طی هفتههای آینده بازار سهام ایران شاهد عرضه اولیه سهام نخستین استارتآپهای ایرانی خواهد بود؛ کسبوکارهای نوپایی که حالا در انتظار تامین سرمایه از این مجرا برای ادامه مسیر رشد خود در بازار هستند. متخصصان سرمایهگذاری و فعالان عرصه استارتآپی معتقدند که ورود نخستین شرکتهای استارتآپی نشانهای از گذراندن دوران پرریسک و شفاف شدن وضعیت مالی آنهاست. در عین حال ورود به بورس دلگرمی دیگر استارتآپها و اعتماد سرمایهگذاران سنتی را به همراه دارد.
ورود یک کسبوکار به بازار سرمایه یا به عبارت دیگر عرضه سهامشان در بورس، همیشه برای آنها پدیده خوشایندی است. بهویژه برای آن دسته از کسبوکارهای استارتآپی که توانستهاند مراحل پرچالش رشد و جذب سرمایهها از منابع مختلف را پشت سر گذاشته و با ورود به بورس، در واقع، دوران بلوغ را تجربه کرده و برای اهداف بلندمدت و رشد و توسعه بیشتر سرمایهگذاری کنند. از طرفی، به پشتوانه این بلوغ بتوانند شاهد ورود سرمایه بیشتری به اکوسیستم استارتآپی باشند. به هر حال، تب بورس و بازار سرمایه حسابی این روزها داغ شده، تبی که از سال گذشته بالا گرفته و همچنان روند صعودی را طی میکند. روند رو به رشدی که نه تنها به مذاق سرمایهگذاران خرد خوش آمده بلکه به یکی از بازوهای اجرایی مهم دولت برای پیشبرد برنامههای اقتصادی تبدیل شده است. حتی در این میان، دولت درصدد است برای ورود استارتآپها به بورس تسهیلاتی فراهم کند طوری که صندوق نوآوری و شکوفایی از طرح پیشنهادی برای تسهیلگری این ورود خبر میدهد و از طرفی سازمان بورس و اوراق بهادار برای ایجاد تابلوی جدید برای شرکتهای استارتآپی و متناسبسازی شرایط پذیرش با ویژگیهای شرکتهای نوآور اعلام آمادگی میکند.
بنابر گفته مدیران وزارتخانه ارتباطات و سازمان بورس، ورود استارتآپها به بورس اتفاقی است که دیر یا زود رخ میدهد و تا پایان سال جاری شاهد عرضه عمومی سهام چند استارتآپ از جمله دیجیکالا و کافهبازار در بازار سرمایه خواهیم بود. اتفاقی که از زمان مطرح شدن مورد استقبال اکوسیستم استارتآپی و سرمایهگذارانی قرار گرفته که در این اکوسیستم تامین مالی میکنند. به گفته فعالان این حوزه، در شرایط فعلی اقتصاد کشور که روزهای سختی بر کسبوکارها میگذرد، چنین اتفاقی میتواند برای استارتآپها نویدبخش باشد و نظر سرمایهگذاران جدید را جلب کند. اما از نظر آنها باید نگران دو مقوله در این میان بود؛ نخست هیجانی است که در بازار سرمایه و به تبع آن در اکوسیستم استارتآپی کشور ایجاد میشود. باید مراقب بود که این هیجان به مثابه حبابی نباشد که ترکیدن آن به تضعیف و از بین رفتن اکوسیستم استارتآپی کشور تمام شود. مانند تجربه تلخی که در بحران حباب داتکام در آمریکا رخ داد. موضوع دیگر، واکنش پرهیجان و ذوقزده دولت به ورود استارتآپها به بورس است؛ چراکه انتظار میرود دولت صرفا در نقش یک ناظر در این فرآیند ظاهر شود و نگذارد تصمیماتش روند بازار را تحتالشعاع قرار دهد و آن را روند طبیعی و واقعی آن خارج کند.
لطفا دولت ذوقزده نشود
بهنظر میرسد دولت میخواهد با پیوند اکوسیستم استارتآپها و بازار سرمایه بتواند به نسخهای دست پیدا که حال اقتصاد کشور را بهتر کند. بهویژه در این شرایط که از طرفی استارتآپها بیش از هر زمانی در جامعه مقبولیت کسب کردند و از طرف دیگر، چراغ بازار سرمایه به لطف سرمایهداران خرد و کلان سبز است. اما از نظر نیما نامداری، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» دولت از این شرایط نباید ذوق زده شود، اصلا بهتر است واکنشی نشان ندهد و بگذارد استارتآپها نیز مانند سایر شرکتها سهام خود را در بورس عرضه کنند و صرفا به نقش ناظر بودن کفایت کند. به گفته وی، واکنش بازار سرمایه به سهام بهترین ابزار برای قضاوت درباره کارآمدی یا تخصیص منابع برای سهم موردنظر است. پس اشتیاقی که درحال حاضر مدیران دولتی برای ورود استارتآپها به بورس نشان میدهند، به لحاظ اقتصادی منطقی نیست.
البته به گفته نامداری، از منظر استارتآپها، وارد بورس شدن دو مزیت قابلتوجه دارد. نخست تامین مالی و بهرهمندی از منابع جدید است. دوم، ورود به بازار سرمایه به معنای بلوغ استارتآپ ها بوده طوری که از لحاظ ادبیات سرمایهگذاری در استارتآپها، پایان مرحله استارتآپی بوده و ورود به مرحله بلوغ شرکت تلقی میشود. به هر حال، زمانی که عرضه عمومی سهام استارتآپ ها در بورس، نشانهای از گذراندن دوران پرریسک و رسیدن به بقا است. به تعبیری، این اتفاق سیگنال خوشایندی به سرمایهگذاران و شرکای استارتآپها است. در نهایت، از منظر مردم عادی که بهعنوان سهامدار جزء و خریداران سهام استارتآپها در بازار حضور دارند، وقتی صورتهای مالی یک شرکت از کارآمدی مدیریتی آن خبر میدهد، بهطور طبیعی این سهم با واکنش مثبت روبهرو میشود و برعکس. در یک بازار شفاف، حتی اگر عرضه اولیه موفق هم نباشد باز هم میتوان انتظار داشت بتواند در ادامه راه موفق شود.
در اوضاع فعلی که سرمایه جدی وارد شده و بازار بهطور چشمگیری رشد کرده است. نباید این تصور در مسوولان و استارتآپها ایجاد شود که الان فرصت خوبی برای ورود به بورس است و در این میان، شاهد حضور تعداد زیادی استارتآپ در بورس باشیم. چنین شرایطی برای موفقیت استارتآپها در بورس کافی نیست. احتمال دارد عرضه اولیه موفق باشد، ولی به هر دلیلی طی چند ماه بعد شکست بخورد و این کار را برای ورود بقیه استارتآپها را سخت میکند. آنها نباید با رفتارهای هیجانزده انتظار بیجایی در سرمایهگذاران جدید ایجاد کنند. البته از نظر نامداری، ایجاد تابلوی جداگانهای برای استارتآپها و کسبوکارهای پرریسک از سوی فرابورس میتواند این رفتارها را منطقیتر کند و سرمایهگذار بداند با چه بازاری مواجه است. به هر حال؛ یک تجربه شکست در ابتدای راه پیامدهای بدی برای اکوسیستم استارتآپی دارد.
دلگرمی استارتآپها و سرمایهگذاران
از نظر ناصر غانمزاده، کارشناس حوزه استارتآپی، در گفتوگو با «دنیایاقتصاد»، ورود استارتآپهای بالغ شده و رشدیافته به بورس اتفاق خوبی است که برای اکوسیستم چند نوید مستقیم و غیرمستقیم دارد. به هر حال، در شرایط فعلی اقتصاد کشور و چالشهایی که کسبوکارها با آن مواجهند، این اتفاق خوشایند به تعبیری مزیت اقتصادی در دو حوزه هم هست. یکی برای سرمایهگذارانی است که معمولا نسبت به شفافنبودن افق سرمایهگذاری در این اکوسیستم مردد بودند. به هر حال، یکی از مهمترین مکانیسمهای رسیدن استارتآپها به نقطه خروج (exit) عرضه عمومی سهام آنها در بورس است. با این اتفاق نهتنها سرمایهگذاران قدیمی دلگرم میشوند، بلکه مسیر برای ورود سرمایهگذاران جدید نیز هموار میشود.
دومین مزیت به کارآفرینانی برمیگردد که بخش زیادی از ثروت آنها نامشهود و بهاصطلاح روی کاغذ بوده و این ثروت را نمیتوانستند به دارایی تبدیل کنند. با ورود به بورس، بخشی از ثروت کارآفرینان به آنها برمیگردد تا سایر کارآفرینان را برای فعالیت در این حوزه که به تعبیری موتور توسعه اقتصادی و ارزشآفرینی است، تشویق کنند. به هر حال، کارآفرینانی مانند سرمایهگذار فرشته متفاوت فکر میکنند و با دسترسی به یک سرمایه جدید، دوباره آن را به فضای استارتآپی برمیگردانند. در نهایت اینکه، عرضه عمومی سهام استارتآپها باعث دلگرمی کارمندان استارتآپها میشوند چراکه تنها سهامداران استارتآپها فقط سرمایهگذاران یا کارآفرینان نیستند. در این میان کارمندانی که سهام دارند و شاهد نقدشوندگی آنها باشند، میپذیرند وارد استارتآپ شده و در ازای کاری که انجام میدهند بهجای حقوق سهام دریافت کنند.
به گفته غانمزاده، البته موضوعی که در این میان؛ نباید هیچیک از دستاندرکاران اعم از استارتآپها، سرمایهگذاران و مدیران دولتی در بخش بازار سرمایه و … از آن غفلت کنند، اطمینان از بلوغ استارتآپهایی است که میخواهند وارد بورس شوند چراکه بیاحتیاطی در این موضوع میتواند منجر به اتفاقاتی مانند حباب داتکام شود. در مجموع انتظار میرود در گام نخست در نهایت ۱۰ تا ۱۲ استارتآپ قابلیت حضور در بازار سرمایه را داشته باشند.
تنوعبخشی به سبد داراییهای بورسی
از نظر سرمایهگذارانی که در اکوسیستم استارتآپی فعالیت میکنند؛ با ورود استارتآپها به بورس و استقبال از آنها میتوان انتظار داشت سرمایهگذاری ریسکپذیر در مراحل مختلف رشد استارتآپها بیشتر شود. به هر حال، بازار سرمایه به استارتآپها اجازه میدهد تا پول جذب کنند. علاوه بر آن، وقتی سرمایهگذاری بتواند از طریق بورس شاهد بازگشت سرمایه باشد، بازدهی استارتآپها برای جامعه بزرگتری از سرمایهگذاران قابلدرک میشود تا آنها در صورت دسترسی به سرمایه اضافی به سمت استارتآپها سوق پیدا کنند. درحالحاضر عدم نقدشوندگی سهام استارتآپها یکی از دلایلی است که مانع از جذب سرمایه یا منابع مالی جدید میشود. با ورود آنها به بورس این امید بهوجود میآید که اگر استارتآپها موفق و بالغ شوند، میتوانند بهعنوان یکی از گزینههای جذب سرمایه باشند.
در این راستا، رامین ربیعی، مدیرعامل یک شرکت سرمایهگذار حوزه استارتآپی، در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» اعلام کرد: در بازار سرمایه کشور که این روزها مورد استقبال قرار گرفته و بخش بزرگی از جامعه را درگیر خودش کرده است، عمدتا شرکتهای تولیدی و صنعتی در آن فعالیت دارند، از اینرو ورود استارتآپها میتواند تنوعی به آن بخشیده و گزینههای بیشتری برای سبد دارایی افراد ایجاد کند. گزینهای از جنس کسبوکارهای نوپا که رویکرد بلندمدت دارند و آیندهنگرند و برای دهههای آتی برنامهریزی میکنند تا بتوانند تحولی را رقم بزنند. این درحالی است که تعداد چنین شرکتهایی در بورس کم بوده و عمدتا شرکتهای حاضر در بورس تولیدی و صنعتی قدیمی هستند. از طرفی، رسالت اصلی بازار سرمایه هر کشوری تامین مالی و جذب سرمایه از سهامداران است که در عمل برای استارتآپها با توجه به اینکه برخی از آنها به بلوغ زیادی رسیدند، برای رشدهای آتی نیاز به تامین مالی دارند و متاسفانه سرمایهگذار جسور و بانک کافی وجود ندارد که وامی به آنها بدهند، بنابراین بخش تامین مالی، چه تامین مالی اوراق بدهی و چه تامین مالی سهام، بهترین گزینه الان بازار سرمایه است. این برای استارتآپها بسیار خوب است که با ورود به بورس، بتواند از طریق آن تامین مالی کرده و رشد و توسعه پیدا کنند.