واکاوی مسئله افزایش تعرفه اینترنت؛ اجتنابناپذیر یا اشتباه؟
کارشناس حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات اعتقاد دارد اگر فیلترینگ به این شدت نبود، این حجم اعتراضات به افزایش قیمت اینترنت هم وجود نداشت.
از جمعه، 8 دیماه، اینترنت همراه 34 درصد به نسبت روزهای قبل گران شده است؛ افزایش تعرفهای که اپراتورها آن را ضروری میدانند، اما مردم باور دارند که مبلغ گزافی بابت آنچه که اسمش را «اینترنت» گذاشتهاند، پرداخت میکنند. آیا افزایش تعرفه اینترنت یک اتفاق اجتناب ناپذیر بود یا اقدام اپراتورها قابل توجیه نیست؟ در گفتگو با کارشناس حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به این سؤال مهم پاسخ میدهیم.
گروه علمی-تحلیلی طیف تقریباً سه ماه پیش میزبان اپراتورها و رگولاتوری بود تا چالشهای اصلاح تعرفه اینترنت را بررسی کنند. در همین راستا، نظر «محمد کشوری»، مدیرعامل این گروه را درباره افزایش تعرفه اینترنت جویا شدیم.
او اصل اصلاح تعرفه اینترنت را سیاست درستی میداند، اما این حق را به مردم میدهد که ناراحت باشند؛ چرا که سرمایهگذاری درزمینه توسعه اینترنت ثابت صورت نگرفته است و بحثهایی همچون فیلترینگ و سوءمدیریت نیز مطرح هستند. کشوری با بیان اینکه هر دو طرف ماجرا از نگاه خودشان درست میگویند، بر لزوم نگاه دقیق به واقعیت تأکید کرد و به دیجیاتو گفت: «دغدغههای اجتماعی را میفهمم، اما چند سال است که صورت مالی، درآمد و هزینه اپراتورها را بهصورت جدی بررسی کردهام. روندی که در کشور در پیش گرفته شده، نه فقط در بحث ارتباطات، بلکه در گاز، برق و نیروگاه، مثل روز روشن است که ما را در سالهای آینده دچار مشکل جدی خواهد کرد؛ کمااینکه در برق و گاز نیز با مشکل مواجه شدیم. بخش عمدهای از این روند شکلگرفته ناشی از شرایط کلان سیاسی و اقتصادی کشور است.»
کشوری در پاسخ به سؤال دیجیاتو مبنی بر اینکه بهتر نبود اول فیبر نوری گسترش مییافت، سپس اینترنت گران میشد؟ گفت: «میتوان یکی، دو سال دیگر تعرفهها را پایین نگه داشت و همه هم خوشحال باشند، اما بدون توجه به اپراتوری خاص بیایید حساب کنیم؛ اپراتورها رویهم تقریباً 30 هزار سایت دارند و اگر بخواهند 10 هزار مورد را 5G کنند، باید برای هر سایت 120 هزار دلار و درمجموع معادل یک میلیارد و 200 میلیون دلار هزینه کنند. اگر هزینه سایر بخشهای شبکه و نیروی انسانی را هم کنار بگذاریم، تقریباً حدود 60 تا 70 هزار میلیارد تومان هزینه نیاز است. طبق صورتهای مالی همراه اول و ایرانسل، این دو اپراتور رویهمرفته 10 هزار میلیارد تومان سود دارند. با فرض ثابتماندن این رقم در سالهای آینده، آنها بایستی سود هفت سالشان را صرف توسعه شبکه نسل پنجم کنند. بهطور واضح این امر نشدنی است و نمیتوان بهطور مثال از یک مغازهدار توقع داشت که کل سودش را مثلاً فقط اجاره دهد یا جنس بخرد؛ بههرحال هزینههای دیگری هم دارد و خودش نیز باید سود ببرد.»
مدیرعامل گروه طیف سوءمدیریت و ریختوپاشهای اپراتورها را درست میداند، اما به نظر او، این موارد تنها 10 تا 20 درصد هزینهها را شامل میشود: «این مسئله در برق و گاز هم وجود دارد. قطعاً سال آینده وضعیت بدتری برای برق داریم. اما آن حوزه کاملاً دست دولت است و چون کمی نگاه پوپولیستیتری به آب و برق و گاز دارند، در افزایش تعرفهها احتیاط میکنند. نتیجهاش هم این است که دولت بعدی با مشکل روبهرو خواهد شد که هم درآمد کم است و هم سرمایهگذاری انجام نشده است.»
هر بهاری، زمستانی دارد
او البته اپراتورها را نیز یکی از مسببین وضع موجود میداند: «طبق مقررات مصوبه سال 1396، سقف تعرفه هر گیگابایت 40 هزار تومان بود. طبیعتاً با چنین تعرفهای، استقبالی صورت نمیگرفت و بحث رقابت نیز مطرح بود. درنتیجه باید با تعرفه کمتری اینترنت را ارائه میکردند، اما آنها بیشازحد تعرفه را کاهش دادند و به آن استمرار ورزیدند تا بتوانند مشترک بیشتری بگیرند. اما شرایط نابسامان شد و خواستند اشتباهشان را بپذیرند و قیمت افزایش یابد که با مخالفت دولت قبلی روبهرو شد و به شرایط فعلی رسیدیم. اپراتورها باید از همان ابتدا نرخ معقولی را برای اینترنت درنظر میگرفتند؛ چرا که یک بنگاه اقتصادی تنها نباید یک سال را ببیند، بلکه باید به فکر هزینههای آینده باشد تا کسبوکار را سرپا نگه دارد.»
افزایش تعرفه اینترنت
کشوری همچنین از سهامداران اپراتورها، مخصوصاً مخابرات، گلایه کرد که در شبکه ثابت سرمایهگذاری نکردند: «بخشی از مردم زمانی که به خانه میروند باید از شبکه ثابت استفاده میکردند، اما اکنون حتی کسبوکارهای کوچک از مودمهای 4G و LTE استفاده میکنند. بایستی فیبرکشی زودتر از اینها در کلانشهرها انجام میشد که توجیه اقتصادی هم دارد و در همین راستا فشار از روی شبکه همراه برداشته میشد.»
او این نقد را به وزارت ارتباطات نیز وارد دانست، چرا که اولویت فیبرکشی باید با کلانشهرها باشد: «آنها (وزارتخانه) میگویند شهرداری در شهرهای کوچک راحتتر همکاری میکند؛ بله سختی کار نیز همین است و باید با اولویت جدی، توسعه فیبر نوری در کلانشهرها و همکاری با شهرداریها در دستور کار باشد تا در کوتاهترین زمان ممکن، شبکه فیبر نوری توسعه یابد.»
همیشه پای فیلترینگ در میان است
کشوری مسئله فیلترینگ را موضوع حائز اهمیتی دانست که به باور وی، انتقادات از اصلاح تعرفه رابطه مستقیمی با شدت فیلترینگ دارد: «مردم نشان دادهاند که دراِزای سرویس خوب، پول پرداخت میکنند. بهطور مثال، تلفن همراه را با قیمت 10 برابر نسبت به چهار سال گذشته میخرند اما اعتراضی هم نمیکنند. سالانه 2.5 میلیارد دلار واردات گوشی داریم که این رقم بیش از درآمد اپراتورهاست. مثال دیگر برای فیلترشکن است که مردم ماهانه 100 تا 200 هزار تومان برای آن پرداخت میکنند؛ به فیلترینگ اعتراض میشود، اما به هزینههای آن نه. اگر دولت کاری میکرد که زمانی که نیازی واقعی است، در شبکه به آن پاسخ داده شود و نیاز به هزینه فیلترشکن نباشد، این اعتراضات هم دیگر وجود نداشت. مردم حق دارند؛ اینترنت نباید با کیفیت پایین، همراه با اختلال و فیلتر باشد. اما پلتفرمهایی که 60 درصد مردم از آن استفاده میکنند و در همهجای دنیا در دسترس هستند، یکشبه فیلتر میشوند. این توهین به شعار مخاطب است و خوشش نمیآید.»
فیلترینگ و اعتراض به افزایش تعرفه اینترنت
مدیر گروه طیف در پاسخ به این سؤال دیجیاتو که کاهش سهم 28 درصدی دولت و رفع انحصار در تأمین پهنای باند میتوانست جایگزین اصلاح تعرفه شود یا خیر؟ گفت:
«قبلاً که حساسیت روی ویس وجود داشت، مکالمه صوتی نیز از طریق زیرساخت تأمین میشد که بهمرور آزاد شد. برای تأمین پهنای باند هم رویه باید همین اتفاق بیفتد؛ البته تأثیر اقتصادی آن چندان زیاد نیست؛ شاید تأثیر کیفی داشته باشد. هزینه پهنای باند در ساختار هزینه اپراتورهای موبایل حدود 8 تا 10 درصد است که اگر انحصار برداشته و این هزینه 20 درصد کمتر شود، اثر یک تا دو درصدی روی هزینههای کل دارد. اما بههرحال این مسئله باید اصلاح شود. دولت نیز باید بخشی از 28 درصد حقالسهم خود را به بحث سرمایهگذاری اپراتورها اختصاص دهد؛ همانطور که درصدی را برای USO روستایی و فیبر تعیین کرده است، برای 5G نیز باید درنظر گرفته شود.»
اگرچه دولت با انجام یکسری اقدامات که در حکم مُسکن هستند، سعی داشته است تا مشکلات برق در تابستان و گاز در زمستان را حل کند، اما همه بهخوبی میدانیم که این مسکن تا چندی دیگر چندان کارایی نخواهد داشت. تا چند سال دیگر میتوان کارخانهها و خط تولید را در تابستان تعطیل کرد تا برق خانههای مردم قطع نشود؟
اصلاح تعرفه یک الزام جدی است تا با سرمایهگذاری جدید بتوان کیفیت زندگی مردم را افزایش داد، اما تا زمانی که مردم به حاکمیت اعتماد نداشته باشند، تا زمانی که نارضایتیها رو به افزایش است و البته تا زمانی که حاکمیت مردمش را از خود نداند و بسترهای اطلاعرسانی محبوب را روی آنها ببندد، نمیتوان انتظار هیچ همراهی از سوی مردم در اصلاح تعرفهها داشت.
بیایید این گزارش را با بیتی از «صغیر اصفهانی» به پایان برسانیم: پند حافظ بشنو خواجه برو نیکی کن/ که من این پند بِه از گنج و گهر میبینم.