در دهه اخیر اکوسیستم استارتآپی کشور شاهد ظهور شرکتهایی بود که حالا هر کدام به قطبهایی از انواع خدماتدهندگان آنلاین تبدیل شدهاند؛ با این حال چند سالی است که شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور به گونهای پیش رفته است که از اشتیاق فعالان این حوزه به شدت کاسته شده و ناامیدی از بهبود شرایط، اثرات منفی خود را در قالب ترک نیروهای متخصص و سرمایهگذاران هویدا کرده است. به واسطه همین موضوع، اشتیاق سرمایهگذاران نیز در حال کاهش است و بسیاری از آنها ترجیح میدهند پول خود را روانه بازارهایی مانند طلا و ارز کنند؛ به این امید که سودهای کلانتری به دست آورند. مجموع این موارد بهانهای شد تا در حاشیه نمایشگاه الکامپ موضوع یکی از پنلهای تخصصی برگزار شده توسط «دنیایاقتصاد» به موضوع «آینده سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور» اختصاص پیدا کند و این مساله با حضور فعالان این حوزه مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.
یکی از مسائلی که بسیاری از فعالان اکوسیستم استارتآپی بر آن اتفاقنظر دارند، آن است که در تمام این سالها، نیروی انسانی جوان و متخصص، سوخت موتور جت اکوسیستم استارتآپی کشور بوده و اگر در این سالها توفیقی در این فضا حاصل شده، به لطف حضور همین افراد بوده است. این مساله به حدی مهم است که وقتی از سیدمحمدحسین سجادنیری، مدیرعامل تکنوتجارت درباره آینده سرمایهگذاری جسورانه در کشور سوال شد، پاسخ را به تعیین وضعیت آینده نیروی انسانی در کشور منوط کرد. سجادنیری میگوید: به خوبی میتوان مشاهده کرد که در این سالها، بسیاری از کشورهای همجوار با وجود در اختیار داشتن امکانات و منابع مالی چشمگیر، نتوانسته بودند آنطور که باید پیشرفت کنند و چندسالی است که با برنامههایی برای جذب نیروهای متخصص از دیگر کشورها، درصدد جبران این ضعف برآمدند. مدیرعامل تکنوتجارت معتقد است که اگرچه اثر حواشی ایجادشده ناشی از طرح صیانت و محدودیتهای اینترنتی طی یکی دو سال اخیر بر کسبوکارها انکارناپذیر است، اما اثر اصلی آن را بر نیروی انسانی اکوسیستم میتوان مشاهده کرد و افزایش میل به مهاجرت به خوبی گویای آن چیزی است که در حال رخ دادن است.
رضا زرنوخی، مدیر صندوق مالی توسعه تکنولوژی ایران که از دیگر حاضران در این پنل بود، نظر مشابهی دارد. وی با اشاره به بار روانی و مخرب طرحی مانند صیانت بر اکوسیستم استارتآپی کشور، گفت: «بدون شک رگولاتوری حق دخالت در برخی بخشها را داراست، اما اعمال شرایط رگولاتوری نباید به گونهای باشد که عملکرد کسبوکارها را تا این حد تحتالشعاع قرار دهد.» زرنوخی معتقد است: «نهادهایی که با محدودسازی هر روزه اینترنت و انواع فشارهای اجتماعی، در حال سوق دادن جوانان به سمت مهاجرت هستند، باید جوابگو باشند؛ زیرا بخش زیادی از جوانان و متخصصانی که در حال مهاجرت از اکوسیستم هستند، صرفا نه برای یافتن یک موقعیت شغلی بهتر یا حقوق بیشتر، بلکه برای دستیابی به آرامش و حال روحی بهتر مهاجرت میکنند و این بسیار تلخ است.» این فعال حوزه سرمایهگذاری جسورانه تاکید دارد که «اکوسیستم را نمیتوان جدای از فضای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور دید.» وی میافزاید: «حتی اگر شما بهترین امکانات را در اختیار نیروی متخصص شرکت خود قرار دهید و چتر حمایتی مناسبی برای وی ایجاد کنید، این فرد در نهایت و در پایان روز قرار است از شرکت خارج شود و همراه خانواده خود در اجتماع حضور پیدا کند و حال متفاوتی را درک خواهد کرد و این چیزی نیست که سرمایهگذار و مدیر استارتآپ بتواند آن را پاسخ دهد.» مدیر صندوق مالی توسعه تکنولوژی ایران تاکید میکند: «اگر برای پاسخ به سوال درباره آینده اکوسیستم استارتآپی به چنین مسالهای اشاره میکنیم به دلیل این است که بدون حل این مشکل مسائل دیگر در حاشیه قرار میگیرند و تنها زمانی میتوان به سراغ جزئیات فنی رفت که بسترهای اصلی فراهم باشند.»
مدیر صندوق مالی توسعه تکنولوژی ایران در ادامه به تشریح تغییراتی پرداخت که در فضای سرمایهگذاری جسورانه (VC) کشور در حال اجراست. وی با تاکید بر ضرورت حرفهایتر شدنVCهای فعال در اکوسیستم میگوید: «در ادامه حل چالشهای اکوسیستم، VCها هم نیاز به پوستاندازی دارند.» زرنوخی میافزاید: «پیشتر سرمایهگذاران LP که در واقع شرکای با مسوولیت محدود شرکتهای استارتآپی حساب میشوند، با حساسیت کمتری برای سرمایهگذاری پیشقدم میشدند. اما حالا به واسطه نوسانات ارزی و کاهش ثبات اقتصادی، مجاب کردنLPها به سرمایهگذاری نیز دشوارتر شده و شرکتهای سرمایهگذاری جسورانه در کنار تلاش برای انتخاب پروژهها و غربالگری یا حل مشکلات تیمهای جوان، باید آن سرمایهگذاران را نیز مجاب کنند که چرا باید به جای سرمایهگذاری در ارز روی فلان استارتآپ سرمایهگذاری کرد.» وی معتقد است: «این تجربه جدیدی است که GPها یا همان شرکای فعال باید کسب کنند و لزوما مانع نیست؛ بلکه میتواند به حرفهایتر شدن فضای سرمایهگذاری جسورانه کشور کمک کند و جلوی تکثیر تیراژی صندوقهای جسورانه را بگیرد.» زرنوخی معتقد است: «رویکرد تکثیر گلخانهای سرمایهگذاری جسورانه دولتی و ایجاد صندوقهای پژوهش فناوری در چند سال اخیر اثرات مخربی بر اکوسیستم داشته و افزایش صرف کانال توزیع پول نمیتواند به بهرهبرداری از آن در اکوسیستم منجر شود.»
برخی معتقدند که نگاه کسبوکارهای استارتآپی در سالهای ابتدایی شکلگیری این اکوسیستم تا حدی فانتزی بود و روی داشتن ایده خوب جهت ایجاد تحول، بیش از حد تاکید میشد. اما حالا و در شرایطی که اکوسیستم روزبهروز به بلوغ نزدیکتر میشود، درک کسبوکارهای استارتآپی از واقعیت فعالیت در بازار بیشتر به حقیقت نزدیک میشود. علی تیموری، مدیرعامل گروه مالی کاریزما در تشریح این موضوع اظهار کرد: «صرف داشتن یک ایده منتج به ساخت یک کسبوکار و اقبال بازار سرمایه به آن نیست و موفقیت هر کسبوکار در گرو بهرهمندی از تیمی منسجم و متشکل از متخصصانی برای مدیریت کارها و پیشبرد کارهای حقوقی و مالی در کنار بعد فنی کسبوکار است.» وی تاکید کرد که داشتن چنین تیمهایی دوام یک استارتآپ را تضمین میکند و این مسالهای است که در سالهای اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. تیموری معتقد است: «حالا و با خارج شدن پولهای بیحساب و کتابی که به صورت افراطی روانه اکوسیستم میشدند، رشد آن روند طبیعیتری به خود گرفته و اکنون سرمایهگذاریها، بیشتر بر اساس نیاز واقعی در حال انجام است؛ این درحالی است که پیشتر توجه چندانی به این موارد نمیشد.» وی معتقد است: «در چند سال پیش رو، چند حوزه با استقبال خوبی برای سرمایهگذاری مواجه خواهند بود. یکی از این حوزهها متعلق به کسبوکارهای سنتی است که حالا به این باور رسیدهاند که باید با وارد کردن نوآوری در کسبوکار خود، چارچوبهای کلی خود را تغییر دهند.»
یکی از چالشهایی که اخیرا به واسطه شرایط اقتصادی کشور ایجاد شده آن است که سرمایهگذاران ترجیح میدهند پول خود را در بازارهایی مانند طلا و ارز و مسکن سرمایهگذاری کنند و سرمایهگذاری جسورانه را به صرفه نمیبینند. تیموری در پاسخ به این سوال که ایجاد چنین ذهنیتی در گروهی از سرمایهگذاران چه تاثیری بر اکوسیستم استارتآپی کشور خواهد داشت میگوید: «اساسا انجام چنین مقایسهای از سوی سرمایهگذار مقایسه درستی نیست و کسی که بعد از ورود به بحث سرمایهگذاری جسورانه با چنین سوالاتی مواجه شود اساسا راه را اشتباه آمده و درک درستی از این حوزه ندارد.» وی تاکید میکند که «در همین چند سال اخیر استارتآپهایی داشتهایم که درصد سوددهی آنها بسیار بالاتر از بازار سکه و ارز بوده و اگر امکان عرضه سهام این شرکتها در بازار سرمایه فراهم میشد، سود بسیار بالاتری نصیب سرمایهگذاران میکردند. اکنون بیش از ۲۰ استارتآپ موجود در کشور قابلیت IPO شدن دارند ولی هنوز توفیقی پیدا نکردهاند و لازم است حاکمیت تغییراتی در نگاه خود به این کسبوکارها ایجاد کند.» وی با تاکید بر لزوم بهبود نقدشوندگی سرمایهگذاریها در اکوسیستم استارتآپی گفت: «برآورده نشدن چنین موردی حتی میتواند کسبوکارهای بزرگ را نیز با چالش نقدینگی مواجه کند و باید هرچه سریعتر فکری به حال آن شود.» وی معتقد است اگر دولت قصد دارد زمینهساز رشد در این اکوسیستم شود، باید زمینهای فراهم کند تا نهادهای سرمایهگذار و بازار سرمایه بیپرواتر با این شرکتهای نوآور متقاضی ورود به بازار برخورد کنند.»
در این مدت و با وجود تمام تلاشهای انجام شده، تا این زمان تنها یک استارتآپ توانسته به بازار سرمایه راه پیدا کند و به نظر میرسد تا زمانی که IPO شدن به عنوان یکی از روشهای اصلی خروج پول سرمایهگذاران عملیاتی نشود، نمیتوان به روانه شدن سرمایههای بزرگتر به اکوسیستم امید داشت.