تپسی به عنوان اولین استارتآپ ایرانی در حال عرضه در بورس پس از انتشار امیدنامه، در معرض تحلیلها و گمانهزنیهای مختلفی از سوی متخصصان و فعالان مالی بازار سرمایه قرار گرفته است؛ به عقیده محمدرضا فرحی، از فعالان اقتصادی و اکوسیستم استارتآپی کشور و استاد مدعو دانشکده مدیریت دانشگاه شریف، خریداران سهام یک شرکت استارتآپی در واقع یک زمین خریدهاند.
به گزارش روابط عمومی تپسی، فرحی میگوید: «عرضه اولیه استارتآپها منطقی متفاوت با سایر شرکتها دارد و معمولاً مواجهه بازار با این دسته از عرضه اولیهها، از جنس پیشفروش رشد آینده و حساب کردن روی پتانسیلهای آزادنشده است.»
فرحی در این زمینه معتقد است: «شدت رقابت در اکوسیستم استارتآپی به دلایل مختلف (رگولاتوری و نظارت کمتر از جنبه رقابت، قابلیت مقیاسپذیری بالای استارتآپها، سرمایه اولیه فراوان برای رقابت، اثر شبکهای و غیره) پایینتر از صنایع دیگر است و ضرایب ارزشگذاری شرکتی مانند تپسی با شرکتهای فولادی، معدنی، بانکی و امثالهم مقایسه درستی نیست.»
فرحی به عنوان نمونه از توییت جف بزوس، مدیرعامل آمازون، یاد میکند که در نیمه ژوئن ۲۰۱۷ از میلیونها مخاطبش راجع به ایدههایشان برای توسعه فعالیتش نظر خواست: «اگرچه این توییت در ظاهر بیشتر در مورد شخص او و توسعه فردی و شخصیاش بود، اما بر قیمت سهام آمازون هم در کوتاهمدت و هم در میانمدت اثرگذار بود. چون برداشت بازار و معاملهگران این بود که آمازون قصد توسعه فعالیتهایش و ورود به حوزههای جدید دارد؛ انتظاری که به سختی میتوان مشابه آن را مثلاً در مورد یک غول نفتی بورسی تصور کرد.»
او ادامه میدهد: «از همین روست که رصد کردن ارزش بازار استارتآپها نشان میدهد معاملهگران توجه خود را، حتی تا ۱۰ سال بعد از سهامی عام شدن یک استارتآپ، معطوف به عناصر بالادستی صورت مالی مانند فروش و حتی حجم بازار در دسترس میکنند و کمترین توجه را به سود حاصله از فعالیت شرکت دارند. در واقع مهمترین عامل محرک و جذاب در اقبال به این دسته از شرکتها افزایش ارزش و قیمت سهام است نه سود توزیعی در انتهای ادوار مالی.»
از نگاه فرحی، افراد با خرید سهام یک شرکت استارتآپی در واقع یک زمین خریدهاند. او در این زمینه توضیح میدهد: «درست است که نمیتوان زمین را اجاره داد (اجاره= همان سود توزیعی هر سهم) اما اگر محل زمین و زمان خرید آن را به دقت انتخاب کرده باشید، به مراتب سود بیشتری از خرید یک آپارتمان که در معرض استهلاک است خواهید داشت.»
فرحی باور دارد مطالعه دقیق امیدنامه و تعهداتی که از سهامداران مبنی بر لزوم ورود سرمایهی جذبشده به شرکت گرفته شده نشان میدهد دلیل اولیه و فعلی ورود تپسی به بازار بورس، جذب منابع مالی تازه و تجهیز سرمایه برای گسترش فعالیت تپسی، هم به صورت عمودی و برای عمق بخشیدن به بازار تاکسی آنلاین و توسعه به سرویسها و شهرهای جدید و هم برای توسعه افقی و وارد شدن به بازارهای تازه مانند پیک موتوری و سفارش آنلاین غذاست. باید توجه کنیم که تپسی با هوشمندی مناسب و سرسختی تمام توانسته سهم بازار خود را در چند سال اخیر حفظ کند و بازار را از آسیب انحصار مصون بدارد.
در نهایت اینکه فرحی میگوید: «با توجه به فرهنگ تسری و ورود گلهای سرمایه که حداقل در ۵۰ سال اخیر در کشور ما بیم سرمایهگذاران حاکم بوده است، بورسی شدن موفق و سریالی چند استارتآپ و ایجاد بازده بالا، و حتی بازده متوسط پنج تا ۲۰ برابری برای سرمایهگذاران آخرین دور جذب سرمایه، باعث گشوده شدن قفل محافظهکاری و تعلل در این حوزه و گسیل سرمایه به سمت آن خواهد شد.»