چهره سر حال گذشته پاساژ علاءالدین مدتهاست عادت کرده به پلهبرقیهای خراب، محیط نامرتب و راههروهایی که هر روز با انباشت وسایل و کیوسک تجاری تنگتر میشوند؛ اینها نمایی از قلب بازار موبایل تهران است که نیازمند احیاست.
اینجا علاءالدین؛ پاساژ موبایل ایران و قلب موبایل خاورمیانه. این نام پرآوازه که سالها است برای ایرانیها با موبایل و گوشی مترادف شده است.
علاءالدین را همه از سالهای دور میشناسند. از سالهایی که تازه تب موبایل در ایران فراگیر شده بود و این پاساژ نیز تازه به راه افتاده بود و از آنجا که تنها پاساژ صرفا مخصوص موبایل در ایران بود، خیلی زود جا افتاد.
خیلی زود علاءالدین پر شد از هیاهوی مشتریهایی که قصد خرید گوشی داشتند و آنهایی که به تب خرید جدیدترین مدل دچار شده بودند. این طور بود که علاءالدین هر روز معروفتر و شلوغتر شد.
امروز سالها از آغاز به کار پاساژ علاءالدین میگذرد. اکنون دیگر رفتو آمدهای پی در پی و شلوغی هر روز، علاءالدین را خسته کرده است. چهره سرحال گذشته علاءالدین امروز بیشتر به راهروهای بازارهای قدیمی شباهت پیدا کرده و هر روز بیشتر از شمایل یک پاساژ دور میشود.
اکنون دیگر برخی چیزها جزلاینفک علاءالدین است. دیدن برخی چهرههای غیرمعمول در پاساژ و مقابل پاساژ که گوشیهایی را یواشکی و به مفت میفروشند، عادی شده است.
اما در هر حال علاءالدین امروز برای مشتریها، همان پاساژ فروش موبایل است با این تفاوت که باید سعی کنی کمترین زمان را در آن صرف کنی و پس از خرید به سرعت از پاساژ خارج شوی.
با روی کار آمدن پاساژهای شیک موبایل و کامپیوتر دیگر کسی انتظار روی خوش از علاءالدین ندارد؛ همین که مشتری نیاز خود را از پاساژ برطرف کند، کافی است. در نتیجه این روزها چهره علاءالدین دچار تغییراتی شده. بسیاری از چیزها آن طور که باید نیستند.
خانمی که برای خرید گوشی به همراه همسر خود به پاساژ آمده، با حالتی گلهمند زیرلب چیزهایی میگوید و توجهام را جلب میکند. وقتی با او همصحبت میشوم متوجه میشوم که ار پلههای برقی پاساژ که کار نمیکند، گلایه میکند.
یکی از مشکلات چشمگیر پاساژ پلههای برقی خراب است که به ندرت پله سالم در پاساژ پیدا میشود. اما علیرغم پلههای برقی بلااستفاده، تمام آسانسورهای پاساژ اگرچه کهنه اما فعال است.
کیوسکهای تجاری مسیر عبور مشتری را تنگ کرده است
در راهروها کیوسکهای تجاری که برای معرفی برندها اجاره داده شده، راه رفتوآمد را تنگ کرده است. چند کسبه میگویند: در نصب و اجاره این کیوسکها نظری از آنها خواسته نشده و بدون اجازه کسبه اجاره داده شدهاند.
البته مد نظر قرار دادن مسانل تجاری توجیهپذیر است. اما کیوسکها و جمع شدن مشتریها دور آنها به شلوغی راهروها و سختی رفت و آمد در آنها اضافه کرده است.
انباشت وسایل اضافه کسبه در راههرو های طبقات بالا
در طبقات بالاتر که مخصوص فروش لوازمجانبی موبایل است و خبری از کیوسکها نیست، کسبه با خیال راحت جعبهها و کالاهای انباریشان را در راهروها میگذارند و راهروها را تنگتر کردهاند.
علاوه بر این در تمام طبقات گوشهها و کنار آسانسورهای حمل بار به محل مخصوص جمعآوری زباله تبدیل شده است.
مقابل یکی از مغازههای طبقه دوم چند نفر از کسبه دور هم جمع شدهاند. یکی از آنها در پاسخ به این سوال که چرا کسبه جعبههایشان را بیرون مغازههایشان میگذارند که باعث شلوغی و سخت شدن تردد شود، برای این کار به شما ایراد گرفته نمیشود؟ با بیحوصلگی میگوید: اشکالی ندارد. این جا همه همین کار را میکنند.
گلایه کسبه از آلودگی محیط پاساژ
همکاری که کنارش ایستاده در تکمیل و تایید این حرف، ادامه میدهد: خیلی ایرادات دیگر هم دارد که گذاشتن وسایل در مقابل شان هیچ است. خرابی پله برقیها، تهویه هوای خراب و اینکه کلا آلودگی زیاد است.
وی ادامه داد: نمازخانه و سرویس بهداشتی پاساژ وضعیت بسیار نامناسبی دارد. نمازخانه این پاساژ با هزار واحد تجاری 8 متری و بسیار آلوده است.
این اهل پاساژ علاءالدین در پاسخ به این سوال که چرا کسبه این مشکلات را برطرف نمیکنند، گفت: کسبه مسئول نیستند.
سالی 4 میلیون تومان شارژ میپردازیم اما نمیتوانیم اعتراضی نسبت به وضع فعلی پاساژ کنیم.
این ساکن طبقه دوم در خصوص کرایه طبقه دوم پاساژ گفت: 10 میلیون تومان پول پیش و ماهی 6 میلیون تومان اجاره میدهد که شنیده امسال اجاره مغازههای جدید 7 میلیون تومان شده است.
خرابی سقف، بر ظاهر ناخوشایند پاساژ افزوده است
نامرتبیها از زمین به سقف هم سرایت کرده. بخشهای زیادی از سقف کاذب پاساژ علاءالدین شکسته شده و بدون تعمیر رها شده است. این وضع ظاهر پاساژ را بسیار ناخوشایند کرده است.
علاوه بر این سیمکشیهای غیر اصولی و سیمهای رها شده که تولید جرقه میکنند، بارها این پاساژ را به کام آتش برده که این تهدید بزرگ همچنان ادامهدار است.
سیستم اطفای حریق همچنان مناسب نیست
به دلیل نبود سیستم مناسب اطفای حریق، پاساژ علاءالدین چندبار گرفتار آتش شده و هنوز آتش سوزیهای کوچک و گاه و بیگاه در آن اتفاق میافتد. این حوادث علاوه بر تهدید جان مشتریها و کسبه، برای کسبه ضرر زیادی به همراه دارد.
اکنون و پس از تجربه آتش سوزی بزرگ اخیر در علاءالدین، یکی از کسبه طبقه اول در خصوص اصلاح سیستم اطفای حریق میگوید: پس از آن حادثه فشارهای زیادی برای اصلاح سیستم اطفای حریق به پاساژ وارد شد. در نتیجه این فشارها شیرهای اطفای حریق را در سقف مغازهها نصب کردند که پشت آنها هیچ تجهیزاتی نیست و خالی نیست.
هوای پاساژ سنگین است
از دیگر مشکلات پاساژ علاءالدین برای مشتریها که چند ساعتی مهمان پاساژ هستند و در عین حال کسبه که اغلب ساعات روز را در آن سپری میکنند، هوای گرفته و عدم تهویه هوای پاساژ است. هوای بعضی طبقهها از طبقات دیگر بدتر است.
یکی از کسبههای طبقه زیرهمکف در خصوص هوای گرفته پاساژ میگوید: طبقه زیرهمکف گرمترین طبقه است و به دلیل برخی دستکاریهای انجام شده در ساختمان، راه خروج هوا سخت شده است. پوشاندن برخی قسمتهای طبقه اول باعث شده هوای گرم ساختمان در طبقه زیرهمکف حبس شده و خارج نشود.
نابسامانی تابلوی سر در مغازههای بیرونی به دلیل نپرداختن عواض شهرداری
درهمیها بیرون از پاساژ نیز تمامی ندارد. بیرون پاساژ تابلوهای سردر اکثر مغازهها پاره شده است.
کسبه بیرونی پاساژ میگویند: سالی 10 میلیون تومان عوارض هر تابلو است و شهرداری تابلو مغازههایی که عوارض نپرداختهاند را پاره کرده است. بسیاری از مغازهدارها تابلوی پاره و این ظاهر نامرتب به پرداخت 10 میلیون تومان ترجیح میدهند.
کسبه این این مغازهها افرادی هستند که حدود 30 تا 40 میلیون تومان پول پیش دادهاند و ماهی 9 تا 10 میلیون تومان اجاره میدهند.
با شرح تمام این سختیها، اما کسبه علاءالدین بسیار این پاساژ را دوست دارند. یکی از اهالی علاءالدین در خصوص اینکه چرا علیرغم تاسیس پاساژهای جدید موبایل، این پاساژ قدیمی همچنان گزینه اول کسبه است، گفت: اینجا نبض موبایل ایران است؛ حتی در دوبی نیز پاساژی فقط مخصوص موبایل مثل علاء الدین نیست. تمام فروش اینجا است.
حق وفاداری هزار واحد کسب علاءالدین و مشتریهایی که هر روز روانه پاساژ میشوند و به آن رونق دادند، چیزی بیش از شرایط فعلی پاساژ است. با توجه به ادامهدار شدن مشکلات فعلی پاساژ بهتر است مسئولان نظارتی مربوطه توجهی ویژهای برای اصلاح محیط این مکان عمومی به خرج دهند.