در سال ۲۰۱۰ وقتیکه اولین بار «جک دورسی» یکی از بنیانگذاران توییتر، شرکت اسکوئر را در سانفرانسیسکو تأسیس و اعلام کرد که میخواهد با استفاده از کارتخوانهای رایگان و بسیار کوچک، خدمات پرداخت به کسبوکارهای کوچک ارائه دهد، شرکت پیپل دو سال بود که در حال بررسی این بازار و ارائهٔ خدمات مشابه بود. اولین بار پیپل به قصد ارائهٔ چنین خدمتی در آمریکا، سفارش ساخت دستگاه کارتخوانی کوچک را به BBPOS داد؛ اما به نظر میرسد که مدل کسبوکار تعریفشده در پیپل پاسخگوی نیاز بازار نبود و همین مسیر غلط باعث شد که پیپل پس از گذشت دو سال نتواند خدمات خود را آغاز کند. تا اینکه اسکوئر همان خدمات را در سال ۲۰۱۰، با ایده گرفتن از اختراع BBPOS، برای کسبوکارهای کوچک ارائه کرد. بازار محدودی که اسکوئر هدف گرفته بود، باعث شد تا بهسرعت پیشرفت کند و تعداد پذیرندههای خود را بهسرعت در بیشتر کشورهای اروپایی نیز افزایش دهد.
درباره شرکت BBPOS
شرکت BBPOS یک شرکت هنگکنگی است و کارش را در سال ۲۰۰۸ با پیپال شروع کرد. پیپال در آن زمان برای یک پروژه خاص، سفارشی به BBPOS داد تا برایش Audio Jack MPOS تولید کند. این پروژه در آن زمان به خاطر تغییر استراتژی پیپال، به سرانجام نرسید و پیپال پرونده آن پروژه خاصش را ناتمام بست. بااینوجود شرکت BBPOS که محصول موردنظر پیپال را توسعه داده بود، آن را تولید و ثبت کرد. در ادامه مسیر، شرکت BBPOS تصمیم گرفت در این حوزه دستگاههای جدیدی را تولید کند و در حال حاضر این شرکت ازنظر تعداد فروش دستگاههای کارتخوان موبایلی که قابلیت انجام تراکنشهای مبتنی بر Chip and Signature را دارند تا سال ۲۰۱۵ مقام اول فروش را داشته است. در کل، سرعت پیشرفت شرکت BBPOS خیلی سریع بوده و در حال حاضر در آمریکا ازنظر میزان فروش مقام سوم، در آسیا مقام چهارم و در دنیا مقام پنجم را دارد.
روندی که پس از تأسیس و موفقیت اسکوئر به وجود آمده بود، باعث شد تا شرکتهای زیادی این مدل را در کشورهای مختلف با برندهای متفاوت پیاده کنند. همین مدل میتوانست در ایران نیز مورداستفاده قرار گیرد؛ اما به دلیل سردرگمی رگولاتور، این اتفاق تا سال ۹۶، متوقف مانده بود. این تأخیر ششساله باعث شد تا نیاز بازار با کارتخوانهای پرتابل معمولی با نزدیک به ۳ برابر قیمت پاسخ داده شود.
دلایل سردرگمی رگولاتور به این چند دلیل ایجاد شد:
۱. دلایل امنیتی: اینکه انتظار داشته باشیم قوانین خدماتی قبل از ارائهٔ خدمت به جامعه، توسط رگولاتور مشخص شود، انتظار نابهجایی است. به دلیل پیشبینیهای امنیتی عجیبوغریب و غیراستاندارد چند مجموعه، شاپرک تصمیم به ممنوعیت ارائه کارتخوان موبایلی (Mobile POS) گرفت تا زمانی که مقررات ایجاد شود.
۲. دلایل کسبوکاری: با خاطره و تجربهٔ بدی که از نحوهٔ طراحی مدل کسبوکاری در حوزهٔ کارتخوانهای ثابت و پرتابل معمولی در ذهن همه ایجاد شده بود، رگولاتور بدش نمیآمد تا در مدل کسبوکار نیز دخالت و اشکالات موجود در مدل کسبوکاری قدیمی را رفع کند. البته دخالت رگولاتور در این لایه نیز، خود مشکلساز خواهد بود.
۳. استراتژی غلط: رگولاتور در ابتدای راه و بهاشتباه، سرنوشت کارتخوان موبایلی را به سرنوشت پرداخت خرد گره زد و با توجه به سرنوشت نافرجام پرداخت خرد (که خود حدیث مفصل دارد) سرنوشت کارتخوان موبایلی هم دچار ابهام شد.
اما به نظر میرسد که این روزها که رگولاتور از این سردرگمی بیرون آمده است، شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت (PSP) و همچنین شرکتهای ارائهدهندهٔ راهکارهای پرداخت، پیشبینیهایی برای رفع دغدغههای رگولاتور و همچنین اصلاح مدل کسبوکار داشتهاند و میتوان امیدوار بود که این بار اشتباهات گذشته تکرار نشود.
در بازار جدید به وجود آمده به مدد کارتخوان موبایلی، چند تغییر در این موضوعات باید ایجاد شود:
۱. امنیت: در دورهٔ راهاندازی خدمات کارتخوان، اشتباهات بسیار زیادی در این زمینه صورت گرفت. مهمترین اشتباه در آن دوره، عدم استفاده از کلیدهای رمزنگاری و بدتر از آن استفاده از کارتخوانهایی بود که بهطورکلی از روشهای استاندارد رمزنگاری پیروی نمیکردند و حتی برخی از آنها دارای Secure Module نبودند. یکی از مهمترین دلایل این اتفاق، بهانهٔ قیمت بود و به دلیل قیمت بالاتر تجهیزات استاندارد و به بهانهٔ پایین آوردن هزینهٔ خدمات کارتخوان، تجهیزاتی وارد کشور شد و مورداستفاده قرار گرفت که استاندارد نبودند. خوشبختانه یکی از مهمترین تأثیرات رگولاتور حوزهٔ پرداخت، اصلاح این مورد بوده است و دیگر نمیتوان از تجهیزات غیراستاندارد در شبکه رگولاتور استفاده کرد و امیدواریم در حوزهٔ اجرا نیز رگولاتور نظارتهای لازم برای اجرای صحیح نیز به کار بندد تا دوباره دچار مشکلات قبل نشویم.
۲. استانداردسازی: یکی دیگر از سهلانگاریهای انجامشده در دورهٔ قبل، عدم تطابق کارت-خوانها با فرآیندها و استانداردهای استفادهشده در کشورهای دیگر است. تطابق با آن استانداردها میتواند مشکلاتی را که در حوزههای اجرایی، امنیتی، کسبوکاری و…به وجود میآید، حل کند. یکی از مهمترین حوزههایی که باید برای تطابق موردتوجه قرار گیرد، مجموعهٔ استانداردهای EMV است. یک اشتباه رایج در خصوص EMV، این تصور غلط است که تطابق با EMV فقط و فقط در زمان استفاده از کارتهای دارای چیپ مصداق دارد.
۳. کسبوکار: تجهیزات رایگان، بیشک بزرگترین خطای کسبوکار کارتخوانهای موجود بوده است و هزینهٔ ارائه خدمات را تا حد قابلتوجهی بالا برده است که از یکسو بهصورت مستقیم در اقتصاد کشور تأثیر منفی گذاشته و از سوی دیگر باعث شده است که در هر فروشگاه چند پایانه نصب شود و این بهصورت مشخص مصداق هدر دادن سرمایهٔ کشور است. علاوه بر آن، ارائهٔ تجهیزات به پذیرنده بهصورت رایگان باعث شده است که پذیرنده هیچگاه خود را طلبکار دریافت خدمات باکیفیت نداند و ارائهدهندهٔ خدمات پرداخت هم به دلیل ارائهٔ رایگان خدمات، با رویکرد «همینی که هست» خدمات ارائه کند و چرخهٔ طبیعی مابین ارائهدهنده خدمات و مصرفکننده شکل نگیرد. به نظر میرسد که این بار ارائهدهندگان خدمات کارتخوان موبایلی باید در یک توافق، مدل مشخص کسبوکاری ایجاد و از ارائهٔ تجهیزات رایگان پرهیز کنند. با توجه به نو بودن خدمات مذکور، امکان ایجاد این تغییر در مدل کسبوکاری ممکن به نظر میرسد.
۴. کارمزد: در هر کسبوکار منطقی، در ازای ارائهٔ خدمات هزینهای از مصرفکننده دریافت میشود؛ اما در کسبوکار کارتخوانهای بانکی، این خدمات نهتنها بهصورت رایگان ارائه میشود، بلکه در ازای استفاده بیشتر پذیرندگان از خدمات ارائهشده، جوایزی هم به آنها اختصاص داده میشود. با توجه به اینکه تا به امروز خدمات کارتخوان موبایلی در کشور ارائه نشده است، زمینهٔ لازم برای دریافت کارمزد در ازای خدمات فراهم است و شرکتهای ارائهدهندهٔ خدمات میتوانند هوشمندی به خرج دهند و از این موقعیت برای تغییر شکل بازی استفاده کنند.
۵. کیفیت خدمات: به نظر نگارنده عمر فناوری در روزگار کنونی بین ۵ تا ۱۰ سال است. در حال حاضر نزدیک به ۱۶، ۱۷ سال است که خدمات کارتخوان به همان شکل اولیه ارائه میشود. اگر کیفیت خدمات و شکل ارائهٔ خدمات در طول زمان تغییر نکند، آن کسبوکار توسط متجددین (بخوانید فینتکها) دچار مخاطره خواهد شد و محکوم به فناست. شرکتهای ارائهدهندهٔ خدمات پرداخت اگر هوشمندی به خرج ندهند و در حوزهٔ خدمات کارتخوان موبایلی کیفیت و شکل خدمات خود را تغییر ندهند، عملاً فقط ابزار ارائهٔ خدمات را تغییر دادهاند. مهمترین چالش در خدمات امروزی، چالش تجربهٔ کاربری است. تجربهٔ کاربری شامل شکل و شمایل ارائهٔ خدمات و کیفیت خدمات ارائهشده است.
۶. فناوری: با توجه به بالا رفتن دانش متخصصان حوزه پرداخت، در مقایسه با دوران راهاندازی کارتخوانهای رومیزی، این انتظار وجود دارد که خدمات کارتخوان موبایلی، با استفاده از تکنولوژیهای بهروزتری نظیر White Label Application، Remote Key Injectio، aar Library ارائه شود. با ظهور کارتخوانهای موبایلی به نظر میرسد وقت آن رسیده که شرکتهای ارائهدهندهٔ خدمات پرداخت نیز بهسوی ارائهٔ «Open API» بروند و تغییر و تحولی درزمینهٔ تکنولوژیهای مورداستفاده در صنعت پرداخت ایجاد کنند.
کارتخوانهای موبایلی
کارتخوانهای موبایلی که تأییدیه نهایی به کارگیری شاپرک را دارند:
AMP2000-AO
Spectra SP530
به نظر نگارنده فرصتی پیشآمده است تا یک بازنگری کلی در خصوص جوانب مختلف این کسبوکار داشته باشیم. این فرصت به این زودیها تکرار نخواهد شد و مجموعهای که از این فرصت برای ایجاد تغییر استفاده کند، بهصورت طبیعی از منافع این تغییرات سود خواهد برد. این بازنگری کلی منافع بسیار زیادی را برای همه، ازجمله میکروارگانیسمهای این کسبوکار و همچنین مصرفکنندگان به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر به نظر میرسد فرصت بهدستآمده، زمینهٔ لازم را برای ورود شرکتهای ثالث به این کسبوکار نیز فراهم کرده است. تجربهٔ موفق ورود شرکتهای ثالث با عنوان درگاههای واسط در تراکنشهای بدون کارت (CNP) این امید را در ذهن نگارنده به وجود میآورد که در حوزهٔ تراکنشهای با کارت (CP) هم شرکتهای ثالث شکل بازی را تغییر خواهند داد و کیک این کسبوکار را بزرگتر خواهند کرد.