فاطمه ملکی
ابراهیم محمودزاده، رئیس هیات مدیره شرکت مخابرات ایران، مدیرعامل اسبق و غیرنظامی صاایران و عضو رسمی هیات علمی دانشگاه مالک اشتر با رتبه دانشیار پایه 22 است.
محمودزاده 65 ساله لیسانس مهندسی الکترونیک خود را در سال 1362 از دانشگاه ایالتی واشنگتن دریافت کرده و از سازمان مدیریت صنعتی در سال 1375 در رشته کارشناسی ارشد MBA فارغ التحصیل شده و دکترای تخصصی مدیریت استراتژیک تکنولوژی را از دانشگاه عالی دفاع ملی در سال 1380 دریافت کرده است.
او از آذر ماه 99 بر کرسی ریاست هیات مدیره شرکت مخابرات ایران تکیه زد و تجربه قبلی او در حوزه ارتباطات به 10 سال مدیرعاملی شرکت صاایران از موسسین ایرانسل، نزدیک به 10 سال عضویت در هیات مدیره و ریاست هیات مدیره ایرانسل، سه دوره معاونت وزارت دفاع در حوزههای طرح و برنامه و بودجه و آماد، ریاست شورای عالی صاایران، ریاست هیات مدیره شرکت سرمایهگذاری غدیر و مدیرعاملی و ریاست هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا) باز میگردد.
او را میتوان از معدود مدیران استراتژیک و کاریزماتیک حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور توصیف کرد که با تجربههای سیاسی و تجاریاش وارد زیاندهترین دوران شرکت مخابرات ایران شد تا بتواند نقش منجی بزرگترین کارتل ارتباطی کشور را ایفا کند.
با او درباره روند مدیریت، سرمایهگذاری و تبیین استراتژیهای شرکت مخابرات ایران در یک ظهر گرم اوایل خرداد ماه به گفت و گو نشستیم که ماحصل آن را در ذیل میخوانید.
* طی 10 سال گذشته و بعد از خصوصیسازی شرکت مخابرات ایران، بحثها و اختلاف نظرهای زیادی میان مخابرات و وزارت ارتباطات بر سر تغییر و اصلاح تعرفه خدمات ارتباطی به ویژه تلفن ثابت شکل گرفت. به نظر میرسد هر دو طرف در این مورد به زبان مشترک نرسیدید. دولت برنامه توسعه از سمت شرکت مخابرات میخواهد تا تعرفه را افزایش دهد و مخابرات هم معتقد است ابتدا باید تعرفه افزایش یابد و براساس آن برنامه توسعه ارایه خواهد شد. علت اینکه در این مدت به زبان مشترک و تفاهم مشترکی رسیده نشد را در چه میدانید؟
من رئیس هیات مدیره شرکت مخابرات ایران هستم. تا دیروز رئیس هیات مدیره ایرانسل بودم. گرچه شغلهای متعددی در 10 تا 15 سال گذشته داشتم اما رشته من در حوزه مخابراتی و الکترونیکی بوده و درک مشترکی از هزینه، سرمایهگذاری و توسعه دارم.
در کلیت ماجرا، توسعه میدهیم تا هزینهها را پوشش دهیم. هزینهها را کاهش میدهیم تا بتوانیم از ضرر جلوگیری کنیم. شرکتهای دنیا دو گزینه بیشتر ندارند؛ یا توسعه میدهند یا هزینهها را کاهش میدهند. در کشور ما هم اگر گفته شود توسعه دهید تا بتوانید هزینهها را پوشش دهید، در کلیت حرف صحیحی است اما باید بدانیم ما کجای منحنی قرار گرفتیم. آن چیزی که ما امروز میگوییم که باید هم تعرفه و هم نوع خدمات را افزایش دهیم و هم زیرساختها و فیبر را توسعه دهیم، حرف درستی هستند. منتهی اینها برای 18 سال عدم تغییر تعرفه بار بسیار سنگینی است.
وقتی 45 ریال برای یک دقیقه دریافت میشود، مشتری قبض صادر شده تلفن را با سه آیتم دیگر آب، برق و گاز مقایسه میکند. در یک وقت خیلی دور، ارقام آنها نزدیک به هم بوده است و خانوار موقع پرداخت هر چهار قبض معدلی از مبلغ را در هزینهها در نظر میگرفته است اما امروز که به قبض مخابرات نگاه میکنند، بسیاری از مشتریان تصور میکنند قبض آنها 300 هزار تومان است و وقتی دقت میکنند میبینند 30 هزار تومان است.
متوسط درآمد شرکت مخابرات ایران به ازای هر مشترک (ARPU) شش هزار تومان است اما 21 هزار تومان برای نگهداری آن هزینه میشود. مخابرات باید توسعه بدهد که بتواند هزینههایش را پوشش دهد و درآمدی که مورد انتظار سهامداران است و قرار بوده با بازگشت سرمایه برای سرمایهگذاران جذابیت ایجاد کند یا تعرفهها را افزایش دهد که انگیزه و جذابیت برای سهامداران و سرمایهگذاران پدید آورد که ما بتوانیم حرکتمان را آغاز کنیم.
ما در مسیری حرکت کردیم که با چالش 18 ساله عدم تغییر تعرفه مواجه بودیم درحالیکه باید مطابق یک گزارش تحقیقاتی انجام شده در دنیا توسط یکی از شرکتهای زیرساختی بزرگ، خرید تجهیزات برای 234 اپراتور اول دنیا معدل سالیانه 300 میلیون دلار است تا با این رقم بتواند اپراتور را نگهداری کرده، به روز کند و نیازهای مشتریانش را در رقابت با بقیه رفع کند. در ایران و برای شرکت مخابرات ایران هزینهکرد سالیانه 300 میلیون دلار اتفاق نیفتاده است. از سوی دیگر، نرخ خدماتی که ارایه میدهیم، با نرخ تعرفه بسیار تفاوت دارد. هزینههای مخابرات برای نگهداری هر خط تلفن ثابت 21 هزار تومان است اما میزان درآمد کسب شده از هر خط شش هزار تومان است. پس ما ظرفیت و توان گفتوگو برای توسعه را نداریم.
چرا ندارید؟
کسی که میخواهد سرمایهگذاری کند حتما برای بازگشت سرمایهاش با ما صحبت میکند. کسی هم که سهامدار باشد، میگوید طرح توجیهی شما برای توسعه توجیه ندارد. ما باید همزمان دو چالش را رفع کنیم. اصلاح نرخ تعرفه فقط برای افزایش درآمد نیست. برای کاهش سود و جبران ضرر افزایشی که داشتیم، باید نرخ را متعادل کنیم. نرخ را متعادل میکنیم که به ثبات اولیه برسیم. وقتی به نقطه ثبات برسیم، آن وقت جذابیت سرمایهگذاری را از محیط داخل با فروش اوراق ایجاد میکنیم. ما برای جذب سرمایه و توسعه میخواهیم اوراق بفروشیم. نرخ اوراق اکنون 21 درصد و با بقیه ملزومات آن 26 درصد است. آیا میتوانیم پاسخگوی نرخ 26 درصدی اوراق با کاری که الان میکنیم، باشیم؟ قطعا نمیتوانیم. پس کسی حاضر نیست این سرمایهگذاری را انجام دهد.
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی مراقبت میکنند تا جذابیت سرمایهگذاری پدید آید و شرکتهای مخابراتی هم بتوانند نسبت به این جذابیت، تدابیر و سیاستهای آنها را برای توسعه اجرا کنند. رگولاتوری این نیست که فیکس کنیم. چون رگولاتوری، تنظیم مقررات است و همیشه هم قابل تنظیم است و دائم باید تنظیم کنیم. اگر درآمدها خیلی افزایشی بود، برای کمک به بهرهبردار و مشتری باید کاهش یابد. اگر هم کم بود، برای پشتیبانی از اپراتور باید افزایش یابد. این یک کار دائمی و متغیر مانند دوچرخهسواری است. اگر بایستید زمین میخورید. ما باید دائم حرکت کنیم. امروز پویایی و حرکت ما در این است که با افزایش تعرفه و با سرمایهگذاری کوتاه مدت کم اما در میان مدت و بلند مدت افزایشی و نمایی کارمان را ادامه دهیم.
در کنار این چه اتفاق دیگری میافتد؟ از تلفن ثابت به جز صوت و صدا هیچ استفاده دیگری نمیشود. ما باید بتوانیم پهنای باند را به خانهها منتقل کنیم و مشترکان در منزل موبایل را روی خط ثابت دایورت کنند. برای مشترک به صرفه است که در منزل دانلود کند و اطلاعات موردنیاز خود را بگیرد. الان برعکس است و ترافیک داده به سمت اپراتورهای موبایل است درحالیکخ در دنیا عکس این قضیه صدق میکند. چرا اینجا به عکس نیست؟ چون شرایط توسعهای و ارتباطات پرسرعت فیبر برای همه آحاد مردم نداریم. ممکن است بعضی بگویند چرا فیبر را میگویید و راههای میانبر هم وجود دارد. برخی کشورهای توسعه یافته هم از این استفاده کردند مثلا vDSL راتوسعه دهیم و در کنارش فیبر را هم توسعه دهیم. وقتی این مسایل به هم میرسند آن وقت همه با یک خط فیبر از سوئیچ تا در منزل سرویس فراهم میشود. اینها حرفهای خوبی است اما ما در دعوای سیاسی نمیتوانیم یک مساله فنی را حل کنیم. در کشمکشهای منافع بخشی نمیتوانیم مشکلات را حل کنیم. ما باید برای تعامل، اشتراک نظر و رسیدن به نقطه مطلوب با هم گفت و گو کنیم. قصه ما این است.
اصلا به نقطه گفت و گو با هم نرسیدید؟
هیات مدیره جدید و تیم جدید که مسوولیت آن با من است، تقریبا شش ماه است که مستقر شده و یک عید و یک اسفند هم در آن گذرانده است. یعنی یک هزینههایی را هم همیشه تعطیلات برای ما داشته است. به نظر من همیشه تعطیلات و انتخابات و تغییرات، فرصتهای خوبی برای شرکتهای کسب و کار به ویژه شرکتهای ارتباطی باید باشد. ما در این دوره به جای ذخیره سود با ذخیره دعواهای گذشته، وارث این دعواها در تحویلگیری مخابرات شدیم. اداره شرکت مخابرات ایران با من محمودزاده یا آقای سلطانی مدیرعامل نیست بلکه یک مجموعه و سیستمی به نام شرکت مخابرات ایران است و این اتفاقات بالاخره طول میکشد که بتواند بهتر شود.
خوشبختانه بعد از عید توانستیم با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و آقای وزیر و همکارانشان تعاملات و جلساتی را داشته باشیم و مباحث موردنظر را به صورت مفصلتر برای ایشان مطرح کردم. آقای سلطانی هم مباحث خودشان را مطرح کردند. آقای وزیر گوش دادند و به نظر میرسد در آن جلسه با او روی کلیات توافق خوبی داشتیم و هم ما و دوستان ما و هم ایشان و دوستانشان راضی بودند. چراکه مطالب به جای اینکه در فضای سیاسی و دولت بحث شود، در فضای تخصصی بحث شد. در حوزه تخصصی موضوعات سرمایهگذاری، اقتصادی، مالی، تعرفه، توسعه و بازار مطرح شد. هر دو طرف روی موضوعاتی که حساس بودند، گفتوگو کردند و فکر میکنم باب خوبی برای گفتو گو بود. به ما وعده داده شد که درمورد تعرفه با شما توافق میکنیم و افزایش خواهیم داد. حداقل افزایش تعرفه به علاوه حداقل پرداخت خانوار. چون این هم مهم است. الان 28 میلیون خط را نگهداری میکنیم، 10 میلیون خط کار نمیکند. پرداختی هم ندارند. با صحبت از تعرفه 15 تا 16 هزار تومان بین شورای رقابت و سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی توافق اولیه وجود دارد. البته این رقم هم تا هزینه 21 هزار تومانی هزینه نگهداری اختلاف زیادی دارد اما فکر میکنم راه را برای توسعه ما باز میکند و در کنار آن به دولت وعده دادیم افزایش ظرفیت موردنظر آنها برای توسعه را از امسال شروع میکنیم.
این افزایش روی آبونمان تلفن ثابت است یا تعرفه؟
هم روی آبونمان است هم روی تعرفه. دو فاز و دو موضوع جدا است. نمیشود اسمش را آبونمان گذاشت و آن بحث دیگری است. موضوع حداقل مصرف است که اگر فرد مصرف کرد تا 16 هزار تومان شارژ شود. 16 هزار تومان جزو هزینههای ثابت محسوب نمیشود و مصرف مشترک حساب میشود. اگر میزان مصرف او از 16 هزار تومان بیشتر بود، میزان مصرف او محاسبه میشود اما اگر فردی هزار تومان هم مصرف کرد، حداقل مصرف 16 هزار تومان را باید بپردازد. برای تعرفه هم 45 ریال به ازای هر دقیقه نرخ مناسبی نیست و این رقم در کشورهای اطراف ما بیش از هشت دلار است.
در مجمع عمومی شرکت مخابرات ایران در سال گذشته 2500 میلیارد تومان سود برای توسعه کنار گذاشته شد اما توسعه متوقف شد و سود هم بین سهامداران تقسیم نشد. برنامه مخابرات بالاخره چیست؟
یک توافقی میان سهامداران و یک توافقی در هیات مدیره بود. در توافق بین سهامداران قرار بود یک عددی را وزرت ارتباطات و یک عددی را سهامداران و یک عددی هم مخابرات برای سرمایهگذاری بگذارند. در مخابرات با بالغ بر چهار هزار میلیارد تومان بدهی، افزایش نرخ دستمزد کارکتنان، بدهی به پیمانکاران و دیگر مراکز سهامداری مواجه هستیم. باید بپذیریم امروز شرکت مخابرات ایران ضررده است. ایم بدهی برای امروز هم نیست. برای سال قبل و سالهای قبل هم هست. وقتی شرکتی ضررده باشد، اولین کاری که در دریافت سود انجام میدهند، ضررها را پوشش میدهند تا سود و زیان را مساوی کنند. وقتی ضرر را پوشش میدهند دیگر چیزی برای سرمایهگذاری نمیماند. ما قول دادیم امسال اگر دولت سهم بگذارد، مخابرات هم برای خودش سهم ایجاد کند و هزینه توسعه یک میلیون پورت را هم جور کند. دولت پیشنهاد کرده است 25 درصد مبلغ موردنیاز برای سرمایه گذاری را بدهد. اگر قرار باشد هر خطی 300 یورو خرجش باشد، 25 درصد را وزارت ارتباطات میدهد. این کار سرمایهگذار را به سرمایهگذاری تشویق میکند. امسال هم چنین بحثی را داریم اما آنچه که مسلم است پیشبینی مجمع به نحوی است که سهامداران نتوانند خیلی برای این کار سرمایهای بگذارند.
راههای دیگری برای جذب سرمایه ندارید؟
پیشنهاد دادیم از سرمایهگذاری خارجی با نرخ ارزان و مناسب استفاده کنیم. وقتی با متانول و طلا مقایسه میکنم، قیمت ارز هم باید کاهشی باشد. اگر دستوری روی ارز عمل نکنیم، میتواند قیمت آن برای دریافت وام خارجی کاهش یابد. اگر شورای عالی پول و اعتبار با بانکهای کشور و از منابع باقی ماندهای که در خرید و فروش سهام منع شده بودند، کمک کنند، شرایط سرمایهگذاری در مخابرات یا اعطای وام به مخابرات وجود دارد.
راه دیگر انتشار اوراق در بازار سرمایه است. امروز اگر جایی مطمئن و با نرخ ثابت و خوب باشد، مردم ریسک سرمایهگذاری در خیلی جاهای دیگر مانند بورس و بیتکوین را نمیکنند و در حوزه مخابرات خرج میکنند. اینها مواردی است که قبل و بعد از تغییر دولت میتواند راهکار خوبی برای ما باشد.
بانک خارجی و سرمایهگذار خارجی در شرایط تحریم برای سرمایهگذاری وارد بازار ایران میشود؟
بانک خارجی عمدتا به دنبال اطمینان برای بازگشت سرمایهاش است. در وضعیت تحریم جهانی و شیوع کرونا، شرایط ارتباطات رودررو فراهم نیست. آنها اعتبار مشتری که برایش سرمایهگذاری میکنند را میخواهند. این سرمایهگذاری در مخابرت صورت نگرفته اما در نفت و پتروشیمی وجود داشته است و پنج میلیارد دلار در سه سال با پشتوانه خارجی سرمایهگذاری صورت گرفت. تضمین میدادیم که محصول پتروشیمی را با نرخی به آنها بدهیم و در کنار چانهزنی باید هزینههای تحریم و ریسک دریافت و پرداخت و سوئیف را هم بپذیریم و درصد بیشتری بدهیم. منتهی نرخ بیشتر مهم نیست. مهم این است که اگر ارزش پول کم شود، مشکل برای ما در بازپرداخت ایجاد میشود. اگر بتوانیم این موارد را مدیریت کنیم، میتوانیم پول خارجی هم جذب کنیم. کسی که بخواهد کالایی را بفروشد، خودش هم به دنبال سرمایهگذار میگردد. میتوانیم قرارداد سه جانبه امضا کنیم. ما پروژه ایرانسل را بدون یک سنت پول شروع کردیم. یک قرارداد سه جانبه امضا کردیم و بهرهبردار بودیم و پولش را هم توانستیم برگردانیم. چرا نتوانیم همان الگوی ایرانسل را در مخابرات و همراه اول اجرا کنیم؟ مخابرات زمینههای برجسته خوبی برای سرمایهگذاری و توسعه دارد اما باید فضای کسب و کار مخابرات عوض شود.