در چندسال گذشته شاهد تغییرات جدی در نحوه خرید یا بهکارگیری راهکارهای نرمافزاری مختلف توسط شرکتها بودهایم. اضافه شدن مفهوم جدیدی به نام تکنولوژی باز (Open Technology) به فرهنگ لغت موجود در این سطح از بازار، از جمله مواردی است که تاثیری عمیق در این زمینه گذاشته است. تکنولوژی باز در واقع شامل اکوسیستمهای نرمافزاری متفاوتی است که دسترسی آزاد در جهت تغییر و البته بهکارگیری بدون دغدغه راهحلهای نرمافزاری را برای شرکتهای مختلف فراهم میکند. تکنولوژی که در چند سال اخیر، برای اکثر شرکتها از استفادههای موردی و محدود، به یک راهکار پایه در پیادهسازی سرویسهای مختلف تبدیل شده است. در همین راستا، اخیرا شاهد ظهور موج عظیمی از راهکارهای ارائه خدمات آیتی برپایه پروژههای قدرتمند و با دسترسی باز بودهایم و در این راه، توسعهدهندگان نیز این راهکارها را بهمنظور ارائه راهحلهای کاربردی مورد استفاده قرار دادهاند.
بر اساس نظرسنجی که اخیرا توسط Black Duck Software صورت گرفته، در حال حاضر بیش از 78 درصد از شرکتها از راهکارهای منبعباز (Open Source Solutions) استفاده میکنند و کمتر از 3 درصد گفتهاند که سابقه استفاده از چنین راهکارهایی را نداشتهاند. سیاست تکنولوژی باز، در سیلیکون ولی نیز بهعنوان مفهومی تایید شده و جا افتاده مطرح شده و در حال حاضر پروژههایی مانند Hadoop، Cassandra، Docker و Mule حتی به ساختار محافظهکارترین سازمانها و شرکتها نیز رخنه کردهاند. در این زمینه، استارتآپهایی مانند Cloudera، DataStax و MuleSoft با ارائه راهکارها و محصولات توسعهیافته بر پایه پروژههای باز (Open Projects)، به درآمد چندصد میلیون دلاری دست یافتهاند.
بهطور کلی، این راهکارها را باید موج جدید نرمافزاری به حساب آورد که نهتنها به ایجاد تغییرات گسترده در بازار منجر شدهاند بلکه بازارهایی کاملا جدید را نیز پایهگذاری کردهاند. شرکتهای فعال در این بازار OAS (مخفف Open Adoption Software) نامیده میشوند که به عقیده تحلیلگران، در مرحله اول میتوانند بازارهایی هدفمند را ایجاد و در نهایت، خروجیهای مالی و اقتصادی گستردهای را هم به دنبال داشته باشند.
اگرچه اکثر شرکتهای فعال برپایه OAS از مولفههای منبعباز (Open Source Component) بهرهمند شدهاند اما مفهوم منبع باز، تفاوتهای زیادی با آنچه در این مطلب بهعنوان OAS مورد بررسی قرار گرفته دارد. به بیان دیگر، مفهوم «منبع باز»، در قالب راهکارهایی با هدف توسعه نرمافزاری خودنمایی میکند اما OAS تمرکز بیشتری روی فلسفه ایجاد شرکتها و ورود آنها به بازار دارد. در واقع، OAS بیانکننده جایگزینهای ارزانتر برای نرمافزارهای محدود و موجود بهکار گرفته شده در محل شرکتها نبوده و ایجاد بازارهای جدیدی را دنبال میکند که بهطور کاملا خلاقانه و برمحور فعالیت توسعهدهندگان شکل گرفتهاند و در واقع، موج جدیدی از پیادهسازی راهکارهای نرمافزاری را به همراه دارند. شرکتهای OAS ساختارهای متفاوتی دارند اما بهطور کلی برپایه سه فاز «پروژه»، «محصول» و «سوددهی» توسعه پیدا میکنند.
شرکتهایی که بر پایه سه مرحله یادشده توسعه یافتهاند باید از استانداردهای مالی مشابه با شرکتهای سنتی حوزه نرمافزار پیروی کنند تا در نهایت به مرحله سوددهی برسند. روندی که به شدت شبیه به آغاز فرآیند عرضه عمومی سهام شرکتهای توسعهیافته برپایه راهکارهای SaaS (خدماترسانی در قالب ارائه راهکارهای نرمافزاری) بهنظر میرسد.
OAS، پدیدهای مشتریمحور
رفته رفته بر تعداد شرکتهایی که از راهکارهای ارائه شده در قالب تکنولوژیها و نرمافزارهای باز استفاده میکنند افزوده میشود. در نظر داشته باشید منظور ما از این مشتریان جدید شرکتهایی مانند فیسبوک و گوگل نبوده و در این زمینه، حتی شرکتهایی مانند والمارت، جنرال الکتریک، Merck، Goldman Sachs و مهمتر از همه، دولت فدرال نیز به استفاده از این راهکار که کنترل نرمافزاری پیشرفته و ارائه قابلیتهای مختلف را به دنبال خواهد داشت، روی آوردهاند. اینها مشتریانی واقعی با بودجههای واقعی هستند که به مدل جدیدتری از راهکارهای نرمافزاری نیاز دارند. در این راستا، چشماندازها و ویژگیهای مثبتی وجود دارند که این مشتریان را به استفاده از این مدل جدید ترغیب کردهاند.
نیاز به سرعت بیشتر و مدیریت بهتر
نیاز به بهرهمندی از نوآوری و همچنین تحویل سریع خدمات به این معنا خواهد بود که شرکتها در جهت نیل به اهداف و دیدگاههای خود، به سرعت عمل در پیادهسازی راهکارهای نرمافزاری نیاز خواهند داشت و در این راستا، برای صاحبان کسب و کار هیچ چیز ناخوشایندتر از انتظار بهمنظور بهروزرسانی کتابخانههای نرمافزاری و ایجاد تطابق با نیازهای موجود (از سوی شرکتهای ارائهدهنده خدمات نرمافزاری) نیست. این در حالی است که پلتفرمهای باز به شرکتها این امکان را خواهند داد تا سرعت بیشتری در پیادهسازی راهکارهای مورد نظر خود داشته باشند و بدون ترس از محبوسشدن در چارچوب محدودیتهای سرویسهای نرمافزاری، امکان شخصیسازی محصولات خود را برپایه تلاشی مستقل از شرکتهای توسعهدهنده داشته باشند. شرکتهای بزرگ و کوچک بسیاری وجود دارند که خدمات و سرویسهای خود را پیش روی مجموعهای از کاربران فعال در بستر وب قرار میدهند.
بهعنوان مثال میتوان به بانکها و سازمانهای مالی اشاره کرد که از دهها میلیون کاربر که هر روز وارد نرمافزارهای بانکی آنها میشوند در کنار صدها هزار نیروی کاری در سراسر جهان پشتیبانی میکنند. این در حالی است که سرویسدهندههای سنتی و بسته، قادر به تعامل کارآمد با این حجم از دادهها و کاربران نبوده و نیستند. خوشبختانه پیشتازان دنیای وب نظیر گوگل، فیسبوک، لینکدین و یاهو پیش از اینها با این مشکلات دست و پنجه نرم کردهاند و در این راه، دانستهها و تجربیات خود را با جامعه نرمافزارهای باز به اشتراک گذاشتهاند.
قدرت توسعهدهندگان و تاثیرگذاری در شبکه
پیادهسازی راهکارهای نرمافزاری باز، گسترهای فراتر از قانون مور داشته و از مجموعهای ساختار یافته برپایه قانون متکالف تبعیت میکند. همانطور که میدانید، بر اساس قانون متکالف انرژی و میزان نوآوری موجود در این نوع سیستمها، همگام و همراه با رشد ارتباطات توسعهدهندگان در پیرامون آن، توسعه خواهد یافت. این در حالی است که نرمافزارهای باز میتوانند یافتهها و نیازهای موجود را به مراتب سریعتر از نمونههای سنتی دریافت و بهطور همزمان، شاخصههای موجود در زمینه امنیت و پایداری را بهبود بخشند. تمامی این توضیحات، گواهی است معتبر درخصوص ایجاد تغییرات چشمگیر در نحوه استفاده شرکتها از راهکارهای نرمافزاری و در این راستا باید اعتراف کرد که OAS امکان استفاده و توسعه آزاد را به نحوی چشمگیر برای کاربران خود فراهم کرده است. ویژگیای که باعث شده OAS سریعتر از حد تصور به مدل غالب در نحوه توسعه و ارائه راهکارهای موجود در بستر آیتی تبدیل شود.
موج جدید نرمافزارها
در تغییر دیدگاه در بهکارگیری کلاینت سرورها به جای رایانههای مجزای مستقر در محل شرکتها، دسترسی بهتر به رایانهها امکانپذیر شد و در حرکت به سمت X”aas, IaaS)، SaaS و عناوین دیگر) نیز پذیرش (میزبانی) بهتر و ارتباط کارآمدتر در بستر WAN میسر شد. در گام بعدی، حالا با حرکت به سمت بهکارگیری OAS، امکان بهرهگیری از خلاقیت و نوآوری موجود در جامعه توسعهدهندگان نرمافزاری در دسترس همگان قرار گرفته است. با این تفاسیر، OAS نهتنها راهکاری جدید برای پیادهسازی ایدههای خلاقانه فراهم کرده بلکه مدلی مبتکرانه در ارائه این راهکارها از سوی توسعهدهندگان به حساب میآید. این در حالی است که تمایل مشتریان به دریافت سریعتر، ارزانتر و گستردهتر خدمات، همچنان به قوت خود باقی مانده و در این راستا موجهای جدید و البته خلاقانه نرمافزاری، تسهیل تغییر در نحوه آمادهسازی و ارائه خدمات، در جهت افزایش بهرهوری و البته کاهش هزینهها را در بر داشتهاند.