ارتباطات ثابت در یک دهه گذشته تغییر بنیادینی را پشت سر گذاشت تا متناسب با تغییرات فناوری توسعه خدمات آن در سراسر کشور سرعت یابد. تغییری که با عنوان "ساماندهی و تجمیع پروانههای حوزه ارایه خدمات ارتباطی، انتقال داده و اینترنت باند پهن ثابت" منجر به ادامه فعالیت دارندگان این پروانهها در قالب دو پروانه شبکه ارتباطات ثابت (FCP) و خدمات ارتباطی ثابت (Servco) در سال ۹۴ شد. فعالانی که قرار بود در چارچوب این پروانهها، با سرمایهگذاری، توسعه مناسب و رقابت سالم در حوزه ارتباطات ثابت، وضعیت خدمات رسانی در این حوزه را ارتقاء دهند. هدفی که به دلیل تغییر فرهنگ مصرف مردم و اقبال به استفاده از ارتباطات سیار، انحصار شرکت مخابرات ایران، نوسانات ارز و … در چند سال گذشته جامه تحقق به تن نکرد. با آغاز دولت سیزدهم اما، چارهاندیشی برای توسعه و بهبود وضعیت ارتباطات ثابت در کشور در قالب "پروژه توسعه دسترسی مبتنی بر فیبر نوری" شکل دیگری به خود گرفت.
موضوعی که دکتر صادق عباسی شاهکوه در گفتگو با هفتهنامه عصر ارتباط، آن را یکی از ماموریتهای اصلی خود در کسوت رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیوئی عنوان میکند. بخشهائی از این گفتگو پیش روی شماست.
• چرا توسعه ارتباطات ثابت به سیاست محوری وزارت ارتباطات و رگولاتوری بدل شده است؟
سازمان تنظیم مقررات در دولت سیزدهم دو ماموریت اصلی داشت. اول، توسعه ارتباطات ثابت مبتنی بر فیبر نوری و دوم توسعه و ارتقاء کیفیت موبایل با تاکید بر ارتقای تکنولوژی. ما البته تکالیف دیگری هم در چارچوب مصوبات شورای عالی فضای مجازی برای معماری شبکه ملی اطلاعات داریم که براساس آن تا پایان سال ۱۴۰۴ باید ۸۰ درصد خانوارهای ایرانی از پوشش ارتباطات ثابت با سرعت بالا برخوردار شوند و۱۰ درصد پوشش تلفن همراه کشور هم باید به فناوری ۵G مجهز شده باشد و از نظر کیفیتی به دو برابر شرایط فعلی ارتقاء پیدا کند. اما واقعیت این است که توسعه ارتباطات ثابت، زیرساخت اجرای سایر پروژههاست، یعنی اگر پروژه FTTx یا ارتباطات ثابت مبتنی بر فیبر در کشور به سطح مطلوب برسد، کیفیت ارتباطات سیار هم بهتر میشود، به دو دلیل؛ یکی اینکه وقتی شبکه فیبر نوری توسعه پیدا کند، انتقال دیتا از BTSها هم با فیبر نوری امکانپذیر شده و در نتیجه کیفیت اینترنت در کل شبکه بهتر میشود، دوم اینکه، استقرار فناوریهای نسل ۵، کلاً به فیبر نوری وابسته است. از طرف دیگر، با کاهش بار روی شبکه موبایل، کیفیت آن خود به خود بهتر میشود.
• پیشبینی میکنید این تغییرات در چه سطحی به ارتقاء کیفیت خدمات ارتباطی منجر میشود؟
بار شبکه موبایل در ایران به صورت غیرطبیعی بالاست. براساس آمار ۲۰۲۰، در اروپا هر خط ثابت حدود متوسط ۲۰۰ گیگابایت مصرف ماهانه دارد. این رقم در ایران حدود ۴۰ گیگابایت است، یعنی حدود یک پنجم.
اما در شبکه همراه، هر خط موبایل در اروپا حدود ۵ گیگابایت به طور متوسط مصرف اینترنت دارد، این رقم در ایران در پایان سال ۱۴۰۰، حدود ۱۰ گیگابایت است، یعنی میانگین سرانه مصرف اینترنت موبایل در ایران، دو برابر اروپاست. به تعبیر دیگر، در اروپا ۹۰ درصد مصرف اینترنت، در بخش ثابت صورت میگیرد و در ایران کمتر از ۳۰ درصد. این روند غیر معمول، یکی از عوامل کاهش کیفیت بخش موبایل است که هم ناشی از عدم توسعه اینترنت ثابت و هم ناشی از قیمت پایین اینترنت موبایل است.
• رگولاتور چطور میخواهد در این مسئله مداخله کند؟
ما دنبال این هستیم که هر دوی اینها را با هم حل و فصل کنیم. یعنی از یک طرف ظرفیتهای ارتباطات ثابت را توسعه دهیم و از سوی دیگر بحث قیمتگذاری را اصلاح کنیم. این قیمت پایین، آسیب دیگری هم به ما میرساند و آن اینکه منابع کافی برای توسعه وجود ندارد، یعنی در سه سال اخیر منابع ارزی توسعه ما تقریباً یک سوم سال ۹۶ بوده و اگر این روند ادامه پیدا کند شبکه کاملاً مستهلک میشود.
از آغاز دولت سیزدهم مذاکرات مفصلی با اپراتورها داشتیم که چطور میتوان توسعه در این بخش را تسریع کنیم. از آغاز ماجرا، فقط نیم میلیون پورت فیبر نوری و VDSL در کشور وجود داشت و تا پوشش ۲۰ میلیونی تکلیف قانونی، فاصله زیادی وجود دارد.
• چه موانعی به جز قیمتگذاری در این مسیر وجود دارد؟
موانع متعددی، مثل هماهنگی با شهرداریها و سایر سازمانها از جمله توانیر که خوشبختانه با مصوبه دولت در حال حل شدن است. در قانون بودجه ۱۴۰۱ پیشنهاد داده شد و خوشبختانه مجلس هم مصوب کرد که امکانات دیگر دستگاهها و نهادها با تعرفههای مصوب کمیسیون در اختیار اپراتورها قرار بگیرد. این موضوع باعث متعادل شدن تعرفه میشود به صورتی که با بقیه قیمتها جور در بیاید و خودشان قیمتگذاری نکنند چون ممکن است رعایت حال مصرفکننده را نکرده باشند. این یک موضوع است که اجرای آن کار راحتی نیست ولی ما شروع کردیم و الان مذاکره کردیم که انشااله امسال بتوانیم در تعرفهگذاری وارد شویم و ممکن است در یکی دو ماه آینده تعرفه این بخشها را هم تعیین تکلیف کنیم.
• اجرای این پروژه چقدر منابع نیاز دارد و این منابع چگونه تامین میشود؟
اواخر دولت قبل حدود ۳ درصد از درآمد اپراتورها به این پروژه اختصاص یافت، یعنی از سهم ۲۸ درصدی درآمدهای دولت، براساس مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، ۳ درصد به اجرای این پروژه تخصیص یافت و با آغاز دولت سیزدهم، پیشنهاد شد که این رقم به ۵ درصد برسد اما خوشبختانه دولت با درک ضرورتهای اجرای این طرح، آن را به ۸ درصد ارتقاء داد و در حال حاضر منابع اجرای این پروژه نسبت به مرداد ماه تقریباً سه برابر شده است. اقدام مهم دیگر برای افزایش پوشش فیبر نوری این بود که به پیشنهاد رگولاتوری، حمایت در ۸ کلانشهر را حذف کردیم و آن را به خارج از این شهرها هدایت کردیم. علاوه بر آن، این منابع را به دو بخش تقسیم کردیم و یک بخش را به پوشش تخصیص دادیم. پوشش یعنی اینکه فیبر نوری تا ۳۰۰ متری منازل مردم برود. شرط دوم هم این بود که اگر کسی درخواست کرد، ظرف مدت ۳۰ روز باید دسترسی به فیبر برای مشتری فراهم شود.
بخش دوم هم حمایت تعرفهای بود. بر اساس مصوبات، برایFTTh تعرفه نداریم که در دنیا هم امری متداول است و به آن رگولاتوری هالیدی میگویند به این معنی که رگولاتورها یک مدتی انگار به تعطیلات میروند و تعرفهگذاری نمیکنند. الان به مرحلهای رسیدهایم که انشالله تقسیم کار بکنیم بین اپراتورها و وقتی به طور موازی در کل کشور کار شروع شود، این امید است که در عرض سه سال به ۲۰ میلیون پوشش برسیم.
• تقسیم کار چطور صورت میگیرد؟
پیشنویس تفاهمی با اپراتورها منعقد میشود که بر اساس آن معلوم میشود که هر اپراتور چه سهمی از ۲۰ میلیون پوشش را در چه شهرها و مناطقی برعهده بگیرد. بعد از این مرحله که مشخص شد که مجریان این پروژه در هر بخش چه کسانی هستند، شکل و روند حمایتها تعیین و به تدریج آغاز میشود.
• نقش انحصاری مخابرات چطور مهار میشود تا رقابت شکل بگیرد؟
به هر حال الان شرکت مخابرات در بخشهایی رقیب جدی ندارد و انحصار آن آزاردهنده است. در بخش موبایل، با حضور اپراتور دوم، انحصار از بین رفته است ولی در بخش ثابت مشکل کماکان ادامه دارد. اگر ایرانسل بتواند در بخش ثابت نیز وارد شود و از لحاظ توان مالی، با مخابرات رقابت کند تا حد زیادی در این بخش نیز کارها رقابتیتر میشود.
• آیا ایرانسل آماده ورود به این عرصه است؟
زیرساختهای قانونی و مشوقهای مالی برای ورود آماده شده و با توجه به ۸ درصدی که در هیات دولت مصوب شد این رغبت در ایرانسل هم به وجود آمده است.
• چرا از تعرفه به عنوان یک مانع کلیدی یاد میشود؟
ثابت ماندن تعرفهها یکی از عوامل آسیب زننده به توسعه شبکه بوده است. دلیلش هم خیلی روشن است. درآمد اپراتورها در این سالها بصورت ریالی افزایش پیدا کرده است، ولی هزینههای دلاری زیاد شده است. اگر متناسب با نرخ ارز تعرفههای ما با یک نسبت مناسب افزایش می یافت، درآمدهای فعلی پاسخگو بود. فرض کنید سال ۹۶ اپراتورها یک میلیارد دلار سرمایهگذاری میکردند که معادل سه هزار میلیارد تومان بود، ولی سال گذشته اپراتورها ۳۰۰ میلیون دلار سرمایه گذاری کردند که تقریباً حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان میشود. اگر نرخ دلار همان ده هزار تومان سال ۹۶ بود همین ده هزار میلیارد تومان میشد یک میلیارد دلار یعنی به اندازه همان سالها.
دولت هم نمیتواند کمک مستقیم بکند، چون از بودجه عمومی نمیتوان برای توسعه شبکه ارتباطی که در اختیار بخش خصوصی است، استفاده کرد. طبیعتاً ناچار هستیم بعد از چند سال، مقداری افزایش قیمتها را تحمل کنیم. اپراتورها از سال گذشته دنبال سه برابر شدن تعرفهها بودند ولی رگولاتور نمیتواند مصرفکننده را نادیده بگیرد. با چانهزنیهایی که شد تغییر تعرفه در مرحله اول با حذف بستههای بزرگ اپراتورها انجام شد که شاید ۲۰ درصد افزایش درآمد برای آنها فراهم کند. در تغییر تعرفهها باید مسیری را در پیش بگیریم که به مصرفکننده آسیب نزنیم و از طرف دیگر این درآمد صرف سرمایهگذاری برای توسعه شبکه شود. در این زمینه سه شرط مشخص برای اپراتورها تعیین شده است؛ اول اینکه مطمئن شویم که آنها توسعه خود را ادامه میدهند تا پوشش ۱۰۰ درصدی را داشته باشیم و ظرف سه سال آینده، پوشش موبایل کامل شود.
دوم اینکه مطمئن شویم که کیفیت شبکه حداقل دو برابر میشود و سرعت متوسط هر چه که هست در آینده ضرب در دو شود و سوم اینکه متعهد شوند که برای پوشش ۱۰ درصدی نسل پنجم موبایل (۵G) سرمایهگذاری بکنند تا طی سه سال آینده این وضعیت ارتقاء پیدا کند. اگر اینها را مطمئن شویم انشااله مراحل بعدی را هم به سراغش خواهیم رفت. البته همه این اقدامات از روی ناچاری است و چاره دیگری نداریم.
درباره توسعه ارتباطات ثابت وضعیت خیلی بحرانی است و شبکه ثابت همین الان مستهلک است! یک بخش از این مشکل با همین حمایتی که از طریق منابع دولت برای توسعه شبکه فیبر پیشبینی شده، حل میشود و یک بخش دیگر هم این است که به آنها اجازه دادیم بستهها را تغیر دهند که در پی آن افزایش درآمد خواهند داشت و اگر دولت هم موافقت بکند اصلاحاتی هم روی تعرفهها انجام میدهیم.
• ظرفیتهای ساخت داخل برای پیشبرد این پروژه کافی است؟
برآورد شده که در این پروژه حدود یکصد تا دویست هزار کیلومتر فیبرکشی داریم که اشتغالزایی خوبی خواهد داشت. مثلاً پیشبینی شده که حدود یک میلیون اسپلیتر و سه میلیون کیلومتر تار نوری برای تبدیل شدن به کابل مورد نیاز است. این ظرفیت فعلاً وجود ندارد، اما ایجاد این ظرفیتها به راهاندازی تولید در کشور منجر میشود.