جویشگرهای بومی از خدمات پایه شبکه ملی اطلاعات هستند که اگرچه عمر آنها به یک دهه رسیده است اما رشد چندانی نداشتند و در زمان قطعی اینترنت این مساله آشکار شد، با وجود این، مرورگر بومی دیگری بهتازگی به جمع آنها اضافه شده و باید دید استقبال مردم از آن چگونه است و تا چه اندازه میتواند سهمی از جستوجوی کاربران داشته باشد.
موتورهای جستوجوی بومی سهم زیادی در اقتصاد فناوری اطلاعات یک کشور دارند و جویشگرهای ایرانی هم اهمیت خود را از این جهت نشان میدهند. طرح و ایده جستوجوگرهای بومی تقریباً در دوره دوم دولت احمدینژاد مطرح شد و علت آن هم حلقه تهدیدات و تحریمهایی بود که علیه ایران مطرح میشد. همین مساله نیاز به ایجاد گزینههای داخلی تولیدات و خدمات خارجی را چند برابر میکرد.
در حال حاضر، گوگل، موتور جستوجویی است که نه تنها در کشور مادر خود آمریکا، بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر و حتی در ایران که دود تصمیمهای اشتباهی مانند تحریم کسبوکارهای ایرانی به چشم کاربران رفته است، هم مورد استفاده قرار میگیرد. اما کشورهایی هم هستند که از موتورهای بومی خود استفاده میکنند. از جمله چین با بایدو، کره جنوبی با نیور و روسیه با یاندکس که هر کدام کاربران خود را دارند و سهمی از پرسوجوهای روزانه را به خود اختصاص دادهاند.
همین موضوع موجب شده در ایران هم به فکر داشتن یک موتور جستوجوی بومی بیفتند و حمایت از جویشگرهای بومی بر اساس تهیه و ارائه طرح کسبوکار به تصویب شورای راهبری جویشگر بومی رسید و مقرر شد که مدلهای کسبوکار موتورهای جستوجوی «پارسیجو» و «یوز» برای ادامه فعالیت به شورای راهبری ارائه شوند. البته به اذعان مسؤولان، در هیچ کجای دنیا، جویشگر بومی با هدف پر کردن جای گوگل و یاهو راهاندازی نمیشود و جویشگرهای بومی هدف دیگری را دنبال میکنند که پاسخگویی به نیازهای کاربران بومی است و با توجه به اطلاعاتی که سرویسهای بومی دارند، از یک ابزار بومی بهتر از یک ابزار بینالمللی برمیآید.
توسعه خدمات متنوع مطابق با نیازهای بومی و محلی، افزایش درآمد ملی از طریق کسب درآمد جویشگر بومی، ترویج و گسترش فرهنگ ایرانی-اسلامی در فضای مجازی، کمک به ایجاد مزیت رقابتی برای جویشگر بومی نسبت به رقبای غیربومی، توسعه زیرساختهای تولید و ارائه خدمات و محتوای جویشگر بومی، توسعه دانش و فناوری جویشگر بومی، حفاظت از اطلاعات و ارتقای امنیت ملی در فضای مجازی و بهرهمندی از گزارشات ذائقهسنجی کاربران ایرانی برای ارتقای خدمات فضای مجازی از ضرورتها و اهداف کلان جویشگرهای بومی عنوان شده است.
قطعی اینترنت و آشکار شدن ناکارآمدی جویشگرهای بومی
با وجود این و در قطعی اینترنت جهانی یکی از نرمافزارهای پایه که روی بستر شبکه ملی اطلاعات قرار دارد و باید بتواند در چنین شرایطی به مردم سرویس ارائه دهد، موتور جستوجوی ملی است. اما در مدت ۱۰ روزه قطعی اینترنت جهانی در سال 1398، موتور جستوجوهای ملی از جمله پارسی جو و یوز وقتی با افزایش ناگهانی حدودا ۲۰۰ برابری کاربران مواجه شدند، نتوانستند پاسخگوی این خیل عظیم باشند که پیش از این از موتورجستوجوهای خارجی مانند گوگل، بینگ و… استفاده میکردند.
سیدابوالحسن فیروزآبادی پس از آن درباره تکلیف وضعیت موتورهای جستوجو به وزارت ارتباطات با وجود ناکارآمدی جویشگرهایی مانند پارسیجو اظهار کرد: این وظیفه آنها نیست، بلکه مسوولیت است و باید مسوولیت بپذیرند. آنها گفته بودند از پروژههای تحقیقاتی در موتور جستوجو حمایت میکنیم، اما اینکه این ابزار بتواند کلیت نیاز مردم را تامین کند، اتفاق نیفتاد و در حادثه قطعی اینترنت شاهد بودیم مردم نمیتوانستند آدرس داروخانه، بلیت پرواز، بانک و فرودگاه را پیدا کنند.
دبیر شورای عالی فضای مجازی ادامه داد: بهخصوص کسبوکارهای کوچک که مورد نیاز مردم بود، خیلی لطمه خوردند و این نشان داد که ما باید مرکزیتی در حوزه مسوولیتپذیری داشته باشیم و نیازهای اطلاعاتی مردم درباره خدماتی که در شبکه ملی وجود دارد، باید برطرف شود. البته این بهمعنای تصدیگری نیست و فارغ از جویشگرهایی مانند یوز و پارسیجو، حداقل وظیفهای که در یک موتور جستوجو میبینیم این است که نیاز مردم را تامین کند.
مرورگر ذرهبین آغاز به کار کرد
در حال حاضر در حالی که پارسیجو و یوز در سکوت به کار خود ادامه میدهند و به نظر میرسد بار عظیم پرسشهای کاربران هم با وجود گوگل از دوش آنها برداشته شده، به تازگی هم مرورگر ذرهبین آغاز به کار کرده و فیروزآبادی نیز چندی پیش با اشاره به راهاندازی مرورگر بومی ذرهبین گفت: این موتور جستوجو از قابلیتهای محلی خوبی برخوردار است و امیدواریم بخش بزرگی از نیازهای مردم را به مراتب از مرورگرهای خارجی بهتر تامین کند.
کارشناسان معتقدند مشکل عمده جویشگرهای بومی نه سختافزاری است و نه نرمافزاری. چون امکان خرید سختافزاری از سوی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وجود دارد و از لحاظ نرمافزاری نیز جویشگرهای بومی به رشد قابل قبولی رسیدهاند. مشکل اصلی این است این جویشگرها هنوز از سوی مردم مورد پذیرش قرار نگرفته و مردم ترجیح میدهند به جای جویشگرهایی که دارای محدودیت در ارائه محتوا و دقت پایینتری است از جستجوگرهای خارجی مانند گوگل و بینگ استفاده کنند.
از طرفی اینکه چطور میتوان استفاده از موتور جستوجو را رواج داد، برخی معتقدند باید دانشآموزان را مجبور کرد تا اطلاعات خود را از موتورجستوجویهای داخلی پیدا کنند، کارمندان ادارهها که کار تحقیقاتی انجام نمیدهند را ملزم کرد تا از موتور جستوجوهای داخلی برای جستوجوی مطالب فارسی استفاده کنند.
از سوی دیگر باید برای جویشگرهای بومی کسبوکار تولید شود و دولت میتواند از این موتورهای جستوجو، داده بخرد. مثلاً اگر دانشآموزان در جستوجوگر داخلی سرچ کنند، مشخص میشود که دانشآموزان ما بهدنبال چه نوع دادههایی هستند و میتوان آن دادهها را خرید و برای متون درسی، پرورشی و برنامهریزی استفاده کرد.
ازطرف دیگر، برای تشویق به مراجعه کاربر به جویشگر، باید محتوایی در آن وجود داشته باشد و در مقابل، با قرار گرفتن محتوا، کاربر بیشتری مراجعه میکند و این موارد رابطه مستقیمی با هم دارند. طبیعی است که جویشگر از همان روز اول نمیتواند پاسخگوی تعداد زیادی از کاربران در زمینه ارائه محتوا باشد. اما درشرایطی که محتوا و ظرفیت ارتقا پیدا کند، قطعا مراجعه مردم هم افزایش مییابد. درچنین شرایطی جویشگر بومی باید مزیتهایی داشته باشد که اگر به اطلاع کاربر برسد، کاربر اساسا از اول ترجیح دهد که به جای مراجعه به گوگل، موضوع مورد نظر خود را در جویشگر داخلی جستوجو کند.