پاسخ به غوغای اخیر درباره اینکه هوش مصنوعی می تواند چاره ساز مشکلات بشر باشد موضوعی است که در این گزارش بدان می پردازیم.
هوش مصنوعی را می توان به عنوان یکی از دستاوردهای اساسی فناورانه زمان در عصر حاضر دانست. غوغای اخیر هوش مصنوعی در دنیا منجر به این باور عمومی شده است که هوش مصنوعی نه تنها نحوه زندگی، برقرار ارتباط، کار و سفر در آینده ای نزدیک را تغییر خواهد داد، بلکه راه حل های مبتنی بر هوش مصنوعی مشکلات اساسی جوامع ما از تشخیص بیماری ها و اطلاعات نادرست گرفته تا نفرت پراکنی کلامی و پویایی شهری را مرتفع خواهد کرد.
از این رو غوغای اخیر درباره هوش مصنوعی با این موضوع ارتباط دارد که هوش مصنوعی به خودی خود مشکلات اصلی جوامع را برطرف خواهد کرد. در جلسات استماع کنگره ایالات متحده آمریکا در سال 2018 مارک زاکربرگ مدیرعامل فیس بوک، از عباراتی مانند «هوش مصنوعی چاره مشکل است» و «در آینده ما فناوری خواهیم داشت که به این موضوعات رسیدگی کند» بیش از ده ها بار در پاسخ به اتهامات سوء استفاده از اطلاعات، عدم نظارت بر نفرت پراکنی کلامی و نقض حریم خصوصی استفاده نمود. در بخش های دیگر، مشاغل و فناوری ها بر این باورند که فناوری ها و محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند سرطان را در مراحل اولیه تشخیص دهند، الگوهای کلاهبرداری مالیاتی را ردیابی کنند، وسایل نقلیه را به طور موثر در مناطق شهری راهنمایی کنند و همچنین رفتارهای ضد اجتماعی و جنایتکارانه را در فضاهای عمومی شناسایی نمایند.
به اذعان برخی از دانشمندان، این روایت که فناوری مشکلات اجتماعی را برطرف خواهد کرد در واقع موضوعی تکراری در تاریخ ظهور و رشد فناوری و جامعه است تدبیر فناورانه به دنبال ایجاد و ارائه راه حل های کاربردی برای مشکلات اجتماعی و سیاسی است: وسایل نقلیه خودران ممکن است با امنیت بیشتری در سطح شهر تردد کنند، اما پویایی شهری را برای بخش های وسیعی از جمعیت فراهم نمی کند. نرم افزارهای فیلترینگ ممکن است با شناسایی اطلاعات غلط و نفرت پراکنی کلامی بهبود یابند اما این بهبود باعث ریشه کن کردن موارد فوق نمی شود و بنابراین قادر به ایجاد تعادل کامل میان آزادی بیان و نظارت بر گفتار مضر نخواهد بود. این مشکلات اساسا ساختاری اجتماعی دارند و بنابراین تنها یک جواب درست و صحیح که بتواند از لحاظ فناوری عملی باشد وجود ندارد.
به اعتقاد این دسته از دانشمندان، این روایت که «هوش مصنوعی چاره مشکلات است» نیز به خودی خود گمراه کننده است؛ چرا که باعث منحرف نمودن توجه از عامل انسانی و روابط اجتماعی به عنوان زیربنای اصلی هوش مصنوعی می شود. محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی به خودی خود به وجود نمی آیند بلکه محصولاتی ساخته دست بشر هستند. دستگاه ها و خدمات معمول مبتنی بر هوش مصنوعی مانند وسایل نقلیه خودران و ابزارهای تشخیص تصویر را می بایست محصولات شرکت هایی با علایق تجاری و مفروضات هنجاری دانست؛ بنابراین مشاهده این گونه علایق تجاری در محصولات موجود در بازار به آسانی قابل تشخیص است. علاوه بر این محصولات هوش مصنوعی ماحصل میزان توجه پذیری از کار انسانی است، از مدل های پیچیده ریاضی گرفته تا فعالیت های روزمره مانند روش های آموزش هوش مصنوعی تصویر در تصویر.
در نتیجه به اعتقاد دانشمندان حتی اگر خدمات و دستگاه های دارای هوش مصنوعی در آینده عملکرد کاملا قابل قبول و مطابق با معیارهای از پیش تعیین شده داشته باشند، جمله هوش مصنوعی چاره مشکلات است همچنان به عنوان ساختاری کاملا گمراه کننده باقی خواهد ماند. بسیاری از این مشکلات اساسا اجتماعی هستند و راه حل عملی فناورانه برای آنها وجود ندارد. فناوری هوش مصنوعی یک عامل خود مختار نیست بلکه ماحصل تعامل انسان و جامعه است. بنابراین با استناد به ادعای این دسته از صاحبنظران علوم ارتباطات، هوش مصنوعی نمی تواند همه چیز را اصلاح کند و ممکن است انسان هایی که از هوش مصنوعی استفاده می کنند، بعضی از مشکلات را مرتفع نمایند.