طی روزهای اخیر، در فضای مجازی شاهد توصیههایی به مردم با عنوان «تحریم استارتآپها» بودهایم.
آنچه توصیهکنندگان و تحریمکنندگان بهعنوان توجیه خود برای این حرکت عنوان میکنند، مشخصنبودن منشأ سرمایه آنهاست.
این در حالی است که استارتآپها اساسا ماهیت خصوصی دارند و با تلاش و دشواریهای بسیار توانستهاند کسبوکاری نوپا را به مرحلهای برسانند که هم به مردم سرویسهای مورد نیاز را ارائه دهند، هم برای تعدادی از جوانان شغل ایجاد کنند و هم در مرحله بلوغ به سودآوری برسند. تعدادی جوان خوشذوق، صاحب ایده و خلاقیت در یک فضای کوچک اجارهای با کمترین تجهیزات، ایده خود را به محصولی تبدیل کردهاند که اکنون زمان به ثمر نشستن آن است. اما رفتارهایی از این دست که بهگفته کارشناسان چیزی جز رفتارهای هیجانی نیست، باعث میشود که در شرایط سخت اقتصادی، احساس ناامنی شغلی کنند و در نهایت بسیاری کار خود را از دست دهند. اما این تمام ماجرا نیست.
با تحریم یک استارتآپ در واقع یک زنجیره تامین ارزش فلج میشود و استارتآپ تنها یکی از حلقههای این زنجیره است. کسانی که در حلقههای پیش و پس از استارتآپ قرار گرفتهاند هم از این تحریم آسیب میبینند. همچنین این رفتار (تحریم استارتآپها) از آن جهت پرسشبرانگیز است که تحریمکنندگان کسبوکارهایی را هدف قرار دادهاند که جوانان رکن اصلی آن هستند. بهنظر میرسد، جریان رسانهای خاصی سعی میکنند در عین حال که کمترین هزینه را متحمل میشوند، بیشترین آسیب را به نوآوری و خلاقیت جوانانی وارد کنند که کمترین حمایتها را دریافت میکنند.
بیپناهی استارتآپها
محمود کریمی، بازرس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران در گفتوگو با همشهری، علت آنچه تحت عنوان تحریم استارتآپها مطرح میشود را بیپناهی و بدون حامیبودن آنها میداند و میگوید: «اگر استارتآپها فلج شوند، یکی از نقاط امید کشور کور میشود.»
کریمی با اشاره به اینکه الان یک فضای روانی سنگین و پر از هیجان ایجاد شده که شبیه به نظریه پنجره شکسته است، با اظهار تأسف ادامه میدهد: «برخی از هموطنان هیجانزده ما نگاهشان به سمتی است که بتوانند این هیجان را تخلیه کنند.»
او در این مورد توضیح میدهد که وقتی شرایط و مکانیسمی برای فهم این هیجان و فرصت تخلیه آن ایجاد نکنیم، بدیهی است با نخستین چیزی که در دسترس قرار میگیرد یا مورد تحریک واقع میشود، دیگران هم متوجه آن میشوند.
در دسترس بودن، عامل هجمه به استارتآپها
بازرس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران با طرح این مسئله که چرا کسی درباره مثلا تحریم نانوایی محل سکونت حرفی نمیزند، ادامه میدهد: «یکی از دلایلی که استارتآپها هدف چنین تحریمهایی قرار میگیرند، این است که هیچ مأمن و پناهگاهی ندارند و متأسفانه از سوی حاکمیت هم پشتیبانی و حمایت نمیشوند.»
کریمی با اشاره به اینکه استارتآپها همچنین در هر بزنگاهی مورد نقد قرار میگیرند، مهمترین علت این نقد را در دسترسبودن و شفاف عملکردن آنها میداند که بهویژه در فضای مجازی و آنلاین محل رجوع کاربران خود هستند و این در حالی است که «برای بسیاری از کسبوکارهای دیگر مواجهه در فضای آنلاین که دسترسی 24 ساعته در آن مفهوم دارد، وجود ندارد.» بهگفته او «این در حالی است که موارد دیگری هم وجود دارند که یا برآوردهکنندههای نیازهای پایه هستند یا حواس مردم به آنها نبوده یا هنوز نوبت آنها نشده است تا مورد هجمه این تحریمها قرار بگیرند.»
سوژهای از جنس شیطنت
بازرس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران با اشاره به اینکه این نوع رفتارها بهنظر میرسد از جنس شیطنتهای رسانهای در هر نقطه دنیاست تا سوژهای برای خود بیابند، میگوید: درواقع، رسانه این موضوع را دستاویز قرار میدهد و برخی شهروندان هم به این مسئله فکر نمیکنند که با اقدام خود به چه چیز یا چهکسی آسیب میرسانند.
کریمی یادآوری میکند که «تعداد زیادی از جوانها بهطور مستقیم در این استارتآپها و زنجیره تامین ارزش که پیش و پس از آن قرار دارد، کار میکنند. همچنین در این زنجیره مشتریهایی وجود دارند که بهعنوان کاربر از این استارتآپها استفاده میکنند. در نتیجه تحریمکردن هر یک از این استارتآپها به معنی فلجکردن کل این زنجیره است.»
او درنهایت عنوان میکند که اگر تحریمکنندگان چنین خواستهای دارند و نفعی در آن میبینند، مشکلی نیست، این رفتار هیجانی را متوقف نکنند، تحریم کنند و به تحریمهای خود ادامه دهند.
بازرس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر ایران میگوید: «اگر میخواهیم تیشه به ریشه بزنیم، بحثی نیست. در غیر این صورت شاید لازم باشد که کمی تأمل و فکر کنیم که عمل ما چه نتیجهای بههمراه خواهد داشت.»