به دنبال افزایش استفاده از فیلترشکن، فروش راحت و تجارت چند صد میلیاردی در این حوزه، مسئله برخورد با فروشندگان فیلترشکن این روزها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.
از زمانی که موضوع فیلترینگ با هدف جلوگیری از دسترسی کاربران به وبگاههای مغایر با قوانین و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران انجام شد، رواج VPN و فیلترشکنها و به دنبال آن در نظر گرفتن قوانین، مقررات و مجازات برای فروش و استفاده از آنها، هم ذیل قانون جرایم رایانهای کشور مطرح بود اما این موضوع اخیرا و در زمانی دوباره مورد بررسی و توجه قرار گرفته که چند ماهی است بنا بر تشخیص مراجع ذی صلاح دسترسی به دو پلتفرم خارجی با محدودیت روبهرو شده و علیرغم هشدار کارشناسان نسبت به خطرات احتمالی استفاده از فیلترشکنها، گویی بازار خرید و فروش فیلترشکن همچنان گرم است.
در همان ماههای آغازین ایجاد محدودیتها، بارها درباره استفاده از فیلترشکن و خطرات احتمالی آن هشدار داده شده بود به گونه ای که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات تاکید کرده بود استفاده از وی پی ان آسیب پذیری دستگاههای کاربران را به دنبال خواهد داشت چون راه رخنه هکرها به گوشی را تسهیل می کند، بنابراین توصیه کارشناسان این است که مردم تا جایی که می توانند از وی پی ان استفاده نکنند. طبق گفته زارعپور فروش فیلترشکن و کسب درآمد از آن مجاز نیست اما متأسفانه جرم انگاری هم نشده و تلاش هایی دارد صورت می گیرد که این مسئله علاوه بر غیرمجاز بودن، جرم انگاری هم بشود و طبیعتا نهادهای مربوطه باید آن را دنبال کنند.
در همین رابطه با گذشت مدت اندکی اعلام شد که قوه قضائیه موظف شده با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعاتی و سایر دستگاههای ذیربط، با فروشندگان فیلترشکنها و وی پی ان غیرمجاز برخورد قانونی و متخلفین را مجازات کند. طبق تصمیم جدید قرار است تولیدکنندگان، فروشندگان و توزیع کنندگان وی پی ان ها و فیلتر شکنهای غیر مجاز از این پس مشمول مجازات ماده ۷۵۳ قانون مجازات اسلامی گردیده و در مورد اشخاص حقوقی علاوه بر مجازات مندرج در ماده ۷۵۳، نسبت به شرکت تجاری یا موسسه متخلف، لغو امتیاز و تعطیلی نیز رقم خواهد خورد. همچنین وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات مکلف است به طور مستمر نرم افزارهای موضوع این مسئله را شناسایی و از دسترس خارج کرده و متخلفین را به دستگاه قضائی معرفی کند و قوه قضائیه نیز با متخلفین طبق مجازات پیش بینی شده در ماده ۷۵۳ قانون مجازات اسلامی برخورد خواهد کرد.
براین اساس در ماده ۷۵۳ قانون مجازات اسلامی آمده است که هر شخصی که مرتکب تولید یا انتشار یا توزیع و در دسترس قرار دادن یا معامله نرم افزارهای غیرقانونی شود، به حبس از ۹۱ روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج میلیون ریال تا ۲۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. اما در این میان برخی کارشناسان هم معتقدند مجازات و جریمه نمی تواند تأثیرگذاری بسیاری داشته باشد چون بسیاری از فیلترشکنهای رایگان در فضای مجازی وجود دارند که افراد میتوانند از آن طریق وارد صفحات فیلتر شده بشوند؛ شاید حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد از فیلترشکنهای موجود در بازار که در داخل کشور ساخته میشود و پولی هستند، استفاده می کنند؛ بنابراین ممکن است در مقطعی، مقداری جلوگیری انجام شود اما مجدداً استفاده از فیلترشکنها به اوج خود میرسد.
نکته مهم دیگر نامشخص بودن فروشندگان فیلترشکن است زیرا ممکن است کار فروش در فضای مجازی برروی ایمیل و پیام رسانها، با رد و بدل شدن دو کد رخ دهد و شاید بسیاری از افراد که این خط را ارائه می دهند به راحتی قابل شناسایی نباشند. بعضا به نظر می رسد دستگیری و مجازاتی که برای فروشندگان فیلترشکن در نظر گرفته شده اصولا نمیتواند مانعی برای فردی که به هر طریقی به حضور در این فضا نیاز داشته باشد.
در دولت گذشته هم به این موضوع اشاره شده و گفته شده بود فیلترشکن به راحتی فروخته می شود و برخوردی با این تجارت نمی شود و پشتش هم معلوم است که چه کسانی هستند؛ وزیر سابق ارتباطات و فناوری اطلاعات همچنین گفته بود که می گویند قانون نداریم که فیلترشکن فروشی جرم است اما ما شاهد تجارت چند صد میلیاردی در این حوزه هستیم.
در هر حال بررسی قانون جرایم رایانهای کشور نشان میدهد طبق ماده ۱، هرکس به طور غیرمجاز به دادهها یا سیستمهای رایانهای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده، دسترسی یابد، به مجازات حبس یا جزای نقدی یا هر دو محکوم خواهد شد. اما به گفته کارشناسان، در این جا هدف قانونگذار حمایت از دادهها و سامانههای رایانهای یا مخابراتی متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی در مقابل هکرهاست نه بحث فیلترینگ.
با این حال، همچنین ماده ۲۱ قانون جرایم رایانهای هم مربوط به اشخاصی است که مطالب در خور فیلتر شدن را تهیه میکنند، نه اشخاصی که این مطالب را به نحوی از انحاء میبینند یا از آنها استفاده میکنند. به اعتقاد برخی حقوقدانها استنباط از این ماده دو مساله را مطرح میکند؛ اولا، به طور کلی این موضوع که تعیین مصادیق امر کیفری را به عهده کارگروه یا کمیتهای بگذاریم قویا محل تامل است؛ زیرا باعث مواج شدن مفاهیم کیفری خواهد شد که در حقوق جزا به هیچ وجه پذیرفته نیست.