاه امنیتی کشور به اطلاعاتت دست اندازی میکند وای به حال مردم. خب برو درستش کن، مگر تو قانون دستت نیست؟ مگر مقام معظم رهبری حکم ندادهاند؟ برو درستش کن.
یا وقتی میگویید مساله کندی وجود دارد، خب بله من مثال دوم برای شما میزنم. گفتند وزارت ارتباطات به سروش سرور نداده است. پهنای باند نداده، حالا هر چند دروغ میگفتند. یعنی شما مصاحبه مدیرعامل سروش در آن زمان را که رفت در گفتگوی ویژه خبری صحبت کرد و گفت ما در همین امروز با همین ظرفیت فعلیمان می توانیم ۲۰ میلیون کاربر را پشتیبانی کنیم را دارید دیگر، اینها در آرشیوها موجود است. داشتند برنامهریزی میکردند برای فیلتر تلگرام. فردایش که تلگرام فیلتر شد، به ۵ میلیون نرسید حرف خودشان را فراموش کردند و دروغی که در تصمیم سازی گفته بودند، آمدند گفتند که ما خوب و عالی بودیم این وزیر ارتباطات منحرف از ما حمایت نکرد، امکانات به ما نداد.
مدیرعامل سروش گفت ما همین امروز با همین ظرفیت فعلیمان می توانیم ۲۰ میلیون کاربر را پشتیبانی کنیم!
آقا تو گفته بودی من امروز ظرفیت دارم، دروغ بزرگی را تحویل مسئولین مملکت دادی. در صدا و سیما آمدی ادعای بزرگی را جلوی همه مردم مطرح کردی. این تو که میگویم، مدیرعامل، نماینده یک تفکر است. و ما آن روز میگفتیم که آقا شما ظرفیت ندارید و به من میگفتند تو مصداق «ما نمیتوانیم» هستی! ماها میتوانیم. بابا شما با خدمات دادن به مردم مواجهید.
حالا آن روز این حرفها را زدند بگذریم، گذشته از این فضا، بروید از مردم بپرسید امروز همراه اول تمام منابعش را آورده پای کار. مدیرعامل همراه اول همه اهتمامش پای این کار است. وزیر آموزش و پرورش صبح تا شب دغدغه اصلی اش این است. بنده وزیر ارتباطات نه تنها همه امکانات و ظرفیتها را برایشان فراهم کردم بلکه ترافیک شاد را هم آمدم از اپراتورها خریداری کردم و به مردم رایگان فروختم. پولش را هم بهشان دادهام. مصوبه ستاد ملی کرونا گرفتم که تا سقف ۷۵۰ میلیارد تومان برای آموزش رایگان ما از درآمدهای وزارت ارتباطات پول دهیم به کسانی که میتوانند خدمات آموزش تهیه کنند. نتیجهاش شده است شاد.
یعنی تیم توانمند فنی داخلی پایش بوده، سرور پایش بوده، همراه اول با همه امکاناتش پایش بوده، پهنای باند پایش بوده، همه چی پایش بوده، انحصار صد درصدی آموزش پرورش پایش بوده، پول دادن برای خرید ترافیکش بوده، حالا شاد به لحاظ امکانات فنی خوب است؟ این به وزیر ارتباطات بر میگردد؟ آقای روحانی مخالفش بود؟ دولت غربگرای واپس گرای فلان مسئولش بود؟ آقا این مصداقش است دیگر. ما باید حرکت کنیم در این مسیر. وقتی میگوییم این تکنولوژی لبه است و دستیابی ما به این لبه تکنولوژی دشواریهای متعددی دارد، نیاز به ممارست دارد میگویند «تو نمیخواهی این کار را انجام دهی. این که کند است تقصیر تو است.» آمار موهومی هم برای خودشان، ۲ هزار سرور وزارت ارتباطات داده به تو… حرفهایی که اصلا ارزش واقعی ندارد. من این حرفها را نمیخواستم بزنم، من را مجبور کردند بزنم، کل CDN تلگرام در ایران ۷۰ سرور بود. در رابطه با چه صحبت میکنید؟ اصل مساله اینهاست. وقتی که ما نه دغدغههای مردم را توجه میکنیم، نه به لحاظ فنی واقعیتهای خود را میبینیم. کدام یک از این مسائل را من میتوانم حل کنم؟ نه من، هرکسی که جای من باشد نمیتواند حل کند.
موضوع رسانه فراتر از وزارت ارتباطات است. قانونی که الان دارند میگذارند اینها، به نظرم در فضای غیرواقعی تصور و تفکر میکنند. یعنی واقعیتهای اطراف کشور، واقعیتهای ضوابط و روابط بین الملل، واقعیتهای بازار ایران، واقعیتهای نگاه مردم به شیوه حکمرانی، اینها را نمیبینند. شما وقتی قانونی میگذاری که مردم به آن معتقد نیستند… برو اصلا تصویبش کن به عنوان قانون. آخرش شما فکر کن اصلا این قانون را تصویب کردی و پهنای باند اینترنت هم به شرکت زیرساخت دستور دادی کم کند و توسعه ندهد، ما متوسط ۸ درصد رشد پهنای باند در ماه داریم، حالا اصلا به شرکت زیرساخت بگو که پهنای باند را توسعه ندهد. ظرف مدت سه ماه اثراتش را روی کیفیت ارتباطات کشور نشان میدهد. ظرف مدت ۴ ماه اثرش روشن میشود دیگر. ۳۰ درصد کانجسشن ایجاد میشود در شبکه وقتی توسعه ندهی، خب حالا فرض کن کانجسشن هم ایجاد کردی و خدمات به مردم ندهی؛ خوشبینانه این مساله این است که شما داری اینترنت خارج از چارچوب حکمرانی کشور را ترویج میکنی. بازاریابی میکنی برای آقای ایلان ماسک! خوشبینانهاش این است که نفهمیده داری چنین کاری میکنی. که البته بدبینانهاش هم این است که نه دارند واقعا بازاریابی میکنند.
کما اینکه استراتژی اتاق فکرهای دولت آمریکایی زمانی این بود که هر ایرانی یک فیلترشکن داشته باشد. اصلا این جزو استراتژیها و گزارشات رسمی منتشر شدهشان است. شما گزارش آقای اوباما با کنگره را در رابطه با آن برنامه ۵۵ میلیون دلاری که گرفتند برای براندازی در ایران را بخوانید. یک بخش مهمش در رابطه با رادیو است. یک بخشی هم بر میگردد به فضای مجازی و سوزن در انبار کاه و حالا مباحثی که در سال ۸۹ و ۹۰ داشتیم. اصلا استراتژی آنهاست و خودشان میگویند هر ایرانی یک فیلترشکن.
اصلا تحریم گوشیهای اپل در سال ۸۹ و ۹۰ چه بود؟ میخواستند هیچ گوشی اپلی در ایران بدون فیلترشکن نباشد. وقتی اپ استور را برای ایران تحریم میکردند، همه ایرانیها مجبور بودند فیلترشکن نصب کنند وگرنه مگر کاری دارد برای شرکت اپل که بخواهد تحریم کند، براساس لوکیشن اجازه فعالیت به کاربران ایرانی ندهد، برایش کاری دارد؟ چرا میآمد اتصال آیپیهای ایران به اپ استور را مسدود میکرد؟ برای این که کاربران ایرانی از فیلترشکن استفاده کنند. برای ترویج. آن روز ۱۱ درصد گوشیهای در ایران اپل بود. برای ترویج استفاده از فیلترشکن.
آن وقت ما میبینیم یکی میآید تصمیم میگیرد یک چیزی را فیلتر میکند، ۳۰ میلیون ایرانی فیلترشکن استفاده میکنند! وقتی میگوییم حرکت شما در مسیر استراتژی است که دشمن برایت طراحی کرده، آمریکا برایت طراحی کرده و رسما هم گفته است، نکن. این کار، کار غلطی است. میگویند نه.
یکی میآید تصمیم میگیرد یک چیزی را فیلتر میکند، ۳۰ میلیون ایرانی فیلترشکن استفاده میکنند!
حکمرانی زمانی معنا دارد که مردم پشت سر شما قرار گرفتهاند؛ حکمرانی عاقلانه و عالمانه با در نظر گرفتن مردم. زمانی که قانونی را تصویب کنی که مردم به شما احترام بگذارند و رعایتش کنند شما میتوانی حکمرانی خوب را پیاده سازی کنی. تا زمانی که شما نظر افکار عمومی را نداشته باشی و نتوانی آنها را اقناع کنی و راضیشان کنی که این به صلاحتان، به صرفتان است، منطقی نخواهد بود.
شما میبینی روی پلتفرم داخلی، وزیر دولت یازدهم ما میآید یک مطلبی را اظهار میکند در دفاع از رد صلاحیت خودش و میگذارد در یک شبکه داخلی، احترام هم میگذارد. میگویید حذفش کنید، صدا و سیما بیانیه میدهد و میگوید حذف کنید. وزیر که یک سیاستمدار است برای چه باید بیاید در شبکه داخلی وقتی نمیتواند با مردم خودش حرف بزند؟ رئیس جمهور سابق بالاخره میخواهد حرف بزند، میآید مطلبش را میگذارد روی شبکه داخلی، حذفش میکنید. خب این یعنی شما دارید خلاف هدف خودتان عمل میکنید.
اگر شما میخواهید که استقلالت در زمینه رسانه و پیام رسانها فراهم کنی باید بدانی که رسانه جدید، هر شهروند خودش یک رسانه است. باید او را راضی کنی که این فضا به صرفت و به نفعت است. نه این که راضی کنی، باید بفهمد به صرفش است. حالا یک تکهاش میگوید برایت تعرفه میگذارم، خب تعرفه بگذار. فقط موضوع تعرفه است؟ خب اطمینان خاطر به او بده. شما در این طرح صیانت در رابطه با حفظ حریم خصوصی آمدند چی گفتند؟ گفتند در رابطه با موضوعات اصل ۲۵ قانون اساسی، یک کارگروهی زیر نظر دادستان کل کشور، تشکیل شود. این کارگروه اعضایش چه کسانی هستند؟ روالش چیست؟ مطابق با قانون میخواهد کار کند؟ این کجا قرار است از حقوق مردم صیانت کند؟
این کارگروه اعضایش چه کسانی هستند؟ روالش چیست؟ مطابق با قانون میخواهد کار کند؟ این کجا قرار است از حقوق مردم صیانت کند؟
«اینترنت ملی» حرف غلطی است که همه باید محکم جلویش بایستند. «شبکه ملی اطلاعات» منفعت کشور است همه باید از آن حمایت کنند. شبکه ملی اطلاعات هم به معنای قطع ارتباط مردم ایران با اینترنت نیست. استقلال است و استقلال هم معنیاش قطع ارتباط نیست. استقلال این است که ما دربرابر تهدیدات درست یا غلط که به ما وارد میشود، کاری به آن فضایش ندارم و نمیخواهم بحث سیاسی کنم، در هر حال ما مواجه بودیم در همه شرایط، در همه دولتها، چه دولت اصلاح طلب، چه دولت تدبیر و امید چه دولت دست راستی چه دولت جنگ. همه این دولتها را نگاه کنید، همواره از ابتدای انقلاب دولت آمریکا علیه ما اقدام کرده و تحریم کرده است. خب حالا وقتی ما با یک چنین موضوعی مواجهایم چکار باید کنیم؟ آیا نباید استقلال ایجاد کنیم؟ در حوزههای اساسی، استقلال ایجاد کردیم. ما این کار را انجام دادیم که مردم ایران امروز زندگی راحت داشته باشند. این چارچوب موضوع است. بنابراین مساله را درست بیان کنیم.
میخواستم راجع به بحث رجیستری هم صحبتی با همدیگر کنیم. دولت دوازدهم نقش غیرقابل انکاری داشت در پیاده سازی موفق طرح رجیستری. آن ابتدا اعلام شد که این طرح علاوه بر این که یک مسیر درآمدی جدید برای دولت است، منافع زیادی هم برای خود کاربرها دارد. ولی بعد چندسال الان که نگاه میکنیم میبینیم که آره سهم دولت دارد پرداخت میشود اما از آن طرف و از سمت کاربر، فقط گرانی موبایل برایش مانده است.
ببینید در هر حال گرانی موبایل بخش اعظمش به خاطر قیمت ارز است. یک تکهاش البته ناروا است. مثلا گوشی هزار دلاری را نگاه میکنیم، فرضا با قیمت دلار ۲۵ هزار تومان، میشود ۲۵ میلیون تومان اما آن گوشی در بازار ایران ۴۰ میلیون تومان است. عوارض قانونی هم که کسر میشود، ۵ درصد حق گمرک است که پرداخت میشود و ۱۳ درصد هم مجموع مالیات تکلیفی و ارزش افزوده است که از آن کسر میشود. شما به این ۲۵ میلیون، ۱۸ درصد را هم اضافه کنید، ۴۰ میلیون را به شما نشان نمیدهد. یک تفاوت قیمتی با داخل و بیرون داریم.
در سختتر شدن واردات گوشی هم تاثیرگذار بوده.
برخی معتقدند این گرانی به خاطر انحصاری است که در کانالهایی بوده، قبل انحصار نبوده و هرکسی میتوانسته وارد کند و واقعا تا یک مدتی هم این بود. اما بعد از رویهای که وزارت صمت تغییر داد که شرکتهای مختلف میتوانند بروند واردات انجام دهند، ثبت سفارش کنند و فرایند را باز کرد این محدودیت برداشته شد.
چرا تفاوت وجود دارد؟ کارشناسان و مدیران وزارت صمت و بانک مرکزی به ما میگویند تخصیص ارز به منابع وارداتی محدود است. چون کلا کشور محدودیت ارزی دارد. وارد کنندهای که وارد میکند، در برخی از موارد با دلاری گرانتر از دلار ۲۵ هزارتومانی این گوشی را تامین میکند. یعنی مثلا نرخ واقعی تمام شده برای آن فرد دلار ۳۰ هزار تومانی است. و نرخ ارز گرانتر از این است. این دلیلش این است.
بنابراین واقعا این را بپذیرید که اجرای رجیستری اثری روی گرانی نداشته، مشکل هم زمانی اجرای رجیستری با افزایش نرخ دلار و کاهش ارزش پول ملی بوده است.
فروشندگان موبایل ۹ درصد عوارض ارزش افزودهشان را قبلا از مردم میگرفتند اما به دولت پرداخت نمیکردند. اما الان همان را میگیرند ولی نمیتوانند به دولت اظهار نکنند. چون ثبت و ضبط است. مالیات تکلیفی خود را از مردم میگرفتند ولی اظهار نمیکردند، الان مجبور هستند به دولت پرداخت میکنند. عوارض گمرکی پرداخت نمیشد که قاچاق میآمد بخش اعظمش، الان دارد پرداخت میشود به دولت.
آن پولی هم که دولت کسب میکند، دولت که برای خودش خرج نمیکند، پول میآید به بودجه و در بودجه تبدیل میشود به حقوقی که پرداخت میشود به مردم یا بازنشستهها یا در قالب پروژههای توسعهای که در کشور دارد انجام میشود، استفاده میشود.
پروژه رجیستری، پروژه ضروری بود که در کشور رخ دهد تا کانالهای قاچاق در کشور را متوقف کند. فقط برای این که متوجه شوید فضا چیست، کل درآمد وزارت ارتباطات در یک سال گذشته، از همراه اول و ایرانسل و همه صنعت ICT مبلغ ۷۱۰۰ میلیارد تومان بوده است. اجرای فقط پروژه رجیستری برای مقابله با قاچاق، در آن عوارض گمرکی و مالیات تکلیفی و ارزش افزوده، بنابر اعلام ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در طی این مدت بیش از ۱۱ هزار میلیارد تومان از درآمد دولت را محقق ساخته. یعنی قبلا جزو حقوق دولت بوده اما محقق نمیشده است و الان محققش کردیم.
این عدد قابل توجهی است و نشان میدهد قاچاق پدر کشور را درآورده است. عدهای دارند پولهای بی ربط و منفعتهای بی ربط میبرند. یک عدهای دارند بازارهای آنچنانی، پاساژهای آن چنانی و املاک آن چنانی می سازند از پولی که باید به جیب دولت میرفته و برای مردم هزینه میشده است. بنابراین تجربه رجیستری نشان داد که اگر ما از فناوری اطلاعات و دولت الکترونیک استفاده کنیم برای این که بتوانیم جلوی قاچاق و ویژهخوارها را بگیریم و منافعش را به مردم برگردانیم، موثر است.
اما ببینید آن که پول دارد، طبیعتا قدرت مدیریت رسانه هم دارد. اینها آمدند گران شدن گوشی را ارتباط دادند به رجیستری. آنهایی منافعشان در خطر بود. واقعیت این بود. ما از ابتدا عرض کردیم مردم تنها نکتهای که اضافه میشود این ۱۸ درصد است که اینها دارند از مردم میگیرند ولی به دولت پرداخت نمیکنند. چون شفاف نیست به دولت پرداخت نمیکنند. ولی قابلیت ردیابی است.
دومین بحث، بحث گارانتی بود. در هر حال الان در نظام گارانتی وزارت صمت اکنون این توانایی را دارد تا حقوق مصرف کننده را تامین کند. زیرا مشخص است این گوشی را کی آورده داخل کشور به کی فروخته، کی داده به کی و چگونه فروخته شده. گوشی باید گارانتی داشته باشد. طبق تکلیف وزارت صمت کسی که گوشی را وارد میکند باید خدمات پس از فروشش را هم انجام دهد. بنابراین این به نفع مصرف کننده شده که گارانتی را پیگیری کرد.
مساله بعدی که تاثیر داشته واقعا بحث سرقت گوشی بوده، که حالا میتوانست خیلی فجیعتر از شرایط الان باشد. البته الان گوشی را میزنند و خارج از کشور میبرند و در کشورهای دیگر در واقع می فروشند یا تبدیلش میکنند به قطعات. ولی اگر این پروژه ایجاد نشده بود، بحث سرقت گوشی هم یک موضوع خیلی جدیتر میتوانست باشد. ضمن این که حالا بالاخره از جنس این که خدمات بهتری را این شرکتها بتوانند به مردم دهند، تلاشهایی را کردهاند.
از دید من رجیستری پروژه خوب و قابل دفاعی است که در سایر عرصهها هم باید ارائه شود. مشکلات ارزی کشور به عنوان پاشنه آشیلی است که الان همه حوزهها را تحت تاثیر قرار داده است. طبیعتا بازار گوشی هم تحث تاثیر قرار داده است.
این مسالهای بوده که رخ داده. الان شما فکر کنید ما رجیستری را برداریم، همین امروز بگوییم رجیستری کنسل، شما فکر میکنید قیمت گوشی چقدر افت میکند؟ واقعا این گونه نیست، در تبلت اجرا نشده بود و الان دارند برای تبلت اجرا میکنند. بروید ببینید قیمت تبلت خارج از کشور چقدر بود داخل کشور چقدر بود. یا لپ تاپ را ببینید. قیمت دلاریاش چقدر است و در داخل کشور چطور فروش میرود. آن چالش ارزی است که وارد شده و این چالش ارزی ریشه در مسائل دیگری به غیر از رجیستری دارد.
اردیبهشت ۹۹ شما وعده دادید که سرعت اینترنت خانگی را ۴ برابر می کنید و در واقع VDSL را گسترش میدهید. ولی الان که نگاه میکنیم اینترنت خانگی اصلا وضع خوبی ندارد. چرا در ۴ سال فعالیت وزارتخانه شما، اینترنت ثابت توسعه پیدا نکرد؟
حتما یکی از نقاطی که ما موفق نبودیم بحث اینترنت خانگی بوده است. خود من، نه الان بلکه در مقاطع مختلف اعلام کردم که ما در حوزه ارتباطات ثابت خانگی دستاوردی که باید میداشتیم و اهدافی که داشتیم به آن نرسیدیم. آن وعدهای که من دادم، ما امروز یک میلیون و ۲۰۰ هزار پورت مخابرات ایران توسعه داده، ۸۰۰ هزار پورت مابقی شرکتها و مجموعا ۲ میلیون پورت VDSL در کشور توسعه داده شده است، هم در تهران هم در قم هم مثل بوشهر، شیراز. ولی فراگیر نیست. نیاز مردم را کفاف نمیدهد و طبیعتا درخواست مردم برای دریافت خدمات بهتر و بیشتر است. بحث اینترنت ثابت نه تنها در این دولت بلکه در دولت نهم و دهم هم، دولت دهم بیشتر و دولت یازدهم و همچنین دولت دوازدهم این وضعیت را داشته است.
ببینید در دولت دهم ایرانیاننت را میآورند و که ما FTTH ش را توسعه دهیم و انحصار به آن میدهند، کنسرسیوم درست میکنند ولی به نتیجه نمیرسد. در دولت یازدهم هم آقای دکتر واعظی تلاش کرده MTN را بیاورد، سرمایهگذاری کند در بازار ایران، و همانگونه که ایرانسل موبایل را دارد شبکه ثابت هم در کنارش ایجاد کند با سرمایه گذاری در MTN حتی به امضای تفاهم نامه هم رسید، اعلام هم کردند که ما سرمایهگذاری میکنیم اما بعد از خروج ترامپ از برجام، MTN هم انصراف داد از سرمایهگذاری روی این پروژه و خب در دوره ما هم این اتفاق افتاد و ما هم پیگیریهای زیادی کردیم که این اتفاق رخ دهد و سرمایهگذاری موازی آن چیزی که در شبکه مخابرات است، ایجاد شود یا خود مخابرات.
حالا من دو سال و نیم اول تمرکزم را روی این گذاشتم که مخابرات خودش حرکت کند. منتها ببینید ساختاراً توسعه اینترنت خانگی در ایران دچار اشکال است و اشکالاتش باز میگردد به موضوع خصوصیسازی و انحصار. میخواهید مقایسه کنید برگردید به زمان دولت آقای خاتمی و فعالیت آقای معتمدی و قبل ایشان. مشترک ثبت نام میکرد که سیم کارت دهند و قول میدادند مثلا تا ۳ ماه دیگر و این ۳ ماه میشد ۶ ماه ۹ ماه و… خدمات موبایل هم در آن مقطع یادتان هست چگونه بود. در واقع آقای دکتر معتمدی یک کار خوبی که کردند این بود که اپراتور دوم موبایل شکل بگیرد. اگر ایرانسل نبود معلوم نبود امروز سیمکارت موبایل چقدر بود. مثال دوم رایتل. مگر به رایتل انحصار ندادند که بیاید و ۳G را در داخل کشور توسعه دهد؟ نتیجهاش چه شد؟
چند سال عقبماندگی…
فقط ۳۰۰ هزار مشترک در تهران. نه خودش رشد کرد و نه اجازه داد کشور رشد کند. وقتی انحصار شکسته شد شما دیدید چه اتفاق بزرگی در کشور رخ داد. در مخابرات و اینترنت ثابت ما هم همین است. اشکالی که در واگذاری صورت گرفته این است که دقت نشده در واگذاری داکت و سیم مسی و امثالهم. اینها ظرفیت حاکمیتی است و اصلا قابل واگذاری نیست. بر تراز واگذاری هم نیست اما چون آن زمان در تصرف مخابرات ایران بوده در تصرف هم مانده و الان دولت باید رفع تصرف کند و این مانع شده است.
الان شرکت شاتل ۵۰۰ کابینت در قم ۱۰۰ کابینت در تهران معطل دارد که همه سرمایهگذاری هایش را کرده اما مخابرات ایران اجازه نمیدهد بیاورد بالا. چرا؟ چون میگوید هر جا که شاتل بود من هم باید خدمات ارائه کنم. من که نباید از شاتل عقب بیفتم! رسما جلوی توسعه را گرفته و خب ما متوجه این بودیم البته ولی فکر میکردیم که در ۲ سال و نیم اول با همراهی و همدلی از ظرفیت مخابرات برای این که سرعت دهیم به توسعه میتوانیم استفاده کنیم. اما بعد متوجه شدیم نه اصلا، این داستانهای مخابرات و سهامدارهایش یک مقداری متفاوت است از آن چه که ما فکر میکنیم و باید برویم به سمت رفع ایرادات ساختاری توسعه ثابت.
بنابراین چند کانال را پیگیری کردیم، یکی وزارت نیرو بود تا اجازه بگیریم که اپراتورهای ارتباطی حق استفاده از تیرهای برق شبکه توزیع را داشته باشند و مثل کاری که چین کرده، روی شبکه توزیع برق فیبر نوری کشیده شود. همچنین با شهرداری صحبت کردیم، البته شهرداری پیچیدهتر است چون ما به تعداد شهرهای کشور، شهرداری داریم هر کدام شورا و هر کدام مقررات خاص خود را دارند. حالا عمده تهران بود که اپراتورها بتوانند از ظرفیت فیبرهای نوری شهرداری هم استفاده کنند برای توسعه شبکهشان. از وابستگی مخابرات بیرون بیایند.
همزمان با آن لایحه دادیم به دولت برای رفع تصرف داکتهای مخابراتی که در انحصار مخابرات ایران است، خیلی پیگیری کردیم در دولت و پس از ۲ سال و نیم موافقت شد و دولت لایحه را ارسال کرد به مجلس و مجلس آن را تصویب کند تا یک مانع بزرگ برداشته شود. سومین بحث هم بحث سرمایه گذاری بود. امروز برای ۲.۵ میلیون پورت ما یک چیزی حدود ۳۰۰ میلیون یورو سرمایه نیاز داریم تا شبکه را توسعه دهیم. با توجه به شرایط بازار و کشش بازار ایران، نرخ برگشت سرمایهاش برای سرمایهگذاری مناسب نیست. ما اخیرا تصویب کردیم که دولت مشوقهایی را به سرمایهگذاری روی این حوزه بدهد به نحوی که اگر اپراتورهای موبایل در توسعه شبکه ثابت سرمایهگذاری کنند، دولت ۳ درصد از حق السهم خود را به ازای هر پورت به اپراتور برای سرمایهگذاری تخفیف میدهد. اگر به ادبیات دیگر بخواهم بگویم تقریبا نزدیک به ۴۰ درصد هزینه سرمایهگذاری در توسعه شبکه اینترنت خانگی را دولت به عنوان تشویق به سرمایهگذار میدهد. که سرمایه گذاریاش مثبت باشد. این در کمیسیون تنظیم مقررات تصویب شد و من فکر میکنم با مجموع این اقدامات و امیدواریم مجلس تصویب کند ان شاءالله و دولت جدید هم پیگیری کند.
به نظر میرسد تا آن انحصار برطرف نشود بقیه اقدامات خیلی مفید نباشد.
موازی آن اتفاقی افتاده است؛ برای مثال الان شبکه برق آمادگی توسعه را دارد. قطعا سرمایهای به اسم داکت مخابرات سرمایه بزرگتری است ولی ظرفیت تفاهم ما با وزارت نیرو هم نهایی شده، امضا شده تبادل شده که اگر مشکل سرمایهگذاری برطرف شود، اینها بتوانند کار را به سرعت پیش ببرند.
بنابراین در یک سال و نیم آخر وقت گذاشتم مشکلات ساختاری را حل کنم و با مجموعه اقداماتی که همفکری شد فی مابین وزارت اقتصاد، سازمان برنامه، وزارت ارتباطات و همچنین کمیسیون تنظیم مقررات به عنوان نهاد تصمیم گیر و در نهایت دولت، این پکیج درآمده و الان موانع سرمایهگذاری بخش خصوصی برای توسعه شبکه ثابت را برطرف میکند. امیدواریم این اتفاق رخ دهد.
شما ابتدای فعالیتتان وعده دادید چند یونیکورن از دل استارتاپهای ایرانی در بیاورید، موضوع افت ارزش ریال و ایزوله شدن بازار کشور را بگذاریم کنار، چرا الان حداقل پروسه ورود استارتاپها به بورس متوقف شده؟ میبینیم که تپسی پارسال پذیرش مشروط گرفت در بازار دوم فرابورس، ۲۹ شرط را اجرا کرد و ماههاست که میخواهد وارد شود اما نمیتواند. آیا عوامل بیرونی اینجا دخیل هستند؟
ببینید ما یک چشم اندازی را برای بازار ترسیم کردیم و گفتیم که باید ۵ یونیکورن به عنوان لوکوموتیو داشته باشیم، یا باید ۲۰ هزار استارتاپ داشته باشیم. میخواهیم رشد اقتصادیمان انقدر باشد، یک اهدافی را ترسیم کردیم و یک نمادهایی را برایش گذاشتیم.
درست است نرخ ارزش برابری ریال با ارزهای خارجی و کاهش ارزش پول ملی به آن تعریف یونیکورن، یا شرکتهای با ارزش بیشتر از یک میلیارد دلار، ما را خیلی از هدف دور کرد. زمانی که این حرف را زدیم یک شرکت با ارزش ۳ هزار میلیارد تومان میشد یونیکورن، ولی الان باید ارزش شرکت ۲۵ هزار میلیارد تومان باشد. یعنی به لحاظ ارزی شوک وارد شد و بازار ما کوچک شد.
اینها دیده نمیشود، اثرات تحریم ایناست که به یکباره ارزش بین المللی بازار ما یک هشتم می شود و این را در هیچ معامله ای هم نمیآورند. یونیکورن میتواند لوکوموتیو حرکت مسیر استارتاپی باشد. ما امروز ۵ لوکوموتیو داریم. بیشتر هم داریم ولی این ۵ عدد محقق شده است. در کف قاعده هم در نوآوری ۱۰ هزار استارتاپ ثبت شده داریم. پس ما قاعده و راس شکل گرفته و رشد اقتصادی مطلوبی هم رقم خورده وقتی نگاه میکنیم از ۱.۷ درصد رشد تولید ناخالص رسیده ایم به ۶.۵۱ درصد، یعنی اتفاق بزرگی در این کشور افتاده است.
اما واقعیتش این است اگر نگاه کنیم به متوسط کشورهای OECD و بازار داخلی خودمان ما میتوانستیم یک جهش داشته باشیم تا نزدیک ۱۶ درصد. در این که ۱.۷ شده ۶.۵۱ عالی بوده یا پیشبینی میکنیم که تا پایان ۷.۲ میشود اما ما میتوانستیم به نزدیک ۱۰ درصد هم برسیم، چرا نرسیدیم؟ تحریم اثر گذاشت. چه اثری؟ سرمایهگذاریهای خارجی. تنگ نظریهای داخلی برای جذب سرمایهگذار خارجی موثر بود و در نهایت هم سختگیریهای بیاندازه در ورود شرکتهای استارتاپی به بازار بورس.
نگرانیهایی بالاخره در بازار سرمایه وجود داشت. این نگرانیها برخیاش اقتصادی بود که با مقررات بسیار سخت گیرانهای مواجه بود که اینها تلاش کردند که شرایط سختی که آنها گذاشتند طی کنند. یکی مثل اسنپ همه اینها را طی کرد و رسید و هیچ بهانهای باقی نگذاشت. جدای این فقط اسنپ [تپسی] نبود، آسیاتک و شاتل هم میخواستند بیایند که نگذاشتند. مقرراتی خارج از حوزه اقتصادی آمد دامنگیر اینها شد. و این مقررات از جنس این بود که حالا اینها اگر وارد میشود تبعات بعدی چیست و ما به نیت پیشگیری از این اتفاقات میخواهیم که جلوی این مسائل را بگیریم. که البته نظر من این است که این حرفها پذیرفته نشده بود و اقتصاد کشور را به عقب میانداخت.
آخر مقررات ناگهان از کجا وارد میشود؟
مجموعههایی که ناظر بر فعالیت بورس هستند، یک محدودیتهایی را ایجاد کرده بودند.
در هر حال بالاخره از مجموعههایی که ناظر هستند بر فعالیت بورس، یک محدودیتهایی را ایجاد کرده بودند برای شرکتها و مقررات سختگیرانهتری را گذاشته بودند. حتی با آنها هم مذاکره شد، با همه دستگاهها جلسه گذاشته شد و پیگیری شد.
من امیدوارم که در دولت جدید اینها حل شود. این امیدواری را دارم که مانع برطرف شود و شرکتهای استارتاپی ما بتوانند از بازار سرمایه داخلی با توجه به این که از بازار سرمایه بینالمللی محروم هستند، استفاده کنند. در دولت جدید امیدوارم این خودتحریمی برای جذب سرمایه برداشته شود و اینها بتوانند تامین سرمایه کنند و کارشان را پیش برند.
بزرگترین حسرتتان در این ۴ سال؟ حسرت که نه ولی خب به لحاظ کاری تلخترین اتفاق همان آبان ۹۸ بود.
بزرگترین دستاورد شما؟
به نظرم آن رشد اقتصادی بازار که مولفهای از تمام موضوعات است. از ایجاد استقلال در زیرساختهای ارتباطی کشور است از توسعه دسترسیها هست. اینها بسیار حائز اهمیت بود و خوشحال کننده. البته مهمترین پروژه ما عدالت ارتباطی بود که ارتباطات را به دورافتادهترین روستاهای کشور ببریم که خداوند لطف کرد این دستاوردها محقق شد و مردم هم حمایت کردند انصافا.
آینده کاری آذری جهرمی دوست دارید به چه شکلی رقم بخورد؟
فرقی برایم نمیکند چه امروز که وزیرم چه فردا که نباشم. دوستانی که قبل از وزارت من را میشناسند هیچ تغییری در رفتار و شرایطم به وجود نیامده، همانی که بودم هستم. فردایی هم که وزیر نبودم، کارمند دولتم و مثل کارمند عادی میروم سرکار.
اگر آبرویی داریم، اگر توانمندی داریم همه از ظرفیتی بوده که مردم و نظام برای ما فراهم کردهاند. یک بخشیاش زندگی شخصی خودمان است و یک بخشهایی هم ناشی از عنایت و توجه مردم داشتیم. طبیعتا در هر جایی از کشور که نیاز باشد ما کمک و کار کنیم من فروگذار نخواهم کرد و هر تلاشی که از دستم بر بیارد برای کشور و مردم انجام میدهم. خودم را در برابر ملت و کشور هیچ میدانم و چیزی ندارم که بخواهم تعیین تکلی