عمادالدین قاسمی پناه- همشهری : موتور جستوجوی بومی «ذرهبین» در حالی رونمایی شد که نخستین تجربه این حوزه نیست و احتمالا آخرین هم نخواهد بود. هنوز بسیاری از کاربران، «یوز» و «پارسیجو» را بهعنوان نمونهای که نتوانست موفقیتی به دست آورد فراموش نکردهاند. اگرچه رئیس مرکز ملی فضای مجازی در مراسم رونمایی از این موتور جستوجو مزایای بسیاری را برای «ذرهبین» برشمرد، اما بعضی از کارشناسان و تحلیلگران حوزه اینترنت بر این باورند که اکنون دوره بعضی از موضوعات در حوزه تکنولوژی سپری شده است و باید به تکنولوژیهای جدیدتر توجه شود. این در حالی است که بسیاری از دولتها بهجای تولید یک موتور جستوجوی بومی، بهطور مستقیم با خود گوگل وارد گفتوگو شدهاند و از این طریق دادههای مورد نیاز خود را از این شرکت دریافت میکنند. همچنین موضوع تعداد کاربران و مزیت رقابتی و در یک کلام برنامه تجاری درباره یک موتور جستوجو بسیار مهم است و با کمتر از ۵۰۰ میلیون کاربر عملا موتور جستوجو توجیه اقتصادی ندارد و میتواند فقط هزینهای هنگفت در شرایط اقتصادی کشور باشد.
ارائه خدمات؛ نکته کلیدی موتور موفق
محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات چندی پیش در این رابطه به همشهری گفته بود: اگر بخواهید یک موتور جستوجو با مدل اقتصادی مثل گوگل یا بایدو داشته باشید باید ۵۰۰میلیون کاربر جذب کنید. شما وقتی میخواهید موتور جستوجوی ایرانی یا بومی راهاندازی کنید، باید ۵۰۰میلیون مشترک داشته باشید؛ اقتصاد این را میگوید. کل جمعیت ایران ۸۰میلیون نفر است و نهایت ۷۰میلیون نفر از اینترنت و موتور جستوجو استفاده کنند؛ بنابراین این پروژه موفق اقتصادی نخواهد بود مگر اینکه سهم بینالمللی کسب کنید. این مشکلی است که اکنون روسیه درباره یاندکس دارد. ۲۰۰میلیون مشترک هم گرفته است اما یاندکس بهعنوان موتور جستوجو به مدل موفق اقتصادی نرسیده است.
پوریا آسترکی، تحلیلگر شبکههای اجتماعی هم درباره الزام کردن به داشتن یک موتور جستوجوی بومی در گفتوگو با همشهری میگوید: «اگر ما شرایط عادی داشته باشیم و قصد نداشته باشیم گوگل را فیلتر یا اینترنت را قطع کنیم، نیازی به چنین موتور جستوجویی نیست. این در حالی است که وقتی صحبت از گوگل میشود، باید به این نکته توجه شود که سرویسهای بسیاری به گوگل متصل است که مورد استفاده کاربران قرار میگیرد. بنابراین با ساختن یک موتور جستوجوی بومی، لزوما نمیتوان چنین خدماتی را به کاربران ارائه کرد.»
مشکل ذرهبین
با این حال، آنطور که گفته میشود تفاوت «ذرهبین» با موتورهای جستوجویی که پیش از این ساخته شده، این است که عبارت مورد جستوجو به وسیله پلتفرمهای API به سرور گوگل ارسال و پاسخ آن از گوگل یا بینگ دریافت میشود.
آسترکی درباره این مسئله میگوید: «این اتفاق به این معنی است که چنین موتوری فاقد 2موضوع کلیدی است؛ نکته اول الگوریتم است. بهعبارت دیگر باید سوال شود که نتایج بر چه اساسی قرار است ترتیببندی شود و دوم اینکه این نتایج در کجا ذخیره و ایندکس میشود.»
این تحلیلگر شبکههای اجتماعی در این مورد توضیح میدهد که «شما باید تصویری از وب را در جایی ذخیره کنید، وگرنه سرعت جستوجو بسیار پایین خواهد بود. علت اینکه سرعت جستوجوی گوگل زیاد است، این است که هر صفحه از وب را در چند نقطه از دنیا ذخیره و براساس الگوریتم خود، نتایج را دستهبندی میکند. بنابراین از آنجا که ذخیرهسازی کل وب هزینه بسیار بالایی دارد و نیاز به دههاهزار سرور است، احتمالا سیاستگذاران و سازندگان به این فکر افتادهاند که به جای چنین ذخیرهسازی، براساس جستوجوهای مردم در ذرهبین، نتایج را بهتدریج ذخیره و از آن استفاده کنند.»
بهگفته او «ایراد این روش این است که 25درصد از جستوجوها شامل عبارات جدید است که حجم بالایی را شامل میشود. بنابراین هر چه در گوگل جستوجو و ذخیره شده، مجددا روز دیگر با عباراتی روبهرو میشویم که نتایج آن را ذخیره نکردهایم.»
مشوق ناکارآمد
آسترکی در مورد مشوقهای «ذرهبین» ازجمله تب ویدئوی پیشبینی شده در این موتور جستوجو و استفاده از ترافیک نیمبها برای ویدئوهای شبکههای اجتماعی و سایتها میگوید: «این امکان در گوگل هم فراهم است. چراکه وقتی کاربر روی تب ویدئوی گوگل کلیک میکند و از ویدئوهای پلتفرمهای ایرانی استفاده میکند، باز هم ترافیک نیمبها محاسبه میشود.» او با اشاره به این موضوع که این ایده برای نخستینبار نیست که مطرح میشود، ادامه میدهد: «در تجربههای قبلی شاهد بودیم که تعداد بازدیدکنندهها تقریبا به اندازه بازدیدکنندههای یک وبلاگ بود.»
آسترکی تأکید میکند که «گوگل با موبایلهای کنونی یکپارچه است و نیازی به این نیست که سایت گوگل را باز کنیم. گوگل در موبایلها حضور دارد و شما با گوگل میتوانید همه اطلاعات موبایل خود را مانند اپلیکیشنی که مدتهاست از آن استفاده نکردهاید، بیابید.»
فراموشی گام های پیش رو
بارها برای جستوجوگر بومی در کشور از بیتالمال هزینه شده است و معلوم نیست این پولها به چه سرانجامی رسیده است. پوریا آسترکی بهعنوان کارشناس شبکههای اجتماعی میگوید: «آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که فصل بعضی موضوعات در حوزه تکنولوژی تمام شده است. بهعنوان مثال باید بپذیریم که دوره درست کردن پیامرسان سپری شده و اگر ما قصد چنین کاری داشتیم باید در اواسط دهه80 به این کار فکر و برای ساخت آن اقدام میکردیم. این کار باید در آن زمان با سرمایهگذاری قابل توجه و بسیار هوشمندانه و خلاقانه و همچنین با مشارکت بخش خصوصی که به موضوع هزینه و فایده اهمیت میدهد، اتفاق میافتاد. نکته بعد اینکه زمانی که سرمایههای کشور در موضوعی هزینه میشود که دوره آن به اتمام رسیده، علاوهبر انجام گرفتن یک کار غیرمعقول و هدر دادن سرمایههای مادی، زیان بزرگتر غفلت از گامهای پیشروست که برداشته نمیشود. بهعنوان مثال، امروز به جای آنکه بر تکنولوژی بلاکچین تمرکز کنیم به فکر ساختن پیامرسان یا موتور جستوجوی بومی هستیم.»