هرچند پیشنهادی به نام اینترنت طبقاتی، موضوع جدیدی محسوب نمیشود و قریب ۱۰ سال است که بحث های مختلفی در رابطه با آن در محافل کارشناسی انجام شده است ، اما با صحبت های اخیر وزیر ارتباطات، به نظر می رسد طرح مذکور، یک گام دیگر به عملیاتی شدن نزدیک شده است.
در طرح اینترنت طبقاتی مقرر شده است که افراد خاصی به بخشی از اینترنت دسترسی داشته و دسترسی آنها به دیگر بخش ها محدود شود. برای مثال برخی دانشجویان می توانند بدون محدودیت از یوتیوب استفاده کنند. این درحالی است که برخی رسانهها نیز خبرهای تایید نشده ای از شروع آزمایشی این طرح را منتشر کرده اند.
در این رابطه خبرنگار سیناپرس به سراغ یکی از مسئولین صنفی کشور رفت تا پرسش های مخاطبان، در مورد زوایای مختلف این طرح را با او در میان بگذارد.
سیدحسن هاشمی رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای کشور در گفتگو با سیناپرس گفت: نظر بخش عمده ای از صاحب نظران و فعالان صنعت آی تی کشور در خصوص مفهومی به نام اینترنت طبقاتی در کشور منفی بوده است. در سازمان نصر نیز به عنوان اتحادیه صنفی مخالفت خود را با این مسئله اعلام کردهایم، به نظر من موضوع اینترنت طبقاتی نیز در نهایت اجرایی نخواهد شد، زیرا طرح چنین پروژه ای به نوعی توهین به فعالان صنعت آی تی محسوب می شود.
وی در ادامه افزود: اینترنت طبقاتی به نظر همان بسط و گسترش انواعی قانونی از فیلتر شکن و VPN در جامعه محسوب می شود، این در حالی است که فیلترینگ نه یک راهکار که خود به معضلی بزرگ بدل شده است.
هاشمی افزود: در طرح اینترنت طبقاتی ظاهراً نگاه این بوده که برای برخی از نخبگان مثلاً در صنعت IT دسترسی بدون فیلتر به اینترنت فراهم گردد، این در حالی است که این افراد غالباً در حال حاضر نیز از طریق VPN همواره در شبکه های اجتماعی حضور دارند، بنابراین اگر مشکلی در این زمینه وجود دارد، آن مشکل شامل همه آحاد و اقشار جامعه بوده و نمی توان مشکل یک قشر خاص را حل کرد و به مشکلات بخش عمده ای از جامعه بی تفاوت بود.
رئیس سازمان نصر همچنین گفت: اگر به مفهوم اینترنت طبقاتی از بُعدی دیگر نگاه شود، می توان اینگونه استنباط کرد که این مساله نیز نوع مدرن و جدیدی از رانت است که قرار بوده در اختیار بخش کوچکی از مردم قرار گیرد، اما این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان اطمینان حاصل کرد که این رانت جدید نیز مانند دیگر رانت های گذشته خود به یک مشکل به شدت فساد زا و یک چالش و بحران جدید مبدل نشود، مثلاً دریافت کنندگان اینترنت طبقاتی آن را در اختیار اطرافیان قرار ندهند یا به قیمت های گزاف به دیگران نفروشند. بنابراین چنین طرحهای که بی توجه به صورت مسئله اصلی تلاش دارد تا با یک نوع فرار رو به جلو، اصل مشکل را به فراموشی بسپارد، قطعاً موفقیتی کسب نخواهد کرد.
وی عنوان کرد: متاسفانه بخشی از مسوولان نیز به جای حل مشکل میلیون ها استفاده کننده از اینترنت به گفتار درمانی روی آورده اند و هر روز یک حرف و سخنرانی تازه از آنها شنیده می شود، اما در وادی عمل، اقدام مفید فایده ای رخ نمی دهد.
هاشمی ضمن تبیین بخشی از گرفتاری ها و مشکلاتی که میلیون ها فعال اقتصادی و صاحبان کسب و کار در این چند ماهه اعمال محدودیت های شدید اینترنتی با آن مواجه بوده اند، اظهار کرد: در حال حاضر بخش زیادی از کسب و کارها، حتی مشاغلی که بعضاً هیچ ارتباطی به صنعت آی تی ندارند نیز از فیلترینگ شدید اینترنت دچار آسیب های جدی شده اند و جریان فروش کالا و خدمات آنها با اختلال مواجه شده است. به عنوان مثال یک هموطن روستایی که درآمد خانواده او از طریق فروش محصولات محلی در اینستاگرام تامین می شد، اکنون در یک حالت رکود و بیکاری و سردرگمی چند ماهه قرار گرفته است. متاسفانه تعداد پرشماری از این مثال ها وجود دارد و سیاستگذار تا کنون نسبت به این مشکلات واکنش درخوری نشان نداده است.
این فعال صنعت IT کشور در پاسخ به سوال خبرنگار سیناپرس در مورد آمار تعداد واقعی کسب و کارهای آسیب دیده از محدودیت های اینترنتی، عنوان کرد: متاسفانه یکی از مهمترین مشکلات کشور ما همین موضوع آمار و علم آمار سنجی است، قاطبه داده های از این دست، اغلب استمزاجی هستند و فاقد پایه روشن عملی است. برای نمونه هم اکنون مسئولان می گویند درصدد هستند که شبکه ملی اطلاعات را راه اندازی کنند، پرسش این است که این شبکه بر اساس کدام آمار و دیتا قرار است در کشور فعال شود، چرا یک شبکه آمارگیر مبتنی بر روش های علمی به عنوان طرح پیش فرض شبکه ملی اطلاعات ایجاد نشده است.
هاشمی تاکیدکرد: ما به این حقیقت واقف هستیم که بیش از ۵۰ میلیون ایرانی به عنوان کاربر اینترنت در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی حضور دارند. بدیهی است که تعداد قابل توجهی نیز کسب و کار در این فضا شکل گرفته و درآمد بخش مهمی از جامعه به آن وابسته بوده است. یکی دیگر از مشکلات مساله استراتژیک و زیربنایی محتوا است، در طول تمام این سال ها حجم عظیمی از محتوا در شبکههای اجتماعی مانند تلگرام یا توییتر تولید شده ،این درحالی است که چنین محتوایی در شبکههای اجتماعی به اصطلاح بومی وجود ندارد، یکی از دلایلی که اپراتورها نیز دچار زیان بسیار سنگین شده اند، همین مسئله محوری محتوا است. اینگونه به نظر می رسد که برخی از مسوولین یا نظریه پردازان، در همه ابعاد مشغول پاک کردن صورت مساله هستند، برای همین ما معتقدیم که بسیاری از ادعاهای مطرح شده در مورد شبکه های اجتماعی داخلی در واقع نادرست است و از هیچ وجاهات علمی و آماری برخوردار نیستند.
به نظر طرح طبقه بندی اینترنت،طرحی شکست خورده به حساب می آید.