در خلال اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در داووس که چند روز پیش برگزار شد، شرکتهای بزرگ دنیای فناوری همانند مایکروسافت، گوگل و غیره به طور عمده روی مساله قانونگذاری در این حوزه بویژه فناوری هوش مصنوعی تاکید کردند.
با نگاهی به موضوعات مطرح شده از سوی این شرکتها در نشست داووس در طی یکی دو سال اخیر متوجه خواهیم شد که بخش زیادی از تمرکز آنها روی پیامدهای هوش مصنوعی و فناوریها خودران روی شغلها، جوامع و حریم شخصی کاربران معطوف بوده است.
برای مثال، گینی رامتی، مدیرعامل IBM به لزوم اعمال مقررات و قوانین در زمینه نحوه چگونگی استفاده از هوش مصنوعی و دیگر فناوریها تاکید کرد. ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل نیز در این نشست، در خصوص اتخاذ «قوانین معقول» در این زمینه سخن گفت و در کنار وی، ساتیا نادلا مرد شماره یک مایکروسافت نیز از ایده قانونگذاری در حوزه هوش مصنوعی و فناوریهایی همچون شناسایی چهره حمایت کرد.
اگرچه همگان از کاربران عادی فضای وب گرفته تا دولتهای مختلف، به ضرورت وضع قوانین و مقررات در حوزه فناوریهای نوظهور اتفاقنظر دارند اما سوالی که پیش میآید این است که چرا با وجود اینکه این شرکتها خود در این زمینه فعال هستند و محصولات مختلفی را مجهز به این فناوریها عرضه کردهاند، به قانونگذاری در این حوزه اصرار دارند؟
در پاسخ باید گفت در وهله اول، آنها میخواهند خود را شرکتها و افراد خیرخواهی نشان دهند که از فناوری در جهت منافع خیر و در خدمت بشریت استفاده میکنند. همچنین، میخواهند این مساله را نشان دهند که آماده هرگونه همکاری با دولتهای مختلف در این زمینه هستند.
اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، وضع قوانین و مقررات در حوزه فناوریهای نوظهور میتواند گسترش سلطه و قدرت این شرکتها را به دنبال داشته باشد.
در حال حاضر، برخی از سیاستمداران در آمریکا همانند الیزابت وارن به شدت از منتقدان شرکتهای بزرگ حوزه فناوری هستند. این سناتور دموکرات خواستار تجزیه غولهای دنیای فناوری به بخشهای کوچکتر بوده و معتقد است که این شرکتها بیش از حد بزرگ و دارای قدرت شدهاند.
در اتحادیه اروپا نیز بحثهایی پیرامون قانونگذاری به منظور جلوگیری از گسترش سلطه و قدرت شرکتهای بزرگ فناوری مطرح است و معقدند که این شرکتها به قدرت قدرتمند شدهاند که دیگر اجازه رقابت را به دیگر بازیگرانی که قصد ورود به این حوزهها را دارند، نمیدهند.
نهاد GDPR که در زمینه حفاظت از اطلاعات و حریم شخصی کاربران فعالیت میکند، قوانین سفت و سختی را برای جلوگیری از سوءاستفاده از اطلاعات شخصی کاربران وضع کرد. اطلاعاتی که به راحتی و در ازای پرداخت هزینهای هنگفت، در اختیار شرکتها و نهادهای متقاضی قرار داده میشود و از آن برای اموری همچون تبلیغات هدفمند و غیره استفاده میشود.
هماکنون فناوری هوش مصنوعی در کانون توجهات قرار گرفته و ممکن است بزودی قوانین محکمیبرای کنترل و مدیریت استفاده از این فناوری وضع گردد. در اینجا، شرکتهای بزرگ میتوانند در برابر شکایتها و یا هرگونه مخالفت از سوی نهادها، از قویترین وکلا استفاده کرده و به لطف سرمایه خود، پیروز این کشمکش شوند اما این شرکتها و استارتاپهای کوچک هستند که در برابر این قوانین، راهی جز شکست و کنار کشیدن از رقابت با غولهای دنیای فناوری در پیش نخواهند داشت.
بنابراین، وضع قوانین و مقررات پیرامون فناوریهایی همچون هوش مصنوعی و دیگر فناوریهای نوظهور، صرفا به قدرت گرفتن و گسترش سلطه بزرگان این عرصه ختم خواهد شد و رقبای آنها را از میدان به در خواهد برد.