در این بخش میتوانید بخشهایی از مصاحبهای جذاب با نویسنده کتاب واقعیت مجازی: فناوری اجتماعی برای نزدیک کردن ما را مطالعه کنید و ببینید که آینده این فناوری چگونه خواهد بود.
واقعیت مجازی در دنیای امروزی ما به یک فناوری شناختهشده تبدیلشده است ولی هنوز مسیر بسیار زیادی برای رسیدن آن به یک فناوری همهگیر باقیمانده است. در این راستا نیز پیتر روبین که یک متخصص فناوری اطلاعات است، کتابی را با عنوان واقعیت مجازی: فناوری اجتماعی برای نزدیک کردن ما نوشته است. به مناسبت انتشار این کتاب،مصاحبه ای با روبین صورت گرفته است که در ادامه بخشهایی از آن برای شما ارائه میشود.
واقعیت مجازی بهسرعت در حال رشد است ولی هنوز همهگیر نشده است، بزرگترین مانع در این مسیر چیست؟
بخش بزرگی از موانع پیش روی این فناوری، محدودیتهای تکنولوژیکی است. موضوع فراتر از یک هدست واقعیت مجازی است بلکه موضوع این است که نمیتوان از این فناوری در هر کجا استفاده کرد. شما نمیتوانید هرجایی هدست واقعیت مجازی خودتان را در بیاورید و از آن استفاده کنید. برای مثال مردم با روشن کردن کامپیوتر و بالا آوردن و بهروزرسانی ویندوز کنار آمده و آن را بهعنوان بخشی از فناوری پذیرفتهاند.ما برای واقعیت مجازی نیاز به ابزارهای بزرگتر و سبکتر داریم ولی راحتی استفاده، بزرگترین مانع پیش روی ما است.
دیگر مشکل این است که واقعیت مجازی بهصورت فردی جا افتاده است. در تمامی تجربههای فعلی شما تنها هستید و به همین دلیل نیز بازگشت به واقعیت مجازی برای شما چندان سریع نیست. شما باید حضور کس دیگری را نیز در این محیط حس کنید تا دائما به دنبال بازگشت به آن باشید.
به نظر من مشکل اصلی این است که مردن این فناوری را بهعنوان یک ابزار برای بازیهای کامپیوتری میبینند و با دیدن فیلمهایی مانند بازیکن شماره 1 آمادهباش، آن را تفسیر میکنند. برای واقعیت مجازی باید چیزی داشته باشید که استفاده از آن موجب ایجاد حس عجیبوغریب بودن در شما نشود.
شما در کتابتان از عبارتهایی مانند حضور، یکدلی و صمیمیت استفاده کردهاید، چطور این موارد را شرح میدهید؟
کلمه حضور از ابتدای زمان وجود داشته است. ما سه نوع حضور داریم، حضور عادی، حضور دستی و حضور اجتماعی. هدف از به هم نزدیک کردن مردم توسط واقعیت مجازی، حضور اجتماعی است. حضور اجتماعی حضوری است که در آن فردی در حضور فرد دیگر قرار داشته و بهواسطه آن میتواند تجربهای اجتماعی کسب کند.
همدلی به معنای درک کردن تجربه دیگران است ولی صمیمیت بعد احساسی دارد. نخستین چیزی که مردم در واقعیت مجازی به آن فکر میکنند، بازیهای کامپیوتری است ولی بازی تنها یک شعبه از این فناوری است، لحظات احساسی به خاطرات تبدیل میشوند که یک امر شگفتانگیز است.
شما در کتابتان اشاره داشتهاید که خاطرات واقعیت مجازی در ذهن مانند خاطرات واقعی تفسیر میشوند.
بله، تحقیقاتی در آلمان انجام شده است که نشان میدهد کسانی که یک تجربه را در واقعیت مجازی داشتهاند، آن را بهتر از کسانی که این تجربه را در یک نمایشگر دو بعدی دیدهاند به یاد میآورند. علاوه بر آنهم این افراد برای پاسخ دادن به سوال ها اندکی بیشتر صبر میکردند زیرا در ذهنشان به دنبال محل ذخیره شدن اطلاعات میگشتند و با این خاطرات مثل خاطرات واقعی برخورد میکردند.
واقعیت افزوده چطور؟ آیا واقعیت افزوده هم در ذهن شما باقی خواهد ماند؟
اگر کسی این سوال را از من بپرسد که واقعیت افزوده بهاندازه دنیای واقعی خوب نیست از آنها میپرسم که آیا این تجربه را با دیگری داشتهاند؟ تقریبا میتوانم شرط ببندم که پاسخ آنها منفی است. شرط میبندم که یک مهمانی دورهمی با دوستان در واقعیت افزوده تجربهای ویژه خواهد بود و هر کس چنین سوالی از من بکند به او میگویم، اصلا بیا به سراغ واقعیت افزوده رفته و آن را با هم تجربه کنیم.
شما درباره داستانسرایی در واقعیت مجازی سخن گفتهاید، این فضا را چطور میبینید؟
داستانسرایی امروزی به روش غیر منفعل است ولی میتوان داستان را به نحوی ارائه کرد که کسی آن را پیشبینی نمیکند. دیگر نیازی به یک داستان خطی نیست. هنرمندان میتوانند با واقعیت مجازی حس حضور در داستان را برای کاربران به ارمغان بیاورند و این روش جدیدی برای ارائه هنر خواهد بود.