رشد اخیر در صنعت تلفن همراه باعث شده است که کشورهای کم درآمد و کشورهایی با درآمد متوسط روندی افزایشی را در حوزه دیجیتالی تجربه کنند. تلفنهای همراه به ابزاری قدرتمند تبدیل شدهاند که اطلاعات، خدمات و فرصتهایی را به میلیونها نفر ارائه میدهند که پیشتر به آنها دسترسی نداشتهاند. با این حال گزارش سال ۲۰۱۹ انجمن جهانی موبایل(GSMA) نشان میدهد که با وجود این رشد، مالکیت تلفن همراه هنوز در سطح جهانی دچار مشکل است. در کشورهای کمدرآمد حدود ۱۵ درصد از بزرگسالان موبایل ندارند و از افرادی که تلفن همراه دارند ۴۵ درصد از اینترنت همراه استفاده میکنند. این افراد که به تلفن همراه یا اینترنت آن دسترسی ندارند، گروههایی حاشیهایاند که در مناطق دوردست زندگی میکنند، یا گروههاییاند که سواد ندارند و از نظر سنی در رده میانسالان قرار میگیرند. همچنین اکثر آنها زن هستند.
از سوی دیگر، در حالی که مالکیت تلفن همراه و استفاده از اینترنت همراه در بین زنان رشد بسیاری داشته است، هنوز شکاف جنسیتی در این حوزه حس میشود. میزان مالکیت زنان نه تنها نابرابریهای جسنیتی را منعکس میکند؛ بلکه نشان میدهد زنان در اقتصاد و جامعه دیجیتالی نسبت به مردان عقبتر ماندهاند.
گزارش سال ۲۰۱۹ GSMA، که معتبرترین انجمن جهانی موبایل است، بر اساس یافتههای تحقیقات پیشین این انجمن طی سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۵ نگاهی به شکاف جنسیتی در زمینه استفاده از تلفنهمراه داشته است که خلاصه آن را در ادامه میخوانید:
کشورهای کمدرآمد
در حالحاضر در کشورهای کمدرآمد ۲۵۰ میلیون زن بیشتر، نسبت به سال ۲۰۱۴، مالک تلفن همراه هستند. ۸۰ درصد از زنان این بازارها موبایل دارند. البته نرخ مالکیت در مناطق مختلف متفاوت است، اما ۶۲ درصد از زنان در آسیای جنوبی تلفن همراه دارند. باید اشاره کرد که تعداد زنان مالک تلفن همراه در کشورهای کمدرآمد ۱۰ درصد کمتر از مردان است.
فراتر از مالکیت
شکاف دیجیتالی فراتر از مالکیت است. دسترسی به اینترنت همراه و نفوذ آن، یکی دیگر از مسائل جنسیتی در حوزه تلفن همراه است. برای مثال ۴۸ درصد از ۸۰ درصد از زنانی که در کشورهای کمدرآمد تلفن همراه دارند، از اینترنت همراه استفاده میکنند. از سوی دیگر، به رغم رشد اینترنت همراه در این کشورها، زنان ۲۳ درصد کمتر از مردان از اینترنت همراه استفاده میکنند که نشان میدهد ۱/۱ میلیارد زن هنوز به اینترنت همراه دسترسی ندارند. البته این آمار در سال ۲۰۱۷ بیست و شش درصد بوده است.
اینترنت همراه سرویسی نسبتاً جدید در مقایسه با سرویسهای سنتی همراه یعنی پیامک و امکان مکالمه صوتی است. به همین دلیل احتمال میرود استفاده از آن در این مناطق افزایش یابد. به ویژه اینکه مدارکی در زمینه کاهش این شکاف وجود دارد.
شکاف جنسیتی و نفوذ پایین تلفن همراه
در بین کشورهای کمدرآمد، مالکیت تلفن همراه و استفاده از اینترنت تلفن همراه در آمریکای لاتین و بازارهای توسعهیافته آسیا از جمله چین بیشترین نرخ را به خود اختصاص داده است؛ در حالی که میزان مالکیت و استفاده از اینترنت همراه در کشورهای جنوب صحرای آفریقا و آسیای جنوبی پایین است. در چنین مناطقی شکاف دیجیتالی بیشتر است؛ مثلاً موزامبیک پایینترین میزان نفوذ موبایل (۵۲ درصد تلفن همراه دارند) را به خود اختصاص داده و شکاف استفاده از تلفن همراه در این کشور ۲۴ درصد است. مناطق روستایی نیز ضریب نفوذ پایینی دارند.
تولید ناخالص داخلی
شکاف جنسیتی در زمینه مالکیت تلفن همراه با تولید داخلی بر پایه سرانه تولید ناخالص داخلی هر کشور کمدرآمد ارتباط مستقیم دارد. با این حال، این شکاف در آسیای جنوبی بسیار زیاد است و این امر ارتباطی به تولید داخلی بر پایه سرانه تولید ناخالص داخلی ندارد و بیشتر به این دلیل است که هنجارها و عرف اجتماعی دسترسی زنان به موبایل را محدود میسازد. این موضوع نشان میدهد که شکاف جنسیتی در زمینه مالکیت تلفن همراه، صرفاً به دلیل مسائل اقتصادی و تولید داخلی بر پایه سرانه تولید ناخالص داخلی نیست.
چالش اتصال
در حال حاضر نفوذ تلفن همراه بیش از دوسوم جمعیت کره زمین را شامل میشود. اما بر اساس تحقیق GSMA رشد این نفوذ در حال کاهش است. از آنجا که زنان بیشتر جمعیتی را شکل میدهند که به اینترنت متصل نیستند، مشخص است که شکاف جنسیتی در کشورهای کمدرآمد از بین نخواهد رفت. نابرابری در این مناطق بسیار جدی است و این افراد را شامل میشود: روستایی، بیکار، بیسواد یا با سواد پایین و بیش از ۴۵ سال سن. از سوی دیگر، در بسیاری از کشورها عرف و سنتها بر مالکیت زنان تاثیر میگذارند؛ برای مثال جوامعی که دسترسی زنان به خردهفروشان را محدود میکنند یا مالکیت موبایل را برای زنان نامناسب میدانند. این سنتهای محدودکننده در کشورهایی که شکاف جنسیتی بالاست، مشهود است؛ مثل آسیای جنوبی.
از دادهها تا استراتژیهای مشخص
GSMA هدف از گزارش خود را مشخص کردن میزان شکاف جنسیتی در حوزه تلفن همراه میداند و تاکید دارد که این مساله، تاثیر مستقیم بر وضعیت اقتصادی دارد؛ به این ترتیب تببین میکند که پس از گام اول که شناسایی موانع و نیازها در بازار و اجتماع است، باید تاثیر قوانین اجتماعی، خطمشیها، محصولات و خدمات را در مورد شکاف جنسیتی بررسی کرد. پس از آن میتوان با استافده از دادههای باکیفیت جمعآوریشده، اهداف را مشخص، استراتژیها را تعیین و در این زمینه پیشرفت کرد.