رویداد «پلی به سوی زندگی دیجیتال» (۳۰ بهمن) با حضور مدیرانی از حوزه ارتباطات و حوزه فرهنگ در موزه ارتباطات برگزار شد تا به یک سوال واضح پاسخ داده شود: چرا در کشور با ورود هر تکنولوژی جدیدی مخالفت میشود و چرا تولید محتوای دیجیتال در کشور با کندی پیش میرود. امیر ناظمی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات در این رویداد مخالفت با تکنولوژیهای جدید را ریشهدار و یک موضوع تاریخی دانست و اعلام کرد که دلیل مخالفت با فناوریهای جدید به این خاطر است که بازیگران موجود در یک بازار را تغییر و راه را برای تازهواردان باز میکند. براساس اظهارات ناظمی تکنولوژی یک وجهی دارد که نادیده گرفته میشود و آن باز توزیع قدرت است و آنطور که او میگوید در همینجا است که مخالفان و موافقان تکنولوژی چدید به وجود میآیند.
امیر ناظمی، رئیس سازمان فناوری اطلاعات سخنرانی خود را با این سوال جدی شروع کرد که آیا ما در کشور خوشآمدگوی تغییرات هستیم یا خیر؟ آیا مقاومت در برابر برخی محتوا مسئلهای است که صرفا به محتوای امروز باز میگردد یا پیشینه آن بیش از امروز و به بیش از حوزه محتوایی مربوط است.
او با اشاره به نگاه تاریخی به این موضوع گفت: «اولین اتفاق مخالفت با تکنولوژی جدید، ورود رادیو به ایران بوده است که یک تاجر در سال ۱۳۰۸، از وزارتخانه مربوطه در این زمینه استعلام میکند که آیا اجازه ورود دستگاه پخش رادیو را دارد یا خیر. پاسخ به او قابل توجه است. به او میگویند که ورود دستگاه تلگراف و تلفن، بیسیم گیرنده یا مخابره کننده، مطالب و اسباب آن جز برای اداره بیسیم دولت وقت به طور کلی ممنوع است.» او ادامه داد: «۱۱ سال بعد از این اتفاق یعنی در سال ۱۳۱۹ اولین امواج رادیویی فرستاده میشود. یعنی دولتی که میخواهد رقیب بخش خصوصی باشد، آنقدر در این زمینه معطل میکند که رقیب خارجیاش همزمان با خودش به کشور وارد میشود.» به گفته او با ۶ ماه فاصله بین اولین امواجی که از BBC ارسال میشود و اولین امواجی که از رادیو ایران ارسال میشود فاصله وجود دارد. به باور او دولت همیشه از ابزار مجوزدهی برای کنترل یا ورود دستگاه یا نوآوری به بازار استفاده کرده است.
ناظمی میگوید که مفهوم خیلی جدی به نام فناوری حراسی وجود دارد. او در مورد علت فناوری حراسی گفت: «اگر امروز میبنیم که خالق محتوا از استفاده تکنولوژی جدید میترسد، ریشههای آن به تاریخ گذشته باز میگردد. برای نمونه ۵ مانع یا گروه بودند که مخالف ورود قطار به کشور شدند. به نظر میرسد که همچنان هم این نوع مخالفان برای ورود هر دستگاه و تکنولوژی جدیدی به کشور وجود دارند. مجوز تاسیس ماشین دودی در دوران ناصرالدین شاه صادر شده، ولی اولین گروهی که با ورود قطار یا ماشین دودی به کشور مخالفت کردند، گاریچیها بودند؛ یعنی نماد فعالان اقتصادی فناوری پیشین.» او با اشاره به کتاب ایران بین دو انقلاب (نوشته یرواند آبراهامیان) اعلام کرد که گاریچیها به دلیل ترس از پدید آمدن رقیبی ارزان قیمت نسبت به ورود قطار یا ماشین دودی به کشور مخالفت میکردند.
ناظمی با تاکید اینکه هر تکنولوژی که وارد شود کیفیت و قیمت را بهبود میبخشد با ذکر مثالی در مورد شرایط حال ادامه داد: «اگر به زمان حال و خلق محتوا در همین زمان بازگردیم، اولین مخالفانی که با کتاب دیجیتال مخالفت میکنند، تولیدکنندگان سنتی چاپی هستند. اولین کسانی که با فیلمهای VODها یا IGTV ها مخالفت میکنند، همان کسانی هستند که اقدام به تولید فیلم در سینماها میکنند. پس اتفاقی که در حوز مخالفت توسعه محتوای دیجیتال در کشور شاهد آن هستید با توجه به عقبه تاریخی اصلا عجیب نیست.»
ناظمی دومین گروه مخالف ورود قطار را زائرانی میداند که از همین ابزار جدید برای رفتن به حرم عبدالعظیم استفاده میکردند اما به خاطر اینکه یکی از مسافران با قطار تصادف میکند آنها نیز به صف مخالفان ورود قطار به کشور میشوند. ناظمی با اعلام این موضوع و ارتباط آن با شرایط فعلی شرکتهای VOD گفت: «VOD ها یا UGCها یا پلتفرمهایی حالا هستند که مردم با کمک آن میتوانند فیلم و سریال ببیند یا مطالب خود را از طریق آن بارگذاری و با دیگران به اشتراک بگذارند. حالا ممکن است در همین هین کسی از این کار آسیب ببیند و در نهایت همین استفادهکننده آسیبدیده تبدیل به مخالف و به دنبال آنهم مخالفان جدید به وجود میاید.»
به باور او هیچ تکنولوژی وجود ندارد که در ابتدای ورود خودش آنقدر کارایاش مطمئن باشد و آنقدر سرویس با کیفیت بدهد که هیچ امکان خطایی نداشته باشد. او تاکید میکند که پس خطای اولیه برای پلتفرمهای جدید منجر به پیدا کردن مخالف برایشان میشود. ناظمی با اشاره به اینکه چنین موضوعاتی در حوزهای مانند خلق محتوا هم وجود دارد اعلام کرد: «استفادهکنندگانی که به هر دلیلی نمیتوانند به نحوه مطلوبی از محتوا استفاده کنند و حتی در حین این استفاده قربانی هم شوند، موج دوم مخالفت با محتوا را شروع میکنند.» ناظمی روحانیان را سومین مخالفان ورود قطار به عنوان نماد دغدغهمندان ارزشمند، چهارمین مخالف را ناصرالدین شاه و پنجمین مخلف را روشنفکران اعلام کرد. ناظمی وجود چنین نگاههای منعکنندهای برای ورود به تکنولوژی را تنها مخصوص ایران نمیداند و میگوید چنین اتفاقهایی در کشورهای پیشرفته نیز رخ داده است.
ناظمی با اعلام اینکه، با ذکر این نکات نمیخواهد بگوید که فناوری حراسی گسترده است توضیح داد: «واقعیت چیزی است که نادیده گرفته میشود. واقعیت این است که گروه مخالف نوآوری در یک نقطه مشترک هستند یعنی برهم خوردن نظم موجود. فعالان دوره تاریخی گذشته به این دلیل ناراضی به ورود قطار به کشور بودند که بازی را تغییر میدهد. هر کسی که در متن ماجرایی باشد متوجه میشود با آمدن تکنولوژی جدید باید از فردا در حاشیه قرار بگیرد و حاشیهنشیانان وضع موجود به متن فردا تبدیل شوند.» او گفت: «هر تکنولوژی که میآید، چیزی را که تغییر میدهد قدرت بازیگران است. پس هر تکنولوژی در ذات خودش وضع موجود را بهم میزند.»
براساس اظهارات ناظمی تکنولوژی یک وجهی دارد که نادیده گرفته میشود و آن بازتوزیع قدرت است و آنطور که او میگوید در همینجا است که مخالفان و موافقان تکنولوژی چدید به وجود میآیند. او در این مورد گفت: «وقتی تکنولوژی به عرصهای مانند محتوا یا هر عرصه دیگری وارد میشود، قدرت بازیگران بهم میریزد. تکنولوژی IT وقتی وارد میشود قدرت وزارت ارشادی که میخواسته ممیزی محتوا انجام دهد را تغییر میدهد. از طرفی قدرت صداوسیمایی که یگانه کانال ارتباطی را داشته است بهم میریزد. پس آنها شروع به مخالفت میکنند.» به گفته ناظمی هر فناوری باز توزیع قدرت است و فناوری جدیدتر یعنی تغییر بازیگران موجود: «فناوری نو واگذاری قدرت به تازهواردان است و به همین خاطر فناوری نو مورد هجوم واقع میشود. این اتفاق هم تنها در مورد تولید محتوا نیست و در تمام بخشها دیده میشود.»
سرمایهگذاری ۹۰۰میلیارد تومانی در حوزه VOD
در بخش دیگر این برنامه در پنلی به نام «به سوی زندگی دیجیتال» با حضور مدیران شرکتهای تولیدکننده دیجیتال و چاپی وضعیت تولید محتوا در فضای مجازی مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا ندا براداران، مدیرعامل فیدیبو، اعلام کرد که از ابتدا سال و به دلیل شیوع کرونا با وجود تمام چالشها آنها رشد ۳برابری را را تجربه کردهاند و به لحاظ مراجعه کاربر آمارهای ۵ تا ۶ برابری داشتهاند. او وضعیت تولید محتوای دیجیتال در کشور و همچنین دنیا را خوب توصیف کرد و گفت: «از لحاظ مراجعه کاربر به فدیبو با آمار سه برابری مواجه بودهایم. در حال حاضر ۶۰ هزار محتوای کتاب الکترونیکی و کتاب صوتی در فیدیبود قرار دارد که ۵۰ درصد این آمار امسال وارد فیدیبو شده و صف عظیمی هم هنوزم نتشر انتشار در فیدیبو هستند.»
در ادامه امیرحسین مددی، مدیرعامل، سرویس شنوتو نیز از وجود ۶ هزار محتوای صوتی تولید شده در کشور که در این پادکست قرار گرفته خبر داد. او در مورد رشد استفاده از پادکست در ایام کرونا گفت: «از فروردین سال جاری نسبت به ماههای پیش از آن با رشد صددرصدی مواجه بودیم اما این رشد استفاده تا مرداد ادامه داشت و در نهایت بعد به حالت عادی بازگشت؛ اما مجددا در آبان ماه شاهد رشد چند برابری استفاده از محتوای پادکستهای قرار گرفته روی شنوتو شدیم.» او تاکید کرد که این افزایش مخاطب منر به افزایش درآمد آنها نشده است.
در بخش دیگر این پنل محمد طلوعی، سردبیر مجله ناداستان با اعلام اینکه کار تولیدکنندگان در این بازار بیشتر از توزیعکنندگان است اما به ارزش کار آنها توجه نمیشود اعلام کرد که در صنعت تولید و توزیع محتوا هیچ تعادل و فرایند عادلانهای وجود ندارد. او گفت که ما در حال پیاده کردن نظام سنتی این بخش از بازار در اکوسیستم جدید هستیم و این روش جوابگو برای توسعه محتوای با کیفیت نیست. طلوعی در این مورد گفت: «رابطه تولیدکننده و توزیعکننده بسیار ناعادلانه است و بسیاری از مواقع این توزیع کننده است که از تولید محتوا سود میبرد. ما باید یک تعادل بین تولید کننده و توزیعکننده در این بازار ایجاد کنیم.» به باور او ایجاد یک فضای نابرابر در نهایت باعث رشد محتوای نامناسب خواهد شد.
در بخش دیگری از این پنل حسن شانهساززاده، مدیرعامل گروه شاتل که در دل شرکت خود سرویس نماوا (VOD) را جای داده نیز از رشد استفاده از سرویسهای VOD در ایام کرونا گفت. آنطور که او در این پنل اعلام کرد در حال حاضر ۴۵ درصد بازار VOD در اختیار نماوا، ۵۰ درصد در اختیار فیلیمو و میزان باقیمانده از این سهم نیز در اختیار سایر بازیگران این بازار است. شانهساززاده نیز با اشاره به رشد تولید محتوای دیجتال به واسته کرونا اعلام کرد که آنها تا پایان سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۹۰۰ میلیارد تومان سرمایه برای تولید برنامههای مختلف سرمایهگذاری خواهند کرد.
در دومین پنل باعنوان «تولید محتوا در گذر به ایران هوشمند» علیرضا تابش، مدیرعامل بنیاد فارابی، با انتقاد از نظام فیلترینگ در کشور اعلام کرد که این فیلترینگ برای بزرگسالهاست نه افرادی در سنین پایین. او در این مورد گفت: « اگر سیاست فیلترینگ مانع از این میشود که به ظاهربخشی از کسبوکارها و سرویسهای شبکه اجتماعی فیلتر شود به نظر من این فیلترینگ برای ما بزرگسالهاست. چرا که بچههای ۱۰ یا ۱۲ ساله مشغول چت در چترومهایی هستند که والدین از آن خبر ندارند چه به این برسد که حاکمیت از آن چیزی بداند.» به باور او قوانین دست و پاگیر و قوانین فیلترینگ و به نوعی قوانینی که برای بخش خصوصی مزاحمت ایجاد میکند، میتواند مانع جدی برای توسعه کسبوکارها باشد.
به باور او اقتصاد آینده اقتصاد خلاق، دیجیتال و تجربه محور است و این سه اصل آینده را خواهند ساخت. او تاکید کرد که اگر مدلهای کسبوکاری و تولید محتوای خود را تغییر ندهیم، کشور و محیط فارسیزبانان لطمه جبرانناپذیری خواهد دید.
او سینما را بخش قابل توجه برای پیشرفت در تولید محتوا دانست و از تلاش برای راهاندازی مرکز نوآوری و شتابدهی سینمای ایران برای کمک به همین مسیر یاد کرد که با شکست مواجه شده است. تابش در این مورد گفت: «برای توسعه بخش خصوصی و نگاه رشد کسبوکارهای نوپا در سینمای ایران تصمیم به راهاندازی مرکز نوآوری و شتابدهی سینمای ایران گرفتیم؛ اما دوسال است که موفق به راهاندازی این مرکز نشدهایم.» او بدون اشاره به موانع در این زمینه ابراز امیدواری کرد که هرچه زودتر موانع و مشکلات در این زمینه برداشته شود تا زودتر این مرکز نوآوری شکل بگیرد. به باور او ایدههای نوآورانه میتواند زیستبوم سینما را به زیست بوم نوآوری وصل کند تا در نهایت مخاطبان ایرانی از همکاری بین آنها منتفع شوند.