تولید کنندگان گوشی از اپل گرفته تا ZTE همیشه ایدهها و نوآوریهای زیادی را در سر داشته و دارند. برخی از این نوآوریها در ظاهر و عملکرد واقعاً لایق تحسین هستند در حالی که برخی دیگر تنها در ظاهر جذاب به نظر میرسند. از طرفی، قابلیتهایی را هم داریم که در تئوری هم جذاب نیستند و اصلاً این سوال مطرح میشود که از همان اول چرا وارد فرایند ساخت محصول نهایی شدهاند؟
به هر نحو، هر چه که باشد، بسیاری از این ایدهها و ویژگیها اکنون به تاریخ پیوستهاند و ما نیز بنا به دلایل کاملاً منطقی، از حذف آنها خوشحال هستیم. البته این ویژگیها همیشه هم نامناسب در نظر گرفته نمیشدند. در قسمتی از تاریخ معمولاً بهترین راه حلهای ممکن، بدترین بودهاند ولی ما به پیشرفت فناوری نیاز داریم تا خلاف چنین چیزی را درک کنیم.
در ادامه به برخی از این ویژگیها نگاه خواهیم کرد و به اتفاق به مواردی خیره خواهیم شد که پیشرفت فناوری به ما نشان داده است که اصلاً خوشایند نبودهاند. با ما و قسمتهای نوستالژی و البته دردآور از تاریخ فناوری همراه شوید تا ویژگیهای منسوخ شده در دنیای گوشی و موبایل را بازگو کنیم.
کیبوردهای فیزیکی QWERTY
حتی اگر نتوانید روزهای سلطنت این کیبوردها بر گوشیها را به یاد بیاورید، حتماً میدانید درباره چه چیزی صحبت میکنیم. کاربران قدیمیتر دنیای تکنولوژی بهتر این موضوع را درک میکنند چرا که بسیاری از آنها با گوشیهایی مانند نوکیا E71، نوکیا E63، بلک بری بولد 8800، بلک بری بولد 9900 و موارد دیگر اینچنینی کار کرده و زمان گذراندهاند.
در این گوشیها از صفحه کلیدهای فیزیکی QWERTY (مانند صفحه کلید رایانه و لپ تاپ) استفاده میشد. چه کسی میتواند تمام آن ساعتهایی را که مشغول پیام دادن با این کیبوردها بودیم را از یاد ببرد؟ کیبوردهایی واقعی که از دکمههای فیزیکی تشکیل شده بودند و در آنها خبری از لمس شیشه نبود.
در حقیقت این صفحه کلیدها مزیتهای قابل توجهی داشتند. برای مثال هیچکس نمیتواند لذت نامتناهی فشردن کلیدهای واقعی را فراموش کند. هنوز که هنوز است، بعد از سالها بسیاری از کاربران فشردن کلیدهای فیزیکی را به کلیدهای دیجیتالی ترجیح میدهند. هر چه قدر هم که هپتیکها بهتر شوند، نمیتوانند لذت فشردن کلیدهای واقعی را شبیهسازی کنند.
همچنین با استفاده از کیبوردها میتوان بدون نگاه کردن به صفحه کلید، شروع به تایپ کردن با سرعت بالایی کرد. معمولاً چنین چیزی در کیبوردهای دیجیتالی ممکن نیست و یا مشکلات نگارشی زیادی را پدید میآورد.
میانبرهای این صفحه کلیدها نیز یکی دیگر از مزیتهای آنها بودند. کاربران اصلی و طرفداران دوآتشه سری گوشیهای یک شرکت میتوانستند با یادگیری میانبرهای اختصاصی موجود روی صفحه کلید (که معمولاً شامل ترکیب دکمهها میشدند) به سرعت بالایی دست یابند که برای کاربران عادی محال بود.
اما حالا زمان شکایت فرا رسیده است. چرا با وجود این مزایا دلمان برای کیبوردهای فیزیکی گوشیها تنگ نمیشود؟ جواب این سوال چندان هم سخت نیست. استیو جابز در مراسم رونمایی از اولین آیفون این شرکت، به پتانسیلهای عظیم نمایشگرهای موبایل اشاره کرد که در حضور صفحه کلیدهای فیزیکی از بین میروند.
حق با او بود. اکنون بیش از یک دهه بعد ما به خوبی میدانیم که نمایشگرهای گوشیهای هوشمند تقریباً همه چیز آن هستند. روز به روز شرکتهای بیشتر و بیشتری سعی در افزایش کارایی و کیفیت نمایشگرها میکنند و باید آگاه باشید که کاربران تا چه اندازه به سمت گوشیهایی با نمایشگرهای بزرگتر جذب میشوند.
اگر کیبوردهای فیزیکی گوشیها تا امروز به حیات خود در این محصولات ادامه میدادند، این صنعت و تمام اپلیکیشنهایی که روی آن به موفقیتهای باورنکردنی رسیدند، نمیتوانستند در این جایگاه بایستند، چه باور کنید یا خیر.
اما خب این تنها مزیت حذف صفحه کلیدهای فیزیکی نیست. ما میتوانیم به مشکل بزرگتری هم اشاره کنیم: زجر! کار کردن طولانی مدت با کیبوردهای فیزیکی زجرآور و عذابدهنده بود. هیچکس نمیتوانست بعد از چتهای طولانی، نوک انگشتهای خود را حس کند. تمام انرژی و فشاری که برای فشردن کلیدهای کوچک و از آن بدتر، توجه به نمایشگر کوچک گوشیهای قدیمی نیاز بود، کاربران را از پا در میآورد.
اگرچه تایپ کردن روی شیشه دیگر آن حس خوب فشردن را القا نمیکند اما اجازه میدهد ما از رنج و عذاب پشت آن هم خلاص شویم. تایپ کردن با کیبوردهای مجازی ما را به نقطهای رسانده است که حتی میتوانیم طی ساعتهای متوالی دست از چت کردن نکشیم و بیشتر و بیشتر در دنیای گوشیهای هوشمند غرق شویم.
پس بیایید احساساتی نشویم. کیبوردهای فیزیکی به خودی خود محصولات بدی نیستند. بدون وجود آنها، من نیز نمیتوانستم این مطلب را بنویسم! احتمالاً هیچ برنامهنویسی حاضر نیست بدون یک صفحه کلید فیزیکی باکیفیت، حتی به یک خط کد نگاه بیندازد.
ولی کیبوردهای فیزیکی، مخصوصاً QWERTY برای گوشیهای هوشمند مناسب نیستند. ذات قابل حمل و فشرده این محصولات، با سختافزارهای اینچنینی منطبق نیست. این کیبوردها برای گوشیهای هوشمند، فناوریهایی منسوخ هستند که هرگز دلمان برای آنها تنگ نمیشود.
درگاههای شارژ اختصاصی
امروزه درگاههای USB-C تقریباً همه جا هستند. البته که درگاههای میکرو USB یا لایتنینگ اپل هم کاربرد دارند و نمیتوان وجود آنها را انکار کرد ولی درگاههای USB-C به محبوبیت و استفادههای بسیار زیادی رسیدهاند و احتمالاً طی سالهای آینده شاهد افزایش استفاده از آنها نیز خواهیم بود.
از لپ تاپها تا کنسولها و گجتهای هوشمند و در واقع فراتر از گوشیها، درگاههای USB-C همهجا دیده میشوند. قبل از به کارگیری گستره این استاندارد در محصولات مختلف که حتی رد پایش به مک بوکهای اپل هم باز شده است، در بازار میکرو USB و حتی مینی USB مورد استفاده قرار میگرفت.
در آن دوره وضعیت اصلاً خوب نبود. شرکتهای مختلف معمولاً از استانداردهای خودشان استفاده میکردند. هر شرکت درگاه، پین و کابلهای شارژ خودش را به بازار عرضه میکرد و علاقهای به استفاده از استانداردهای سایر شرکتها نداشت.
برای نمونه نوکیا در سریهای مختلف گوشیهای خود، از انواع و اقسام درگاهها بهره میگرفت. موتورولا هم استانداردهای متفاوتی برای گوشیهای خود برگزیده بود. اپل در نسل اول آیفونهای خود، از کانکتورهای ۳۰ پین استفاده میکرد. در حقیقت بسیار بعید بود که حتی در یک خانواده، شارژر یکسانی، چند گوشی را شارژ کند.
خوشبختانه USB-C امروزه اجازه میدهد که شما در خانه فامیل، دوستان، خانواده و آشنایان خودتان تنها از طریق یک کابل، تمام محصولات خود را شارژ کنید. شارژ گوشیتان تمام شده است؟ کابل USB-C آنجاست. کنترلر کنسول بازی شما به شارژ نیاز دارد؟ بلندگوی هوشمند خانه در شرف خاموشی است؟ هیچ مشکلی نیست، هر جا که باشید، USB-C یک قدم جلوتر از شما به آنجا رسیده است.
درگاههای اختصاصی بدون شک، کابوسی بزرگ برای مصرف کنندگان بودند. در گذشتهای نه چندان دور، مصرف کنندگان محصولات الکترونیک باید یک مشت کابل با خود حمل میکردند اما پیشرفت فناوری به ما کمک کرد که این شرایط را کنار بگذاریم و همچنین دیگر دلتنگ آن روزها نشویم!
ناچ نمایشگر
ناچ (بریدگی قسمت بالای نمایشگر) ترند به شدت وحشتناکی بود که عمر کوتاهی داشت یا حداقل بدون در نظر گرفتن محصولات اپل میتوان چنین ادعایی کرد. شرکت Essential اولین برندی بود که چنین دستگاهی معرفی کرد.
گوشی Essential PH-1 به یکی از این بریدگیها مجهز بود که اجازه میداد دوربین و سایر حسگرهای جلوی نمایشگر، در آن قسمت تجمع یابند و در عوض نمایشگر، قسمتهای بیشتری از صفحه را پوشش دهد و حاشیه کمتری باقی بماند.
در آن زمان این موضوع آنطور که بعدتر مشاهده کردیم، مورد توجه قرار نگرفت. برخی آن را ستودند و برخی دیگر آن را مسخره کردند! به هر نحو اپل این موضوع را به شدت جدی گرفت. تقریباً تمام آیفونهای اصلی که از زمان آیفون ایکس به بازار عرضه شدهاند، از ناچ استفاده میکنند.
در بریدگی نمایشگر این آیفونها، دوربین سلفی و ماژول فیس آیدی این دستگاهها قرار میگیرند. با وجود آن که تمام شرکتهای تاثیرگذار بازار موبایل استفاده از این فناوری را منسوخ کردهاند ولی حتی آخرین مدلهای آیفون ۱۳ به ناچ مجهز هستند.
اپل در سال ۲۰۲۱ میلادی از این سطح هم فراتر رفت و ناچ را وارد مک بوک پروهای نسل جدید خود کرد تا نشان دهد که اصرار زیادی بر استفاده از بریدگی در نمایشگر محصولاتش دارد.
ناچها اکنون به گونه اشک و Vشکل در گوشیهای هوشمند اندرویدی هم به کار گرفته میشود ولی همانطور که اشاره کردیم، دیگر خبری از ظاهر قدیمی و اولیه آنها نیست. گوشیهای جدیدتر معمولاً از روزنهها (پانجهولها) استفاده میکنند که تنها به اندازه دوربین سلفی، مکان اشغال میکنند.
فناوریهای جدیدتر مانند دوربین زیرنمایشگر نوید میدهند که حتی روزنهها نیز به زودی از نمایشگرها حذف شوند تا ما شاهد تجربه یکپارچه و بهتری در نمایشگر گوشیهای هوشمند باشیم. احتمالاً ما تنها کسانی نیستیم که از منسوخ شدن این فناوری احساس خوبی داریم.
باتریهای قابل جداسازی
در اولین نسلهای گوشیها و موبایلها، باتریهای قابل جداسازی کاملاً استاندارد بودند. حتی کسی به تغییر کارکرد و موضوعات حول باتریها فکر هم نمیکرد. اگر آن زمان ادعا میکردید که مدتها بعد، این امکان از دسترس مشتری حذف خواهد شد، به شما میخندیدند.
مردم در آن دوره توجه زیادی به این ویژگی گوشیها داشتند. کاربران میتوانستند با بیرون کشیدن باتری، برخی مشکلات را حل کنند. برای مثال زمانی که دستگاه فریز میشد، تنها راه بیرون کشیدن باتری از پشت دستگاه بود.
اگر باتری گوشی خراب میشد، شما میتوانستید بدون نیاز به دانش و تجربه، باتری را بیرون بکشید و آن را با یک باتری جدید جایگزین کنید. این امکان هم وجود داشت که شما چند باتری همراه خود نگه دارید تا زمانی که به شارژر دسترسی نداشتید، از این باتریها استفاده کنید.
آیفون یکی از اولین گوشیهای هوشمندی بود که اجازه تعویض باتری را به مصرف کننده نمیداد. نوکیا، سامسونگ و سایر تولید کنندگان محصولات اندرویدی به عنوان رقبای اصلی اپل، تا سالیان سال بعد از عرضه اولین آیفون شرکت مذکور این امکان را در اختیار مشتریان قرار میدادند.
اما در دنیای واقعی باتریهای قابل جداسازی دیگر چندان مورد توجه قرار ندارند. حتی یک دهه قبل نیز به سختی میتوانستیم افرادی را مشاهده کنیم که باتری گوشی خود را جدا کرده و یک باتری دیگری درون دستگاه قرار دهند.
اکنون با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته و مخصوصاً اختراع پاور بانکها، باید چنین نظریهای را از سر بیرون کنیم. گوشیهای هوشمند اکنون قویتر هستند و عمر طولانیتری دارند. گوشیهای مدرن با بهروزرسانیهای پیوسته، تا چند سال قابل استفاده هستند. باتریهای گوشیهای هوشمند ظرفیت بیشتری پیدا کردهاند و همچنین در مدت کوتاهتری شارژ میشوند.
اگرچه ممکن است باتری گوشیهای مدرن هم فرسوده و غیرقابل استفاده شوند و در نزدیکی ما نیز خبری از تعمیرکاران زبده نباشد، اما اکنون مردم استفاده از شیشه و فلز را به پلاستیک و پلیکربنات ترجیح میدهند. همچنین پرس شدن باتریها در قسمت پشت گوشیها، اجازه میدهد که آنها ضد نفوذ آب و گرد و غبار شوند.
بنابراین خیلی آسان میتوانید منظور ما را متوجه شوید. یک پاور بانک و یک کابل USB-C تهیه کنید و آن وقت نه تنها میتوانید در مسافرتهای طولانی همیشه گوشی خود را شارژ کنید، بلکه قادر به شارژ هدفون، ساعت هوشمند و حتی سایر لوازم جانبی مورد علاقهتان هم خواهید بود.
هیچ دلیلی وجود ندارد که باتریهای قابل جداسازی دوباره به گوشیها برگردند. آخرین بار کی آرزو کردید که ای کاش میتوانستید باتری گوشی خود را خارج کنید؟ اصلاً برای چه باید این کار را انجام دهید؟ دقیقاً، هرگز!
آنتنهای خارجی
آنتنهای خارجی مدتها پیش در گوشیها مورد استفاده قرار میگرفتند. دوره پادشاهی این آنتنها آنقدر قدیمی است که احتمالاً شما نمیتوانید آنها را به یاد بیاورید ولی زمانی، تکهای نافرم و ناخوشایند به عنوان آنتن، از گوشه موبایلها بیرون زده بود. در حقیقت باید خوشحال باشیم که این آنتنها را به یاد ندارید. حقیقتاً باید از این موضوع خرسند باشیم!
در گوشیهای قدیمی برای برقراری ارتباط، به چنین قسمتی از دستگاه نیاز بود. اکنون این بخش از گوشیها وارد بدنه اصلی محصول شدهاند و بیش از ۱۵ سال است که خبری از آنها نیست.
آنتنهای مذکور در ابعاد مختلف و به شکلهای متفاوتی در گوشیها به کار برده میشدند. حتی بعضی از این آنتنها قابلیت باز شدن داشتند تا سیگنال بیشتری را ارسال و دریافت کنند. در واقع ما در حال صحبت از آنتنهایی هستیم که حتی در حالت عادی نیز درون جیب شما شبیه یک زائده بیریخت و آزار دهنده عمل میکردند، آن وقت شرایطی را تجسم کنید که گوشی را از جیبتان بیرون بیاورید و آنتن آن را باز کنید!
شاید موارد دیگری که در این مقاله به آنها اشاره کردیم، به هر نحو در یاد و خاطر شما زنده باشند و حتی دلتنگ آنها شوید اما به هیچ طریقی نمیتوانیم باور کنیم که روزی حسرت آنتنهای خارجی را بخورید! آنها اکنون به عمق گور تاریخ هدایت شدهاند و بهتر است که برای همیشه همانجا بمانند!
حالا نوبت شماست. در بخش نظرات به ما بگویید از منسوخ شدن کدام موارد در گوشیها خوشحال هستید؟ آیا به بازگشتن کیبوردهای فیزیکی، باتریهای قابل جداسازی و حتی آنتنهای خارجی علاقه دارید؟ با وجود آن که عجیب و البته بعید است ولی دلیل آن را در بخش نظرات به ما بگویید!