کسانی که مناظرههای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری یا سایر برنامههای رادیو و تلویزیونی کاندیداها را دنبال کردند حتماً سخنان آنها درباره فیلترینگ، اینترنت، فضای مجازی و کلیدواژههایی از این دست را شنیدهاند؛ اما این سخنان کلی، مبهم و غیرکارشناسی تا چه اندازه نشاندهنده جهتگیری نامزدها در مورد ارتباطات و فناوری اطلاعات است؟ آیا میتوان از این سخنان برداشت کرد که در آینده و در صورت پیروزی هر کدام از این هفت نفر، چه سرنوشتی در انتظار صنعت ICT کشور خواهد بود؟ منظور از «اینترنت ارزان، پرسرعت و امن» چیست؟ آیا با روی کار آمدن دولت جدید اینترنت برای همیشه قطع میشود یا چنانکه یکی از کاندیداها یک بار اشاره کرد، طبقهبندی خواهد شد؟
از اینترنت ارزان فیلترینگ
مشکلات اقتصادی روز کشور آنچنان چشمگیر و جدی هستند که محور تبلیغات انتخاباتی را به خود اختصاص دادند و در انتخاباتی که تمامی هفت نامزد آن از نظر اقتصادی به اردوگاه راستگرایان تعلق داشتند، کمتر اثری از اتکا به فناوری برای رشد اقتصادی بود.
نامزدها به صورت اشاراتی کلی- که نشان میداد آشنایی چندانی با موضوع ندارند- گاهی به فضای مجازی و نقش آن در اشتغال اشاره کردند؛ اما خدمات الکترونیکی، دولت الکترونیکی، سلامت الکترونیکی و موضوعاتی از این دست که به صورت مستقیم با تصمیمات دولتها مرتبط هستند بدون توجه باقی ماندند. حتی در هنگامهای که کلیه دانشآموزان و دانشجویان کشور یک سال تحصیلی کامل را به صورت آنلاین گذراندند، اشارهای به آموزش مجازی و الکترونیکی نشد.
ابراهیم رئیسی، راهاندازی سامانههای الکترونیکی قوه قضاییه را نشانه توجه خود به فضای مجازی دانست.
در مقابل، وعدههایی مانند اینترنت رایگان برای دهکهای پایین جامعه و اینترنت ارزان برای زنان خانهدار داده شد که نامزدها باز وعده دادند در صورت پیروزی، جزئیات آن را اعلام کنند. همچنین چند باری به موضوع فیلترینگ و بسته شدن سایتها و پیامرسانهای خارجی اشاره شد؛ اما مساله برخورد با کسبوکارهای داخلی و مشکلاتی که آنها دارند ناگفته باقی ماند.
سعید جلیلی در توییتی، فیلتر بودن توییتر را بدون توجیه خواند.
در میان کاندیداها، عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده که خود را به جریان میانهرو و اصلاحطلب منتسب میکنند در جریان مناظرهها از تشکیل پرونده قضایی برای وزیر ارتباطات یا رأی نمایندگان قوه قضائیه به مسدود شدن اینستاگرام در کمیته فیلترینگ سخن گفتند و در برابر آنها رئیسی اعلام کرد در دوران ریاست او بر قوه قضائیه، هیچ فیلترینگ جدیدی رخ نداده است. تاکید بر فیلترینگ در مناظرهها بدون اشاره به موضوعات دیگر این حوزه نشان میداد کاندیداها آشنایی چندانی با ارتباطات و فناوری اطلاعات ندارند.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی در مناظرهها اشارهای به اینترنت و فضای مجازی نداشت.
پنج کاندیدای دیگر این انتخابات که خود را جزو جریان مقابل دولت فعلی میدانند ابتدا سعی کردند به موضوع فیلترینگ وارد نشوند؛ اما در ادامه هنگامی که حمله طرف مقابل شدت یافت به دفاع برخاستند. علیرضا زاکانی در مناظره دوم گفت: «ما مخالف فیلترینگ هستیم.» که مشخص نشد منظورش از «ما» چه کسانی است. در همان مناظره، ابراهیم رئیسی به سامانههای الکترونیکی قوه قضائیه که در زمان ریاست او آغاز به کار کردهاند اشاره کرد و به موضوع توسعه زیرساختها پرداخت. او اشارهای هرچند غیرفنی به پینگ بازیهای آنلاین داشت و از این طریق به موضوع زیرساختها و اقتصاد فضای مجازی پرداخت هرچند وارد جزئیات نشد.
در مناظره سوم نیز باز موضوع فیلترینگ به میان آمد؛ اما خبری از بحثهای کارشناسی نشد و حتی برخلاف حوزههای دیگر، در حوزه ICT وعده مشخصی هم داده نشد و آنچه در این فضا اهمیت یافت حاشیهها بود.
طبقهبندی اینترنت
سال ۸۸ در جریان منازعات پس از انتخابات ریاستجمهوری، فیسبوک و توییتر به دستور مستقیم شورای عالی امنیت ملی مسدود شدند. شورایی که در آن سال سعید جلیلی دبیر آن بود. با وجود این جلیلی در جریان تبلیغات دوره اخیر در توییتر نوشت: «فیلترینگ توییتر توجیه ندارد.» او همچنین در یک برنامه رادیویی گفت: «وقتی گفته میشود نباید دولت فضای مجازی را رها کرد، عدهای فکر میکنند میخواهیم بگیریم و ببندیم. نه، اتفاقاً اگر برنامه داشته باشیم بسیاری از مردم و جوانان ما از فرصتهای فضای مجازی استفاده حداکثری میکنند… برخی از محدودیتها توجیهی ندارند، مثلاً بین اینستاگرام و توییتر تفاوت چندانی وجود ندارد و اگر محدودیتی هست، حتماً باید مطالعه و برطرف شود.» شبیه این سخنان را دیگر کاندیدها هم به زبان آوردند که جدا از کلی و مبهم بودن، نشان میداد کاندیداهایی که در دورانی طرفدار فیلترینگ بودند امروز میدانند این سخنان باعث ریزش رأی آنها خواهد شد.
علیرضا زاکانی گفت: ما مخالف فیلترینگ هستیم.
احتمالاً همین سخنان بود که باعث شد حسن روحانی در واکنشی طعنهآلود بگوید: «اینهایی که در دولت یازدهم رودررو و سینه به سینه من شده بودند که باید این فیلتر شود، آن فیلتر شود، الحمدلله همه میگویند ما طرفدار پهنای باند شدهایم.»
البته این تنها موضوعی نبود که حاشیه ایجاد کرد. ابراهیم رئیسی در یکی از برنامههای تبلیغاتی خود از طبقهبندی اینترنت سخن گفت. موضوعی که با واکنش منفی برخی کاربران در شبکههای اجتماعی روبهرو شد و در نهایت او هیچ گاه این موضوع را تکرار نکرد. اما میتوان گفت این موضوع ارتباطی به او و خواستهاش ندارد.
۱۷ اسفند سال گذشته ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی، در مراسم رونمایی از مرکز مانیتورینگ خدمات پایه دیجیتالی شبکه ملی اطلاعات در پاسخ به سوالی در خصوص طبقهبندی دسترسی کاربران در فضای مجازی گفت: «این طرح میان وزارت ارتباطات، کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و معاونت فضای مجازی دادستانی در دست اجراست، البته طبق گزارش دریافتی ما از جدول زمانبندی عقب هستند اما این پروژه مراحل نهایی خود را طی میکند و انشاءالله به زودی عملیاتی میشود. این پروژه تحت عنوان مدیریت VPN و اینترنت کشور برای دسترسی طبقات مختلف مانند خبرنگاران، پزشکان و دانشگاهیان با هدف رفع نیازهای اینترنتی آنها و ارائه شرایط بهتر سرویسدهی اجرایی میشود.»
اما میتوان گفت این طرح به مدتها پیش بازمیگردد. زمانی که حسن روحانی به تازگی توانسته بود دور دوم ریاستجمهوری خود را آغاز کند. آبان ۹۶ امیر خوراکیان، معاون مرکز ملی فضای مجازی، در یک نشست خبری در حاشیه یازدهمین نمایشگاه بینالمللی رسانههای دیجیتالی از اجرای طرح «اینترنت طبقهبندیشده» در کشور خبر داد و گفت: «تقسیمبندی اینترنت بر مبنای دسترسیها بر اساس نیازها و ماموریتها خواهد بود.»
خوراکیان گفت: «بر این اساس برخی از مراکز خاص همچون مراکز پروژهشی و دانشی، فرهنگی، دانشگاهها و رسانهها میتوانند به بخش عظیمی از اینترنت دسترسی داشته باشند. سعی داریم تقسیمبندی اینترنت به گونهای باشد تا دسترسیها بر اساس نیازها و ماموریتها باشد.»
عبدالناصر همتی به موضوع تشکیل پرونده قضایی برای آذری جهرمی اشاره کرد.
بدین ترتیب میتوان حدس زد رئیسی تنها به اجرای مصوبات شورای عالی فضای مجازی اشاره کرده است؛ اما مجموعه حواشی در مورد او و نفراتی که در ستادهای تبلیغاتیاش فعالیت داشتند کاربران را بیش از پیش بدبین کرده بود. یکی از این نفرات، رضا تقیپور بود.
طرح محدودیت در مجلس
۹ خرداد خبرگزاری تسنیم اعلام کرد با حکم نیکزاد (رئیس ستاد انتخاباتی رئیسی) رضا تقیپور در سمت مسئول فضای مجازی ستاد سیدابراهیم رئیسی منصوب شده است. تقیپور که در دولت دوم احمدینژاد وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بود، پیشتر در سخنانی موتورهای جستوجوی خارجی را «ابزارهای جاسوسی بیگانگان» خوانده بود. ۱۱ خرداد همین خبرگزاری گفتوگویی از تقیپور منتشر کرد که در آن درباره طرح ساماندهی فضای مجازی توضیح داده بود. این طرح که از مدتها پیش در کمیسیونهای مجلس در دست بررسی است هنوز به صحن علنی نرسیده و مشخص نیست چرا تقیپور لازم دید در این مقطع درباره آن توضیح دهد. از میان سخنان اون جملات «پیامرسانهای خارجی مسدود میشوند، مگر اینکه قانون ما را بپذیرند… همه کاربران باید احراز هویت شوند… حبس و جزای نقدی برای توزیع و انتشار فیلترشکن… کنترل پیامها در صورت «شروع» به ارتکاب جرائم علیه امنیت داخلی» در رسانهها و شبکهّای اجتماعی به شدت برجسته شدند. جنجال به حدی بود که خبرگزاری تسنیم مجبور شد این خبر را از خروجی خود حذف کند و در ادامه مهدی دوستی، سخنگوی ستادهای مردمی ابراهیم رئیسی، اعلام کرد تقیپور هیچ سمتی در این ستاد ندارد. هرچند این سخنان نیز مربوط به طرح نهایینشده در مجلس است که میتوان ردپای آن را در اسناد تصویبشده در شورای عالی فضای مجازی دید.
محسن مهرعلیزاده بارها به فیلترینگ شبکههای اجتماعی و پیامرسانها اشاره کرد.
بدین ترتیب میتوان دریافت کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری که در نهایت یکی از آنها حداقل چهار سال رئیس قوه مجریه خواهد بود هیچ ایده و برنامه مشخصی در زمینه اینترنت، شبکه ملی اطلاعات، فضای مجازی، کسبوکارهای مرتبط با این صنعت و مشکلات آنها ندارند و هرچند در برنامههای دیگری گاهی به استارتآپها و اشتغالزایی آنها اشاره کردند، اما به صورت کلی پرداختن به این صنعت جزو برنامههای اصلی آنها نیست. طی یک بررسی آماری که «اعتمادآنلاین» از پرتکرارترین کلمات بهکاربردهشده از سوی هر کاندیدا در سه مناظره انجام داد مشخص شد رئیسی، همتی و مهرعلیزاده در مجموع، ۱۲ بار کلمات «اینترنت» و «فضای مجازی» را استفاده کردهاند و بقیه کاندیداها حتی یکبار هم از این کلمات استفاده نکردهاند. هرچند در این زمینه از صداوسیما و طراحان سوالها نیز میتوان انتظار داشت که عملکرد بهتری داشته باشند، اما با توجه به فرصتی که هر کاندیدا برای ارائه ایدههای خود داشت، میشد به موضوعاتی غیر از سوالهای از پیش طراحیشده نیز پرداخت.
از مجموعه آنچه در جریان تبلیغات انتخاباتی گذشت میتوان چنین تلقی کرد که کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری نه تنها آشنایی چندانی با موضوع ICT ندارند، مشاوران متخصصی هم در این بخش به کار نگرفتهاند. تقلیل همه مسائل این حوزه به «دسترسی» و حتی در این بخش هم سخن گفتن درباره «فیلترینگ» میتواند برای فعالان این صنعت ناامیدکننده باشد و در همان حال گویای آن است که مردان سیاست در ایران همچنان نگاهی سنتی به اقتصاد، صنعت، فرهنگ و غیره دارند.