در حالی که عصر اتوماسیون و فناوریهای هوش مصنوعی (AI) فرصتهای جدید شغلی و راههای پیشرفت اقتصادی را نوید میدهند، زنان با چالشهای جدیدی مواجهاند که بر چالشهای تثبیت شده قدیم، استوارند. تا سال ۲۰۳۰ احتمالاً ۴۰ تا ۱۶۰ میلیون زن در جهان نیاز دارند نقشهای حرفهایتر و تخصصیتری را بر عهده بگیرند. برای گذر از این تحول و پیشرفت در بازار کار، زنان و مردان نیاز دارند تخصص بیشتری کسب کنند و پشتیبانی هدفمند داشته باشند.
گزارش جدید موسسه جهانی مککینزی (MGI) با عنوان «آینده زنان در بازار کار: تحول در عصر اتوماسیون» شرح میدهد چگونه زنان، این گذار را انجام میدهند. آنها میتوانند در مسیر کار مولدتر باشند و دستمزد بیشتر دریافت کنند. اگر این اتفاق نیفتد، ممکن است با افزایش شکاف دستمزدی مواجه شوند یا با توجه به سرعت کند ایجاد برابری جنسیتی، به طور کلی عقب بمانند.
تحقیق مککینزی شش اقتصاد بالغ (کانادا، فرانسه، آلمان، ژاپن، آمریکا و انگلیس) و چهار اقتصاد نوظهور (چین، هند، مکزیک و آفریقای جنوبی) را که با هم نیمی از جمعیت جهانی و حدود ۶۰ درصد از تولیدناخالص داخلی دنیا را شکل میدهند، در بر میگیرد.
از دست دادن و کسب فرصتهای شغلی برای زنان و مردان
چگونگی ایجاد یا از دست رفتن مشاغل توسط اتوماسیون برای زنان و مردان متفاوت است، زیرا در هر دو اقتصاد بالغ (توسعهیافته) و نوظهور زنان و مردان در حرفههای متفاوت مشغول به کارند. در اقتصادهای بالغ مورد مطالعه، زنان به طور متوسط ۱۵ درصد از افرادی را شامل میشوند که با ماشینآلات کار میکنند و ۷۰ درصد از کارهای دفتری را انجام میدهند.
در اقتصادهای نوظهور، زنان به طور متوسط کمتر از ۲۵ درصد از اپراتورهای ماشینآلات را تشکیل میدهند و بیشتر از ۴۰ درصد از کارهای پیشتیبانی و دفتری را انجام میدهند. بیش از ۷۰ درصد از کارکنان در مراکز سلامت و امدادهای اجتماعی در ۹ تا از ۱۰ کشور، به استثنای هند، زن هستند. کمتر از ۱۵ درصد از کارگران ساختمانی و تنها حدود ۳۰ درصد از کارگران تولیدی در بسیاری از کشورها زن هستند.
خطر از دست دادن مشاغل و جایگزین شدن آنها با اتوماسیون برای زنان، فقط کمی کمتر از مردان است. در ۱۰ کشور بررسیشده، به طور متوسط ۲۰ درصد از زنانی که هماکنون شاغلاند (۱۰۷ میلیون زن) ممکن است شغل خود را به دلیل اتوماسیون از دست بدهند، این رقم در مورد مردان ۲۱ درصد (۱۶۳ میلیون) تا سال ۲۰۳۰ خواهد بود.
جایگزینی مشاغل به دلیل اتوماسیون، برای زنان و مردان به طور متفاوت اتفاق میافتد. بعضی فعالیتها و مشاغل قابلیت خودکار شدن بیشتری نسبت به بقیه دارند؛ برای مثال وظایف فیزیکی قابلیت دارند که اتوماتیک شوند اما کارهایی که نیاز به مهارتهای شناختی، اجتماعی و احساسی پیچیدهتری دارند کمتر قابل خودکارسازیاند. مردان در فعالیتهای فیزیکی مانند اپراتورهای ماشینآلات غالب هستند. بنابراین پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۳۰، نزدیک ۴۰ درصد از مشاغلی که مردان انجام میدهند، و میتواند با اتوماسیون جایگزین شود، در این دستهبندی قرار میگیرند. برعکس زنان در مشاغل متنوعی که کارهای شناختی معمول را انجام میدهند غالب هستند. این مشاغل نیز قابلیت اتوماسیون بالایی دارند (پشتیبانی دفتری یا نقشهای خدماتی) و ۵۲ درصد از قابلیتهای جایگزینی شغلها برای زنان را تشکیل میدهند.
بین کشورها نیز تفاوت وجود دارد. در اقتصادهای نوظهور روند قابل ملاحظهای از جایگزینی مشاغل در کارهایی که به کشاورزی مربوط هستند، مشاهده میشود؛ حتی در این زمینه نیز تفاوتهایی در الگوها قابل مشاهده است؛ به عنوان مثال کشاورزی در مکزیک یکی از سه شغل اولی است که کار مردان در آن با اتوماسیون جایگزین میشود (۲۱ درصد از دست دادن کار)، اما یکی از سه شغل برای زنان نیست. با این حال در هند، جایی که زنان زیادی در بخش کشاورزی کار میکنند، ۲۸ درصد از شغل زنان و ۱۶ درصد از شغل مردان در این حوزه به اتوماسیون واگذار خواهد شد.
در این میان، به واسطه اتوماسیون، شغلهایی نیز ایجاد خواهد شد. تقاضا برای کار میتواند همزمان با رشد اقتصاد افزایش یابد. بخشی از این مساله به علت افزایش بهرهوری است. افزایش درآمدها و مصرف به ویژه در اقتصادهای نوظهور، افزایش مراقبتهای درمانی و بهداشتی برای جوامع مسن، سرمایهگذاری روی زیرساختها و انرژی و سایر روندها، شغلهایی ایجاد میکند که میتواند مساله از دست دادن مشاغل را جبران کند. این وضعیت برای زنان، با توجه به شغلها و بخشهایی که تمایل به کار دارند، کمی بهتر است. البته این نکته در صورتی فرض شده که زنان تا آن زمان سهم خود را در این مشاغل و بخشها حفظ کنند.
در مقایسه با امروز، زنان تا سال ۲۰۳۰ میتوانند ۲۰ درصد شغل بیشتری داشته باشند (۱۷۱ میلیون کار ایجاد شده). در مقابل ۱۹ درصد افزایش شغل برای مردان (۲۵۰ کار ایجاد شده) خواهیم داشت.
در کشورهای بررسیشده به طور متوسط ۵۸ درصد از دستاوردهای ناخالص شغلی زنان از سه بخش تولید، مراقبتهای درمانی (بهداشتی) و امدادهای اجتماعی و تجارت عمدهفروشی و خردهفروشی به دست میآیدزنان در مراقبتهای بهداشتی که رشد سریعی دارد عملکرد خوبی داشتهاند و این امر باعث میشود آنها بتوانند ۲۵ درصد از شغلهای ایجادشده را به خود اختصاص دهند.
همچنین در این ۱۰ کشور اگر استخدام در مشاغل به شکل فعلی باشد، ۴۲ درصد از مشاغل تماموقت ایجادشده (۶۴ میلیون کار) به زنان و ۵۸ درصد (۸۷ میلیون) به مردان اختصاص مییابد.
در اقتصادهای تکاملیافته، افزایش مشاغل (شامل مشاغل ازدستداده یا کسبشده) میتواند تنها بر دو بخش متمرکز شود: خدمات فنی، علمی و حرفهای و مراقبتهای بهداشتی. امروز زنان در حوزه دوم نقش پررنگی دارند، اما در بسیاری کشورها در اولین حوزه، نقش چندانی ندارند. در کانادا، ژاپن، انگلیس و آمریکا زنان در بخشهای فنی، علمی و حرفهای، با توجه به سهم متوسطشان در اقتصاد، نقش پررنگی ندارند.
در اقتصادهای نوظهور رشد خالص مشاغل در طیف گستردهتری از بخشها از جمله تولید، خدمات اقامتی و تغذیه، تجارت عمدهفروشی و خردهفروشی و ساختوساز اتفاق میافتد (۵۷ درصد از در هند، چین و مکزیک). بر اساس تحقیق مککینزی، زنان به طور کلی در چین، مکزیک و آفریقای جنوبی بیشتر از مردان تمایل دارند در خدمات اقامتی و تغذیه به فعالیت بپردازند و در فعالیتهای تولید و ساختوساز کمتر مشارکت میکنند. در هند زنان با توجه به مشارکت اقتصادی گستردهای که دارند، در حوزه تولید بیشتر حضور پیدا میکنند و در ساخت و ساز و خدمات اقامتی و تغذیه مشارکت کمتری دارند.
مشاغل زنان در معرض اتوماسیون جزئی
حتی اگر زنان در شغلهای فعلی خود باقی بمانند، شیوههای انجام کارشان به احتمال زیاد تغییر خواهد کرد، زیرا سازمانها و شرکتها به طور فزایندهای فناوری جدید را به کار میگیرند. برخی فعالیتها در مشاغل زنان به صورت جزئی خودکار شدهاند. در چنین شرایطی فناوری اتوماسیون جایگزین شغل نمیشود، بلکه در عوض به شیوههای معنیداری آن را تغییر میدهد؛ برای مثال ملزومات شغلی منشیها، معلمان و سایر حرفههای مشابه به طور قابل ملاحظهای تغییر کردهاند. کامپیوترها کارهای دستی بسیاری را مانند جمعآوری اطلاعات و پردازش دادهها در قرن ۲۱ خودکار کردهاند.
نیاز به تغییر شغل
در سراسر جهان ممکن است ۴۰ تا ۱۶۰ میلیون زن (۷ تا ۲۴ درصد کسانی که در حال حاضر مشغول کار هستند) مجبور شوند کارهایشان را به علت تغییرات بازار کار عوض کنند. برای مردان این رقم ۸ تا ۲۸ درصد است. اگر زنان بتوانند از این فرصت استفاده کنند، میتوانند سهم امروز خود از اشتغال را حفظ کنند. اگر نتوانند، نابرابری جنسیتی در حوزه مشاغل بدتر خواهد شد.
به احتمال زیاد زنان به کسب تحصیلات بالاتر و مهارتهای متنوع برای موفقیت نیاز دارند. در اقتصادهای بالغ، بیشتر زنان و مردان احتمالاً مجبور به گذار به شغلهایی هستند که نیازمند درجات تحصیلی بالاتری است. در پنج اقتصاد از شش اقتصاد بالغ در نمونه مککینزی، کار تماموقت فقط به کسانی سپرده میشود که مدرک دانشگاهی دارند. زنان در اقتصادهای بالغ با مدارک همسطح یا بالاتر از مردان فارغالتحصیل میشوند. این باعث میشود تقاضا برای کار آنان بالاتر رود، اما همزمان مهم است که تا جایی که میتوانند مهارتهایشان را به نیازهای مشاغل نزدیک کنند.
به علاوه رشد اتوماسیون و فضاهای کاریای که ایجاد میکند میتواند تقاضا برای افزایش حقوق را قدرت بخشد. اگر زنان تا سال ۲۰۳۰ بتوانند مهارتهای لازم را به دست آورند و گذار شغلی مورد بحث را طی کنند، نابرابری جنسیتی دستمزدها کمی کمتر خواهد شد؛ مثلاً در مقایسه با ۳۴ درصد در سال ۲۰۱۷، تعداد زنان در اقتصادهای بالغ در مشاغل حرفهای تا سال ۲۰۳۰، سی و هشت درصد خواهد بود.
بخش عمده از دست دادن مشاغل در جاهایی اتفاق میافتد که دستمزد پایینتر است؛ مانند خدمات اداری و کارهای دفتری (برای مثال سال ۲۰۳۰ در اقتصادهای بالغ ۱۴ درصد از زنان میتوانند در این مشاغل کار کنند، در مقایسه با ۱۷ درصد در سال ۲۰۱۷). با این حال توجه به این نکته حائز اهمیت است که همچنان در اقتصادهای بالغ تعداد مردان (۹ درصد) در مشاغلی که دستمزد بیشتری دارند، بیشتر از زنان (۶ درصد) خواهد بود: قانونگذاران، مقامات ارشد و مدیران. اقتصادهای نوظهور نیز داستان مشابهی دارند: زنان و مردانی که با گذار قطعی از شغلهای با دستمزد پایین مانند کشاورزی به مشاغلی با دستمزد بالا مانند کارهای حرفهای روبهرو خواهند بود.
مهارتآموزی، پویایی و افزایش انعطافشان
زنان و مردان دورهای از تحول و تغییر را تجربه خواهند کرد. توسعه مهارتهای مورد تقاضا، انعطاف و پویایی مورد نیاز برای گذار موفق در بازار کار و دانش و دسترسی به فناوری لازم برای کار با سیستمهای اتوماتیک و مشارکت در ایجاد آن، برای زنان و مردان، حیاتی است. متاسفانه زنان اغلب با موانع ساختاری و اجتماعی طولانیمدت و فراگیری مواجه هستند که همانطور که تاکنون برابری جنسیتی در بازار کار را به تاخیر انداخته، در هر سه این موارد میتواند آنها را به عقب براند. خبر خوب اینکه فناوری و نوآوریهایی که مشخصه عصر اتوماسیون هستند، قادرند راه را به سوی برابری جنسیتی هموار کنند.
*نسخه کامل این گزارش را میتوانید در پرونده بخش جهان شماره ۷۰ ماهنامه پیوست بخوانید.