بحث تاثیر شبکههای اجتماعی بر سلامت ذهن موضوع تازهای نیست اما گزارشهایی که به تازگی در پاییز امسال در مورد آگاهی فیسبوک از پیامدهای پلتفرمهایش بر نوجوانان منتشر شد بار دیگر توجه عمومی را به این موضوع جلب کرد برد. فضای شبکههای اجتماعی به دو جبهه مختلف تقسیم میشود. در یک سو پلتفرمهای تبلیغاتی قرار دارند که در فکر درآمدزایی از کاربران هستند و در نتیجه با بودجه و منابع گستردهای که دارند امکانات زیادی در اختیار کاربر میگذارند و در سوی دیگر پلتفرمهای غیرتبلیغاتی و خیریه که در صدد بهبود وضعیت سلامت ذهن و سلامت اجتماعی این شبکه برمیآیند.
در حالی که این اطلاعات و نادیده گرفتن مشکلات از سوی فیسبوک ناراحتکننده است اما درک تاثیر شبکه اجتماعی بر سلامت ذهن موضوع سادهای نیست. در واقع، بسیاری معتقدند شبکه اجتماعی میتواند فضایی امن و مفید باشد و ارتباطاتی مفید برای افراد جوان و شناسایی هویت خودشان فراهم کند.
معمولاً خشم عمومی نسبت به پیامدهای تاریک شبکههای اجتماعی باعث شده این مزایا نادیده گرفته شوند. این حقیقت دارد که پلتفرمهای شبکه اجتماعی معروف از جمله اینستاگرام، اسنپچت، فیسبوک و دیگران بحث درآمدزایی را اولویت اصلی خود قرار دادهاند. در قلب این اپلیکیشنها ترویج استفاده بیشتر از پلتفرمهایشان نهفته شده است.
بسیاری در پاسخ به این مشکلات میگویند فضاهایی مثل اینستاگرام باید تنها به بزرگسالان اختصاص یابد، این در حالی است که ساخت محیطی مفید برای نوجوانان هم ممکن است. محیطی که به آنها کمک کند خودشان را دریابند و هویت خود را تایید کنند. این محیط امکان بررسی آزادانه هویتها را میدهد و آنها را از تنهایی و تاریکی میرهاند.
البته اطمینانی وجود ندارد که این فضا را تنها با قابلیتهای جدید بتوان به طور کامل اصلاح کرد اما غولهای تکنولوژی میتوانند با همکاری دیگر سازمانها و سازمانهای خیریه شبکه اجتماعی را به مکانی امنتر برای مردم تبدیل کنند.
ساخت فضایی برای شبکههای اجتماعی مختلف از خیریهها تا آنهایی که به دنبال تبلیغات هستند
گرچه تصور فضایی با شبکههای اجتماعی دارای سود اما بدون انحصار و مونوپلی دشوار است اما شرایط نباید چنین باشد. حذف کامل اپلیکیشنهای پشتیبان تبلیغات از حیطه شبکههای اجتماعی واقعگرایانه نیست اما صنعت تکنولوژی فرصتی پیش روی خود دارد تا این فضا را برای پلتفرمهایی که به پول تبلیغات وابسته نیستند بهبود بخشد.
اگر تعداد ویو، کلیک و تبلیغات کماهمیتتر از خواستههای کاربران در نظر گرفته شود، ما میتوانیم نحوه عملکرد پلتفرمهای شبکه اجتماعی را متحول کنیم. ما در کنار هم جوامعی را میسازیم که کاربران میتوانند شرایط و ضوابط خودشان را برقرار کنند. سوال این است که آیا باید از فشار دیگر اپلیکیشنها گریخت، با همکاران ارتباط برقرار کرد یا مکانی قابل قبول برای آنها پیدا کرد؟
با توجه به اینکه تنها چند شبکه اجتماعی بدون تبلیغات در حال حاضر وجود دارد و تعداد کاربران آنها بسیار محدود است و قابلیتهای کمی دارند، جذب حجم بالای کاربران شبکههای اجتماعی معروف مثل اینستاگرام در این پلتفرمها منطقی نیست.
مسلماً به فضایی برای گشتوگذار جوانان هم نیاز است تا در آن به صورت گمنام به کاوش هویتهای خود بپردازند و این کار در صورتی که شبکههای اجتماعی تبلیغات را به سلامت ذهن ترجیح دهند غیرممکن میشود. خریداران تبلیغات مایلاند اطلاعات دقیق را در دست داشته باشند، مثلاً اینکه چه کسی چقدر از وقت خود را صرف شبکه اجتماعی میکند و آزادی عملی میخواهند تا کاربران یا مشتریان احتمالی را بر اساس سن، جنسیت، رفتار و هویت هدف بگیرند. این کار به ویژه برای کاربران جوانی که از شبکه اجتماعی به عنوان وسیلهای برای پیدا کردن خودشان استفاده میکنند مشکلساز است.
برای رفع مشکلات، این صنعت به طور کامل باید سرمایهگذاری روی فضاهایی را افزایش دهد که هدفشان صرفاً تولید سود و بازدهی مالی نباشد. در چند سال گذشته، غولهای تکنولوژی در بحث نوآوری محصولات به پیشرفتهایی دست یافتهاند و این موضوع را میتوان به وبسایتهای دیگری که فضای امن را برای جوامع فراهم میکنند نیز تعمیم داد؛ یعنی این وبسایتها هم محصولات نوآورانهای را در اختیار کاربران خود بگذارند.
برای فیسبوک، اینستاگرام، تیکتاک و دیگر اپلیکیشنهایی که از تبلیغات پشتیبانی میکنند زمان و مکان مشخصی وجود دارد اما از سوی دیگر به فضاهای آنلاینی نیاز است که صرفاً کسب درآمد و پول نباشد. نیازی نیست از بین این دو گزینه (درآمدزایی و خدمات رایگان) یکی را انتخاب کرد، بلکه فضای کافی برای فعالیت هر دوی آنها وجود دارد.
میتوان در این راستا از هوش مصنوعی استفاده مثبت کرد؟
فراتر از بحث سرمایهگذاری روی شبکههای اجتماعی بدون سود و خیریهمانند، فرصتی هم برای استفاده از پیشرفتهای گسترده هوش مصنوعی وجود دارد. غولهای تکنولوژی میتوانند از هوش مصنوعی پیشرفته خود برای بهبود تجربه کاربر در شبکههای اجتماعی و رفع برخی از عوامل تنشزا برای سلامت ذهن و کاهش زمان استفاده کنند.
وبسایتهای شبکه اجتماعی در حال حاضر به واسطه یادگیری ماشینی به الگوریتمهایی که کارشان تشویق به هزینه کردن بیشتر از سوی مردم است اطلاعات میدهند اما پتانسیل و امکاناتی فراتر از اینها وجود دارد. ما میدانیم که تکنولوژی میتواند به جای تشدید مشکلات ذهنی از سلامت ذهن مردم حمایت کند، حالا اگر با استفاده از هوش مصنوعی کنترل مردم را بر شبکه اجتماعی بیشتر کنیم چطور میشود؟
تصور کنید هوش مصنوعی در پیدا کردن آنچه مردم نیاز دارند به آنها کمک کند. برای مثال هدایت مردم به سمت محتوای خندهدار در اوقاتی که نیاز به خنده دارند یا غمناک، هنگامی که نیاز به گریه دارند. این کار رابطه بین افراد همفکر را تقویت میکند.
اکثر اپلیکیشنهای شبکه اجتماعی امروزه از هوش مصنوعی برای تعیین محتوایی که در اختیار مردم میگذارند استفاده میکنند. صفحات «برای شما» و تایملاین اصلی در واقع به همین طریق کارشان را انجام میدهند. با این حال اگر سفر افراد در شبکه اجتماعی را بر عهده خودشان بگذاریم، تجربه احساسی متفاوتی برایشان رقم خواهیم زد. یکی از این اقدامات توجه به خواستهها و نیازها به جای تمرکز بر زمان و توجه آنهاست.
این رویکرد بسیار ساده و واضح به نظر میرسد و به باور خیلیها در حال حاضر هم همین اتفاق رخ میدهد اما موضوعاتی مثل شهادت فرنسس هوگان، مدیر محصول سابق فیسبوک، نشان میدهد شرایط تا این حد هم روشن و ساده نیست. در حال حاضر رهبران شبکههای اجتماعی چنین رویکردی نسبت به جذابسازی محتوا ندارند.
به لطف نوآوریها و تحقیقات بیسابقهای که در زمینه شبکههای اجتماعی انجام گرفته، ما تکنولوژی لازم برای ساخت این وبسایتها را در اختیار داریم. تنها مساله و مانعی که وجود دارد زمان و منابعی است که برای توسعه آنها و ایجاد فضایی برای اپلیکشینهای خیریه و همزیستی آنها با اپلیکیشنهای تبلیغاتی نیاز است.
این پتانسیل وجود دارد که شبکههای اجتماعی در آینده با همکاری شرکتهای خیریه به توسعه نوعی هوش مصنوعی بپردازند که کنترل کاربران را نسبت به آنچه میبینند بیشتر کند اما چنین پیشرفتی نیازمند زمان، سرمایهگذاری و همکاری در این دو معادله است. از سوی دیگر غولهای تکنولوژی هم باید با شرایط جدید موافقت کنند و بخشی از فضا را در اختیار اپلیکیشنهای جایگزین و غیرتبلیغاتی بگذارند.
هدف بسیاری از نهادهای خیریه، افزایش امنیت و سلامت شبکههای اجتماعی است.