قیمت خطوط رُند اپراتورهای موبایل در شرایطی که از هر ۱۰۰ نفر ۹۱ نفر موبایل دارند، روز به روز بیشتر و فضاییتر میشود اما مشکل از کجا نشأت میگیرد؟
افزایش ضریب توسعه تکنولوژی باند پهن و باند پهن همراه قطعاً کار را به جایی رسانیده که بازار خطوط همراه و ثابت رو به اشباع شدن است و بهعبارتی دیگر اغلب مردم حداقل مالک یا دارنده یک خط ارتباطی هستند.
اما نکته جالب توجه و روال چندین ساله این است که اپراتورهای موبایل از محل فروش اصلیترین تراشه ارتباطات همراه سود هنگفتی میکنند و سیمکارتهای خود را با قیمت فضایی به مردم میفروشند.
در حالی که به نظر میرسد با توسعه تکنولوژی، افزایش ضریب نفوذ باند پهن و همچنین موبایل، تجارت سیمکارت از رونق افتاده یا حداقل بهسمت بیرونقی متمایل باشد اما در عمل شاهد رویه دیگری هستیم که تنها یک سؤال را به ذهن متبادر میسازد "مردم نمیخواهند بازار سیمکارتها از رونق بیفتد یا اپراتورهای موبایل؟".
زمانی که آمارها نشان میدهد بهازای هر 100 نفر جمعیت، 91.46 نفر به تلفن همراه دسترسی دارند و پوشش سیگنال شبکه تلفن همراه در کشور بهنسبت جمعیت 94.2 درصد است، پس طبیعی است که بازار را اشباع شده در نظر بگیریم که طبعاً از ارزش تجاری و اقتصادی بسیاری امور نظیر ارزش ذاتی سیمکارت میکاهد.
در چنین شرایطی اپراتورها معمولاً باید به جنگ و دعوا و رقابت سنگین برای جذب باقیمانده فضای جامعه بپردازند اما شواهد چیز دیگری نشان میدهد؛ اپراتورهای موبایل هر کدام با ترفندی خاص سیمکارتهایشان را با بهایی چند برابر به مردم میفروشند و انگیزه آنها از انجام این کار نیز روز به روز بیشتر میشود.
حال هر کدام از سه اپراتور موبایل فعال در کشور ترفند خاص خود را دارند؛ یکی سایت حراج میگذارد و دیگری با بازاریابی شبکهای و تلفنی بهدنبال رُندفروشی است.
قطعاً برای اغلب مشترکان موبایل مخصوصاً کسانی که دارای شمارههای قدیمی هستند، پیش آمده که با آنها از طرف نمایندگی یکی از اپراتورها تماس گرفته و نمونه شماره وی را در اپراتور دیگری پیشنهاد دهند که البته برای دستیابی به آن باید کمی پول بیشتری بهنسبت سیمکارتهای عادی بپردازند.
قطعاً هیچ فرقی بین شماره و کدهای خطوط همراه وجود ندارد و اینکه عدهای با آب و تاب از خدمات ویژه سیمکارتشان میگویند چیزی نیست جز ترفند بازاریابی؛ اما با اینکه تمام مردم تقریباً نسبت به این شیوه تجارت آگاهی دارند اما شاهد رونق در این نوع فعالیتهای اپراتوری هستیم که سؤال مذکور را ("مردم نمیخواهند بازار سیمکارتها از رونق بیفتد یا اپراتورهای موبایل؟") پررنگتر میکند.
در حالی که عدهای اقدام اپراتورها برای واگذاری خطوط رند با قیمتهای نجومی را خلاف اخلاق و منافع مشترکان میدانند اما قانون هیچ منعی برای این نوع فعالیتها در نظر نگرفته و استدلالش هم این است که اپراتورها بابت سرشمارههای خود سالیانه رقم هنگفتی را به رگولاتوری (نهاد ناظر در حوزه ارتباطات) میپردازند و از این حیث طبیعی است که برخی خطوط خود را که متقاضیان بیشتری دارد بهشکل حراج واگذار کنند.
اپراتورهای موبایل وقتی منع قانونی برای مزایده خدمات خود در این بخش ندارند، طبیعی است که بهعنوان بنگاهی تجاری منفعت اقتصادی را ملاک عمل قرار دهند اما اینگونه تجارت قطعاً به مذاق عدهای که در کسبوکار شریک نیستند خوش نمیآید و طبیعی است که اغلب مردم آن را نمیپسندند، اما چرا بازار سیمکارت فروشی فضایی از رونق نمیافتد؟
ملاک تعیین قیمت در بازار را دو شاخص عرضه و تقاضا شکل میدهد بهگونهای که رابطهای معکوس بین آنها حکمفرماست؛ علم اقتصاد میگوید به هر میزان عرضه کم شود میزان تقاضا اوج میگیرد یا بالعکس هرچه عرضه افزایش یابد تقاضا نیز به همان نسبت برای یک محصول کم میشود.
بنابراین در این حالت تنها یک معیار است که عامل رونقبخشی به این نوع تجارت اپراتوری شده است؛ تقاضا از سمت جامعه برای خطوط رند بهاندازهای بالاست که اجازه افت قیمت را نمیدهد.
تا زمانی که مردم با هر گونه طرز تفکری حاضر میشوند بابت یک سیمکارت ساده از یک تا 100 میلیون تومان بپردازند، طبیعی است که اپراتور و نمایندگان فروش آنها از پول بدشان نمیآید، این تجارت پرسود و حاشیه نقل و انتقالات آن بهقدری جذابیت دارد که موجب اشتغالزایی در حوزه دلالی شده است.
افرادی با قصد سود بیشتر، سرمایهای را روی یک سیمکارت میگذارند تا در فرصت مناسب به اصل و سود پول خود برسند.
تا زمانی که معیار انتخاب سیمکارت، چینش ارقام طبق سال تولد، شماره پلاک ماشین و… باشد و تجملگرایی از اولویت نیفتد، این تجارت پابرجا خواهد بود.
اپراتورهای موبایل این روزها بدجور در تب و تاب سیمکارت فروشی افتادهاند و تماسهای تلفنی با مشترکان موبایل از سوی نمایندگیهای دو اپراتور جهت سیمکارت فروشی روز به روز بیشتر میشود.
اپراتور اول هم سایت حراجی را در نظر گرفته که سیمکارتهای رند و پرتقاضا را پیشنهاد میدهد و فروش را برحسب پیشنهاد بیشتر انجام میدهد؛ نگاه به پیشنهادهای ارائه شده از سوی مردم برای یک خط جالب است و اگر سری به سایت در نظر گرفته شده این اپراتور بزنید کاملاً متوجه خواهید شد که مردم همچنان دنبال تجمّل هستند.
فروش رندهای اپراتورهای دوم و سوم شاید به این شکل نباشد که سایت حراجی را مقابل دیدگان کاربران بگذارد اما نمایندگیهای آنها بهشکل تلفنی اقدام به فروش این سیمکارتها یا سیمکارتهای مشابه با خطوط فعلی کاربران با قیمتی بالا میکنند.
البته گاهی پورتال فروش سیمکارت آنها با سرشمارههای جدید در زمانهای مشخصی بازگشایی میشود اما بعید است بهعنوان فردی عادی توانسته باشید سیمکارت رندی را در فراخوان عمومی مشاهده کنید؛ طبیعی است اپراتورها بر سر واگذاری خطوط رند خود تمام تلاششان را برای گران فروشی میکنند اما انتظار میرود صداقت نیز سرلوحه کار آنها باشد.
نمایندگان یکی از اپراتورها در فروش تلفنی خود، شمارههای مشابهی با خطوط دیگر اپراتورها را به مشترکان پیشنهاد میدهد که مشترک در زمان تحویل متوجه میشود خط پیشنهاد شده حداقل در یک شماره با خط فعلیاش اختلاف دارد؛ اما زمانی متوجه این تخلف میشود که کار از کار گذشته و دسترسی به آن نماینده فروش هم بهعلت تلفنی بودنش ممکن نیست.
ممکن است اپراتوری در ظاهر فروش مزایدهای نداشته باشد اما با در اختیار قرار دادن سیمکارتهای رند خود به نمایندگیهایش یا بهطرق دیگر درصدد فروش نجومی آنها برمیآید.
چاره کار تجمل زدایی و تغییر در فرهنگ مردم است در غیر این صورت قیمت سیمکارتهای رند همیشه در فضا خواهد ماند.