پس از موج عظیم دستگاههایی با نمایشگر QHD یا حتی 4K، حالا دیگر خبری از چنین محصولاتی نیست و عموماً شاهد استفاده از پنلهای +FHD هستیم؛ اما دلیل چنین تغییری چیست؟
طی ۱۰ سال گذشته، جنگ بزرگی بر سر چگالی پیکسلی و وضوح نمایشگر برقرار بود و مدلهای مختلف یکبهیک با مانور عظیم روی کیفیت صفحهنمایش معرفی میشدند؛ اما امروزه تنها شرکتهایی مانند سونی و سامسونگ میراثدار این تفکر بهشمار میروند و در معرفی پرچمداران اکسپریا ۱ مارک IV و گلکسی S22 Ultra به وضوح 4K و QHD نمایشگر نمایندههای خود اشاره و از آن بهعنوان نقطه قوت نمایندههای خود یاد میکنند. هرچند که سامسونگ هم با شور و اشتیاق گذشته این موضوع را دنبال نمیکند.
درحقیقت شرایط کنونی بازار گوشیهای هوشمند با سال ۲۰۱۵ تفاوتهای بسیار زیادی دارد و گوشیهای مجهز به صفحهنمایش QHD و FHD با اندازه ۵٫۵ اینچ، جای خود را به پنلهای ۶ تا نزدیک به ۷ اینچ با وضوح +FHD دادهاند. گلکسی S6 اج یکی از اولین گوشیهای هوشمند مجهز به نمایشگر QHD بهشمار میرفت که چگالی پیکسلی آن بالغبر ۵۸۰ پیکسل در هر اینچ بود. اما امروزه، چگالی پیکسلی صفحهنمایش دستگاهی پرچمدار مانند گلکسی S22 پلاس سامسونگ، به دلیل دقت +FHD و نمایشگر ۶٫۶ اینچ، حتی به ۴۰۰ پیکسلدر هر اینچ هم نمیرسد.
پرواضح است که پیش از این، مجهز شدن به پنل QHD اتفاقی مرسوم در دنیای گوشیهای هوشمند پرچمدار بهشمار میرفت؛ اما سؤال اصلی دقیقاً همینجا مطرح میشود که چرا شرکتهای تولیدکننده تلفنهای همراه، امروزه رغبت چندانی به استفاده از پنلهای QHD و چگالی پیکسلی بالا ندارند؟
چرا گوشیهای هوشمند بیشتری از نمایشگر QHD یا 4K استفاده نمیکنند؟
یکی از اصلیترین دلایل شکست و کمرنگ شدن استفاده از پنلهای QHD و 4K در گوشیهای هوشمند، مصرف انرژی بالای آن است که اتفاقاً توجیه منطقیای برای آن وجود دارد. با افزایش تعداد پیکسلها، انرژی بیشتری نیز برای مدیریت آن موردنیاز خواهد بود. حتی در برخی از بررسیهای انجامشده، تفاوتی ۱۰ تا ۲۰ درصدی در مصرف انرژی میان پنل FHD و QHD وجود داشت. با اینکه امروزه با بهبود تراشهها و مصرفانرژی و صدالبته افزایش حجم باتریها، چنین تفاوتی چندان احساس نمیشود اما همچنان وجود دارد.
علاوهبراین کیفیت بالاتر نمایشگر، قدرت پردازشی بیشتری را نیز طلب میکند که عموماً به پردازنده گرفیکی واگذار میشود و در زمان انجام وظایف گرافیکی نیز این فشار بیشازپیش افزایش پیدا میکند. در نظر داشته باشید که تراشههای امروزی امکان فعالیت با حداکثر قدرت را برای مدت طولانی ندارند؛ این درحالی است که بسیاری بر این عقیدهاند که تراشههای مدرن امروزی دارای چنین امکانی هستند و تراشه را تحت فشارهایی شدید و طولانیمدت قرار میدهند؛ حتی اگر به قیمت تولید گرمای زیاد و افزایش مصرف انرژی تمام شود.
نرخنوسازی تطبیقپذیر؛ تغییر بدون قربانی کردن انرژی
اما با ورود فاکتور دیگری با نام «نرخنوسازی تصویر» بازی به کلی عوض شد. بهطوری که حالا شرکتها عنصری را دراختیار داشتند که ایجاد تغییر در آن، بهطور مستقیم تجربه کاربری را دچار تغیبیر و تحول میکرد. با اینکه افزایش نرخ نوسازی نیز به افزایش بار پردازشی تراشه و همچنین مصرف انرژی منجر شد، با پدید آمدن تکنولوژی LTPO و مدیریت خودکار نرخنوسازی بسته به محتوای نمایش دادهشده، مصرف باتری نیز بهشکل قابل توجهی افزایش یافت.
شاید یکی از مشوقهای اصلی افزایش وضوح تصویر، هدستهای واقعیت مجازی یا VR بودند و شرکتهایی مثل سامسونگ که یکی از تولیدکنندگان هدستهای VR بهشمار میرفتند، روند روبهرشد افزایش دقت نمایشگر را آغاز کردند. برای مثال بهتر است مجدداً به سری گلکسی S6 اشاره کنیم که یکی از اولین مدلها با پشتیبانی از هدست Gear VR بود.
پس از عرضه گلکسی نوت ۱۰ در سال ۲۰۱۹ و گلکسی S20 در سال ۲۰۲۰، پشتیبانی از هدست Gear VR نیز بهپایان رسید و پس از آن سامسونگ سری گلکسی S21 را با نمایشگرهای +FHD روانه بازار کرد. البته بهجز گل سرسبد سری یعنی گلکسی S21 اولترا. صدالبته که در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ خبری از سری نوت نبود.
حتی با شواهد گفتهشده، همچنان صحبت قطعی درباره دلیل کنار گذاشته شدن استفاده از وضوح بالاتر، امری بعید خواهد بود. اما همچنان میتوان ردپای VR و کاهش تقاضا برای آن را در این اتفاق جستوجو کرد. علاوهبراین کاربران معمولاً در فاصلهای ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتری به گوشی هوشمند خود نگاه میکنند و این فاصله باعث میشود تا تشخیص دادن وضوح FHD از QHD بسیار سخت و حتی غیرممکن باشد.
درنهایت باید به مورد تأثیرگذار دیگری اشاره کنیم که با سرویسهای اشتراک محتوا سروکار دارد. درواقع طیف وسیعی از محتواهای منتشرشده در یوتیوب، اینستاگرام یا بسیاری از پلتفرمهای محتوای دیگر، حداکثر FHD هستند و به ندرت میتوان محتوایی را با وضوح QHD مشاهده کرد. قطعاً وجود ویدیوهایی با کیفیت 8K در یوتیوب میتواند ناقض این ادعا باشد اما در نظر داشته باشید که چنین محتواهایی عموماً مربوط به مناظر و حیات وحش و غیره هستند و بیشتر با صنعت تبلیغات سروکار دارند و نه کاربر نهایی. برای مثال میتوانیم به نمایش چنین ویدیوهایی برای نمایش کیفیت تلویزیونها اشاره کنیم؛ یا اینکه برای بررسی کیفیت HDR و حتی عمق رنگ مشکی. بنابراین عموماً محتواهایی که برای کاربران تولید میشوند در بالاترین حالت به 1080p@60fps میرسند و در مواردی نادر، شاهد دقت 1440p نیز هستیم.
چگالی پیکسلی و فراتر از آن؛ ویژگیهای نمایشگر ایدئال
جدا از تسلیم شدن بازار برای گذر از مرزهای تعیینشده پیشین در زمینه چگالی پیکسلی و وضوح نمایشگر، حالا با بازی برد-بردی روبهرو هستیم. از طرفی شرکتها دیگر مجبور به افزایش وضوح تصویر نیستند و میتوانند با خیال راحت به توسعه دیگر بخشهای دستگاه بپردازند و از طرف دیگر تمرکز روی افزایش نرخ نوسازی و همچنین افزودن استانداردهای جدیدی مانند HDR درنهایت میتواند سبب افزایش تجربه کاربری و درنتیجه رضایت کاربر از دستگاه خود شود.
تا حدی که امروزه مدلهایی مانند آیفون ۱۳ و ۱۳ مینی و همچنین آیفون SE 2022 بهدلیل عرضه با نمایشگر ۶۰ هرتز مورد تمسخر عدهای قرار میگیرند. بنابراین میتوان ادعا کرد که وضوح تصویر به بلوغ نسبی رسیده و گسترش بیش از پیش آن تنها و تنها اثرات مخربی همچون افزایش مصرف انرژی و افزودن فشار مضاعف به تراشه را در پی خواهد داشت.
پیش از این گوشیهای هوشمند اندرویدی غیرپرچمدار عموماً با نمایشگر LCD عرضه میشدند؛ اما حالا حتی در برخی از مدلهای اقتصادی نیز استفاده از پنل OLED بهچشم میخورد. از این رو تقریباً میتوان گفت که سطح روشنایی و دقت رنگ در تمامی دستگاهها از اقتصادی گرفته تا پرچمدار در حد و اندازههای تقریباً قابل قبولی قرار دارند. برای مثال میتوانیم به گوشی ناتینگ فون ۱ اشاره کنیم که با وجود برچسب قیمتی مناسب خود، از نمایشگر فوقالعده دقیقِ OLED بهره میبرد که نظیر آن حتی در پرچمدارها نیز به ندرت یافت میشود.
امروزه نمایشگر گوشیهای هوشمند به بلوغ کافی در تمامی دستهبندیها رسیدهاند
در نظر داشته باشید که پشتیبانی پنلهای موبایل از دامنه رنگی خاصی، بهمعنی دقیق بودن رنگهای نمایش دادهشده نیست و این امکان وجود دارد تا دقت رنگ دستگاهی پرچمدار، حتی یارای نزدیک شدن به خروجی رنگی مدلی میانرده را نداشته باشد؛ موضوعی که به وضوح در مقایسه نمایشگر گلکسی زد فولد ۴ و ناتینگ فون ۱ مشاهده خواهید کرد.
بنابراین امکان قضاوت درباره کیفیت یک پنل از روی مشخصات فنی آن و همچنین نگاه به وضوح نمایشگر و چگالی پیکسلی، میسر نیست. از طرفی هیچ شرکتی بههمراه مشخصات گوشی هوشمند خود دقت رنگ آن را اعلام نمیکند و این امر باعث میشود تا مقایسه کیفیت تنها ازطریق مقایسه میدانی و مشاهده بررسیهای تخصصی در وبسایتهای فعال در این زمینه امکانپذیر شود.
البته دراینمیان نباید سونی را نادیده بگیریم. شرکتی که همچنان در پرچمداران سری Xperia 1 خود از نمایشگر 4K با دقت ۳۸۴۰ × ۱۶۴۴ پیکسل استفاده میکند که در ابعاد ۶٫۵ اینچ، چگالی پیکسلی حیرتانگیز ۶۴۳ پیکسلدرهراینچ را ارائه میکند؛ اما حتی سونی نیز برای در امان ماندن از گزند مصرف بالای انرژی در گوشیهای خود، از سازوکار هوشمند تغییر دقت صفحه استفاده میکند تا بسته به محتوا و اپلیکیشن درحال اجرا، دقت صفحه از FHD به 4K یا برعکس، تغییر پیدا کند.
همانطورکه تاکنون چندین و چندبار اشاره کردیم، پیکسلهای بیشتر قدرت پردازش گرافیکی بیشتری را نیز طلب میکند. حال تصور کنید در نمایشگری با وضوح QHD، قصد اجرای بازی گرافیکی داشته باشید؛ قطعاً امکان رندر چنین کیفیتی از عهده پردازنده گرافیکی خارج خواهد بود. به همین علت توسعهدهنگان بازیهای موبایلی سعی میکنند خروجی تصویر بازیهای خود را با دقتی بهمراتب پایینتر از وضوح اصلی نمایشگر تنظیم کنند. مثلاً بازی Diablo Immortal در دستگاه پرچمداری چون گلکسی S22 اولترا امکان اجرا با دقت QHD را ندارد و نرخفریم آن نیز از ۶۰ فریمبرثانیه فراتر نمیرود. دراینمیان تنها گوشیهای هوشمند سری آیفون اپل هستند که معمولاً با تکیه به توان بالای پردازش گرافیکی خود امکان رندر بازیها با دقتی بالاتر از نمایندههای اندرویدی (و همچنان نزدیک به وضوح Native و نه کاملاً Native) را دارند.
درمجموع فاکتورهای اصلی یک نمایشگر خوب از سال ۲۰۱۵ تغییر زیادی کردهاند و حالا دستگاههایی روانه بازار میشوند که وضوح تصویر اولویت آخر آنها بهشمار میرود. البته شاید بد نباشد در این میان اشارهای هم به شیائومی اشاره کنیم؛ شرکتی که بهتازگی و به دلیل کاهش قیمت پنلهای QHD، به استفاده از این پنلها در پرچمداران خود رو آورده است. هرچند که درنهایت وضوح پیشفرض نمایشگر روی +FHD تنظیم خواهد بود. باوجوداین حتی شرکتهایی نظیر شیائومی نیز اولویت خود را برای انتخاب پنل، نه وضوح آن بلکه دامنه پشتیبانی از پروفایلهای رنگی، سطح روشنایی پنل و دقت رنگ آن، قرار میدهد.