یکی از اتفاقات برجستهی اواخر سال ۲۰۲۲ در صنعت بازی، معرفی و عرضهی اولین تریلر بازی «دث استرندینگ ۲» (Death Stranding 2) پس از مدتها انتظار از سوی استودیوی کوجیما پروداکشنز ( Kojima Productions) بود؛ اثری که در حال حاضر رسما به عنوان DS2 شناخته میشود. هرچند نورمن ریدس (Norman Reedus)، بازیگر نقش اصلی قسمت نخست یعنی سم، مدتها پیش وجود این دنباله را در مصاحبهای آشکار کرد، با این حال دیدن تریلر جدیدترین ساختههای کوجیما همیشه هیجان زیادی به همراه دارد زیرا او و تیمش در معرفی بازیهای جدید خود هنر خاصی دارند.
این تریلر چهار دقیقهای، دنیای جدیدی را پس از وقایع بازی اول به نمایش میگذارد و همچنین یکی از لحظات تعیینکننده در طول عمر هنری هیدئو کوجیما به عنوان یک کارگردان بزرگ را بازتاب می دهد. بازیهای کوجیما با موفقیتهای زیادی روبرو شدهاند و در واقع او پیشگام بسیاری از ایدههایی بود که بعدها خود دوباره از آن استفاده کرد. با این حال موفقیت جهانی متال گیر سالید به او و تیمش فرصتها و مشکلات جدیدی نظیر بودجهی هنگفت برای دنباله، یک جهش نسلی و انتظارات بیشتر از سوی بازیکنان داد.
این مقاله جایی نیست که بتوان موفقیتهای متال گیر سالید ۲ را دوباره مطرح کرد، با این حال یک اصل کلیدی این بود که انتظارات مخاطبان را از طریق چیزهایی مانند تغییر پروتاگونیستها و تبدیل کردن دولت ایالات متحده به عنوان آنتاگونیست برهم زد. این بازی منعکسکنندهی عناصری از اثری بود که موفق شده بود و اکنون بیش از ۲۰ سال بعد به DS2 رسیدهایم؛ یک دنباله با بودجهی هنگفت دیگر که برای موفقیت تلاش میکند و نشانههایی از متال گیر سالید ۲ را به همراه دارد.
تریلر معرفی دومین نسخه از دث استرندینگ، دنیایی را به ما نشان میدهد که در آن چیزهای ظاهرا غیرممکنی اتفاق افتاده است. همچنین این یک تغییر عمده در مسیر مجموعهای است که پیشزمینهای بر مبنای دنیای واقعی دارد. دث استرندینگ قبل از همهگیری کرونا منتشر شد و اکنون در سالهای پس از آن، مضامین تنهایی و انزوا بهتر قابل درک است. دنبالهی بازی نیز در همین راستا ساخته شده است و تریلر نشان میدهد که بازی به جنبههایی متمایل است که شاید به طور تصادفی بسیار تعیینکننده به نظر برسند. تریلر با عکسهایی از اسباببازیهای کودکان و نگاهی به نشانگر قد شروع میشود. این با نواختن گیتار و آواز تروی بیکر، بازیگر نقش هیگز در بازی نخست، همراه میشود.
اولین تغییر بزرگ کوجیما این است که لو (Lou)، BB شما در بازی نخست، به نظر بزرگ شده است که این البته نباید اتفاق میافتاد، مگر اینکه پایان بازی اول شامل اتفاق غیرممکن دیگری مربوط به او بود. البته هیچ راهی برای تشخیص اینکه آیا این کودک همان کودکی است که با خود بر فراز یک زمین بایر در آمریکا حمل کردهاید یا نه، وجود ندارد، اما جزئیات در صحنه این را نشان میدهد.
ما ظرف حامل BB را میبینیم که اکنون به عنوان نوعی آکواریوم اسباب بازی تغییر کاربری داده است. از طرفی یکی از صحنههای ابتدایی تریلر یعنی مراقبت فرجایل (Fragile) از کودک، به صراحت باکس آرت نسخهی ویژهی متال گیر سالید ۲ را منعکس میکند که شخصیتهای اولگا (Olga) و سانی (Sunny) را نشان میدهد.
فرجایل یک متحد کلیدی در دث استرندینگ بود؛ همراهی که در طول سفر به سم کمک میکند و در پایان به بریجز (Bridges)، سازمانی که سم به آنها در راستای بازسازی آمریکا کمک میکند، میپیوندد. در اینجا او در حال بزرگ کردن نوزاد دختری در انزوا است که ناگهان گروهی مسلح به مقر او هجوم میآورند و او را مجبور میکنند که با یک موتور آیندهنگرانه فرار کند.
در تریلرهایی مانند این، اتفاقات قهرمانانهای رخ میدهد. قبل از هر گونه رویداد ترسناک یا یک پیچ و تاب غافلگیرکننده یک جامپ کات وجود دارد. همانطور انتظار میرود لو و فرجایل به این راحتیها نمیتوانند از مخمصه فرار کنند و تیراندازی شروع میشود. در نهایت فرجایل زخمی شده و آنها در نهایت چند متر دورتر از یکدیگر روی زمین قرار میگیرند که در آن نقطه شخصی که احتمالا هیگز (Higgs) باشد، سلاح خود را نشانه گرفته و شلیک میکند. البته مشخص نیست که او به چه کسی شلیک میکند.
البته کسانی که با آثار کوجیما کوجیما آشنا باشند احتمالا میدانند که این صحنه از حقههای او محسوب میشود و به احتمال زیاد به کسی شلیک نمیشود. در اولین نسخه از این سری دلایل دشمنی هیگز و فرجایل مشخص میشود. در یک صحنه حتی ظاهرا در ساحلی فرجایل به لو شلیک میکند اما بعدا متوجه میشویم که او هیگز را زنده رها کرده است. بنابراین بازگشت او چندان غافلگیرکننده نیست.
از طرفی همانطور که تریلر در ادامه نشان میدهد، این دو زنده هستند. البته فرجایل کمی مسنتر به نظر میرسد و پوستش از اثر تایمفال بهبود یافته و در کنار سم با موی سفید دیده میشود. این نشاندهندهی تغییر قابل توجهی در جدول زمانی بازی است و مشابهی کاری است که سری متال گیر سالید با هر نسخهی اصلی انجام میدهد. مهمتر از همه، ما پاد بچهی لو را با محتویات مختلفی نظیر یک بچهی فرشته مانند، یک BT به دام افتاده و نوعی شاخک میبینیم.
با رونمایی از یک ربات یا وسیلهی نقلیهی غول پیکر، اینجاست که برخی الهامات فوقالعاده واضح از متال گیر سالید ۲ به چشم میآیند. دث استرندینگ برخی از عناصر متال گیر را در طراحی جهان خود داشت و نسخهی Director’s Cut نیز به طور قابل توجهی موارد بیشتری را به بازی اضافه کرد، اما این صراحتا یک ماشین غول پیکر طراحی شده توسط یوجی شینکاوا (Yoji Shinkawa) است. این ماشین که یادآور Metal Gear Ray در متال گیر سالید ۲ است، ظاهرا OHV Magellan نام دارد و در آب نیز میتواند فعالیت کند.
گفتنی است که از دستاوردهای فردیناند ماژلان (Ferdinand Magellan)، کاشف و دریانورد قرن شانزدهمی، میتوان به سفر کاوشگری ماژلان، اولین سفر ثبت شده به دور جهان اشاره کرد. تنگهی ماژلان، مهمترین گذرگاه طبیعی بین اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام، به نام او نامگذاری شده است. با توجه به نامگذاری ماشین ذکر شده، ما در اینجا در واقع با نوعی کشتی اقیانوس پیما طرف هستیم که میتواند در سواحل جهان دث استرندینگ حرکت کند. آب بخش بزرگی از مناظر دث استرندینگ است. جالب است بدانید که حتی در شایعات اولیه نام رمز نسخهی دوم Ocean بود.
در نهایت به اوج تریلر میرسیم و شخصیتی با نوعی ساز برقی گیتارطور را مشاهده میکنیم که مدل موی آملی را دارد اما میتواند همان هیگز نیز باشد. او با تعدادی سرباز رباتیک همراه است. این ما را به یاد معرفی زودهنگام آنتاگونیست مردهی بازی اول، لیکوئید اسنیک، در متال گیر سالید ۲ میاندازد. در ادامه عبارت «آیا باید به هم وصل میشدیم؟» به نمایش درمیآید که در این در مقابل عبارت «فردا در دستان توست» از بازی اول قرار میگیرد. عبارتی که عنصری از امید را نیز در خود دارد و با موضوع بازی برای اتصال مجدد آمریکا از طریق یک شبکه همخوانی داشت. اولین چیزی که از جملهی آخر تریلر بازی دوم میتوان دریافت کرد این است که قصد دارد چنین ارتباطی را زیر سوال ببرد که مانند مضامینی از متال گیر سالید ۲ است: آیا اینترنت واقعا یک چیز مفید در جوامع ما است؟
با این حال بزرگترین سرنخ در مورد بازی صدای هیگز است که نزدیک به پایان تریلر میگوید این UCA نبود که تصمیم نهایی را گرفت، بلکه APAC (یک شرکت خصوصی) بود. نوع جملهبندی در اینجا نشان میدهد که هر چیزی که از بازی اول سری فهمیدهایم، در نهایت ممکن است که اهداف متفاوتی داشته باشند.
در اینجا تعدادی سرنخ وجود دارد. کل فاجعهی دث استرندینگ زمانی رخ داد که BB مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد، اما پس از آن آملی از مقداری مواد جادویی برای درمان و بازگرداندن او از دنیای دیگر استفاده کرد و بیتیها در کنار او به واقعیت وارد شدند. حالا ما شاهد لو در ورژن مسنتری هستیم. بعضی معتقدند که این نقش را به جای لیا سیدو، ال فانینگ بازی میکند. او ظاهرا در جایی زنده است و توسط افراد شروری محافظت میشود. برای چنین پیشزمینهای، عبور از اقیانوسها برای یافتن ساحلی که لو در آن سرگردان شده است، مناسب است. همچنین به نظر واضح است که شخصیت هیگز پیروان شیطانی و رباتیک زیادی دارد.
در هر صورت به نظر میرسد که هیدئو کوجیما، در هر زمان، خالقی است که به کارهای قبلی خود ارجاعات زیادی میدهد. هرچند این با وجود استر اگ بسیار متفاوت است. DS2 معروفترین دنبالهی کوجیما پروداکشنز را به یاد طرفداران میآورد و با نام Death Stranding 2 به نوعی مخالفت میکند. این بازی ظاهرا به طرفداران آنچه که میخواهند مانند بازگشت سم را میدهد اما بازتاب اثری است که همه را غافلگیر کرد.
در صنعت بازی وقتی کاری را با موفقیت انجام داده و اثری درخور را عرضه کنید، تنها چیزی که برخی میخواهند این است که دقیقا همان کار را با یک دنباله دوباره انجام دهید. این چرخهای است که در آن کوجیما با ساختن بازیهای مشابه به صورت سطحی که تجربیات عمیقا متفاوتی را ارائه میدهند، موفق شده سبک خاص خود را داشته باشد. در واقع اگر چیزی هیدئو کوجیما را به عنوان کارگردان بازیهای شاهکار تعریف کند، میل به فراتر رفتن و برهم زدن انتظارات است و باید دید که با دث استرندینگ ۲ شاهد چه رویکردی از سوی او خواهیم بود.