تاریخ گواه خوبی برای اثبات دیرینگی نابرابری و بیعدالتی نسبت به زنان است. حتی در دنیای مدرن تکنولوژی هم زنان از گزند این رویکرد دور نماندهاند؛ تا جایی که جدیدترین بررسیهای شرکت تحقیقاتی بینالمللی «مکنزی اند کمپانی» (McKinsey & Co) نشان میدهد نقش زنان در پدیده نوظهور متاورس نادیده گرفته شده است. این شرکت اعلام کرده است که بررسی پنج شاخص اولیه درباره حضور زنان در عرصه متاورس، تایید میکند که این شکاف جنسیتی به خصوص در زمینه مدیریت و ایجاد استانداردهای متاورس به وضوح وجود دارد. مکنزی تخمین میزند که پدیده نوظهور متاورس تا سال ۲۰۳۰ بازاری به ارزش ۵ تریلیون دلاری خواهد داشت و کنار گذاشتن زنان از چنین بازار بزرگی، قطعا عملی نخواهد بود؛ خاصه وقتی آنها نسبت به مردان حضور پررنگتر و تمایل بیشتری به استفاده از کاربردهای متاورس در روزمرگیهایشان دارند.
هر چند بسیاری از متخصصان معتقدند که متاورس به معنای فضای مجازی (اینترنت) انیمیشنی سهبعدی که به صورت گستردهای همزمان و مقیاسپذیر باشد، هنوز وجود ندارد؛ اما مقصود شرکت مکنزی در بررسیهایش، اپلیکیشنهای شبه متاورسی است. این گزارش با مدیریت و راهبری دو محقق ارشد شرکت مکنزی، یعنی «مینا علاقبند» و «لارینا یی» انجام شده است. این تیم تحقیقاتی اعلام کرده است: «متاورس هنوز در روزهای اول حیات خود است. حتی هنوز تعریف قطعی و مشخصی برای آن وجود ندارد و احتمالا مختصات آن همچنان تغییر خواهد کرد. با این حال دستکم تا امروز بر سر این تعریف اتفاقنظر وجود دارد که متاورس بازتعریف اینترنت در آینده است که در آن اینترنت به چیزی تبدیل میشود که مردم نسبت به هر پدیده دیگری مانند تغییر از فضای دو بعدی به سهبعدی، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، بیشتر خودشان را در آن غرق خواهند کرد. درست مثل هر تکنولوژی انقلابی دیگری از جمله رایانش ابری و هوش مصنوعی که تحولاتشان دههها طول کشید، کاربران و رهبران اولیه متاورس – شامل سرمایهگذاران و مدیران عامل- آینده این پدیده را شکل خواهند داد.»
شکاف جنسیتی مشهود
بررسیهای شرکت تحقیقاتی مکنزی به خوبی نشان میدهد که زنان در دنیای متاورس حضور فعالتری نسبت به مردان دارند. مکنزی اعلام کرده است که تلاش دارد با تحقیق و بازبینی دادههای مختلفی شامل بعضی از اطلاعات جمعآوری شده در گزارش این شرکت در ژوئن امسال درباره ارزشآفرینی در متاورس، درک بهتری از شیوه تاثیرگذاری جنسیتی در مراحل اولیه تحولات متاورس ایجاد کند. در این گزارش آمده است: «ما به این نتیجه رسیدهایم که شکاف جنسیتی مشهود فعلی در متاورس، شبیه به شکاف موجود میان شرکتهای حاضر در فهرست ۵۰۰ شرکت برتر مجله فورچون و استارتآپهاست؛ کمتر از ۱۰درصد مدیرانعامل شرکتهای حاضر در فهرست مجله فورچون، زن هستند، تنها ۱۷ درصد از سرمایهگذاریهای خطرپذیر به شرکتهایی اختصاص پیدا میکنند که توسط زنان تاسیس یا مدیریت میشوند و تنها ۱۵ درصد از سرمایهگذاران خطرپذیر در آمریکا زن هستند.»
بر اساس این گزارش، واقعیت این است که زنان نسبت به مردان زمان بیشتری در متاورس میگذرانند و به همین دلیل احتمال بیشتری وجود دارد که آنها فعالیتهای متاورسی را اجرا و رهبری کنند. با این حال و درست مانند روالی که در کل صنعت تکنولوژی وجود دارد، در اقتصاد متاورسی زنان در اقلیت قرار دارند. هم در بخش سرمایهگذاریهای کارآفرینی و هم در نقشهای مدیریتی اقتصاد متاورس، توزیع نامتناسبی میان مردان و زنان وجود دارد.
زنان فعالتر از مردان
تحقیقات روی کاربران فعال در فضای متاورس نشان میدهد که ۴۱ درصد از زنان بیش از یک سال است که از یک پلتفرم متاورسی اولیه استفاده میکنند یا در یک دنیای دیجیتال حضور دارند. این در حالی است که این رقم برای مردان به ۳۴ درصد میرسد. علاوه بر این، زنان زمان بسیار بیشتری در متاورس میگذرانند. بر اساس این تحقیقات، ۳۵ درصد از زنان، کاربران فعال متاورس هستند و بیش از سه ساعت در هفته را در این فضا میگذرانند، در حالی که این رقم برای مردان برابر ۲۹ درصد است. شرکت مکنزی اعلام کرده است که این تحقیقات به خوبی نشان میدهند که زنان احتمالا بیشتر از مردان با کاربردهای ترکیبی در متاورس آشنا هستند و برای شرکت در فعالیتهایی مانند بازی، ورزش، آموزش، رویدادهای زنده و خرید با کمک تکنولوژیهای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، در هر دو دنیای فیزیکی و دیجیتال، رفتوآمد میکنند. در مقابل مردان از متاورس برای شرکت در تجربههای کاملا دیجیتالی مانند بازی، معامله توکنهای غیرقابل معاوضه یا انافتیها و شرکت در رویدادهای اجتماعی، بهره میگیرند.
به این ترتیب ظاهرا زنان بسیار بیشتر از مردان، در انجام و اجرای فعالیتهای متاورسی پیشگام هستند. تحقیقی از حدود ۴۵۰ مدیر میانی نشان داد که ۶۰ درصد از زنان گزارش کردهاند که بیش از دو فعالیت مرتبط با متاورس را در سازمان متبوعشان انجام دادهاند. اعداد و ارقام نشان میدهند که این مدیران زن ۲۰ درصد بیشتر از همتایان مردشان به انجام فعالیتهای متاورسی تمایل دارند؛ به خصوص فعالیتهایی که در زمینه بازاریابی، آموزش کارمندان، توسعه و طراحی محصولات باشند.
سهم بیشتر مردان از سرمایهگذاریهای خطرپذیر
با تمام اینها اما همچنان تعداد رهبران زن در اقتصاد نوظهور متاورس، بسیار اندک است. در حالی که کاربران و مدیران زن در مواجهه با کاربردها و فعالیتهای متاورسی، رویکردی فعال و کنشگرانهتر دارند؛ اما هنوز و همچنان در اقتصاد متاورسی از نقشهای مدیریتی بیرون گذاشته میشوند. تحقیقات اخیر شرکت مکنزی نشان میدهد که در طول پنج سال گذشته شرکتهای متاورسی با مدیران مرد، سهم بیشتری از کل سرمایهگذاریهای خطرپذیر دریافت کردهاند. به گواه این بررسیها، احتمال بیشتری وجود دارد که مدیران زن نسبت به همتایان مردشان از کاربردهای متاورسی در شرکتشان بهره بگیرند. در حالی که بیشتر شرکتهای متاورسی مدیران مرد دارند، آمارها نشان میدهند که استانداردها و مقررات این حوزه را هم مردان وضع میکنند.
در میان سازمانها و نهادهای تنظیمکننده استانداردهای متاورسی، سهم مردان از مشاغل مدیریتی به ۹۰ درصد میرسد. علاوه بر اینها، تعدادی نهاد قانونگذار و تنظیمگر در حوزه متاورس در حال ظهور هستند که سعی دارند مقررات همکنشپذیری در فضای متاورس وضع کنند که از آن جمله میتوان به «اتحاد متاورس آزاد برای وب ۳» (OMA۳) و انجمن استانداردهای متاورس اشاره کرد. با این همه، تنها حدود ۸ تا ۱۰ درصد از اعضای این سازمانها مدیران زن هستند. این میزان چیزی شبیه به سهم حدود ۹ درصدی زنان از مدیریت شرکتهای حاضر در فهرست ۵۰۰ شرکت برتر مجله فورچون است. گزارش مکنزی نشان میدهد که در حال حاضر سازمانهایی که در انجمنهای متاورسی شرکت میکنند تا استانداردهای این بازار را تنظیم کنند، بهطور نامتناسبی توسط مردان مدیریت و هدایت میشوند.
دنیای متاورس پتانسیل ایجاد تحولی عمیق و چشمگیر در اقتصاد جهان را داشته و همچنین میتواند فرصتهای جدید و عادلانهتری را برای تمام آنهایی که از آن بهره میگیرند، ایجاد کند. درست به همین دلیل هم هست که درک پتانسیلهای اقتصاد متاورس برای تمام بازیگران کلیدی این بخش، ضروری است. بررسی شاخصهای اولیه نشان میدهد که زنان ممکن است در حال حاضر کاربران قدرتمندتر و موثرتری در دنیای متاورس باشند. توجه به شکاف جنسیتی موجود در مشاغل مدیریتی آن هم در زمانی که متاورس هنوز در مراحل ابتدایی است، اهمیت بسیار زیادی دارد. با این اوصاف است که بازیگران این بخش باید صداها و رویکردهای مختلف را به خوبی زیرنظر بگیرند و شرکتها، فرصتهای برابری را برای مشاغل مدیریتی خود ایجاد کنند.