محمود سریعالقلم؛ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی / دوستی آرشیتکت، این جملات را نقل میکرد که شخصی با ریشه خاورمیانهای در آمریکا بدون اینکه مجوز شهرداری اخذ کند، اتاقی به منزل خود اضافه کرد.بعد از مدتی کوتاه شهرداری مطلع شد و جرائم سنگینی را وضع نمود.
شهرداری چگونه متوجه زرنگی این فرد شد؟
شهرداری توسط عکسهای ماهوارهای که هرچند ماه یکبار گرفته میشود متوجه تغییرات در املاک میشود. نرمافزاری این عکسها را مقایسه میکند. هرقدر مربعهای عکس (Pixel) کوچکتر باشد، شفافیت آن بالاتر میرود.
این فرد قانونشکن غافل بود که عکس هوایی منزل او بهوضوح نشان میدهد که مربعهای عکس تغییر کردهاند. وقتی مسئولان شهرداری، به فایل این ملک مراجعه کردند، متوجه شدند مجوز جدیدی در کار نیست. سپس سراغ او آمدند.
موضوع دیگر درباره FedEx یک شرکت تحویل نامه، پاکت و بسته در عرض ۲۴ ساعت است. ۴۶ سال است که کار میکند و سال گذشته ۶/۱ میلیارد دلار درآمد داشته است. این شرکت ۶۵۰ هواپیما دارد که ازنظر تعداد هواپیما رتبه چهارم جهانی است.
نکته حائز اهمیت در مورد این شرکت این است که از تمام نقاط دنیا، بستهها و نامهها به ۱۶ فرودگاه تا ساعت ۸ شب وارد شده و پس از دستهبندی تا ۳ صبح با پروازهای جدید به مقاصد خود ارسال میشوند. در روز بعد، نامهها و بستهها تا ظهر یا بعدازظهر تحویل داده میشوند.
فقط در فرودگاه ممفیس ایالت تنسی حدوداً ۵/۱ میلیون بسته تا ساعت ۸ شب وارد میشود و با حدود ۱۰۰ هواپیما به مقاصد خود در داخل و بیرون آمریکا حرکت میکنند. این شرکت در ایام کریسمس و سال نو تا ۵/۳ میلیون بسته در ۲۴ ساعت در تمام دنیا تحویل میدهد. در داخل آمریکا، این شرکت در ممفیس و اوکلند کالیفرنیا دو مرکز (Hub) دارد.
در مرکز فرماندهی جهانی این شرکت (Global Command Center) در Memphis، یک نقشه عظیم دیواری حرکت ۶۵۰ هواپیما را هدایت و مدیریت میکند. یک نکته مشترک در این دو مثال وجود دارد: مدیریت در دنیای امروز بادانش، سیستم دیجیتالی و قاعدهمندی است. نظارت از طریق دانش و سیستم دیجیتالی است.
تصور کنید اگر مدیریت ۱۶Hub داخلی و بینالمللی شرکت FedEx را به مدیریت افراد و به سطح حوصله، دقت و نظم بشری میسپردند که در آنها هزاران خطا متصور است، چه هرجومرجی میشد و بستهها نه در ۲۴ ساعت بلکه در ۲۴ روز هم به مقصد نمیرسیدند. وزارت خزانهداری آمریکا در همه بانکها، نرمافزاری تعبیه کرده که از انتقال پولی بالای ده هزار دلار اتوماتیک به آن وزارتخانه گزارش داده میشود.
این در کنار صدها نرمافزاری است که در سیستم مالیاتی به کارگرفته میشود. اگر نظام دیجیتالی در جهان امروز را مبنا قرار دهیم، دیده میشود که گاه مدیریت حالت توصیهای، تلفنی، فردی، نصیحتی، حجرهای و رفاقتی است. در دنیای امروز، خطا را نرمافزار تشخیص میدهد و نه افراد.
بیدلیل نیست که حقوق سالیانه یک مهندس نرمافزار در آمریکا که حدود ۲۳-۲۲ سال سن دارد از ۱۵۰ هزار دلار شروع میشود. در چین ۷۰۰ میلیون نفر بههیچوجه از اسکناس استفاده نمیکنند و تمام پرداختها از طریق موبایل انجام میگیرد.
حتی متکدیان در چین در ته کاسهای، بارکُد حساب بانکی خود را چسباندهاند و شهروندان از طریق موبایل بهحساب شخص متکدی، پول پرداخت میکنند. دولت آلمان، اقتصادی بالغبر چهار تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی و رتبه چهارم جهانی (بعد از آمریکا، چین و ژاپن) را مدیریت میکنند.
آلمان حدود ۳/۱ تریلیون دلار در سال صادرات دارد. مسئولان آلمانی همه ساعت پنج بعدازظهر از محل کار رفته و زندگی میکنند. تعداد جلسات مدیران در این کشور بسیار محدود است. سیستم منسجم، دیجیتالی و منظم کار میکند. مدیران به این سیستم وفادار هستند و نه به افراد. اگر قرار باشد کشور پیشرفت کند، راهحلها بسیار شفاف و ساده هستند.
مدیریت نرمافزاری بر سیستم بانکی، مالیاتی، گمرکی و دهها مورد دیگر. اگر کشور دیجیتالی نشود، همچنان باید در رابطه با بانکداری، گمرک و غیره همایش برگزار شود، چند وزیر و استاد دانشگاه و کارشناس سخنرانی کنند و درنهایت، اظهار امیدواری بر اصلاح امور کنند.
فرمولهای پیشرفت و توسعه آنقدر روشن هستند که میشود راحت آنها را در گوگل جستوجو کرد و نیازی به جلسه، همایش و توجیه ندارد. در چهار سال آینده، هدف دولت میتواند دیجیتالی کردن مدیریت کشور یعنی غیر فردی کردن مدیریت باشد.
امروز نسلی که بین ۲۵ تا ۴۰ ساله است بیش از هر امر دیگری در پی ثبات و قابلیت پیشبینی در مدیریت کشور است. ثبات در مدیریت، امنیت روانی و اجتماعی به دنبال خواهد داشت. برای رشد، پیشرفت، توسعه، امنیت کشور و حتی برقراری عدالت، هیچ امری بالاتر از دیجیتالی کردن کشور وجود ندارد.