درکشور ما و در میان جریانها سیاسی و جناحهای مختلف، کسی را سراغ نداریم که بگوید باید جلوی فناوری گرفته شود و سوال اصلی درباره فناوری این است که در واقعیت چه کسانی در مقابل فناوری ایستادهاند؟ و مقصر تعطیل شدن سند بزرگICT در کشور چهکسی است؟
رضا صفری، فعال رسانهای در یادداشتی، با عنوان "چه کسانی جلوی فناوری ایستادهاند؟" نوشت: در کشور ما و در میان جریانها سیاسی و جناحهای مختلف، کسی را سراغ نداریم که بگوید باید جلوی فناوری گرفته شود و مثلاً در سفرها، استفاده از قاطر و الاغ را بر استفاده از خودرو و هواپیما ترجیح دهد. اگر کسی حتی یک بار هم از اینترنت، نرم افزارهای کاربردی و شبکههای اجتماعی استفاده کرده باشد، هیچ گاه به خود اجازه نمی دهد که اصل و اساس آن را زیر سؤال ببرد. جای تعجب است که وزیر ارتباطات اخیراً گفته است: « نمی توانیم در مقابل ورود فناوریهای جدید مقاومت کنیم و مانع ورودشان به کشورمان شویم »، « سرعت ورود فناوریهای جدید آن قدر زیاد است که تنها باید شیوه و ابزارهای استفاده از آن را برای مردم مهیا کرد ».
حال که چندمین بار است این نوع سخنان با بیان های مختلف از سوی برخی مسئولین شنیده میشود، به چند نکته در این باره اشاره میکنیم:
یکی از انتقادهای اساسی کارشناسان فضای مجازی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، اتفاقاً برگشت به همین سخن است که نباید با تدابیر نادرست جلوی فناوری ایستاد. نمیتوان کشوری را که در زمینه اینترنت، شبکههای اجتماعی و سایر مقولههای مرتبط با فضای مجازی وابسته است، صاحب فناوری دانست. وابسته کردن کشور به نرم افزارهای خطرناک و تحت حمایت سرویسهای خارجی، کار سخت و طاقت فرسایی نیست؛ کم سوادترین افراد جامعه هم میتوانند از عهده چنین کاری برآیند و نیاز به این همه نیرو و صرف هزینه در وزارت ارتباطات نیست!
وضعیت فضای مجازی و توانمندسازی کشور در حوزههای گوناگون ICT، از جهاتی شبیه خودروسازی ایران خودرو و سایپا است. با این تفاوت که به دلیل درگیر بودن و نیاز شدید مردم به خودروهای پیشرفته،کم کاری دولتیها و در نتیجه عقب ماندگی صنعت خودرو به خوبی قابل مشاهده است. اما در فضای مجازی این اتفاق نیفتاده که مردم کم کاری مسئولین در زمینه موتورهای جستجو، شبکه ملی اطلاعات و پروژههای اقماری آن، شبکههای اجتماعی و … را به خوبی حس کنند. در واقع ضعفهای مدیران ما در این حوزه با پوششی که از سوی نرم افزارهای بیگانه و وارداتی صورت گرفته است، خیلی محسوس نیست. در نتیجه این ضعفها هنگامی به چشم میآید که فضای مجازی کشور را منهای نرم افزارهای خارجی ببینیم و بر اساس آن به مسئولین نمره دهیم.
مشکل کار اینجاست که ما به ظاهر نیازهای فردی جامعه را با فست فودهای ارتباطاتی برطرف کردیم اما نگاه کلان و جامع نگر به این حوزه نداشته ایم که پابه پای کشورهایی نظیر چین به رقابت با آمریکا بپردازیم. در واقع ضرر اصلی، اول از همه متوجه همان مردمی میشود که ما آنها را سرگرم کرده و به آنها القاء کردهایم که پیشرفت یعنی اینکه هرچه آمریکایی تولید میکند و به ما میدهد بدون ذرهای تأمل برچسب فناوری بزنیم و به خورد ملت بدهیم. اما به مردم آگاهی نمیدهیم تا به این نکته توجه کنند که چرا همان کشوری که بنزین و نان و آب مردم را میخواهد تحریم کند، این قدر در زمینه شبکههای اجتماعی، اینترنت، فیلترشکن، سیستم عامل، جستجوگر و … بخشنده و رئوف است!
ضربه به فضای مجازی کشور در یک برجام نانوشته
از سوی دیگر عقب ماندگی کشور در زمینه فضای مجازی شباهتهایی نیز به وضعیت صنعت هستهای در سال های اخیر دارد. از آنجا که در فرآیند برجام، صنعت هستهای کشور ضربه خورده و در بخشهایی حتی تعطیل هم شده است، اما گویا در یک برجام نانوشته، فضای مجازی کشور نیز به مراتب بیشتر ضربه خورده است. زیرا در صنعت هستهای بعد از خودکفایی، با دست خود عقب نشینی کردیم، اما در فضای مجازی از همان اول وابسته بودهایم و الآن هم با پیشرفت غولهای فناوری و اشغال شدن خاک سایبری کشور، وابستهتر شدهایم. علاوه بر آن عدهای از مسئولین به جای ننگ دانستن ریزهخواری از سفره آنان و تکیه بر تلاش و زحمت جوانان ایرانی، این عقب ماندگی را با نام موفقیت به مردم معرفی میکنند و خود را قهرمان نشان میدهند!
در سالهای اخیر برخی از رسانهها بسیار از برجام و زمین خوردن صنعت هستهای سخن گفتند، اما کمتر به زمین خوردن فناوری اطلاعات و ارتباطات و پروژههایی که سالها پیش باید اجراء میشدند، پرداختهاند.
یادمان نمیرود که در زمان قاجار و پهلوی، عدهای استخراج و چپاول نفت مملکت توسط غربیها را عین پیشرفت میدانستند. امروز نیز عدهای دیگر – خواسته یا ناخواسته – استخراج اطلاعات توسط غربیها را عین پیشرفت میدانند. توجه به این نکته لازم است که این، برگ دیگر همان دفتر قدیمی است.
آن گونه که بر میآید، امروز آمریکاییها میخواهند با استفاده از این فضا، ابرقدرتی خود را تثبیت کرده و قدرتی که به گفته کارشناسان استراتژیک دنیا، در حال افول است، به دنبال بازیابی و تحمیل خود بر ملت هاست.به رغم ایستادگی و مقاومت کشور در فضای حقیقی و به سخره گرفتن قدرت نظامی آمریکا و انگلیس در وقایع اخیر منطقه، متأسفانه سال هاست که کشورمان در زمینه فضای مجازی و در غالب حوزه های سخت افزاری و نرم افزاری به یک کشورِ وابسته و مصرف کننده تبدیل شده است، و این حقارت را باید بپذیرد که با یک انگشت اشاره آمریکا در این زمینه مغلوب واقعی خواهد بود. در ماجرای حذف هاتگرام و تلگرام طلایی و همچنین حذف اپلیکیشنهای حوزه کسب و کار، نمونه ی بسیار کوچکی از این ذلت را به جان خریدیم. حال باید کمی تأمل کنیم که چرا دشمنان ما اصرار دارند که نرم افزارهای آنها در داخل ایران فعالیت کنند.
فضای مجازی موجود دارای ضررهای حداکثری و منفعتهای حداقلی است
فضای مجازی موجود دارای ضررهای حداکثری و منفعتهای حداقلی است که هر چه زودتر و بر اساس اسناد بالادستی توسعه و پیشرفت کشور، باید به گونهای باشد که تهدیدات آن حداقلی و منفعتهای آن حداکثری شود. نمیتوان به بهانه اینکه سرعت ورود فناوریها زیاد است، چشم و گوش خود را بسته و منفعل عمل کنیم.
مقوله تولید در حوزه فناوریهای نوین مانند تولید چرخ دستی و یا دوچرخه و میز و صندلی نیست! فناوریهای نوین یعنی هر آنچه که انسان ها برای ادامه زندگی آینده در تمام حوزه ها، به آن نیازمند هستند. نباید بین ابزارهای راهبردی و استراتژیک و ابزارهای بسیط و ساده خلط شود. وابستگی در ابزارهای راهبردی و استراتژیک مساوی با شکست در آینده نزدیک است. منافع و استقلال آینده کشورها به توانمندی در حوزه ICT گره خورده است. به همین دلیل حاکمیتهای سیاسی به هر دری میزنند تا بتوانند قدرت سایبری، نرم افزاری و سخت افزاری خود را بر رقبا تحمیل کنند.
اقتصاد، فرهنگ و امنیت امروز در دستان کسانی است که در فناوری های نوین حرف برای گفتن داشته باشند. وابستگی نه در گذشته کشوری را سربلند کرده و نه در آینده موجب برتری خواهد شد. خنده دار است که با این وضعیت فضای مجازی کشور، در آینده بخواهیم از فرهنگ، امنیت و اقتصاد ایران سخنی بگوییم. بنابراین باید از وزیر ارتباطات پرسید که چه کسانی جلوی فناوری ایستاده اند؟ مقصر تعطیل شدن سند بزرگICT در کشور چهکسی است؟