شبهای قدر در ادبیات دینی ما نماد زمان تعیین سرنوشت است. اگرچه سرنوشت ما حاصل تصمیمگیریهایی است که در طول یکسال انجام میدهیم، اما شب قدر نماد زمانی است که ما تصمیم میگیریم برای خوب بودن، برای خوب زیستن و برای مواجهه با سختیهای پیش رو.
از این منظر نیز انتخابات میتواند همان نماد شب قدر سیاست باشد. انتخابات شب قدر یک جامعه است؛ وقتی آن جامعه تصمیم میگیرد تا در روزهای پیش رو کدام گزینه را برای حل مسائلاش انتخاب کند. در حقیقت انتخابات، صرفا انتخاب یک انسان از میان گروهی همشکل از انسانها نیست؛ یا حداقل میتواند نباشد. انتخابات میتواند زمان انتخاب گزینههای مختلفی باشد که در برابر ما قرار دارد. انتخاب از میان گزینههایی که احتمالا دو یا چند رویکرد مختلف را در برابر چالشها تعیین میکند.
شب قدر ۴ سالهای که در آن مردم ایران میتوانند به مسایل سختی فکر کنند که پیش رو دارند. بحرانهای مختلفی که گاه انباشت سالها سکوت یا اشتباه بوده است. شب قدری که آداب خود را نیز دارد. آدابی که شاید با رفتار امروز فاصله بسیار داشته باشد؛ اما به هر حال باید تلاش کنیم تا به قدر توانمان آنها را رعایت کنیم.
شب قدر انتخابات میتواند به جای رویاپردازیها و شعاردهیها با بررسی بحرانها و چالشها آغاز شود؛ ذکر مصیبت حال امروز ما. چالشهایی که در میان انبوه موضوعات نیاز به اولویتبندی دارد. این که کدام مسائل و بحرانها بیش از هر مساله دیگری در برابر ما وجود دارد. فهرستی از مسائلی که گاه تبدیل به رازهای مگو شدهاند. حرف زدن از بحرانهایی که در طول ۴ سال گاه تنها با سکوت مواجه میشوند، باید در این شب قدر ۴ ساله بیان شود. بسیاری از مسائلی که در برابر زندگی ایستادهاند.
دومین آداب این شب قدر بررسی گزینههای پیش روی ماست و برای این گزینهها ناچاریم تا به آن چیزهایی که باور داریم نگاهی دوباره بیاندازیم. به ایمانها و باورهای خودمان نگاه کنیم. اینکه در واقعا در زندگی برایمان چه چیزهایی اهمیت دارد. اگر زندگی سعادتمند را، زندگی آزادانه یا زندگی با کرامت را ایمان داریم، پس باید گزینههای پیش روی ما نیز برآمده از آن باشد. این که کدام گزینه آن زندگی سعادتمند را برایمان خواهد ساخت. اگر ایمان داریم به مهربانی باید بگردیم به دنبال مهربانی در گزینهها؛ باید بگردیم به گزینههایی که به ما «فرصت زندگی کردن» میدهد.
اما سومین آداب از این شب قدر ۴ساله، تصمیمهای سخت است. تصمیمهای سختی که ما ناچار میشویم گاه به قربانی کردن چیزی در برابر چیزی دیگر؛ قربانی کردن برخی از مطلوبیتها در برابر مطلوبیتهای بزرگتر. زندگی آنقدر ساده نیست که به ما اجازه دهد تا تمام مطلوبها را با هم داشته باشیم.
به هر حال تصمیم سخت یعنی گاه باید انتخاب کنیم که کدام مطلوب را در برابر کدام مطلوب بزرگتر، وزن کمتری دهیم. تصمیم سخت این روزها، تصمیم برای زندگی است. تصمیم سخت تلخ است، مثل دارو. تلخی تصمیمهای سخت یعنی پذیرش درمان و پیش رفتن به سمت حل مسائل. انتخابات میتوانست و میتواند به کمک نخبگان، حزبها و نهادهای مدنی تبدیل شود به کارزاری برای تصمیمهای سخت، زمانی برای واقعبینی در برابر چالشها. افسوس اگر این زمان را تبدیل کنیم به نمایشی برای وعدههای پوشالی.
و نهایتا انتخاب و آمادگی برای ۴ سالی که باید سختیها و چالشهایش را خوب بشناسیم. آمادگی برای مواجه شدن با مسائل پیچیده و سختی که پیش رو داریم. همین جاست که باید قرآنها را بر سر بگیریم و آرزوهای خوبی که در دل داریم را مرور کنیم. اما زمان بخشش و بخشیدن است. طلب بخشیده شدن و آمادگی روحی برای بخشیدنها.
شب قدر ۴ساله شروع شده است. روزهایی که از هزار روز تصمیمگیریهای فردی ما برتر است. من هم تصمیم دارم تا از این شب قدر تا آن شب قدر ۴ساله، به سهم خودم تلاش کنم برای این تصمیمگیری و ساخت آینده و هر روز با یادداشتی دیدگاه خودم را با شما به اشتراک بگذارم.