کسبوکارهای کوچک برای اقتصادها اهمیت زیادی دارند. در سال ۲۰۱۷، بنگاههایی که کمتر از ۲۰ نیرو دارند، ۴/ ۱۶ درصد اشتغال کل آمریکا و بنگاههایی با کمتر از ۵۰۰ نیرو ۴۷ درصد اشتغال این کشور را به خود اختصاص داده بودند. موضوعی که کمتر سنجیده میشود، اما به همان اندازه اهمیت دارد، نقشی است که کسبوکارهای کوچک در ایجاد و حفظ شخصیت و دوامپذیری جوامع محلی ایفا میکنند. شناسایی چالشهایی که این کسبوکارها در نتیجه پاندمی کووید-۱۹ با آن مواجه شدهاند، باعث تدوین سیاستهایی میشود که به بقای آنها در این شرایط کمک میکند.
کسبوکارهای کوچک، معمولا ذخایر نقدی محدودی دارند و دسترسی سادهای به اعتبارات هنگفت یا بازارهای سرمایه ندارند. بنابراین، هرگونه وقفه موقت در فعالیت آنها میتواند منجر به پایان کارشان شود. تعجبی ندارد که محدودیتهای قانونی- الزامات فاصلهگذاری اجتماعی، در خانه ماندن و تعطیلیهای اجباری- برای بسیاری از کسبوکارهای کوچک، مشکلساز شد. برخی دولتها، راهکارها و کمکهای موقتی برای این مشکل در نظر گرفتند. اما چالشهای ناشی از پاندمی کووید-۱۹ به این زودیها پایان نمیپذیرد و سیاستهای دولتی برای کمک به کسبوکارهای کوچک و مدیریت بازگشت به نوعی شرایط نرمال، همچنان ادامه دارد. پس این چالشها باید بهتر شناسایی شوند.موسسه رند، در اولین قدم به سوی این هدف، گفتوگوهایی با صاحبان کسبوکارهای کوچک در بخشهای مختلف آمریکا داشته تا بداند پاندمی کرونا چه تاثیری بر کسبوکارهای آنها داشته است؛ بزرگترین تهدید عملیات آنها چیست؛ و از همه مهمتر، برای پیشرفت سازمانهای خود به محض عبور از این بحران، به چه چیزی نیاز دارند.
برای این نظرسنجی، از ۲۱ صاحب کسبوکار کوچک در شهرها و بخشهای مختلف شامل رستورانها، فروشگاههای خردهفروشی کوچک و بهویژه خواربارفروشیها، سازمانهای مشاوره کسبوکار، شهربازیهای کوچک، یک سالن آرایشی، یک باشگاه یوگا، یک تولیدکننده و یک نقاش پیمانکار، سوال پرسیده شده است. این کسبوکارها از نظر اندازه بسیار متنوع بودند و از ۲ تا ۳۵۰ نیرو را دربرمیگرفتند. برخی از این کسبوکارها کمتر از دو سال است که راهاندازی شدهاند. این گروه کوچک از صاحبان کسبوکار که با آنها گفتوگو شده، نمیتوانند نماینده کاملی از طیف گسترده کسبوکارهای کوچک آمریکا باشند. اما به دلیل محدودیتهای زمان و منابع، به همین تعداد بسنده شده و در مورد تجربیات و چالشهای آنها، به اضافه ایدههایی برای موثرتر کردن برنامههای کمک به کسبوکارها، اطلاعات جمعآوری شده است.
آنچه صاحبان کسبوکارهای کوچک میگویند
اظهارنظرهایی که از ۲۱ صاحب کسبوکار کوچک جمعآوری شده، به دو دسته کلی قابل تقسیم است: ۱- کسبوکارها چگونه میتوانند در طول محدودیتهای تجاری و اجتماعی دوام بیاورند؛ ۲- بعد از اینکه محدودیتها برداشته شد، شرکتها چگونه میتوانند به عملیات عادی خود برگردند.
محدودیتهای کووید-۱۹، برخی از این کسبوکارها را با کاهش شدید درآمد مواجه کرد و آنها را در آستانه فروپاشی قرار داد. برخی دیگر از آنها، سبکهای جدید عملیاتی را تجربه کردند تا حداقل درآمد را داشته باشند؛ مثلا رستورانها منوی خود را محدود به غذاهای بیرونبر کردند یا خردهفروشها سعی کردند کسبوکار آنلاین خود را توسعه دهند. یک خردهفروش کوچک، در اقدامی نوآورانه، با یک رستوران محلی توافق کرده بود تا همراه با غذاهای بیرونبری که سفارش میگرفت، پازل یا بازیهای فکری ارسال کند تا مردم در دوران قرنطینه سرگرم شوند. اما تعداد کسبوکارهایی که توان مالی تحمل تعطیلی موقت را داشته باشند و دوباره بعد از رفع محدودیتها بتوانند کسبوکارشان را سر پا کنند، زیاد نیست.
یکی از اصلیترین نگرانیهایی که از صاحبان کسبوکارهای کوچک شنیدیم، نیاز آنها به پوشش دادن هزینههای عملیاتی ثابت مثل هزینه اجاره، آب، برق و بیمه بود. ناتوانی در پوشش دادن این هزینهها برجستهترین چالشی بود که مصاحبهشوندهها با آن مواجه بودند.
بزرگترین برنامه دولت فدرال آمریکا، موسوم به PPP، برای کمک به این کسبوکارهای کوچک در دوران پاندمی اجرایی شد. هدف اصلی برنامه این بود که به شرکتها کمک کند نیرویی را اخراج نکنند. برای رسیدن به این هدف، وامهای کمبهره به کسبوکارها داده میشود و اگر شرکت وامگیرنده اثبات کند که ۷۵ درصد مبلغ وام را طی هشت هفته پس از دریافت آن، برای دستمزدها و مزایای کارکنان خود خرج کرده و به این ترتیب نیرویی اخراج نمیشود، دولت بازپرداخت آن را میبخشد. این کار به شرکتها انگیزه داد تا همه کارکنان خود را حفظ کنند.
البته PPP هم با انتقادهایی مواجه بود؛ بهویژه در رابطه با کمبود شفافیت در پیشبرد تقاضاها و پذیرش آنها. بیشتر کسبوکارهایی که با آنها مصاحبه شد، درخواست دریافت وامهای PPP را داده بودند، اما کمتر از نیمی از آنها موفق به دریافت آن شدند.
نگرانیهایی در مورد زنجیره تامین
بیشتر صاحبان کسبوکاری که با آنها گفتوگو کردیم، در اولین هفتههای آغاز محدودیتها هنوز مشکلاتی را در رابطه با زنجیره تامین احساس نکرده بودند، اما برخی از آنها نگران آینده بودند. در میان آنها، یک خردهفروش لوازمالتحریر و وسایل سرگرمی، مشکلاتی را تجربه کرده بود. این فروشنده اشاره میکرد که بیشتر توزیعکنندهها تعطیل شدهاند و آن تعداد اندکی هم که فعالیت میکنند، بهخاطر افزایش تقاضا، کمبود موجودی دارند. صاحب یک رستوران که در دوران محدودیتها نیمهباز بود، اشاره کرده که مجهز کردن کارکنان رستوران به وسایل بهداشتی و محافظ، هم سخت بوده و هم گران. یکی دیگر از مشکلات رستورانها این بود که بهدلیل عدم مراجعه حضوری مشتریان، فعالیت سرویسهای آنلاین ارسال غذا مثل اوبرایتز افزایش یافته، اما چون درآمد رستورانها کاهش پیدا کرده، توان پرداخت کارمزد به این سرویسهای آنلاین را ندارند و سفارشهایی که از این طریق میگیرند، عملا برای آنها ضررده است. خیلی از صاحبان رستورانها اعلام کردهاند که ترجیح میدهند مشتریها خودشان بهصورت تلفنی غذای بیرونبر سفارش بدهند تا از طریق سرویسهای آنلاین.
در میان دیگر کسبوکارهایی که نگران آینده بودند، یک تولیدکننده کوچک بود که محصولات مصرفی خاص تولید میکند. این تولیدکننده بخشی از مواد اولیه خود را فقط از اروپا تامین میکرد، اما در دوران قرنطینه نمیدانست کارخانههای تولیدکننده در آنجا چه زمانی فعالیت خود را شروع خواهند کرد. بخش دیگری از مواد اولیه او از چین تامین میشد که به بندر نیویورک رسیده بود، اما انبارهای توزیع در آمریکا بسته شده بودند و او نمیدانست سفارشها دقیقا چه زمانی به دستش میرسند.
دغدغهای دوگانه
بدون اشاره به هزینههای روانی که بحران کرونا بر صاحبان کسبوکارهای کوچک گذاشته، نمیتوان صرفا از گفتوگو با آنها نتیجهگیری کرد که برای زنده نگهداشتن شرکتهای خود در دوران پاندمی کووید-۱۹ دقیقا چه کارهایی انجام دادهاند. البته، دو موضوع را از این گفتوگوها میتوان استخراج کرد.
اولین موضوع این است که این افراد که دارای روحیه بنگاهی هستند، از چالش نمیترسند. بدون داشتن چنین شخصیتی، صاحب کسبوکار نمیشدند. آنها تسلیم نشده و همه تلاش خود را میکنند تا با شرایط دشوار کنار بیایند. اما در مکالمات، مشهود بود که آنها یک نگرانی جدی در مورد محیط غیرقابل پیشبینی و به سرعت در حال تغییر دارند. یک تولیدکننده کوچک گفته بود: «ویرانی اقتصادی تازه خود را نشان داده است. بدترین روزها در پیش هستند.» یکی دیگر از آنها آینده را وحشتناک دانسته است. برخی از این صاحبان کسبوکارهای کوچک میگویند کسبوکاری را که سالها وقت صرف ایجاد آن کردهاند، حالا در معرض خطر قرار گرفته و محدودیتهای کرونا معضل آنها را بیشتر کرده است. دومین نگرانی آنها، سلامت و معیشت کارکنانشان است. صاحب یک رستوران که تصمیم گرفته بود همه عملیات خود را بهصورت موقت تعطیل کند، گفته بود اگر اتفاقی برای پرسنل من بیفتد و یکی از آنها کرونا بگیرد، من خودم را نمیبخشم؛ «پول درآوردن به این قیمت نمیارزد. نمیخواستم این ریسک را بپذیرم.»
صاحبان کسبوکارهایی که با موسسه رند گفتوگو کردند، انعطاف لازم را نشان داده بودند، اما به اندازه کافی فشار هم تحمل کردند. صاحب یک رستوران خانوادگی گفته بود: «اگر شرایط طبق این روال ادامه پیدا کند، همه چیز را از دست میدهیم.» خیلی از افراد دیگر- بهویژه کارکنان کسبوکارهای کوچک- به دلیل تعطیلیهای اجباری، محدودیتهای فعالیتها، تعدیل نیروهای متعاقب آن، و ضررهای مالی، تحت فشار شدید قرار گرفتند.
سیاستهای مفید برای کسبوکارهای کوچک
از مکالمات انجام شده، میتوان نتیجه گرفت برخی اصلاحات در سیاستهای موجود و شاید در همه اقدامات تازه، میتواند برای کسبوکارهای کوچکی که تلاش میکنند با پاندمی کووید-۱۹ مقابله کنند، مفید باشد. مصاحبهشوندهها خواهان یکسری تعدیلها یا متممها برای سیاستهای موجود شدند. پیشنهادهای آنها بهطور خلاصه عبارتند از:
* کمک به هزینههای عملیاتی ثابت: فوریترین نیاز کوتاهمدتی که کسبوکارهای کوچک داشتند، کمک به هزینههای عملیاتی ثابت آنها بود که پرداخت اجاره، بزرگترین مشکل را برای آنها ایجاد میکند. سادهترین راه برای برطرف کردن این نیاز، بدون اینکه یک برنامه کمک مالی کاملا جدید تدوین شود، میتواند این باشد که شرط بخشودگی وامهای PPP (اینکه ۷۵ درصد مبلغ وام صرف نگهداری نیروی کار شود) برداشته شود. این تصمیم میتواند منابعی را برای پرداخت هزینههای ثابت آزاد کند و به صاحبان کسبوکار امکان دهد منابع در دسترس خود را در جایی که بیشترین کاربرد را دارند، صرف کنند.
* تصریح مشروعیت برای دریافت PPP: خیلی از درخواستها برای وام PPP در اولین دور فراخوان آن، رد شد. تقاضای بالا در دور دوم فراخوان ادامه داشت که همچنان به بخشی از آنها تعلق نگرفت. وامهایی که در اولین دور اعطا شد، به بنگاههایی تعلق گرفت که بعدا به این نتیجه رسیده بودند که نباید این کمکها را دریافت کنند. این بنگاهها وامهای خود را برگرداندند و مبالغ بازگردانده شده، حالا به دیگر بنگاههای متقاضی تعلق گرفته است. به هر حال، این مسیر اشتباه تعلق گرفتن وام به یکسری افراد و برگشتن آن برای تخصیص به یک بنگاه دیگر، روند توزیع را کند کرد. تصریح قوانین در مورد اینکه چه نوع کسبوکارهایی دقیقا واجد شرایط و مناسب دریافت این وام هستند، میتواند به کسبوکارهای ارزشمند کمک کند سریعتر به منابع مالی برسند.
* ارتقای کلیتر تلاشهای ارتباطی دولت: ناکافی بودن ارتباطی که دولت در مورد این برنامههای کمک مالی با بنگاهها برقرار کرد، یکی از موضوعات اصلی بحث با مصاحبهشوندهها بود. صاحبان کسبوکار خواهان شفافیت و اطلاعات بیشتر در مورد همه برنامهها هستند؛ بهویژه اطلاعیههایی که در مورد موقعیت کاری آنها صادر میشد. اقدامات خاص در این مورد میتواند توسعه خطوط ارتباطی، وبینارها و دیگر اشکال دسترسی باشد.
* پشتیبانی برای بیمه وقفه کسبوکار:
بیمه وقفه کسبوکار، بیمهای است که اگر هر نوع فاجعه یا رویداد غیرمنتظرهای پیش آید که باعث شود کسی کسبوکار خود را متوقف کند، هزینههای عملیاتی بنگاه را پوشش میدهد تا زمانی که آن کسبوکار دوباره فعالیت خود را آغاز کند. اما پاندمی کووید-۱۹ کسبوکارها را در این زمینه ناامید کرد، چون این نوع بیمه ضررهای ناشی از شیوع ویروسها، باکتری و میکرو ارگانیسمها را پوشش نمیدهد. اگر لازم باشد شرکتهای بیمه چنین بندی را اضافه کنند، آثاری عمیق بر قیمتهای آینده و دسترسپذیری بیمه کسبوکار خواهد داشت. بنابراین، نوعی پشتیبانی دولتی یا برنامه بیمه مجدد در شرایط خاص، میتواند مناسب باشد.
* قوانین شفاف برای بازگشایی کسبوکار: برخی مصاحبهشوندهها اظهار کردند که در برنامهریزی برای بازگشایی کسبوکارهای خود با مشکل مواجه شدهاند، چون قوانین شفافی در مورد محدودیتهایی که باید در طول بازگشت تدریجی به شرایط نرمال رعایت کنند، وجود ندارد. جزئیات این قوانین میتواند نحوه بازگشایی بنگاه را برای آنها مشخص کند. همچنین دریافت رهنمودهای واضح از طرف مقامات محلی و استانی، آمادهسازی برای ازسرگیری کسبوکار را تسهیل خواهد کرد.
* ایجاد امنیت برای نیروی کار: در طول بازگشایی تدریجی کسبوکار، دائما این نگرانی از طرف صاحبان کسبوکار شنیده میشد که چه رهنمودهایی برای محافظت از نیروی کار وجود دارد تا آنها بتوانند هم ملزومات اخلاقی را برای ایمن نگه داشتن کارکنان خود در محیط کار رعایت کنند و هم اقداماتی انجام دهند که پیگیری و مستندسازی شود تا آنها بهعنوان کارفرما از مسوولیتهای قانونی مبرا باشند.
* منابع سرمایه در گردش: خیلی از کسبوکارهای کوچک برای شروع مجدد فعالیتهای خود، به سرمایه اضافه نیاز پیدا کردند. این موقعیت بهویژه برای کسبوکارهایی که مجبور شدند منابع اعتباری خود را در بدترین دوران بحران مصرف کنند تا زنده بمانند، سختتر است. اگر اثرات بیکاری و تعطیلیهای موقت کسبوکارها، تا چند ماه به رکود اقتصادی کلی منجر شود، تامین سرمایه در گردش دشوارتر هم خواهد شد.
انجمن کسبوکارهای کوچک آمریکا (SBA)، تسهیلاتی تحت عنوان «وام آسیبهای اقتصادی» (EIDLs) طراحی کرده بود که برای تامین سرمایه در گردش کسبوکارهای آسیبدیده از یک شرایط دشوار اقتصادی، به کسبوکارها تعلق میگیرد. البته مقیاس آسیب اقتصادی پاندمی کووید-۱۹ بسیار بزرگتر از آن چیزی بود که انجمن کسبوکارهای کوچک قبلا با آن مواجه بوده است. بنابراین، تقویت ظرفیت SBA برای تامین EIDL و اطمینان از کافی بودن بودجه آن در رخدادهای مشابه آینده، ضروری است.
آینده چه میشود؟
امید است که مشاهدات و پیشنهادهای به دست آمده از یک گروه صاحبان کسبوکار کوچک، بتواند در توسعه سیاستهای آینده برای دولتها مفید باشد، چراکه چنین اطلاعاتی در تهیه لیستی از گزینهها که منعکسکننده تجربیات صاحبان کسبوکارهایی است که تقلا کردهاند بنگاه خود را در شرایط دشوار حفظ کنند، نقش دارد. به جز اینها، صدای کسبوکارهای دیگر هم باید شنیده شود، چون خیلی از کارکنان این کسبوکارها با وجود تلاشهای فراوان کارفرماهایشان، شغل خود را از دست دادهاند و هیچ نشانهای وجود ندارد که بگوید چه زمانی میتوانند دوباره شغلی به دست آورند. اگر هم شغلی بهدست آورند، همچنان با ریسکهای شیوع کووید-۱۹ در ماهها و شاید سالهای آینده و تا زمانی که بیماری تحت کنترل درآید، مواجه هستند. رسیدن به راهحلهایی جامع که منافع همه طرفهای جامعه را متوازن کند، کاملا به آینده بستگی دارد. رویدادها سریعتر از آنکه دیدگاهها و عقاید مرتبط منتشر شوند رخ میدهند و سیاستگذاران ناگزیرند سریعتر از قبل، در مورد حلوفصل مسائل مهم، سیاستهایی تدوین کنند.