بیتکوین، بلاکچین و قابلیتهای مربوط به دفتر حساب توزیعشده اولینبار سیزده سال پیش و در قالب اوراق سفید (گزارشی معتبر که به توضیح موضوعی تازه میپردازد) بیتکوین به بازار معرفی شدند. این اوراق سفید سندی بنیادی و اولیه با حجم ۳۵۵۰ کلمهای درباره یک ارزمجازی بود که تنها هزار کلمه کمتر از اصلاح اولیه قانون اساسی ایالاتمتحده آمریکا بود. هر دو این اسناد چهارچوبی برای نوعی حاکمیت جدید ایجاد کردند.
سادگی مفهوم بیتکوین و اختصار سند اولیه آن اما تناسبی با پیچیدگی این اکوسیستم، حجم بازار نوآوری که هنوز در حال شکلگیری است، ابعاد فرصتهای جدید و پتانسیل آن برای گسترش ندارد. با اینکه بازارهای دیجیتال هنوز در مراحل اولیه شکلگیری هستند، سرعت پذیرش و استفاده از رمزارزها در حالحاضر بسیار بیشتر از نرخ گسترش نفوذ اینترنت در دهه ۱۹۹۰ است و این نشان میدهد که رمزارزها قرار است تغییرات بیشتری را با خودشان بیاورند.
بیتکوین در ابتدا نظر سرمایهگذاران خرد را به خودش جلب کرد، اما حالا مورد توجه سرمایهگذاران بزرگ و سازمانی و البته سیاستگذاران سرتاسر دنیا هم قرار گرفته است، در حالیکه بیتکوین اساس رمزارزها و تجسم بلاکچین را ارائه داد، اما این مقبولیت بهخاطر آن است که این روزها بازارهای دیجیتال مرزها و محدودیتهای باریک را هم پشتسر گذاشته و موارد کاربرد آن بهسرعت در حال افزایش است.
درست مثل هر تکنولوژی نوظهور دیگری، درک ابعاد کامل تاثیرگذاری بلاکچین، رمزنگاری و قراردادهای هوشمند بر بازارها مشکل است و حتی انجام یک پیشبینی نسبتا درست در این زمینه مشکلتر هم هست. رمزارزها و اکوسیستم گستردهتر آنها همچنان بخش کوچکی از بازار مالی باقی میمانند. بهعنوان مثال، تا هفتم سپتامبر سالجاری میلادی مجموع سرمایه بازار مربوط به رمزارزها تقریبا برابر ۲/ ۲ تریلیون دلار بوده است که این میزان در حدود ۵درصد سرمایه کل بازار سهام آمریکاست، با این حال پذیرش و توجه سرمایهگذاران سازمانی ممکن است رمزارزها را وارد فاز تازهای از رشد نجومی کند.
این اکوسیستم دیجیتال شامل سازمانهای جدید میشود که خدمات، محصولات و اشکال جدید تحلیل ریسک و عملکرد، توابع شغلی جدید مجموعه کاملا تازهای از عبارات و زبان را ارائه میدهند که آن را کامل و یکپارچه میکند. واکنش به این اکوسیستم در حال توسعه، بسیار متضاد و دوقطبی است و پشتوانهای از ماهیت فنی و روبه رشد سریع تکنولوژیهای پایه آن را ندارد. یادگیری اینکه چه چیزی حق مالکیت ایجاد میکند، یا چگونگی عملکرد یک وام فوری یا استخر نقدینگی، یا تفاوت میان هاردفورک و سافتفورک (بهروزرسانی سختافزاری و نرمافزاری بلاکچین)، یا اثبات عملکرد در برابر مالکیت، میتواند سخت و اغلب گیجکننده باشد.
در همین راستا نهاد مالی بزرگ S&P Global در گزارشی که اخیرا منتشر کرده است، به ارائه چارچوب سطح بالایی از درک چشمانداز دیجیتال و اکوسیستم بازارها شامل کاتالیزورها و موانع رشد و همچنین پیچیدگیهای اعتباری پرداخته است.
در این بررسی، موارد کلیدی شامل دیجیتالیشدن بازارها شامل تکنولوژی که فرآیند دیجیتالیشدن را تقویت میکند، چشمانداز جهانی قانونگذاری و سیاستگذاری، اکوسیستم منابع مالی غیرمتمرکز (DeFi)، اعتباربخشی، توکنهای غیرقابل معاوضه یاNFTها، در نظر گرفته شدهاند. در نتیجه این گزارش روی تاثیر بازارهای مالی و زیرساخت متمرکز است، چون امروز بهخوبی مشخص شده است که با افزایش کاربرد رمزارزها، شاهد تاثیرات گسترده و بیشتر از آنها در روند دیجیتالیشدن بازارها خواهیم بود.
سیاستگذاری فرآیند دیجیتالی شدن
در روند دیجیتالیشدن بازارها، پنج رویکرد سیاستگذاری وجود دارد که شامل زیرساخت، پوشش شبکهای، داراییها، اپلیکیشنها و موارد استفاده هستند.
زیرساخت شامل بلاکچینها بهعنوان پایه و اساس اکوسیستم رمزارزها است که دفترهای حساب توزیعشده مانند شبکه بیتکوین یا اتریوم را دربر میگیرد. پوشش شبکهای در واقع شامل راهکارهایی است که به بلاکچین برای تنظیم و تعیین اپلیکیشنهایش کمک میکند. داراییها شامل همه آنچه میشود که روی بلاکچین قرار دارند مانند توکنهای قابلمعاوضه و توکنهای غیرقابل معاوضه. اپلیکیشنها در واقع اپهای خاصی هستند که معمولا با قراردادهای هوشمند اجرا میشوند.
این اپها شامل اپهای مربوط به داراییهای غیرمتمرکز، ارزهای غیرمتمرکز، فرآیند وام و بازپسگیری آن، مدیریت اموال پرداختها، کیفپولها، هویتهای دیجیتال و رایانش غیرچرخهای هستند.
موارد استفاده و کاربرد در واقع همان موارد تحتمطالعه هستند که چگونگی استفاده از تکنولوژی بلاکچین در بخشهای مختلف را نشان میدهند. فرآیند دیجیتالیشدن بازارها از قابلیتهای تکنولوژیکی قدرت میگیرد که میتواند مکمل و مختلکننده جریان ایجاد چارچوبها و الگوهای تجاری برای بازارهای ایجادشده از طریق شکلگیری یک اکوسیستم دیجیتال و مجموعهای از مسیرها برای رسیدن به آن باشد.
این مسیرها شامل: تراکنشهای غیرمتمرکز نظیر به نظیر است که نیاز به واسطههای سنتی را کاهش میدهد یا حتی حذف میکند، ماهیت تغییرناپذیر و شفاف، بینیاز از مجوز، بدون مرز و مقاوم در برابر سانسور برای هر تراکنش است که امکان دسترسی کاربران از هر جایی و هر زمانی را با آزادی کامل برای تعامل با هر کاربر از تکنولوژی دیگر فراهم میکند. توسعه این مجموعه مسیرهای مالی، پیچیدگیهای بیشماری در تمام بازارهای مالی خواهد داشت. بهعنوان یک الگوی عملی، دفتر توزیع پتانسیل افزایش راندمان را با کاهش یا حذف نیاز به نقش واسطهها دارد و امکان اجرای تراکنشها در هر دو بازارهای اولیه و ثانویه را هم فراهم میکند. در نتیجه حاضران بازار جریانهای کاری و نظامهای عملکردی کاملا جدیدی را طراحی و اجرا میکنند که باعث میشود میزان نیاز به نقش واسطهها با عوامل مختلف مانند قابلیتهای تکنولوژیکی، شکلپذیری و سرعت پذیرش توسط حاضران بازارها تعیین شود.
در جریان ایجاد این سیاستگذاریها، انواع تازهای از داراییهایی دیجیتال شکل میگیرند که احتمالا بعضی از آنها ماهیت کاملا دیجیتالی خواهند داشت، در حالیکه بعضی دیگر ممکن است نسخه دیجیتالیشده داراییهای سنتی باشند. ظهور داراییهای دیجیتال جدید احتمالا الگوی مدیریت اموال سنتی و دیجیتال را به کلی تغییر میدهد و افق تازهای در این زمینه پیشروی کاربران میگشاید. شکلگیری این داراییهای جدید همچنین مستلزم دادههای تازهای است که میتواند خطر ایجاد چارچوبها و امکانات نفوذ و هک تازه را هم بههمراه داشته باشد.