تصور کنید میتوانید یک گروه مشخص از مردم را به پذیرش بیت کوین متقاعد کنید. اگر این توانایی را داشته باشید، کدام گروه را انتخاب میکنید؟ همه مردم یک کشور؟ معاملهگران اوراق بهادار؟ یا مدیران شرکتهای خانوادگی؟
با وجود آنکه حوزه ارزهای دیجیتال بسیاری از محدودیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موجود در دنیای واقعی را ندارد، باز هم نقش زنان بسیار کمرنگتر از چیزی است که میتوان انتظار داشت. این را میتوان بهویژه در فعالیتهایی که در شبکههای اجتماعی حول موضوع ارزهای دیجیتال شکل میگیرد مشاهده کرد. برای نمونه، حضور زنان در مباحثی که در زیر توییتها و پستهای مربوط به ارزهای دیجیتال در میگیرد، بسیار کمرنگتر از مردان است.
در این مقاله که بر اساس مطلبی از وبسایت بیت کوین مگزین (bitcoinmagazine.com) نوشته شده، دلایل اجتماعی حضور کمرنگ زنان در حوزه ارزهای دیجیتال بررسی شده و به پیامدهای جهانی این اتفاق و امیدهای موجود برای تقویت نقش زنان پرداخته شده است. ادامه مطلب را از زبان نویسنده مطالعه میکنید.
ارزهای دیجیتال، مردان و زنان
اگر حتی بخش کوچکی از همه اعضای گروهها و طبقههای اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی (مثلاً ۵ درصد از آنها) مقداری از سرمایه خود را به خرید بیت کوین اختصاص بدهند، تأثیر بسیار بزرگی در بازار ارزهای دیجیتال ایجاد خواهند کرد.
اما گروهی از مردم هستند که هنوز سهمشان از بازار ارزهای دیجیتال تناسبی با جمعیتشان ندارد و اگر این گروه به پذیرندگان ارزهای دیجیتال بپیوندند، تأثیر بسیار گستردهتری در این حوزه خواهند داشت. منظور من از این گروه، زنان هستند.
اگر با دیدگاه سرمایهداری به این مسئله نگاه کنیم، ترغیب زنان به خرید بیت کوین میتواند به کاهش عرضه و افزایش قیمت آن در طول زمان منجر شود؛ اما یک انگیزه انسانیتر نیز میتواند در میان باشد و آن بالارفتن سواد کل جامعه درباره فناوری امور مالی یا همان «فینتک» است که بیت کوین در نقطه تلاقی آن قرار دارد. این انگیزه میتواند فرصتها را برای زنان و خانوادههای آنها افزایش دهد.
فرقی ندارد از کدامیک از این دو زاویه به موضوع نگاه کنید. در هر حال، پرسش مهم این است که چقدر باور دارید آینده از آنِ بیت کوین است؟
اگر اعتقادتان این باشد که بیت کوین فقط یک دارایی مالی است که پتانسیل رشد آن خیلی بالاتر از ریسک آن است، احتمالاً برایتان مهم نیست که زنان نیز به این حوزه وارد شوند؛ چراکه چه آنها در ابعادی گسترده به پذیرش بیت کوین روی بیاورند و چه نه، شما در نهایت سودی را که به دنبال آن هستید، به دست خواهید آورد.
اما اگر باور داشته باشید که بیت کوین مثل اینترنت در دهه ۱۹۹۰ آیندۀ اجتنابناپذیر ماست، آرزویتان این خواهد بود که زنان نیز در منحنی پذیرش بیت کوین حضور فعال داشته باشند تا زندگی خود و اطرافیانشان را بهبود ببخشند.
هر دیدگاهی که داشته باشید، ضروری است که مردان جامعه بیت کوین روی انگیزهها تأمل کنند؛ چون در فرهنگی که ما بهعنوان طرفداران بیت کوین میسازیم نقش دارند. آنها هم میتوانند به زنان قدرت ببخشند و هم میتوانند از قدرت آنها بکاهند.
کارن هورنی (Karen Horney) در کتاب روانشناسی زنان (Feminine Psychology) میگوید:
روانشناسی زنان نیز مانند همه علوم و ارزیابیها تاکنون تنها از دیدگاه مردان نگریسته شده است.
این موضوع پیچیده است. من بهعنوان یک مرد و شوهر یک زن فمینیست کاملاً از ناتوانی خود نسبت به دیدن و سخنگفتن از دیدگاه زنان آگاه هستم؛ اما این مسئله بسیار مهم است و نمیتوان از آن چشم پوشید.
معضل اجتماعی
اگر بهاندازه کافی درباره اکوسیستم بیت کوین و در کل ارزهای دیجیتال مطالعه کنید، بدون تردید متوجه میشوید که تعداد شرکتها، پادکستها و حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی که زنان آنها را اداره میکنند بسیار کم است.
اگر برای محتوای باکیفیتی که ویژه زنان باشد جستوجو کنید، مطالب چندانی پیدا نمیکنید. مشاهدهها نشان میدهد بخش زیادی از محتواهایی را که درباره ارزهای دیجیتال تهیه شده و در دسترس همگان قرار گرفته، مردان نوشتهاند.
البته من یک شخص خاص یا کل جامعه ارزهای دیجیتال را مقصر این مسئله نمیدانم، بلکه آن را نتیجه طبیعی این حقیقت میدانم که اکثریت صداهای حاضر در فضای بیت کوین مرد هستند.
بهعنوان یک تمرین ذهنی میتوانید پرسشهای زیر را در ارتباط با توییتر بیت کوین از خود پرسید:
چند درصد از افرادی که جنسیت خود را ابراز کردهاند، زن هستند؟
در اسپیسهایی که به آنها میپیوندید، چند پروفایل خود را زن معرفی میکنند و چند پروفایل مرد؟
چه تعداد از حسابهای ناشناس را زنان کنترل میکنند و چه تعداد از آنها را مردان؟
اگرچه نمیتوان پاسخ دقیقی به این پرسشها داد، مطرحکردن آنها مشخص میکند که اگر صادقانه فکر کنیم، میبینیم که زنان نماینده کافی در دنیای بیت کوین ندارند. دستکم در توییتر که در میان فعالان اکوسیستم بیت کوین بهعنوان شبکه اجتماعی مشترک پذیرفته شده است، اینطور است.
حالا این پرسش پیش میآید که آیا اصلاً چنین چیزی مهم است؟ در ادامه مطلب به این مسئله میپردازیم که چرا حضور زنان در حوزه ارزهای دیجیتال اهمیت دارد.
معضل جهانی
پیش از آنکه به بررسی دلایل این وضعیت بپردازیم، اجازه بدهید زاویه دیدمان را گستردهتر کنیم و نگاهی به مطالعات انجامشده در این زمینه داشته باشیم. آمارهایی که در پایین به آنها اشاره میکنیم، بر پیامدهای دنیایی تأکید دارند که زنان در آن به حاشیه رفته و جایگاهشان را از دست دادهاند، بهویژه در بخشهای مربوط به فناوری امور مالی (فینتک). این به ما کمک میکند بافت اقتصاد کلانی را که این پدیده در آن روی داده است، بهتر درک کنیم.
به این آمار توجه کنید: در آمریکا ۹۰ درصد از تصمیمهای مالی مربوط به خانواده را زنان میگیرند. حال چرا با وجود این آمار، تلاش بزرگتری برای واردکردن نیمی از جمعیت جهان به حوزه ارزهای دیجیتال صورت نمیگیرد؟
یک مطالعه که شبکه تلویزیونی سیانبیسی (CNBC) و شرکت آکورن (Acorn) در آمریکا در ماه اوت سال ۲۰۲۱ (شهریور ۱۴۰۰) انجام دادند، نشان میدهد که ۱۶ درصد از مردان در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری میکنند؛ اما این رقم برای زنان ۷ درصد است.
با وجود آنکه در حال حاضر پراکندگی زنانی که در جامعه بیت کوین مشارکت دارند در بالاترین سطح از زمان ظهور بیت کوین قرار دارد، هنوز هم یک شکاف جنسیتی ۷۲ درصدی را در جامعه بیت کوین مشاهده میکنیم. بر اساس آمارهای وبسایت کویندنس (coin.dance) که از گوگل آنالیتیکس استخراج شده است، ۸۶ درصد از فعالیتهای جامعه بیت کوین به مردان و تنها ۱۴ درصد آنها به زنان مرتبط است.
شکاف جنسیتی دستمزد در شاغلان تماموقت سالانه در آمریکا ۱۷.۷ درصد است. متوسط درآمد سالانه زنان در این کشور ۴۷٬۲۹۹ دلار است. این در حالی است که این رقم برای مردان ۵۷٬۴۵۶ دلار است.
علاوه بر این، حقوق زنان سیاهپوست در آمریکا ۳۷ درصد کمتر از درآمد مردان سفیدپوست همتای آنها در این کشور است. به همین شکل، زنان لاتینتبار در آمریکا حتی در شرایط تحصیلی و موقعیت شغلی برابر، ۴۵ درصد کمتر از مردان سفیدپوست و ۳۰ درصد کمتر از زنان سفیدپوست درآمد دارند.
در سطح جهانی، یک شکاف ۹ درصدی در بین شهروندان کشورهای درحالتوسعه که به حساب بانکی دسترسی دارند، وجود دارد. در این کشورها، مردان بیش از زنان به حساب بانکی دسترسی دارند.
وقتی با این واقعیتها روبهرو میشویم، این پرسش پیش میآید که چرا چنین شرایطی رخ داده و دلیل وجود این نابرابریها چیست؟
یک علت
سرکوب زنان مسئلهای است که حتی در اولین نمونههای مکتوبی که در جهان پیدا شده هم به آن اشاره شده است. طبق نظر لیندا ناپیکوسکی (Linda Napikoski)، سرکوب عبارت است از:
استفاده غیرعادلانه از اقتصاد، قانون یا زور فیزیکی برای سلب آزادی یا برابری از دیگران… در بیشتر ادبیات دنیای باستان و قرون وسطی شواهدی از سرکوب زنان توسط مردان در فرهنگهای اروپایی، خاورمیانهای و آفریقایی را میتوان مشاهده کرد. حقوق قانونی و سیاسی زنان با مردان برابر نبود و آنها در بیشتر جوامع تحت اختیار پدران و شوهران خود بودند.
بر اساس نظریه فمینیسم، سرکوب زنان اساساً از مردسالاریای ناشی میشود که از دوران پیشاتاریخ، سیستم اجتماعی غالب در جوامع انسانی بوده است. همان طور که در نقلقول بالا دیده میشود، در طول تاریخ با زنان بیشتر مثل اشیای تحتمالکیت رفتار شده تا مانند انسانهایی با ارزش برابر با مردان.
اگرچه بسیاری از آسیبهایی که در گذشته به زنان وارد میشد امروز در سراسر جهان غیرقانونی شده است، فرایند بازیابی و درمان زمان میبرد. با وجود آنکه پس از دوران رنسانس بسیاری از کشورهای جهان سیستم اقتصادی سرمایهداری را پذیرفتهاند، زنان هنوز در حال تلاش هستند تا در بازیای که قرنها اجازه مشارکت در آن را نداشتند، خود را به مردان برسانند.
یکی از دلایل اعمال نابرابری علیه زنان در آمریکا، رفتار تبعیضآمیزی است که از زمان ایجاد این کشور در سال ۱۷۷۶ وجود داشت. واژه coverture که بهمعنای تحتتکفلبودن است، واژهای کمتر شناختهشده در زبان انگلیسی است؛ اما اهمیت تاریخی عظیمی دارد. این واژه مفهومی مهم است که میتوان از آن برای شناخت دلایل شکافهای جنسیتی امروز در آمریکا بهطور کل و در حوزه بیت کوین بهطور خاص استفاده کرد.
Coverture یک مفهوم قانونی بود که هویت حقوقی را از زنان سلب میکرد؛ به این معنا که زنان بهلحاظ قانونی حق کارکردن، مالکیت (از جمله بر اموال موروثی) یا حتی حضانت فرزندان خود را در صورت فوت شوهر نداشتند.
با گذشت زمان، زنانی مانند سوزان بی. آنتونی (Susan B. Anthony) برای حقوق زنان مبارزه کردند تا اینکه coverture کمکم منحل شد؛ اما این واقعیت که زنان نسل امروز حقوقی را که حق مسلم آنها بود و همیشۀ تاریخ میبایست به آنان تعلق میگرفت به دست آوردهاند، نباید آنان را از تلاش برای ازبینبردن میراث باقیمانده از coverture در فناوری امور مالی باز دارد.
امیدوار باشیم
امروز و در حالی که ۱۳ سال از انتشار وایت پیپر بیت کوین توسط ساتوشی ناکاموتو میگذرد، فرهنگ بیت کوین هنوز در حال شکلگیری است و تنوع و برابری میتواند یکی از ویژگیهای شکلدهنده آن باشد. اکنون زمانی بسیار حساس و مهم در تاریخ بیت کوین است. هنوز خلأ بزرگی در فضای فناوری امور مالی وجود دارد که باید زنان آن را پر کنند و بیت کوین آماده است که قدرت این کار را به زنان بدهد.
بیت کوین که از اعتراض علیه نابرابری و فساد مالی سرچشمه میگیرد، میتواند به عبور از مانع انحصارطلبی که از دیرباز در فضای فناوری امور مالی وجود داشته کمک کند. همین مانع است که به کمرنگ شدن حضور زنان در این صنایع منجر شده است.
در حالی که آمریکا و دیگر کشورهای جهان درگیر نبردی برای قانونگذاری بیت کوین هستند، نبرد دیگری هم در ذهن هر یک از دارندگان بیت کوین برای حفظ یا تغییر وضعیت فعلی زنان وجود دارد که به همان اندازه پراهمیت است.
به اعتقاد من، بیت کوین کاتالیزوری مهم برای تغییراتی است که زنان جهان در حوزه فناوری مالی و فراتر نیازمند آن هستند.
تغییر
این مقاله دعوتی است از مردان برای اینکه همزمان با تلاش برای ترویج منش بیت کوین و شکستن زنجیر سرکوب مالی، تأمل و اقدام کنند. پیشنهادهایی که در زیر میآوریم بههیچوجه کامل نیستند و نمیتوانند این زخمهای هزارانساله را درمان کنند؛ اما اگر واقعاً باور داریم که بیت کوین حلال این مشکل است، آنگاه ما مردان باید مجدانه تلاش کنیم تا یک بنای فرهنگی را ایجاد کنیم که همۀ کسانی را که در سیستم مالی سنتی در محرومیت قرار گرفتهاند، در بر بگیرد.
پیشنهادهای زیر برای ترغیب ما به کاوش بیشتر ارائه شده است و تلاش دارد چند گام برای ایجاد فضایی عادلانهتر و فراگیرتر برای زنان در حوزه بیت کوین پیش روی ما قرار دهد:
درباره نظرات و انگیزههای شخصی خود پیرامون پذیرش بیت کوین توسط زنان تأمل کنید؛
درباره هر یک از سوگیریهایی که غالباً ناخودآگاه بوده و با تاریخ coverture تداوم یافتهاند و همچنین دیگر بقایای سرکوب زنان فکر کنید؛
از زنان خانواده یا دوستان خود درباره بیت کوین بپرسید و بدون آنکه تلاش کنید آنها را متقاعد کنید که مانند شما فکر کنند، با فکر باز به حرفهای آنها گوش کنید؛
در صورت مواجهه با زمینههای سرکوب زنان و زنستیزی، با شکستن سکوت از آنها حمایت کنید.
جمعبندی
همان طور که در ابتدا اشاره کردیم، این مقاله را یکی از نویسندگان وبسایت بیت کوین مگزین نوشته بود و موضوع کلی آن، دلایل حضور کمرنگ بانوان در عرضه ارزهای دیجیتال و راههای افزایش مشارکت آنها در این زمینه بود.
در طول مقاله مطالعه کردید که چرا حضور بیشتر بانوان در دنیای ارزهای دیجیتال اهمیت دارد. زنان نصف جمعیت جهان را تشکیل میدهند و حضور بیشتر آنها در این دنیا هم از نظر اقتصادی و هم از نظر انسانی مهم است.
طبق نظر نویسنده مقاله، فعالیت کمتر زنان در فضای ارزهای دیجیتال نتیجه همه سالهایی است که رویکردهای مردسالارانه بر کل جهان حاکم بود و با این حال که این رویکرد در سالهای اخیر تا حد زیادی از بین رفته، اما هنوز هم شاهد برخی از تبعات آن هستیم. برای ازبینرفتن کامل چنین دیدگاههایی و مشارکت برابر همه انسانها در همه فعالیتهایی که برای دنیای آنها مفید است و کیفیت زندگی آنها را افزایش میدهد، هم مردان و هم زنان باید تلاش کنند و هریک به سهم خود، گامی در راستای دستیابی به این هدف بردارند.