شرکت ایدهپرداز ژوبین، به عنوان یکی از شرکتهای قدیمی و موفق حوزه نرمافزار به ویژه نرمافزارهای تلفنهمراه شناخته میشود که با محصولاتی مثل پارسهاب و چارخونه، سهم عمدهای از بازار پلتفرمهای عرضه محتوای موبایل را در اختیار دارد. این شرکت امسال با نیز با طیف متنوع محصولات خود از جمله چارخونه، آماروید و ابروید، زیر سقف پاویون ایرانسل در سالن 8 و9 نمایشگاه الکامپ حضوری فعال داشت. برای آشنایی با فعالیتهای ایدهپرداز ژوبین و موانع و مشکلاتی که بر سر کسبوکارهای پلتفرمی ایران قرار دارد، با سعید رسولاف، مدیرعامل این شرکت گفتوگو کردهایم.
شرکت ایدهپرداز ژوبین از کی فعالیت را آغاز کرده و در چه زمینههایی کار میکند؟
ژوبین از سال 85 در زمینه تولید نرمافزار به طور عام آغاز به کار کرد و به تدریج روی نرمافزارهای موبایل متمرکز شد و موفق به عرضه خدمات و محصولات متنوعی در این زمینه شده است.
شرکت ما در سال 92 محصول پارسهاب را عرضه کرد که یک پلتفرم اختصاصی برای عرضه نرمافزار و محتواهای موبایل و جزو محصولات پیشگام در این زمینه بود.
در سالهای اخیر یکی از مهمترین سامانههایی که عرضه نرمافزار و محتوا (Content Store) توسعه دادهایم، پلتفرم «چارخونه» است که به بزرگترین محصول ما با بیش از 4 میلیون کاربر تبدیل شده است. در این پلتفرم، در کنار نرمافزار و بازی، امکان عرضه انواع دیگر محتوا مانند موسیقی، فیلم و مجلات را هم داریم که هم اکنون بیش از 6 هزار توسعه دهنده و ناشر، بیش از 185 هزار عنوان محصول را روی این پلتفرم عرضه میکنند.
چرا چارخونه را مهمترین سامانه خود میدانید؟
یکی از مهمترین دغدغههای ما در ژوبین از ابتدا، کمک به توسعه کسبوکارهای محتوامحور بوده است. در ایران به دلیل چالشهایی که وجود دارد، بازار محتوا و نرم افزار کمتر توسعه یافته و در سبد خانوار سهم اندکی دارد. یکی از چالشهای این صنعت زیرساختهای پرداخت است که در کشور ما چندان قوی نبوده است. اما اتفاق خوبی که با مشارکت ایرانسل در چارخونه افتاد، راهاندازی مکانیزم پرداخت اشتراکی (مبتنی بردریافت اشتراک یا Subscription) بود. همان طور که میدانید شرکتهای بزرگی مانند گوگل و اپل، عمده عرضه محتوا را به صورت اشتراکی انجام میدهند و آمارها نشان میدهد که بیش از 67 درصد درآمد ارایه اپها در اپل استور از محل عرضه با حق اشتراک حاصل میشود. در این مدل به جای اینکه یک نرمافزار را به صورت کامل و با قیمت بالا خریداری کنید، با پرداخت مبالغی به عنوان حق اشتراک ماهانه یا حتی هفتگی، از آن محصول استفاده میکنید. در حوزه محتوای فیلم و موسیقی هم شرکتهای بزرگی مانند نتفلیکس و اسپاتیفای نیز از همین مکانیزم استفاده میکنند.
اتقاق ممتاز دیگری که در این زمینه با همکاری ایرانسل در چارخونه افتاده، فراهم شدن زیرساخت پرداخت اپراتوری برای پرداخت حقاشتراک بوده است. این موضوع موجب شده که هم کاربران بیشتری به استفاده از محتواهای مختلف مشتاق شوند و هم گردش مالی بیشتری برای ناشران و توسعه دهندگان فراهم شود.
چالش دیگری که توسعه کسبوکار محتوا در ایران با آن روبهرو بوده، مبحث امنیت پرداخت است. ما همین الان با این مساله مواجهیم که هر از گاهی، خریدهایی با کارتهای بانکی سرقتی روی پلتفرمها صورت میگیرد. اما پرداخت اپراتوری که در چارخونه فعال شد، به دلیل محدودیت سقف برداشت دارد، برای مشتری قابل کنترل است؛ علاوه بر آن، مکانیزم OTP در این خریدها فعال است و در صورتی که کاربر اقدام به خرید بکند، با پیامک
اتفاق خوبی که با مشارکت ایرانسل در چارخونه افتاد، راهاندازی مکانیزم پرداخت اشتراکی (مبتنی بردریافت اشتراک یا Subscription) و فراهم شدن زیرساخت پرداخت اپراتوری برای پرداخت حقاشتراک بوده است
موضوع به اطلاع او میرسد و این موضوع از کلاهبرداری جلوگیری میکند.
به هر صورت این مکانیزم جدیدی در کشور است که باید برای آن فرهنگسازی کرد. تلاش میکنیم با همکاری اپراتور و سازمانهای مربوطه، این شیوه پرداخت را ساماندهی بکنیم تا توسعه دهندگان و ناشران از این ظرفیت بهرهمند شوند.
پلتفرمهای دیگر داخلی و رقبای چارخونه هم این شیوه پرداخت اشتراکی را پیاده سازی کردهاند؟
بله. در پلتفرمهای دیگر هم مدلهایی از پرداخت اشتراکی داریم. اما تفاوت چارخونه مجهز بودن به پرداخت اپراتوری است. پلتفرمهای دیگر قادر به کسر روزانه یا هفتگی از حساب مشتری نیستند و بنابراین کاربر مجبور است کیف پولی را به این منظور شارژ کند و مبلغ بالایی را در کیف پول بگذارد که این با تعریف پرداخت اشتراکی سازگار نیست. ولی در چارخونه، اپراتور این زیرساخت را فراهم کرده و تلاش زیادی میکند که این مدل، به صورت استاندارد و نزدیک به مدل جهانی شکل بگیرد.
به موضوع خرید با کارتهای سرقتی اشاره کردید که اخیرا، پلتفرمهای دیگر هم مرتبا از این وضعیت گلایه میکنند. این موضوع چقدر برای شما مشکل ایجاد کرده است؟
مشکلات زیادی داشتهایم. متاسفانه وقتی مالباخته شکایت میکند، چون درگاه پرداخت متعلق به ماست، بعضی دادگاهها سریعا حکم به انسداد حساب ما میدهند. البته اخیرا با اطلاعرسانیهای انجام شده و آگاهی قضات به شیوه عملکرد ما، چنین حکمهایی کمتر شده ولی به هر حال مشکل پابرجاست.
واقعیت این است که ما به عنوان پذیرنده، امکان شناسایی و جلوگیری از چنین سوءاستفادههایی را نداریم. دستورالعملی که چندی پیش بانک مرکزی برای بانکها صادر کرده و آنها را مسوول تامین امنیت تراکنش و راهاندازی تایید دومرحلهای میکرد، راه حل این معضل است. بنابراین امیدوارم بانکها در زمینه مسوولیتی که در این زمینه به عهده دارند، تعلل نکنند.
در این سیستم مبتنی بر پرداخت حق اشتراک مدل تسهیم درآمد بین شما و ناشران چگونه است؟
ما به دو روش محتوا را عرضه میکنیم. نوع اول One time sale یا فروش قطعی محتواست که کاربر میتواند با کارت بانکی یا شارژ اپراتوری خرید انجام بدهد. در این حالت 70 درصد مبلغ به تامین کننده محتوا تعلق میگیرد و 30 درصد نیز سهم چارخونه است. سهم چارخونه نیز بین دادهپرداز ژوبین و ایرانسل به عنوان شرکا تقسیم میشود. اما در مدل اشتراکی، سهم هر کدام از طرفین 50 درصد است.
در این مدل، درآمد خود را چگونه به سازمان امور مالیاتی اعلام میکنید؟
این مساله عملا به یکی از چالشهای عمده کسبوکارهای پلتفرمی و مارکتپلیسهایی مانند ما تبدیل شده است و سازمان امور مالیاتی انتظار دارد که ما در چارخونه، بابت کل مبلغ فروش مالیات بپردازیم، در حالی که فقط 30 درصد آن سهم چارخونه است.
یعنی توضیح این مدل درآمدی کمکی به حل مساله نمیکند؟
واقعیت این است که مدلی که کسبوکارهای سازمان امور مالیاتی سعی میکند ما را به سوی شیوه سنتی که همان Retail است سوق بدهد؛ در حالی که ما ارایه کننده Marketplace هستیم. پلتفرمی روی آن شکل گرفته، با صنایع فیزیکی متفاوت است. ما به عنوان چارخونه، اپ را از تولیدکننده محتوا میگیریم و روی پلتفرم عرضه میکنیم. در این بین ژوبین به عنوان تامین کننده زیرساخت فروش و ایرانسل هم بابت خدمات پرداخت و مارکتینگ، از فروش سهم میبرند. در واقع هر سه ضلع این رابطه همکاری، به صورت هم زمان و در آن واحد باید فعال باشند تا فروش اتفاق بیفتد. یعنی بین ما و ناشر محتوا رابطه خرید و فروش برقرار نیست و فروش با همکاری هر سه طرف اتفاق میافتد. صورت حساب را هم بر اساس سهم هریک در لحظه فروش برای کاربر صادر میکنیم. اما سازمان امور مالیاتی به لحاظ تعاریف قانونیاش، این شیوه مشارکتی را نمیشناسد و سعی میکند ما را به سوی شیوه سنتی که همان Retail است سوق بدهد؛ در حالی که ما ارایه کننده Marketplace هستیم.
مگر ناشران بابت فروش محتوا مالیات نمیپردازند؟
مساله همین جاست. ناشر یا مالک محتوا اگر شخص حقوقی باشد بابت درآمدی که از فروش کسب میکند، اظهار نامه میدهد و اگر حقیقی هم باشد، حسابش بازرسی خواهد شد. از سوی دیگر ایرانسل هم بابت درآمدی که از این همکاری دارد مالیات میپردازد؛ به این ترتیب اگر قرار باشد ما برای کل مبلغ فروش مالیات بپردازیم، مالیات مضاعف خواهد بود.
سازمان امور مالیاتی چرا در شناسایی این شیوه مشکل دارد؟ این که به نظر ساده میآید!
سامانههای مالیاتی ما دو مدل پیش بینی کردهاند که یکی خرید و فروش و دیگری حق العمل کاری است. مدل سومی وجود ندارد که برای فعالیت و مدل مشارکتی ما بتوان از آن تعریف استفاده کرد. این موضوع ما را دچار چالش کرده و تا جایی که اطلاع دارم، سایر کسبوکارهای پلتفرمی نیز با همین مشکل مواجهند.
در کشورهای دیگر چطور عمل میکنند؟
مشاورانی که ما داریم میگویند که در اروپا مدل مشارکتی استاندارد مشخصی دارد. کسبوکارها درآمدها را در پلتفرمی ثبت میکنند و هر کدام بر اساس سهم مشخص خود مالیات میپردازند.
این مساله میتواند آینده را تحت تاثیر بدهد؟
بله. مبلغ مالیاتی که اعلام میشود بسیار بالاست و برای آینده ما خطرناک است. علاوه بر این تبعات زیادی هم دارد و اگر سازمان امور مالیاتی این مدل را شناسایی نکند، در حوزه بیمه و مالیات بر ارزش افزوده نیز دچار چالش خواهیم شد و هزینههای جانبی که از این محل به ما تحمیل میشود، کل اکوسیستم را از کار میاندازد.
به عنوان سوال پایانی، نمایشگاه الکامپ امسال را چطور ارزیابی میکنید؟
شاهد نمایشگاه پررونقی هستیم و من از بابت تصویر توام با امیدی که در این نمایشگاه ایجاد شده است، خوشحالم. به نظر میرسد که گمشده این روزهای ما امید است. ما به عنوان ژوبین سعی کردهایم با وجود تمامی مشکلاتی که داریم و درباره تعدادی از آنها با هم حرف زدیم، با مجموعهای از خدمات و محصولاتمان در نمایشگاه حاضر باشیم و به رشد اکوسیستمی که در آن فعالیم، کمک کنیم.