بحثهایی كه به واسطه ورود سرویس مكالمه تصویری ازطریق سیمكارتهای اپراتور سوم در جامعه مطرح شد هنوز داغ است. انتشار چند استفتا از مراجع معظم تقلید و انتشار این شایعه كه قرار است این گونه سیمكارتها در مدارس نیز توزیع شود، ابعاد دیگری در ماجرا ایجاد كرد. این نخستین بار نیست كه ورودفناوریهای جدید ارتباطی به كشور دچار چنین حواشیای میشود.
چهار سال قبل همین مشكل برای پیامك چند رسانهای كه از سوی اپراتور دوم تلفن همراه عرضه شده بود رخ داد و سرانجام به گمان ایجاد مشكلات اخلاقی، ارائه آن از سوی نهادهای امنیتی و فرهنگی متوقف شد. با این حال میزان استقبال از این سرویس بعد از گذشت چند سال به اندازه همان یكی دو ماه ابتدایی عرضه آن نیست و این نشان میدهد آن استقبال اولیه ناشی از جو ایجادشده از برخورد غیرمنطقی با آن سرویس و برانگیختن كنجكاویهای بی مورد بوده است. حال این بار همان مشكل برای مكالمه تصویری رخ داده است و شاید فردا برای هر فناوری تازه وارد دیگری نیز ایجاد شود. لذا كارشناسان معتقدند قبل از ورود هر فناوری جدید اینچنینی همزمان با اطلاعرسانی صحیح از جنبههای مختلف آن ابتدا فرهنگ استفاده از آن ترویج و سپس نسبت به عرضه عمومی آن اقدام شود؛ كاری كه اگر میشد اكنون چنین مشكلاتی برسر راه مكالمه تصویری وجود نداشت یا كمرنگ بود. رمضانعلی سبحانیفرد رئیس كمیته ارتباطات و فناوری اطلاعات مجلس، دكتر حسین ابراهیمآبادی عضو هیات علمی پژوهشكده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و عضو انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی و همچنین شاهین آرپناهی نماینده اپراتور سوم به جامجم آمدند تا در میزگردی زوایای ورود فناوریهای جدید و از جمله مكالمه تصویری را بررسی و آسیبشناسی كنند. جامجم برای این میزگرد از نماینده شورای عالی فضای مجازی و سازمان تنظیم مقررات نیز دعوت كرده بود كه به هر دلیل این دعوت اجابت نشد.
با توجه به چالش حریم خصوصی، شرایط كشور را در زمینه مكالمه تصویری چگونه تفصیل میكنید؟
آرپناهی: در كشورمان چنین چالشی را به طور جدی نداریم؛ هر چند حساسیت وجود دارد، اما حساسیت یك بحث است و چالش بحثی دیگر. افراد در استفاده از این سرویس كاملا مختارند. درضمن این سرویس در مقایسه با سرویسهای مشابه مبتنی بر بستر اینترنت و دیتا و با استفاده از نرم افزارها بسیار گرانقیمت است. بنده به دلیل سبك زندگیام هیچوقت به چنین سرویسی احساس نیاز نكردم، در حالی كه امكان ارتباط تصویری را در منزل بین همسرم و پدر و مادرشان كه در شیراز هستند، برقرار كردیم. این را هم فراموش نكنیم كه هر كس نسل سوم دارد الزاما از سرویس تماس تصویری بهرهمندنیست.
در پروانه اپراتور سوم چه مواردی از الزامات فرهنگی ذكر شده است؟
آرپناهی: ما از سال 89 مطالعات جدی در حوزه فرهنگ را آغاز كردیم و این در حالی بود كه هنوز و همچنان ما ابلاغ بخش فرهنگیمان را دریافت نكردهایم. اصولا بهخاطر مدیران متدینی كه در این طرح ملی به كار گرفته شدهاند، دغدغه فرهنگی بزرگی برای ما مطرح است و میبینید در تبلیغات ما هدف، فرهنگسازی است. نمونهاش همین تبلیغ پیامك نزدن هنگام رانندگی است.
درباره نوجوانان و كنترل آنها برای استفاده از مكالمه تصویری راهكاری دارید؟
سبحانیفرد: یكی از مدیران آموزش و پرورش از دادن این سیمكارتها به دانشآموزان صحبت كرده بود و ما بحث نفروختن به افراد زیر سن قانونی را مطرح كردیم كه دیدم رعایت میشود.
آرپناهی: بله. یكی از مدیران آموزش و پرورش مصاحبهای كرده بود كه اپراتورسوم در مدارس فعالیت میكند. ما تكذیب كردیم و گفتیم چنین مواردی نیست و متعهدیم كه بهزیرسنقانونی چیزی نفروشیم. حتی موقع خرید سیمكارت كد ملی افراد را با ثبت احوال چك میكنیم كه حقیقی باشد.
از اینجای بحث میخواهیم از دیدگاه جامعه اطلاعاتی به موضوع نگاه كنیم. این كه این خدمات در تشكیل جامعه اطلاعاتی چه نقشی دارند؟
ابراهیمآبادی: اولین نكته این كه به هرحال دعوای كهنه و قدیمی تجدد و سنت در حوزه فناوری همیشه خودش را نشان داده است. وقتی جامعه به سمت تجدد میرود و میخواهد ابزارهای نوین را بهكار گیرد، همیشه با شرایط نامتوازن مواجه است. همیشه یك فناوری میرسد، جامعه از آن استقبال میكند و بعد با تبعاتش هم مواجه میشود؛ این یك مشكلی است كه كشور ما از قدیم نسبت به فناوری داشته است؛ یعنی از صندلی كه علما میخواستند روی آن بنشینند و سخنرانی كنند گرفته و بعد بلندگو و بعد خیلی چیزهای دیگر وجود داشته و دارد، اما بهنظر من از جاهایی كه اتفاقا بخش سنتی یا به اصطلاح حوزوی ایران و روحانیت خیلی استقبال كرد، بخش شبكه است. در فضای شبكه بهنظر من حوزه از دانشگاه خیلی جلوتر و فعالتر است و خیلی خوب حركت میكند؛ یعنی از اندك مواردی بوده كه در مقابلش گارد نگرفته و به استقبالش رفته؛ بنابراین جامعهای مثل جامعه ایران كه خاستگاه فناوری نیست و شرایط اقتصادی، علمی و دانشی ایجاد و توسعه تكنولوژی را مهیانكرده با این چالشها بیشتر مواجه است؛ البته باید برای موانع اخلاقی و فرهنگی تدابیری بیندیشیم كه درباره آن صحبت خواهیم كرد، اما الان در مورد دو امر صحبت میكنیم؛ امر ناگزیر و امر گریزپذیر. بهنظر میرسد فناوری و استفاده از آن امری ناگزیر در جامعه ایران و كل جوامع است. الان در قلب اروپا در كشورهای اسكاندیناوی كه به لحاظ رفاهی و اجتماعی شرایط بسیار خوبی دارند، هم این مسأله هست. مساله اخلاق و این كه چطور كودكان دچار صدمه اخلاقی نشوند. بالاخره جوامع انسانی یكسان فكر میكنند، اما وقتی ما وارد بحث خودِ اپراتور سوم میشویم و بهطور مشخص موضوع تماس تصویری را مطرح میكنیم، یك نگرانی وجود دارد كه بهنظر من بحق است و آن تفاوت موبایل با اینترنت است؛ بالاخره موبایل یك پدیده همگانی است، قابل گردش و همیشه در دسترس است، اما اینترنت مقدماتی میخواهد كه معمولا كمتر در دسترس است.
سبحانیفرد: البته با نسل سوم آن همه جاهم در دسترس است.
ابراهیمآبادی: بله اینها در هم ادغام میشود.
آرپناهی: البته تماس تصویری كه من عرض میكردم تماس تصویری لپتاپ و PC و مانند اینها نبود.
ابراهیمآبادی: با توجه به مسأله اپراتور سوم باید سه حوزه را از هم تفكیك كنیم؛ یك حوزه مربوط به مساله نهاد دین، علمای دین، دغدغهها و نگرانیهایی است كه آنها دارند. یك حوزه بهحوزه دولت و یكی هم به حوزه اجتماعی و عمومی برمیگردد كه كاربران با موبایل زندگی میكنند.
در بخش اول بهنظر من جای نگرانی وجود ندارد، بهدلیل اینكه سنت قدیم شیعه و رابطه بین مرجع و مقلد همیشه اینگونه بوده كه مرجعیت یك نفوذ قلبی میان مقلدان خودش داشته و وقتی فتوایی میداده كه چیزی را استفاده نكنید یا اینگونه استفاده كنید، این وجهش حرام و این وجهش مثبت است، مكروه است یا نیست، به طور طبیعی مقلدان پیروی میكنند. بالطبع رسانه هم كمك میكند تا با سرعت، نظر مرجع به گوش مقلد برسد؛ بنابراین جای نگرانی نیست. در حوزه مسائل دولت و سیاستگذاری كه البته بهنظر من شاید در این بخش مشكل باشد باید بررسی كنیم. الان در بحثها به پیوست فرهنگی اشاره شد، این پیوست سال 87 در شورای عالی انقلاب فرهنگی بحث و تصویب شد و بعد سال 88 وارد كلیات برنامه پنجم شده است. ما تاكنون به هیچ نتیجهای نرسیدهایم. بالاخره یكچارچوب و روابط كلی و استانداردی نداریم، حتی اگر استاندارد به معنای صنعتیاش مطرح باشد، اپراتورها باید برخی شرایط را در حوزه فرهنگی رعایت كنند و جایی باید به اینها توصیههای لازم را بكند. این مشكلی است كه در حوزه سیاستگذاری وجود دارد و كمیسیون تنظیم مقررات باید زودتر و با سرعت بیشتری به این مسأله برسد؛ یعنی هم در سیاستگذاری و هم در حوزه عمل وارد شود.
آقای آرپناهی این مطالعاتی كه درباره موضوعات فرهنگی گفتید از 89 شروع كردید برای مصرف داخلی خودتان بوده یا یك متولی فرهنگی داشته است؟
آرپناهی: مطالعات ما گسترده است و متفاوت.
ابراهیمآبادی: بله. خودشان مطالعات طولی و موردی داشتهاند، اما در حوزه مطالعاتی فرهنگی جامعه ایران نباید دستپاچه شویم، نسل سوم در حال پیشرفت و گسترش است و نسلهای جدیدتری هم خواهد آمد؛ اگر از قبل مطالعاتمان را كامل كرده باشیم، مشكلی وجود ندارد و همه اینها توضیح دادهمیشود. فكر میكنم در این بخش رگولاتوری، خود اپراتورها یا وزارتخانه مربوط میتواند بودجهای بگذارد و این مطالعه را آغاز و سامان بدهد.
فكر میكنید بودجه فعلی كفاف بدهد؟
ابراهیمآبادی: تا به سرفصل مطالعه میرسد به خساست میافتند. مثلا اگر بودجه تبلیغات چند میلیارد هم بشود، اشكالی ندارد؛ اما میگویند اینجا نمیتوانیم هزینه بكنیم.
سبحانیفرد: 2 درصد بودجه وزارتخانه مخصوص مطالعات و پژوهش است.
كه آن هم معلوم نیست كجا هزینه میشود!
سبحانیفرد: یك نكته دیگر هم این كه جامعه فردیت یافته شهری اصلا تمایل به زندگی پنهان و پنهانشدگی دارد، خود آدمها دوست ندارند خیلی زندگیشان عریان شود،چون مثلا این سرویس مكالمه تصویری صحنههایی را نشان میدهد كه حریم خصوصی من است و دوست ندارم؛ بنابراین به نظر من خیلی جای نگرانی در مورد اپراتور سوم وجود ندارد، چون سرویس مكالمه تصویری كاربردهای زیاد و مفیدی مثلا در خدمات پزشكی دارد...؛ اما دوستان! اول باید نگرانیها را رفع كنید و برای رفع این نگرانیها به نظر من توجه به پیوست فرهنگی و این كه ما بتوانیم شرایط و بستههای تشخیصی را تهیه كنیم، ضروری است و كار سختی هم نیست.
به نظر شما الان خلأ قانونی در این باره داریم؟
ابراهیمآبادی: نه، به نظر من مشكل بیشتر عمل است.
یعنی قوانین لازم در حوزه فرهنگی برای این امر تدوین شده است؟
ابراهیمآبادی: بله قوانین روشن است و بیشتر نظارت باید اعمال شود.
سبحانیفرد: در مورد جرایم مربوط كه قوانین مفصلی داریم.
در موضوع فرهنگی یك بخش قانونگذاری است و یك بخش نظارت. به نظر شما مجلس برای نظارت قبل از اجرا درباره مكالمه تصویری كوتاهی نكرده است؟
ابراهیمآبادی: اگر نهاد سیاستگذار ما كه وزارت ارتباطات است و نهاد ناظر ما كه كمیسیون تنظیم مقررات و در راس آن مجلس است و سرانجام اپراتور خودتنظیمی و خویشتنداری مردمی را در دستور كار فرهنگی خود قرار دهند كمك بزرگی به حل مساله میشود؛ یعنی ما میتوانیم به مردم بگوییم كه چگونه میتوانند در استفاده از این تكنولوژی به خود تنظیمی خود كمك كنند، كافی است سیاستگذار ما بسترهای حقوقی و اجتماعی آن و اپراتور، بسترهای مقرراتگذاری و مقرراتزدایی را انجام دهد تا این خودتنظیمی در جامعه رخ دهد. باید روی آموزش برای همه كار كرد. باید كاری كنیم این خودتنظیمی در جامعه ایران انجام شود و باید برایش برنامهای بچینیم و مطالعه فرهنگی داشته باشیم.
در این خصوص بین جوامع اسلامی و غیراسلامی تفكیكی وجوددارد؟
ابراهیمآبادی: میتوانیم تفكیك قائل شویم، اما بهنظر من نگرانیهای اخلاقی در همه جوامع وجود دارد. واقعا نگرانی در مورد بچهها تا سن مشخص بین جامعه آمریكا و اروپا با جامعه ایران فرقی ندارد. همه نگران بچهها هستند، چون بچهها آسیبپذیرند. اگر درخواستی را به آنجایی كه تكنولوژی را تولید میكند ارائه دهیم و بگوییم ما در جوامع اسلامی هستیم و این بخش از فناوری را كنترل كنید، حتما راهحلی به شما میدهند؛ چون این بازار و سود آنهاست. بااین حال قبول دارم آن تفاوت وجود دارد. به هر حال حساسیتهای ما خیلی بیشتر است. ما نگاه دینیتری به مسائل داریم و جنبههای شرعی برایمان مهم است.
پس شما ریشه موضوعات فعلی این فناوری را اخلاقی میبینید نه شرعی.
ابراهیمآبادی: دغدغه اخلاقی تقریباً با شرع یكی است. شاید اكثر جنبههای دین اخلاقی باشد و بسیاری از مناسبات انسانی مبتنی بر اخلاق است؛ بنابراین بله شرعی هم هست، منتها من میگویم باید نگرانی را رفع كرد. به مرجع تقلید بگوییم، به نهاد متولی فرهنگ و به پدر و مادر هم باید حق بدهیم. دغدغهها درست است منتها باید پاسخ درست داد و بعد پیش بینی درستی كرد كه دغدغهها عوض شوند.
سبحانی فرد: یك مشكل اینجاست كه روی خدمات دیگر نسل سوم مانند تلویزیون و اینترنت پر سرعت صحبتی نشده است. برای همین خیلیها میپرسند، اگر در مكالمه تصویری دو نامحرم با هم روبهرو شوند، چه میشود؟ اگر تصاویر غیراخلاقی بود، چه میشود؟ مفسده از چیست؟ مشكل اینهاست؛ اما باید با كار فرهنگی آنها را حل كرد، وگرنه هر فناوری جدیدی را باید جمع كنیم و بریزیم دور كه این نمیشود.
بحث اینجاست یك اپراتور باصرف میلیاردها تومان هزینه از دولت پروانه میگیرد، اما وقتی مشكلی پیش میآید، دولت منفعل است. این مشكل را كجا باید حل كند؟
سبحانیفرد: از همه حوزهها بیشتر ما در حوزه فرهنگ متولی داریم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و وزارت علوم و تحقیقات. ما سهچهار وزارتخانه مرتبط با این موضوع داریم. سازمان تبلیغات اسلامی هم داریم. خب اینها اگر خلأ قانونی حس كردند یك لایحه از طریق دولت به مجلس بدهند تا تصویب شود.
اگر خلأ قانونی بعد از شروع كار رخ داد چه میشود؟
سبحانیفرد: بستهها و زیرساختهای فرهنگی جامعه را باید این مجموعهها بسازند. اینكه به جای اینها بیاییم چیزهایی را بگوییم كه مشكلی حل نمیشود.
ابراهیمآبادی: به هر حال ما متاسفانه یك كسی در این دولت از دنیا عقب افتادیم به دلایل گاردی كه دولت داشت. در دنیا اكنون پیشانی توسعه اقتصادی و اشتغال، فناوریهای نوین است؛ یعنی شما به واسطه این فناوری نوین چقدر میتوانید كار برای جوانان ایجاد كنید.
به نظر شما در تدوین قانون از نهادهای فرهنگی كه متولی هستند، استفاده میشود؟
ابراهیمآبادی: من فكر میكنم مجلس باید نظارت را در حوزه فناوری اطلاعات تقویت كند و رها نكند. حضور ما در اجلاسهای جهانی جامعه اطلاعاتی بسیار كمرنگ است. نكته دوم این كه ما در سیاستگذاریهای توسعه فناوری میتوانیم هم در فضای منطقهای و هم در فضای جهانی حضور پیدا كنیم مثلا نكات همین جنبههای فرهنگی و اخلاقی را در قالب بیانیههای بینالمللی بگنجانیم و روی آن تاكید كنیم. در آن بخشهایی كه در جهان اسلام بحثهای مشترك داریم، یكسان سازی بكنیم. ما در محیط ملی الان بحث پیوست فرهنگی را داریم. چرا باید پیوست فرهنگی آنقدر دچار دست انداز شود و خودش یك مسأله تولید كند؟ ما اكنون گزارش دقیقی درباره تعامل تكنولوژی با جامعه فرهنگی نداریم؛ یعنی نمیدانیم روندهای اشتغال چقدر تاثیرگذار است در صورتی كه بخش خدمات كه اینقدر توسعه پیدا كرده یك بخش بزرگ آن توسعه فناوری است كه دوستان در گزارشها دقت نمیكنند؛ یعنی وقتی بخش خدمات 70 درصد درآمد ملی را تامین میكند، بیشتر آن در حوزه فناوری است. در حوزه فرهنگ، علم و آموزش هم ما یك گزارش رسمی در كشور نداریم. به نظرم بهتر است مجلس كمی فشار بیاورد تا كمیسیون تنظیم مقررات دراین باره فعال شود.
سعید نوری آزاد / جامجم