بعضی از اتفاقات سال میلادی گذشته نشان دادند که تکنولوژیهای دیجیتال چطور میتوانند به آنچه فیلسوفان آینده شکوفایی انسانی مینامند، صدمه بزنند. با شروع سال جدید میلادی مطالب زیادی درباره این موضوع نوشته شده است که به کمک مثالهایی ثابت میکنند وقتی با وجود سیستمهای فعلی شرایط زندگی در جامعه سخت میشود، چطور مردم میتوانند این شرایط را تحت تاثیر تکنولوژیها تغییر بدهند. با ورود به سال ۲۰۲۲ آنچه مشخص شده، این است که صبر و تحمل جهانی برای توزیع مستقل و آزادانه تکنولوژی در نهادهای اجتماعی، مجامع و ارزشها به تدریج سر میرود. امسال دولتها در سازمانهای ناظر و قانونگذارشان، احکام و قوانینی را برای کنترل تاثیرات تکنولوژیهای دیجیتال روی جوامع و در ارتباط با بسیاری از تکنولوژیهای موجود و نوظهور، تصویب میکنند. قوانین هوش مصنوعی و خدمات دیجیتال اتحادیه اروپا، لایحه امنیت آنلاین انگلستان و قانون امنیت تکنولوژی آمریکا، تنها بعضی از این اقدامات هستند.
قانونگذاری نشانهای از دغدغه اجتماعی است، اما این موضوع هم واضح است که افراد عادی و غیرمتخصص به سرعت در حال درک ارتباط پیچیده میان تکنولوژی و جامعه هستند. صرفنظر از اینکه طرفدار یا مخالف طنز پوچگرای فیلم «بالا را نگاه نکن» هستید که در ماه دسامبر روی پرده آمد، این فیلم آینهای از اهمیت هدف تعیینشده توسط تکنولوژیهای بزرگ و روشی است که مدنیت ما را شکل میدهد. معمای این فیلم این بود که آیا ما برای نجات سیارهمان یا منابع معدنی ارزشمند ستاره دنبالهدار، اقدامی انجام میدهیم؟ این معما میتواند معادل این باشد که آیا ما تکنولوژیها را میسازیم که برای پیشبرد اهداف شرکتها مفید باشند یا اهداف اجتماعی؟
محیط زیست پیچیده که به گفته بعضی کارشناسان «گستره تکنولوژی» نامیده میشود، آماده تغییر است و اصلاحات فنی و تکنیکی کار سادهای نیستند. این کار مستلزم بزرگ فکر کردن ورای چارچوبهای فعلی و ایجاد تغییرات بینالمللی است که یکدیگر را تکمیل و حمایت کنند؛ بهترین مثال برای آن جلوگیری از ایجاد قلمروهای بدون قانون یا سوئیسهای توسعه تکنولوژی است. به عقیده «ژوزف استیگلیتز» سیستمی که برای ما قانون بیاورد، نظارت شدیدی را هم با خودش میآورد که ما را مستلزم میکند به راهکارهایی که به نابرابریهای موجود میان قدرت شرکتها و جامعه، نگاه سختگیرانهای داشته باشیم. دیوید گریبر، مردمشناس، معتقد است که حقیقت اصلی پنهان در این جهان، همان چیزی است که ما میسازیم و میتوانست به سادگی به شکل متفاوتی ساخته شود. حالا در روزهای آغازین سال جدید میلادی و افکار بزرگ، هفت پیشنهاد برای اهداف، رویکردها و رفتارهای متفاوتی وجود دارند که صنعت تکنولوژی میتواند در سال ۲۰۲۲ به کار بگیرد تا بیش از آنکه اهداف و منافع شرکتها را تامین کند، از جامعه جهانی حمایت کند.
کاهش اثر کربن: صنعت تکنولوژی مدتهاست که خواستار رسیدن به جایگاه پیشگامی در جهان بدون کربن و ایجاد شرایط مناسب برای دیگر بخشهاست که در مصرف انرژی صرفهجویی کنند. با این حال اما تحقیقات نشان میدهند که همچنان شرکتهای تکنولوژی با عدم توانایی در محاسبه میزان حذف کربن در چرخههای کاری خودشان – از استخراج مواد خام گرفته تا رسیدن به محصول نهایی- رد پای کربن خودشان را کمتر نشان میدهند. ظاهرا رشد ناچیز کاربردهای بلاکچین مانند دوجکوین، NFTها، متاورس یا پرتاب موشکها به سمت ماه، سیستمی ارزشمند را ایجاد کرده که همچنان هزینههای هنگفت انرژی را نادیده گرفته و از هر کاربرد تکنولوژی حمایت و پشتیبانی میکند.
شفافیت درباره فرآیند تکنولوژیک: غلط جلوه دادن واقعیتهای تکنولوژی مانند هوش مصنوعی تا حمایت از دیدگاه آیندهنگرانه تکنولوژی، همچنان بومی و غیربالغ است. در حالی که تکنولوژیهای دنیای واقعی هنوز نمیتوانند انتظارات را بهطور کامل برآورده کنند. به عنوان مثال، شواهد نشان میدهند که اپلیکیشنهای ردگیری تماس دیجیتال، آن اقدام بزرگ و مهمی را که انتظار میرفت برای محافظت از سلامت عمومی انجام ندادهاند. خودروهای خودران همچنان نرخ تصادفات بیشتری از خودروهایی دارند که رانندگان آنها را میرانند و همچنین محصولات نوظهوری مثل وب ۰/ ۳ در محاصره فریبها و سوءاستفادهها قرار دارند. روایت غالب رسانهای این است که تکنولوژی، انسانیت را در راستای یک مسیر تدریجی جلو میبرد که گاهی شکستهای دنیای واقعی آن را ناهموار میکنند. با این حال، بسیاری از فیلسوفان متخصص، مهندسان، فعالان حقوق انسانی و حتی پزشکان معتقدند که شرکتهای تکنولوژی بیش از آنکه هدفی برای کمک به رشد جامعه جهانی داشته باشند، روی اهداف ساختاری خودشان متمرکز هستند.
کار با نهادهای ناظر: قانونگذاران بینالمللی به سرعت در حال استفاده از ابزارهایی برای کنترل فعالیت شرکتهای تکنولوژی هستند. قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا تلاش بلندپروازانهای برای ایجاد یک استاندارد بینالمللی در جهت توسعه درست و قابل اعتماد هوش مصنوعی از میان خطرات احتمالی آن است. لایحه امنیت آنلاین انگلستان و قانون خدمات دیجیتال اتحادیه اروپا به دنبال ریشهیابی نیاز به استانداردسازی شفافیت اسناد و گزارشها هستند و قانون امنیت تکنولوژی آمریکا به دنبال تاکید دوباره و بیشتر روی حقوق شهروندی، حقوق قربانیها و محافظت از کاربران است. نهادهای قانونگذار با بهکارگیری بهترین و روشنترین تحقیقات اخلاقی و صنعتی، سعی دارند مسوولیت خودشان در برابر مردم و جامعه را انجام بدهند. آنها از افراد متخصص کمک میگیرند تا این وظیفه سخت و پیچیده را انجام بدهند، چون ساختارهای فنی و فرآیندهای تکنولوژی را درک میکنند و در تلاش هستند که اهداف اجتماعی را در میان این ساختارها و فرآیندها بازتعریف کنند.
انجام اقدامات بهتر به صورت مشترک: چرخههای بهکار گرفته نشده چارچوبهای اخلاقی بدون حمایت کل صنعت تکنولوژی، میتوانند همچنان ادامه پیدا کنند. ماجرای اتفاقات مربوط به وبسایت تحلیل ترافیک اینترنت الکسا به خوبی نشان میدهد که مسائل اساسی مربوط به رابطه میان هوش مصنوعی و جامعه، نمیتواند به تنهایی با اقداماتی مانند مراعات اصول مهندسی و الگوریتمهای مخاطبان، حل بشود. شناخت بیشتر شیوه تعامل و ارتباط تکنولوژی با بخش عمومی به درک بهتر لزوم انجام اقدامات مشترک در این زمینه کمک میکند. مجموعهای از اقداماتی مانند شفافیت، مکانیسمهای قابل محاسبه و ایجاد ارتباط موثر با نهادهای قانونگذار میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
مشارکت در تحقیقات مستقل: این کار به سادگی و به تنهایی ابزاری برای نظارت بهتر جامعه را فراهم میآورد. عدم اجازه فیسبوک به محققان دانشگاه نیویورک برای دسترسی به اطلاعات مربوط به تبلیغات سیاسی هدفمند در این شبکه اجتماعی، مصداق خوبی از این موضوع است که اتفاقا شبهات زیادی را درباره سوگیریهای سیاسی فیسبوک به همراه آورد. چنین مواردی نشان میدهند که بیاعتمادی جامعه به بعضی فعالیتهای شرکتهای تکنولوژی ممکن است تعادل قدرت میان این شرکتها و افراد جامعه را از بین ببرد و نیاز به بازسازی چارچوبهای اخلاقی در ساختار کاری این شرکتها را گوشزد میکند. در حالی که بسیاری از شرکتهای تکنولوژی از نظارت بیش از حد نهادهای قانونگذار دولتی به ستوه آمده و معترض هستند، شرکتها و نهادهای تحقیقاتی مستقلی در حال شکلگیری هستند که از دل جامعه ظهور کردهاند و میتوانند چشم مردم باشند. همکاری این شرکتها با چنین نهادهایی میتوانند گواه شفافیت و مشارکت اجتماعی آنها باشد.
درک ارزش نیروی انسانی: افزایش تعداد افشاگریهای انجام شده توسط کارمندان صنعت تکنولوژی، نشان میدهد که غولهای تکنولوژی در برخورد با کارمندانشان آنچنان که باید موفق نبوده و در بسیاری از موارد ارزشهای انسانی آنها را نادیده گرفتهاند. اما این اقدامات فردی هر چند جسورانه و روشنگرانه هستند، اما برای ایجاد تعادل قدرت میان ساختارهای پیچیده این شرکتها و کارمندانشان کافی نیستند.
ایجاد تکنولوژیهای ارزشمندی که حس اعتماد را تقویت کنند: این روزها اعتماد به تکنولوژیهای نوظهور بحث محافل مختلف جامعه است و در واقع نیاز مردم به این اعتماد بیشتر از هر زمان دیگری است. با این حال تحقیقات در این زمینه نشان میدهد که بیاعتمادی به واکنش تکراری مردم به هر تکنولوژی جدید تبدیل شده است و شاید بهتر باشد که صنعت تکنولوژی تمرکزش را بر صرف تولید خدمات و محصولات تازه به سمت اعتمادسازی بیشتر سوق دهد. هر چه باشد مردم به عنوان مصرفکنندگان نهایی باید اعتماد لازم برای استفاده از این محصولات و خدمات را داشته باشند.