فیسبوک روزهای سختی را میگذراند. این را نه تنها از میزان کاهش ارزش سهام این شرکت در روزهای اخیر بلکه حتی از سخنان مدیرعامل آن نیز میتوان یافت. نتیجه یک دهه کم اهمیتی به دادههای کاربران و فشارهای قانونگذاران حالا نتایج خود را نشان میدهد. نشر اطلاعات نادرست و ایجاد اختلاف بین جریانهای اجتماعی و سیاسی فیسبوک را به میدان نبرد بزرگی تبدیل کرده که بزرگترین قربانی آن خود این پلتفرم است. وجود نزدیک به ۳ میلیارد کاربر فعال ماهانه در این پلتفرم، حضور برخی گروهها و کاربران همچون جان، میشل و کالوین در این بستر، ظرفیتی برای نشر اطلاعات نادرست ایجاد کرده است. جان، یکی از مخالفان سیاستمداران دانه درشت و از اهالی نیویورک است که این باور را ترویج میکند که پاسخ درست به دموکراتهایی که با او مخالف هستند، شلیک به آنهاست. میشل علیه همهگیری کووید-۱۹ موضعگیری میکند و کالوین به اقلیتها از هر صنف توهین میکند و سیاهپوستان را مورد تمسخر قرار میدهد. به احتمال زیاد شما نیز با چنین افرادی در اینترنت روبهرو شدید، با این حال بعید است که از قدرت واقعی آنان خبر داشته باشید.
نشریه آتلانتیک برای بیش از یک سال، در حال تجزیه و تحلیل رفتار عمومی در ۵۰۰ صفحه فیسبوک ایالات متحده که بیشترین تعامل را با کاربران داشتند، بوده است. هدف آنها درک بهتر افرادی است که مطالب انزجارآمیز و اطلاعات نادرست را در فیسبوک منتشر میکنند. یکی از نگرانکنندهترین یافتههای این گزارش، وجود افرادی مانند جان، میشل و کالوین است چرا که آنها نسبت به ۹۹ درصد از کاربران فیسبوک در آمریکا، لایک، اشتراکگذاری، واکنش، کامنت و پست بیشتری دریافت میکنند.
تاثیر زیاد ابرکاربران بر فیسبوک
آنها به عبارتی ابرکاربر هستند و از آنجا که الگوریتم فیسبوک بر اساس تعامل کاربران است، این ابرکاربران تاثیر زیادی بر این دارند که چه محتوایی بیشتر و چه محتوایی کمتر دیده شود. خبر بد این است که بیشتر این کاربران پرنفوذ، تندخو هستند و بیشترین قدرت را برای شکل دادن به فیسبوک دارند. در این میان، صفحاتی چون صفحات بن شاپیرو، فاکسنیوز و دموکراتها با وجود دهها میلیون تعامل در ماه در رتبه ۳۰۰ یا پایینتر از بین تمامی صفحات ایالات متحده از نظر تعامل قرار میگیرند.
نشریه آتلانتیک ادعا میکند که طی دو ماه، فعالیت عمومی ۵۰۰ صفحه تحت مدیریت ایالات متحده با بالاترین میانگین مشارکت در تابستان ۲۰۲۰ را تجزیه و تحلیل کرده است. از جمله نتایج این بررسی این است که صفحات برتر بیشتر به سمت مسائل سیاسی متمایل بودند، اما در این فهرست به صفحاتی با ترکیبات گستردهای از موضوعات دیگر همچون حیوانات، صحبتهای انگیزشی، مطالب عبادی مسیحی، آشپزی، اخبار، ورزش و سرگرمی نیز برخورد میکنیم.
در سرویس اجتماعی آنلاین فیسبوک، صفحات گروههای عمومی از چندین جهت با صفحات کاربرها متفاوت هستند. صفحات کاربر معمولا نشاندهنده سازمانها یا شخصیتهای عمومی هستند و فقط مدیران میتوانند محتوا را در آنها پست کنند، در حالی که صفحات گروههای عمومی به این گونه است که هر کاربر میتواند در آن پست بگذارد. بنابراین بهطور معمول گروهها دارای حجم بسیار بالاتری از پستها، کامنتها و لایکها هستند. بهطور کلی، با وجود ۵۲ میلیون کاربر فعال در صفحات و گروههای عمومی در ایالات متحده، ۴ درصد از کاربران، ۸۷ درصد از تمامی تعاملات را به خود اختصاص دادهاند. با وجود این رقم عجیب، همچنان بسیاری از کاربران از قدرت و تسلط ابرکاربران سر باز میزنند. تسلط ابرکاربران، نگرانی فراتری نسبت به کاربران سوءاستفادهگر دارد.
ریشهیابی الگوریتم معیوب
یکی از مهمترین افشاگریهایی که از مجموعه اسناد داخلی مهندس سابق داده فیسبوک، فرانسیسهاوگن، به دست آمده، مربوط به عملکرد درونی الگوریتم کلیدی فیسبوک به نام «تعامل اجتماعی معنادار» یا MSI است. فیسبوک MSI را در سال ۲۰۱۸ معرفی کرد، چرا که با کاهش تعامل در پلتفرم خود مواجه بود و زاکربرگ از این تغییر به عنوان راهی برای کمک به ارتباط با افراد ارزشمند، نام برد. در اصول اولیه MSI پستها با اختصاص امتیاز برای تعاملات مختلف عمومی رتبهبندی میشوند. در همین راستا پستهایی که MSI بیشتری داشتند، در صدر فیدهای خبری کاربران قرار میگرفتند و برعکس.
طبق گزارش والاستریت ژورنال، زمانی که MSI برای نخستین بار روی پلتفرم عرضه شد، یک لایک، یک امتیاز و واکنشها و اشتراکگذاری مجدد پنج امتیاز ارزش داشت. گزارشهای مختلف نشان میدهد که چگونه فیسبوک بارها وزن اجزای مختلف MSI مانند ایموجیهای واکنشی را تغییر داده است. تحقیقات The Atlantic حاکی از این است که کاربرانی که بیشترین واکنشهای عمومی را دریافت میکنند، بیشترین لایکها، اشتراکگذاریها و نظرات را نیز تولید میکنند؛ بنابراین میتوان مشاهده کرد که حجم زیادی از رفتارهای نادرست از سوی کاربران محدود و پرنفوذ سرچشمه میگیرد. اما این افراد چه کسانی هستند؟
طبق گزارش آتلانتیک، در یک نمونه تصادفی از ۳۰هزار کاربر، از بین بیش از ۵۲ میلیون کاربر که در این صفحات و گروههای عمومی شرکت میکردند، روی ۳۰۰ مورد با بیشترین تعاملات، تحقیق صورت گرفته است. بررسیها از این حسابها، بر اساس اطلاعات و تصاویر نمایه عمومی آنها، نشان میدهد که این کاربران برتر، سفید، مسنتر و -بهویژه در میان کاربران سوءاستفادهگر- مرد هستند. از میان ۲۱۹ حساب با حداقل ۲۵ کامنت، ۶۸ درصد از آنها اطلاعات نادرست را به روشهای هرزنامه بازنشر میکنند، نظراتی منتشر میکنند که نژادپرستانه یا جنسیتی یا ضدیهود یا ضداقلیتها است و آرزوی خشونت علیه دشمنان خود را داشتند. واضح است که تعداد زیادی از فعالترین کاربران، افرادی سمی هستند.
در دوران همهگیری کووید-۱۹، کاربران پرتعامل، سیل گیجکننده و متناقضی از اطلاعات را به راه انداختند. بسیاری اظهار کردند که ویروس کرونا وجود ندارد و این همهگیری، نوعی کشتار جمعی برنامهریزیشده است، یا اینکه طرحی برای کاهش جمعیت از طریق «برنامه واکسیناسیون قاتل» بیل گیتس است. بارها و بارها، این کاربران اعلام کردند که واکسنها آدم میکشند، ماسکها شما را بیمار میکنند و هیدروکسی کلروکین و قرص روی همهچیز را برطرف میکند. این اطلاعات نادرست تنها به کووید-۱۹ ختم نشده است. نظرات نژادپرستانه، جنسیتی، یهودیاستیز و ضدمهاجران همچنان در بین کاربران رواج دارد.
علاوه بر سیل پستهای ناپسند، دهها کاربر برتر به شیوههای اسپم رفتار میکردند. حسابهای زیادی در بسیاری از پستها در صفحات مختلف دیده شده است که موارد مشابه را کپی و جایگذاری میکنند. حسابهای دیگر نیز به دنبال آن، همان ویدئوهای اطلاعات نادرست یا سایتهای خبری جعلی را منتشر کردند. بسیاری از حسابها نیز نظرات یک یا دو کلمهای -گاهی به سادگی بله- را دهها بار تکرار کردند که این نظرات بلااستفاده اعتبار زیادی به MSI داد و به الگوریتم فیسبوک نشان داد که این پست باید برای تعداد زیادی از کاربران به نمایش درآید.
در بسیاری از موارد، این ترکیب سمی از اطلاعات نادرست و نفرت پراکنی با مضمون خشونت سیاسی به اوج خود رسیده است. بسیاری خواهان تیراندازی، سوزاندن، منفجر کردن یا بهدار آویختن معترضان و اعضای دموکرات بودند. آنها بهطور معمول این خشونت را با دروغهای نژادپرستانه یا ادعاهای خیالی توجیه میکردند. در همین راستا بسیاری از کاربران برتر به آمادگیشان در خشونتهای به ظاهر اجتناب ناپذیر، به خود میبالیدند.
الگوریتمهای فیسبوک در طول زمان تغییر میکنند و این پلتفرم در مورد عملکرد درونی خود پنهانکاری میکند. جای تعجب نیست تا زمانی که تعامل کاربران، مهمترین عنصر در نحوه پیشنهادهای محتوا در فیسبوک باشد، همچنان بدترین کاربران بیشترین تاثیر را خواهند گذاشت. اجازه دادن به گروه کوچکی از افرادی که رفتار وحشتناکی برای تسلط بر پلتفرم دارند، انتخاب فیسبوک است نه یک امر اجتنابناپذیر؛ اگر هر یک از ۱۵هزار ناظر فیسبوک در ایالات متحده بهطور تهاجمی چندین کاربر فعال را بررسی کرده و برای همیشه افرادی را که به تخلفات مکرر متهم شدهاند، حذف کنند، سوءاستفاده در فیسبوک ظرف چند روز بهشدت کاهش مییابد. فیسبوک ممکن است کاربرانی را که پستهای انزجارآمیز میگذارند، اطلاعات نادرست منتشر میکنند و تشنه خشونت هستند را محکوم کند؛ با این حال، صدها هزار نفر از متخلفان مکرر هنوز در میان مهمترین افراد در فیسبوک قرار میگیرند.