اگر کرونا قبل از توسعه زیرساختهای حوزه ارتباطات وارد کشور میشد ما چه وضعی داشتیم؟ ویرانی اقتصاد، تعطیلی آموزش و تردد بیرویه مردم برای تهیه نیازهای اولیه، اینها تنها گوشهای از اتفاقاتی است که با شیوع کرونا و در نبود زیرساخت فناوری ممکن بود رخ دهد.
«محمدجواد آذری جهرمی» مدتی قبل برای ارائه گزارش عملکرد وزارت ارتباطات به مجلس شورای اسلامی رفت. یکی از نمایندگان از توسعه اینترنت انتقاد کرد و گفت: «شما تلاش کردید به فضای مجازی و اینترنت گسترش و سرعت بدهید. ضمن تقدیر از شما، ولی یک چاقوی دودم را تیز کردید؟»
دورکاری؟ خرید؟ حمل و نقل؟ اطلاعرسانی؟ سلامت؟ کدامیک از اینها میتوانست بدون زیرساخت فناوری اطلاعات در زمان شیوع کرونا به سادگی در اختیار مردم ایران قرار بگیرد؟ توسعه اینترنت باعث شد مصائب مربوط به کرونا را تاب بیاوریم. انتقادهایی به فضای مجازی وجود دارد اما در کجای دنیا، برای توسعه و پیشرفت، مسئولی را مورد انتقاد قرار میدهند؟
وام با یک کلیک
حتی اگر در یک فقره نبود زیرساخت IT در کشور را در زمان شیوع کرونا تصور کنیم، میفهمیم اگر کرونا میآمد و زیرساخت فناوری آماده نبود، چه اتفاقی رخ میداد.
«اعطای وام یک میلیون تومانی به سرپرست خانوار»؛ این خبر به محض انتشار به دلیل بیکاری و مشکلات مالی طبقه بزرگی از جامعه از سوی آنها پیگیری شد. طی کردن روال اداری این کار نیاز به سیمکارتی داشت که به اسم سرپرست خانوار باشد.
خرید و دریافت سیم کارت در زمان قرنطینه و لزوم فاصلهگذاری اجتماعی، ظرف چند ساعت همه چیز بهم ریخت و تمام تلاشهایی که در این حوزه صورت گرفته بود، داشت نقش برآب میشد که فناوری به کمک مردم آمد.
سیمکارتهای سرپرستهای خانوار توسط پستچیهای شرکت ملی پست و ظرف مدت کوتاهی به دست مردم رسید و احراز هویت نیز در همان مرحله انجام شد. پس از آن با ارسال یک پیامک میلیونها نفر توانستند وام کمک معیشت یارانه بگیران را دریافت کنند. باتوجه به نیاز مردم به دریافت این وام، معلوم نبود بدون تکنولوژی چقدر «جان» به خطر میافتاد.
وضعیت فناوری؛ هفت سال قبل
با «حسین فلاح جوشقانی» معاون وزیر ارتباطات و رئیس رگولاتوری سابقه فعالیتش در سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بیش از ۱۵سال است، درباره نبود زیرساخت فناورانه در زمان شیوع کرونا صحبت کردیم. اینکه اگر اینترنت، شبکه ملی اطلاعات و زیرساخت دولت هوشمند و سلامت الکترونیک نبود چه اتفاقی میافتاد. برای ترسیم اتفاقات ناگواری که ممکن بود رخ دهد، به ۱۵ سال قبل نرفتیم. تنها آمار هفت سال قبل را مرور کردیم؛ سال ۹۲.
چهار میلیون مشترک اینترنت ثابت و ۸۰ هزار کاربر اینترنت همراه در سال ۹۲
آماری که معاون وزیر ارتباطات اعلام میکند، آمار عجیبی است. مثلا همین هفت سال قبل، تعداد مشترکین ADSL در کل کشور چیزی حدود چهار میلیون نفر و ظرفیت سرویسی که برای اینترنت موبایل ایجاد شد، کلا ۳۰۰ هزار نفر را پوشش میداد که از این ظرفیت فقط۸۰ هزار نفر کاربر فعال به حساب میآمدند؛ آنهم فقط نسل سوم اینترنت همراه.
این عدد و ارقام در سال ۹۲ را به خاطر داشته باشید. حالا هفت سال جلوتر بیایید. سادهترین آماری که میتواند میزان توسعه زیرساخت فناوری در کشور را مشخص کند پوشش اینترنت پر سرعت در ۹۰ درصد روستاهای بالای ۲۰ خانوار است، طرحی که در سال ۹۲ کسی نمیتوانست حدس بزند اجرا شدنش در کشور، شدنی باشد.
در آن سالها به گفته فلاح جوشقانی هیچ شهری اینترنت پر سرعت به شکل کامل نداشت و در هسته شبکه زیرساخت کشور این آمادگی وجود نداشت تا دسترسی فراهم شود. علاوه بر آن ظرفیت مناسب برای پهنای باند داخلی و بین الملل هم چیز قابل ارائهای نبود. آن زمان کسب و کارهای مبتنی بر فضای اینترنت شکل نگرفته بود و پلتفرمها و اپلیکیشنهای حمل و نقل، آموزش و سلامت اصلا وجود نداشتند.
اگر ظرفیت اینترنت کشور افزایش پیدا نمیکرد، چطور قرار بود مردم را در خانه نگه داریم؟ و در دور اول شیوع کرونا، میزان تلفات از حدود ۱۵۰ نفر در روز به زیر ۴۰ نفر میرسید؟
فرض کنید زمانی که دولت تصمیم گرفت به قشر کمبرخوردار جامعه رایانه یک میلیون تومانی بدهد و سرپرستهای خانوار برای دریافت سیمکارت به دفاتر پیشخوان هجوم بردند، شرایط برای انجام این کار به صورت الکترونیکی مهیا نبود. تنها در همین یک فقره ارائه خدمت، انتقال ویروس کرونا میتوانست شکل ناهنجاری به خود بگیرد.
اما خللی ایجاد نشد و ظرف مدت کوتاهی و پس از اعلام وزیر ارتباطات شرایطی که سلامتی مردم را در معرض خطر قرار داده بود، به سرعت تغییر کرد و بستر رساندن سیمکارت به دست مردم و احراز هویتشان به صورت الکترونیکی مهیا شد.
رشد دو برابری مصرف ترافیک داخلی
قبل از شیوع کرونا مصرف ترافیک داخلی ۸۰۰ گیگابیت بر ثانیه بود که با شیوع آن، آغاز دورکاری و آموزش مجازی، به عدد ۲۲۰۰ رسید و بیش از دو برابر شد. این رشد دوبرابری اتفاق افتاد و پایدار ماند چون از قبل برای توسعه زیرساخت تدابیر ویژهای اندیشیده شده بود. با بستری که مهیا شد، مردم فرهنگ استفاده از فضای مجازی برای رفع نیازهای خود را آموختند. همه اینها به واسطه پوشش سراسری اینترنت در کشور و شکلگیری اکوسیستم فناورانه ممکن شد.
معاون وزیر ارتباطات معتقد است، حتی اگر کرونا راهش را بکشد از ایران برود و شرایط به حالت عادی برگردد نیز باید توسعه زیرساختها را جدی بگیریم، چون مردم به اینکه فضای مجازی بخشی از کار و آموزششان باشد عادت کردهاند. او میگوید: «پیشبینی شخصی من این است که از این به بعد بخشی از آموزش بر بستر فضای مجازی ادامه پیدا خواهد کرد. از اول مهر که مدارس و دانشگاهها کار خود را آغاز میکنند، قطعا باید توسعه زیرساخت با شدت بیشتری انجام شود و این مساله را به گوش اپراتورها نیز رساندهایم.»
برطرف کردن انسداد ترافیکی
یکی از اقدامات مهمی که در زمان شیوع کرونا رخ داد، برطرف کردن انسداد ترافیکی بود که اگر این کار انجام نمیشد مشکلات زیادی پیش میآمد. فلاح میگوید: در بخشهای مختلف شبکه، ظرفیت دو برابری داشتیم. ۴۱۲۶ لینک در ۱۵۰۰ مرکز مخابراتی با انسداد ترافیکی رو به رو شدند که در عرض ۱۰ روز آن را برطرف و ۲۱۵ مسیر انتقالی که در شبکه وجود داشت را نیز حل کردیم.
به گفته رئیس رگولاتوری اگر همین دو اقدام انجام نمیشد، حتما متولیان حوزه فناوری زیر شدیدترین حملات قرار میگرفتند و این سوال مطرح میشد که «چرا زیرساختها آماده نیست؟»
دغدغههای درست پیگیری میشوند
او در خصوص واکنشهایی که نمایندگان مجلس در خصوص فضای مجازی داشتند نیز دغدغههای آنها را به حق دانست و گفت: «دوستان دغدغه هایی دارند که در چارچوب قانون باید رسیدگی شود. وزارت ارتباطات زیرساختها را به روستاها برد تا کسب و کارها و آموزش مجازی راهاندازی شوند.
مگر میشود آموزش دانشآموزان و دانشجویان که در بستر شبکه مجازی شکل گرفته فقط برای افرادی باشد که در تهران یا مثلا اصفهان زندگی میکنند؟ دانشآموزی که لب مرز و روستا زندگی میکند نباید آموزش ببنید؟ باید درس و مدرسهاش تعطیل شود. توسعه اینترنت در کشور به این دلیل بوده است.
مشکل عمده دانشآموزان ما دسترسی به سختافزارهایی نظیر گوشی همراه و تبلت است که در این خصوص گلایه زیاد است. این مشکل عمده است اما وزارت ارتباطات در تامین سخت افزار وظیفهای ندارد. هر چند این کار را نیز انجام داد اما وظیفه اصلی این وزارتخانه ایجاد بستر مناسب بود که انجام شد.»