از زمان اوجگیری ارزهای دیجیتال بحث درباره رقابت آن با سیستمهای سنتی بانکی و حتی کنار گذاشتن سرویسهای متمرکز مالی در جریان بوده است. بسیاری از طرفداران ارزهای دیجیتال تولید بیتکوین و سیستم غیرمتمرکز و تکنولوژی همتا به همتای آن را پاسخی به بحرانهای مالی نظامهای سنتی مالی به خصوص در بحران مالی ۲۰۰۸ میدانند. در بسیاری از کشورها هنوز تصمیم دقیقی درباره برخورد یا مواجهه با ارزهای دیجیتال گرفته نشده است.
بعضی کشورها مسیر رویارویی مستقیم با ارزهای دیجیتال را در پیش گرفتهاند و برخی دیگر کشورها فعالیت آن را آزاد کردهاند و برخی کشورها در فکر ایجاد بانکهای مرکزی دیجیتال هستند. ارزش بازار ارزهای دیجیتال بر اساس آخرین تخمینها چیزی در حدود ۲ تریلیون دلار برآورد شده است. این میزان دقیقا برابر با ارزش اپل بزرگترین شرکت فعلی جهان است که اخیرا به این میزان ارزش دست یافته است. بیش از ۸۱ کشور که نزدیک به ۹۰ درصد درآمد ناخالص ملی جهان را تشکیل میدهند در اندیشه ایجاد ارزهای دیجیتال هستند و هم اکنون ۵ کشور ارز دیجیتال ملی خود را راهاندازی کردهاند.
بازار ۳ تریلیون دلاری
طی ۱۰ سال گذشته بیتکوین تیتر اول اخبار بسیاری از رسانهها بود و در این مدت به بلوغی نسبی رسید. ارزش آن سقف تریلیون دلاری را شکست و بازار کریپتو روزبهروز به رشد خود ادامه داد. هرچند گستره بازار کریپتو رو به افزایش است، اما به دلیل نوسانات شدید، این مسیر سنگلاخهای بسیاری داشت. از اوایل سال ۲۰۱۳، چندین بانک بزرگ بیانیههایی علیه کریپتو منتشر کرده و آن را محکوم به اختلال در سیستم پولی کردند و گروهی از دولتهای ملی نیز تا آنجا پیش رفتند که مبادلات کریپتو را بهطور کامل ممنوع کردند. با این وجود، حامیان کریپتو بر این باورند که با وجود واکنشهای شدید دولتهای ملی و بانکهای بزرگ در سراسر جهان، این بازار در درازمدت روند صعودی خود را طی خواهد کرد. در همین راستا اپلنیوز در گزارشی به رقابت میان پیشکسوتان بازار سنتی و دوستدارن ارز دیجیتال پرداخته است.
بدیهی است که دولتها و بانکهای بزرگ از ایده جایگزینی کریپتو برای سیستم ارزهای فیات(پولهای بدون پشتوانه) بیزارند چرا که آنها به مرور کنترل پول را از دست خواهند داد. علاوه بر این، ارزهای رمزنگاری شده به کاربران اجازه میدهند تا تراکنشهای بین دو فرد را به صورت ایمن، ناشناس و به صورت غیرمتمرکز انجام دهند؛ در نتیجه بانکها و دولتها از نقش واسطهگری حذف میشوند. این ناشناس بودن و آزادی مصرفکنندگان کاسه صبر دولتها را لبریز کرده است.
از یکسو دولتها بر تنظیم بیتکوین تمرکز کردند و از سوی دیگر بانکهای جهانی برای انتشار اطلاعات نادرست در مورد ارزهای دیجیتال و ایجاد شک و تردید در ذهن کاربران تلاش میکنند. از همان روزهای نخستین حضور کریپتو، مدیران بزرگترین بانکهای والاستریت ادعا کردند که این رمزارزها صنعت مالی را بهطور کلی تهدید میکند.
در سال ۲۰۱۳، جیمی دیمون، مدیرعامل وقت جیپی مورگانچیس، بزرگترین بانک ایالاتمتحده، بیتکوین را یک بازار «وحشتناک» خواند. کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، ارزهای دیجیتال را به عنوان ابزاری برای تجارت غیرقانونی و تامین مالی تروریسم معرفی کرد.
با این حال، همه این واکنشها شکست خورد. بر اساس گزارش Crypto.com در جولای ۲۰۲۱، دسترسی کریپتو در دهه گذشته از حدود پنج میلیون کاربر در سراسر جهان به بیش از ۲۵۰ میلیون کاربر رسیده است. اما آیا بانکها از اینکه دیر به میهمانی ارز دیجیتال رفتند حسادت میکنند و حسرت میخورند؟ یا نگرانند که ارزهای دیجیتال کارمزد تراکنشهای جمعآوری شده توسط بانکها را کاهش دهند؟ در این میان واضح است که بانکهای زیرمجموعه، نسبت به بانکهای مرکزی و فدرال بسیار محتاطتر هستند و از طرفی با گسترش بیتکوین کل سیستم ارز ذخیره جهان به چالش کشیده شده است.
منتقدان ارزهای دیجیتال
همانطور که گفته شد، بانکها منتقدان اصلی بازار ارز دیجیتال هستند. بخشی از انتقادات به این علت است که کریپتو لقمه چربی را از دهان بانکها میگیرد و با بازدهی بالاتر و خدمات پسانداز بهتر به سرمایهگذاران میدهد. همچنین علاوه بر سوددهی بالا، کاربران در اکوسیستم ارز دیجیتال فرصتهایی برای کسب درآمد غیرفعال از داراییهای خود دارند؛ درست مشابه افرادی که در حساب بانکی پسانداز میکنند. در حالی که موسسات مالی و بانکهای سنتی به کاربران سودی در حدود ۳۵/ ۰ تا ۶۰/ ۰ درصد میدهند، ارزهای دیجیتال این امکان را دارند که با استفاده از تاکتیکهای خاص مانند گذاشتن سکه، بین ۳ تا ۳۰ درصد APY (درصد عملکرد سالانه) به کاربران سود دهند. به همین دلیل، افزایش سرعت ظهور سرمایهگذاران در این بازار دور از ذهن نیست.
از زمان راهاندازی شبکههای اثبات سهام (PoS)، شرطبندی به سطح بالاتری ارتقا یافته است. امروزه، کاربران میتوانند تا ۳۰ درصد APY توکنهای خود را با خرید و نگه داشتن آنها در کیف پولی که از الگوریتم staking پشتیبانی میکند، درآمد کسب کنند.
صرافیهای متمرکزی مانند Coinbase Binance، Huobi طیف گستردهای از توکنها را برای سهامداران ارائه میدهند. در این میان اما مشکلی وجود دارد و آن اینکه صرافیهای متمرکز توسط جامعه کریپتو به دلیل ایفای نقش یک واسطه، مشابه بانکها، مورد انتقاد قرار گرفتهاند. بحران مالی سال ۲۰۰۸ را به یاد آورید که در آن چندین سرمایهگذار پسانداز خود را به دلیل فروپاشی سیستم مالی و بانکها از دست دادند. صرافیهای متمرکز نیز با کنترل روی توکنهای موجود در خزانههای خود، همین کار مشابه را انجام میدهند و در صورت به خطر افتادن یا هک شدن، تعداد زیادی از سرمایهگذاران پول خود را از دست میدهند.
برای حل این مشکل، صرافیهای غیرمتمرکز مانند Pangolin، Sushiswap، Uniswap و سهامداری غیرمتمرکز (dStaking) متولد شدند. این روش غیرمتمرکز، تضمین میکند که نگهبانی برای کنترل دارایی کاربران وجود ندارد و کلیدهای خصوصی آن در اختیار کاربر باقی میماند. با dStaking، کاربران با روش جدیدی از سهامداری staking آشنا میشوند. توکنهای تازه راهاندازی شده توسط کاربران با نرخهای بهره بالاتر نسبت به حسابهای پسانداز بانکی سنتی یا سرمایهگذاری در صرافیهای متمرکز خلق شدند. به عنوان مثال Pangolin، یک صرافی غیرمتمرکز در بلاکچین Avalanche، در ماه دسامبر پروتکل جدیدی را اعلام کرد که به پساندازکنندگان توکن $PNG جایزه میدهد.
خدمات dStaking گرچه امنیت و حریم خصوصی بهتری را ارائه میدهد، اما هنوز روشی پیچیده برای کاربران جدید است تا توکنهای خود را به اشتراک بگذارند. بسیاری از سهامداران همچنان ترجیح میدهند توکنهای خود را در صرافیهای متمرکز نگه دارند. اشتراکگذاری در این صرافیها همچنان آسان و سریع است، نیازی به زیرساخت دقیق ندارد و نقدینگی بالایی دارد. با این حال، با ظهور راهحلهای سهامداری غیرمتمرکز بهتر مانند Pangolin، Curve Finance و Trader Joe مهاجرت کاربران به dStaking در طول زمان اجتنابناپذیر است.
با وجود همه اینها چالشهای فضای ارزهای دیجیتال هم کم نیست. نوسانات گسترده، ریسکهای سرمایهگذاری در آن را بهشدت بالا برده و از سوی دیگر این فضا هم لزوما دموکراتیک نیست. در پاییز امسال یک تحقیق جدید از اداره ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا (NBER) نشان داد که ۱۰هزار سرمایهگذار بیتکوین تقریبا یک سوم رمزارزهای در حال گردش را در اختیار دارند.
چیزی که پژوهشگران به آن دست یافتند، این بود که در پایان سال گذشته میلادی، حدود ۵/ ۸ میلیون بیتکوین در اختیار ۱۰ هزار نفر بود. این در حالی است که گروههای برتر که جزو سرمایهگذاران بزرگ محسوب میشوند، چیزی حدود ۵/ ۵ میلیون بیتکوین را تحت مالکیت داشتند.
جالبتر آنکه پژوهشگران NBER در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند که هزار سرمایهگذار برتر حدود ۵/ ۳میلیون بیتکوین را در اختیار داشتند. همچنین این محققان اعلام کردند که ممکن است بخش زیادی از این بیتکوینها توسط یک شخص اداره شود. این موضوع بیشتر در مورد بیتکوینهای اولیه صدق میکند که احتمال میرود متعلق به خالق مرموز بیتکوین، ساتوشی ناکاموتو باشد.
با این حال پس از ۱۰ سال مبارزه با اکوسیستم کریپتو، سرانجام دولتها و بانکها ناگزیر به مشارکت در بازی شدهاند. با توجه به فرصتهای سرمایهگذاری که هر روز به وجود میآیند، بازار کریپتو با رشد ارزش بینظیری روبهرو شده است و انکار آن عاقلانه به نظر نمیرسد. از همین رو بانکها میخواهند به این فضا بپیوندند تا افسار قدرت را دوباره پس بگیرند.