عضو شورای عالی فضای مجازی با انتقاد از اشغال فضای مجازی کشورمان توسط نیروهای بیگانه عمدتا آمریکایی، گفت: باید «رایا-خونینشهر» فضای مجازی کشور به «رایا-خرمشهر» جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود.
رسول جلیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف و عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است با اشاره به سوم خرداد و عملیات غرورآفرینی که حدود ۳۸ سال پیش سبب آزادسازی خرمشهر از اشغال نیروهای بیگانه شد، بر لزوم آزادسازی فضای مجازی کشور از اشغال نیروهای بیگانه عمدتاً آمریکایی، تاکید کرد.
در این یادداشت آمده است: «در اولین سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران، صدام حسین ملعون به تحریک و حمایت همه جانبه غرب به جمهوری تازه تأسیس اسلامی ایران تاخت و در مدت کوتاهی بخشی از خوزستان و از جمله خرمشهر ما را به تسخیر خود در آورد. این اشغال، پس از رشادت فراوان و شهادت شهید محمد جهان آرا و یارانش و دیگر شهدای عزیز دفاع از خرمشهر، اتفاق افتاد و پس از آن، در ادبیات ملی ما برای مدتی خرمشهر، خونین شهر نام گرفت.
عملیات غرور آفرین بیت المقدس انجام شد و طی آن، پس از ۵۷۶ روز اشغال، در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ «خونین شهر آزاد و مجدداً نام خرمشهر به خود گرفت»، رویدادی که با تعبیر بسیار زیبای امام راحل همراه بود، که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».
امسال در سی و هشتمین سالگرد این رویداد مهم تاریخ ایران و در اولین سال غیبت جسمانی شهید قاسم سلیمانی و تقارن سوم خرداد با روز جهانی قدس، ادبیات آزادی قدس از اشغال را با یاد شهید سلیمانی طرح میکنیم. این تقارن بهانهای است بر این نوشتار.
این نوشتار به سوال بسیار مهمی میپردازد که چه زمانی همه مسئولین قبول میکنند که اشغال فضای مجازی کشورمان اتفاق افتاده است و باید آزادی اش را ندا دهیم و برای آزادی اش جهاد کنیم.
شهر که نه، کشور مجازی ما در اشغال است و ما از رایا-خرمشهر ایران به رایا-خونینشهر گراییدهایم، باید بیت المقدسی تدارک دیده شود، سوم خردادی تکرار شود، جهانآراهایی راست قامتانه کمر همت ببندند تا رایا-خونینشهر فضای مجازی کشور به رایا-خرمشهر جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود و شاهد تعبیر امام خامنه ای مان باشیم که «خدا فضای مجازی جمهوری اسلامی را آزاد کرد».
الف: چرا خونین شهر؟
اشغال یک شهر با حضور و حاکمیت قوای دشمن اتفاق میافتد. به دلایل و شواهد زیر فضای مجازی ما در اشغال نیروهای بیگانه، عمدتاً آمریکایی (مستقیم یا غیر مستقیم)، قرار دارد. اگر در این خصوص به شواهد توجه کنید، حتماً تصدیق خواهید فرمود که اگر چنین اتفاقی در فضای غیرمجازی کشور میافتاد کمتر روزنامه نگاری، نماینده مجلسی، وزیر و معاون وزیری، نخبه و دانشجو و طلبهای، تریبون بدستی داد وا-استقلالا (بر وزن وا-اسلاما) سر نمیداد.
۱- نتانیاهو، نخست وزیر رژیم غاصب اسرائیل، رسماً به نرم افزار «ویز» و حضورش در فضای مجازی ایران می بالد.
۲- یک دانشجویی المپیادی کامپیوتر در اتوبوس درون شهری برایم تعریف کرد که در ادامه یک فعالیت آموزشی (صادرات خدمات آموزش المپیاد جهانی، که مایه مباهات است)، برای تور به جنگلهای آمازون رفتم و در آنجا حسب تصادف با یک دانش آموخته ۲۲ ساله اسرائیلی رشته کامپیوتر وارد گفتمانی شدم و متعجبانه دیدم که به برنامک «ویز» و حضورش در بازار برنامکهای ایرانی می بالد!
۲- عملکرد گوگل در سال ۱۳۹۸ و در ادامه آن در انتهای اردیبهشت ۱۳۹۹ در حذف برنامک «ماسک» از بازار بینالمللی کاربران اندروید (گوگل پلی استور)، گویای آشکار و ابراز چندباره اعمال حاکمیت از بیرون بر فضای مجازی ما است.
۳- حضور برخی مدیران سطح بالا و عمده مدیران میانی و پایینی کشور و بدتر از آن سازمانهای دولتی و عمومی متبوعشان، به شکل رسمی در شبکههای اجتماعی و پیام رسان های خارجی، چه آنهایی که از نظر قانونی (مصوبه کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، یا حکم رکنی در قوه قضائیه) در لیست پالایش قرار دارند، و چه آنهایی که مطابق مصوبه شورایعالی فضای مجازی کشور، فرآیند اخذ مجوز را طی نکردهاند نشان آشکار از فعالیت و گردش اطلاعاتی تراکنشهای ما در انبارهها و رایانشگاههای بیگانه است.
۴- حضور هیئتهای مذهبی، سخنرانان و مداحان شاخص کشور در رسانههای خارجی فضای مجازی چه تفاوتی با استفاده ایشان از شبکههای تلویزیونی ماهوارهای معاند دارد. پدیده تناقض دار «احیا و اینستاگرام» را چگونه هضم کنیم؟ این هم اشغال است و هم توجیه دینی و دین انقلابی بر یک ناهنجاری!
مگر آقایان توجیه دارند که بر فرض مخاطب دار بودن فلان شبکه معاند تلویزیونی، مراسم احیا و شب قدر را در آنجا برگزار کنند؟ اینستاگرام و «صدای امریکا» هر دو صدای امریکا هستند. مگر نیستند؟
۵- حضور بسیاری از مدارس، شامل دانشآموزان و معلمان و اولیا (گاهاً بالاجبار مدرسه)، در شبکههای اجتماعی خارجی، برای استمرار آموزش در عصر کرونا، و قبل از آن هم چند سالی برای هوشمندتر سازی فرآیند آموزش، فارغ از عرضه بالقوه و غیر مستقیم منجلاب محتوای همه گونه ناهنجار به کودک و نوجوان معصوم ایرانی. پدیده تناقضی «شاد و تلگرام!»، یعنی با اجبار بخشنامه در «شاد» درس بدهیم و درس بخوانیم و به موازات در تلگرام فیلتر شده، با استفاده از فیلترشکن، با هم تعامل داشته باشیم!
۶- بیش از نیمی از پهنای باند بین الملل کشور در اختیار برخی از شبکههای اجتماعی خارجی است، یعنی دلار بدهیم تا پیامهایمان به دست دوست و برادر و فرزندانمان در محله خودمان برسد!
۷- تفوق مصرف پهنای باند بین الملل بر پهنای باند داخل، یعنی عمده پروازهای داخلی مان، از آسمان دیگر کشورها عبور میکند! آسمان دیگران ایمن تر است!!
۸- پتانسیل اِعمال هرگونه تصمیمی در مورد صد درصد دارندگان سیستمهای عامل گوشی اعم از اندروید و آی او اس (ios) در مورد برنامکهای مورد استفاده ایشان، در مورد دسترسی به منابع دستگاه، بعضاً علیرغم نظر مالک دستگاه، در مورد قطع و وصل و ادامه کارکرد دستگاه توسط گوگل و اپل (و عنقریب هواوی و سامسونگ و …) وجود دارد و دولت و شورا و وزارت ارتباطات ما کاری از دستشان بر نمیآید. حداکثر میتوانند توئیت کنند!
۹- استفاده عالیترین مقام اجرایی کشور در برخی جلسات ویدئوکنفرانسی از فلان نرمافزار آمریکایی، مصداق آشکار قبول ناتوانی و عجز است.
۱۰- به حراج گذاشته شدن اطلاعات میلیونی کاربران ایرانی در ماههای اخیر نشان از بی دروازگی اطلاعات ملی ما، به عنوان چاههای نفت نوین، است.
۱۱- تزریق روح بیاعتمادی مدیران کشور به مبادله اطلاعات اداری و شخصیشان در محملهای داخلی صدا و متن و چندرسانه، و توفیق قابل توجه این تزریق!
۱۲- بارش مستهجنات در زندههای اینستاگرام، و نظارت و (صرفاً) اظهار تأسف مسئولین وزارت ارتباطات و دادستانی بر این بارش.
۱۳- تفوق کیفیت ارتباطات خدمات خارجی در داخل کشور بر خدمات داخلی!
۱۴- از دست رفتن جان دهها شهروند به دست اشرار به واسطه تفوق ارتباطی اشرار و معترضان نسبت به پلیس کشور!
۱۵- حضور داعش در مجلس شورای اسلامی و دستیابی نیروهای اطلاعاتی کشور به مبادلات اطلاعاتی آنان، پس از رخداد حمله!
۱۶- رمز بودن حجم غالبی از تعاملات برون مرزی فضای مجازی کشور و عدم امکان اعمال قانون کشور در موارد ضرور و قانونی.
۱۷- تفوق صرفه اقتصادی (کوتاه مدت) پهنای باند بین الملل بر زیان (دراز مدت) امنیت ملی کشور.
۱۸- برگزاری عمده ترین رقابتهای داخلی انتخاباتی (مجلس، شوراها، خبرگان، ریاست جمهوری) در محمل پیام رسانها و شبکههای اجتماعی خارجی.
۱۹- کسب و کارهای بزرگ شونده زیرزمینی و قاچاق در انواع و اقسام فعالیتها در اینستا و تلگرام و واتس اپ، و مبادله پول (ریال و نه رمزارز!) از شبکه رسمی بانکی کشور.
۲۰- ناتوانی و یا اظهار ناتوانی در مقابله با بی قانونیهای آشکار فضای مجازی کشور به دلایلی چون فقدان قانون.
ب- چگونه خرم شهر؟
قبول فضای مجازی به عنوان ساحتی به موازات و در طول ساحت موجود زندگی و حکمرانی یک امر پایهای و بنیادین است. قبول اجتناب ناپذیری این ساحت، یعنی قبول تحول در همه امور است و همه امور یعنی امنیت و اقتصاد و فرهنگ و سیاست و بین الملل.
با فرض قبول این امر توسط قوای سه گانه و تفویض طراحی و اجرای عملیات ایجابی-تدافعی-آزادسازی «رایا-بیتالمقدسی» به فرماندهان لایق این زمانه، پیشنهادهای زیر برای بازگرداندن نام زیبای خرمشهر به خونینشهر فضای مجازی کشور تقدیم میشود:
۱- برنامه ریزی برای ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی در توسعه فضای مجازی و کسب اقتدار.
۲- اجرای بدون استثنای مصوبات کنونی شورایعالی فضای مجازی کشور.
۳- استفاده از ظرفیت مجلس یازدهم و طیف نمایندگان دغدغه مند و آشنای با درد کنونی فضای مجازی کشور، به منظور فوریت در تصویب کاستیهای قانونی فضای مجازی و به روز رسانی قوانین مصوب قبلی.
۴- تسریع در تحقق کامل شبکه ملی اطلاعات (ای رانت) در لایههای مختلف.
۵- تقویت سرمایه اجتماعی در قلمرو فضای مجازی.
۶- احترام به قوانین و مقررات مصوب کشور در قلمرو فضای مجازی توسط همه مدیران کشور.
۷- ترغیب صاحبان کسب و کار به استفاده حداکثری از ظرفیت و پهنه جغرافیایی الکترونیکی کشور در ارائه خدمات به مردم.
۸- بکارگیری حداکثری ظرفیت تعرفه در ترغیب و تهییج مردم به اقتصاد مقاومتی فضای مجازی.
۹- جرم انگاری عدول از قوانین فضای مجازی کشور و استفاده بیش از پیش از ظرفیت قوه قضائیه و پلیس فتا برای انتظام امور
جمهوری اسلامی ایران باید با آزادسازی فضای مجازی خود از وضعیت اشغال شده کنونی، به سرعت کاستی کنونی را پشت سر گذاشته و در این عرصه راه رفته در برخی حوزههای راهبردی دیگر را بپیماید و بدین ترتیب گامی اساسی در تداوم استقلال کشور برداشته شود.
امیدوار و چشم به راه و منتظر تحقق هستیم. در این مسیر، مطالبه گرانه، درخواست به حقمان را تکرار خواهیم کرد.