روند رو به رشد تحول و پیشرفت روز افزون فناوری اطلاعات و کاربرد گسترده آن در عرصه فضای مجازی و استفاده از ابزار و تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری مرتبط، بر روشها و فنون نبردها تاثیر داشته و شکل جدیدی از جنگ را پدید آورده است.
الزام نیروهای مسلح کشورها بهره برداری از آخرین دستاوردهای فناوری را امری حیاتی نموده است از این رو شناخت صحیح و ورود به موقع در عرصه های نوین دفاعی همواره یکی از دغدغه های طراحان و بازیگران حوزه راهبرد و دفاع میباشد.
انقلاب اطلاعات در حال متحول سازی جنگ می باشد. بیش از این دیگر شاهد نبرد فرسایشی خونین نیروهای نظامی نخواهیم برد. در عرض، نیروهای کوچک و چالاکی که به اطلاعات بلادرنگ ماهواره ها و حسگرهای صحنه نبرد مسلح شده اند، با سرعت اعجاب آوری به محل های غیر منتظره حمله می برند.
در جنگ، فاتح و پیروز کسی است که می تواند از اطلاعات برای از بین بردن «ابهام فضای جنگ» (که دشمن را فراگرفته است) استفاده کند نبرد سایبری گونه ای جدید از سلاح ها را به نمایش گذاشته است. که بالقوه کار گیرندگان این شکل از جنگ در ایراد جراحت، قتل یا ایجاد ویرانی های فیزیکی از طریق فضای مجازی باعث گسترده تر شدن تعریف سنتی توسل به زور گردیده است. به منظور ترسیم صریح واضح حقوق طرف های درگیر در نبرد سایبری – مانند حق دفاع از خود – جامعه جهانی می بایست بر سر تعریف نبرد سایبری بر طبق الگوهای ارائه شده در حقوق جنگ موجود به توافق واجماع برسد.
رقابت تسلیحات سایبری
عملیات سایبری و آمادگیهایی که برخی کشورها کسب کردهاند نشاندهنده این امر است که رقابت تسلیحات سایبری آغاز شده است. این موضوع نشاندهنده عمق ورود فضای سایبری به عملکردهای راهبردی دولتها است. این مسئله همچنین نشان میدهد که چنین حملاتی بسیار راهبردی هستند و احتمالاً در مرکز امنیت ملی هر کشور قرار دارند. اندیشکده مرکز عربی پژوهش و مطالعات سیاسی دوحه در گزارشی راهبردی به بررسی جنگهای مدرن سایبری و ابعاد و پیامدهای آن پرداخت و نوشت: در سالهای اخیر مفهوم فضای سایبری به مثابه میدان جنگ دچار تحولات چشمگیری شده است که مهمترین آن تأثیر مخرب مد نظر دولتها، گروهها و افراد از انجام این حملات است. مهمترین نوع این نوع حمله هک کردن است که یکی از نگرانکنندهترین موارد برای دولتها و افراد به شمار میرود. ریشه اصلی این نگرانی حضور احزاب مختلف در این مسئله و سخت بودن ردیابی منشأ آن است.
یکی دیگر از دلایل همچنین به مشخص کردن پایگاه حمله و ارزیابی هزینه تأثیرات آن بازمیشود. فضای گسترده وب اکنون به محلی برای تنش، از جمله جاسوسی، ورود بدون مجوز، و کنترل پایگاههای دادهای تبدیل شده که ممکن است امنیت ملی برخی کشورها را تحتالشعاع قرار دهد. به دلیل وقوع چنین پیشرفتهایی بیشتر دولتها مسئله فضای سایبری را در اولویت خود قرار دادهاند و بر بسط سازوکارهای جلوگیری کننده تمرکز نمودهاند.
فضای سایبری و رقابت دیوانهوار میان دولتها
جنگ سایبری یک مفهوم قرن بیست و یکمی از بحران بینالمللی است و به «وسیلهای جهت گسترش جنگ که به فناوری اطلاعات وابسته است و رایانهها و وبسایتها را هدف قرار میدهد» ارجاع دارد. جنگ سایبری شامل ورود مخفیانه به سامانههای خودکار، جمعآوری، فرستادن، خرابکاری، تغییر دادن، کدگذاری کردن اطلاعات و هم چنین تعبیه نرمافزار جاسوسی و دیگر ابزار هک در سامانه هدف میشود.
این فضا پیرو این منطق است که اگر باروت نقشه جنگهای بینالمللی را عوض کرد به دست گرفتن کنترل دولتهای امروزی میتواند کشورهای عظیم را فلج کند و بدون شلیک حتی یک گلوله آنها را به زانو درآورد. این ایده در مرکزیت نسل پنجم جنگهای غیرمتعارف قرار دارد که میتواند توسط گروهها، افراد، دولتها و با استفاده از فناوری پیشرفته انجام شود.
تنوع اهداف حملات سایبری
حملات سایبری میتوانند اهداف متعددی داشته باشند، هرچند همگی خطری واحد برای منافع اقتصادی دولتها ایجاد میکنند. معروفترین نوع حمله، اقتصاد یک دولت را هدف قرار میدهد و یا تلاش میکند بانک و حسابهایش را مورد سرقت قرار دهد. فضای سایبری و پیچیدگی به سرعت رو به افزایش آن به یکی از مهمترین ابزار تنشهای آینده که قادرند در بسیاری از جهات اثربخش باشند تبدیل شده است. راهبردهای مدرن نظامی به ارتشهای هوشمند مبتنی بر کیفیت و نه کمیت بها میدهد. به بیان دیگر نیروهایی مهمتر هستند که بر فناوری پیشرفته و توان دست یافتن به بیشترین دستاورد با کمترین منابع مبتنی باشند.
مفهوم جنگ اطلاعاتی به طور قریب به جنگ سایبری مربوط میشود. این ارتباط بدینگونه است که در آن از نفوذ اطلاعات و تبلیغات به منظور نفوذ به اطلاعات اشخاص دیگر مانند شهروندان سایر کشورها استفاده میشود. در این نفوذ اطلاعاتی ممکن است از مدارک و اسنادی که توسط هکرها سرقت شده و بعدها منتشر شده استفاده شود. شاید هم شاهد استفاده از شبکههای اجتماعی به منظور بخش خبرهای دروغین باشیم. غربیها، جنگ سایبری و جنگ سرقت اطلاعات را دو مقولهی جدا از هم میدانند، در حالیکه بعضی تحلیلگران بر این باورند که تئوریهای نظامیگری کشورهای چین و روسیه این دو مقوله را مرتبط با هم میخوانند. قطعا این احتمال وجود خواهد داشت که راهبرد نظامی غرب در حال برنامهریزی در جهت یک جنگ سایبری غلط و اشتباه است.
احتمال وقوع جنگ سایبری محض خیلی دور از ذهن است و این مفهوم قبلا مثل سایر تکنولوژیها مانند زیردریاییها و هواپیماهای جنگنده در برنامههای نظامی وسیع گنجانده شده است. این به معنای عدم ارتباط این دو مقوله نیست بلکه به مفهوم این است که تنها برخی از انواع قابلیتهای سایبری ممکن است در درگیریهای نظامی به کار گرفته شوند. یقینا تسلیحات سایبری ممکن است به یک خصوصیت کمتنش تبدیل شود زیرا این تسلیحات قابلیت ایجاد گنگی و هرج و مرج دارند نه خسارت. اما ایدهی جنگ محض کشورها با تسلیحات سایبری، دور از ذهن خواهد بود و دلیل آن هم این است که ساخت تسلیحات سایبری سخت و هزینه آن گزاف است و تنها میتواند اهداف محدودی را مورد حمله قرار دهد و تنها بر کشورها و دشمنانی تاثیرگذار است که سیستمهای نسبتا پیشرفتهای در زمان اولیه حمله داشته باشند.