در روز نخست نمایشگاه الکامپ، استادان جامعهشناسی و ارتباطات درباره نقش نوآوران در آینده ایران گفتوگو کردند.
در پنل «نقش نوآوران در آینده ایران» هادی خانیکی، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی و علیاصغر سعیدی، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران و سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، نظراتشان درباره نقش فناوری و کسبوکارهای نوآورانه در تحولات اجتماعی را ارائه دادند.
هادی خانیکی در شروع این پنل در پاسخ به این پرسش که «کسبوکارهای نوآور چه تأثیراتی بر جامعه گذاشتهاند؟»، گفت:
یکی از مؤلفههای مهم تغییرات جامعه ایرانی همین همنشینی با کسبوکارهای نوآور است. شش نتیجه را در این تغییر میتوان دنبال کرد. تغییر اول در فضای اشتغال است که مسئله اقتصاد دانشبنیان و مبتنیبر فناوری پیشرفته را برجسته کرده است. درکنار بهبود شرایط فردی یا تلاش برای بهبود آن، بر توسعه و رشد اقتصادی و توسعه و رشد اجتماعی هم اثر گذاشته است. دومین مؤلفه را میتوان در توسعه فناوری دید. کسبوکارهای نوآور نقش مهمی ایفا کردند تا توسعه فناوری را از حوزه آکادمیک وارد حوزه اجتماعی و اقتصادی کنند که بهبود فرایند تولید محصولات و خدمات نوآورانه و ایجاد تحول در زمینههای مختلف اجتماعی و اقتصادی را بهدنبال داشت.
–
خانیکی به تحول در سبک زندگی و مصرف و تولید نیز اشاره کرد که براثر توسعه کسبوکارهای نوآور ایجاد شده است:
کسبوکارهای نوآور با ارائه راهکارها و محصولات جدید سبک زندگی جامعه را تغییر شگرفی داد. آنچه به توسعه فناوری کمک کرد، بعضی از عوامل اجباری مثل کرونا بود که اگر نیامده بود، نمیدانم چقدر استفاده بیشتر از خرید و مصرف دیجیتال، مصرف هنری دیجیتال و کالاهای دیجیتال بیشتر میشد. همچنین، بهطور جدی توجه به محیطزیست و توسعهی پایدار اتفاق افتاد و راهکارهای سبز و کاهش آلودگی و مصرف انرژی برجسته شد.
–
بهگفتهی این استاد دانشگاه، تأثیر بعدی که ازنظر اجتماعی و اقتصادی اهمیت زیادی دارد، بهمشارکتکشاندن و دخالتدادن گروههای مختلف حاشیهای مثل زنان و تغییر نرخ مشارکت آنها بود:
خیلی از گروههای حاشیه و توانخواه و افرادی از دورترین روستاها وارد جدیدترین عرصهها شدهاند.
–
او به تأثیر در حوزه تغییرات فرهنگی و اجتماعی و ارتباطی نیز اشاره کرد و گفت:
جامعه ما متکثر و متفاوت و متنوع شده است. کسبوکار فنآور عملاً بیشتر از هر حوزه کسبوکار گذشته این تنوع و تکثر و تفاوت را به رسمیت شناخته است. میتوانیم بگوییم که یکی از مؤلفههای مهم تغییر جامعه امروز خود این کسبوکارهای نوین هستند که محصول دو تغییر عمدهاند. تغییر اول در فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی رخ داده است که ما را وارد پاردایم جدید و جامعه شبکهای کرده و تغییر دوم تغییر پردامنهای است که زنان و جوانان و گروههای پیشران را وارد این حوزه کرده است.
–
جامعه ایران بیش از گذشته نوآوری را میپذیرد
علیاصغر سعیدی با اشاره به تحولات تاریخی گفت در دوران پس از مشروطیت افراد مختلفی در ایران نوآوری انجام دادند و اگر شرایط اجتماعی فراهم بود، مسلماً نوآوریهایشان در جامعه محسوس میشد؛ اما چه ازنظر داخلی و چه ازنظر خارجی پذیرفته نشد و هرچه جلوتر میآیید، تغییرات بیشتر پذیرفته میشوند:
بعضی از نوآوریهای گذشته ممکن است درمقایسهبا حالحاضر مهمتر و نوآورانهتر و از سنتهای گذشته بیشتر فاصله گرفته بودند؛ ولی با مشکلاتی روبهرو بودند. مطمئن باشید اگر امروز استفاده از کولر یا مصرف پفک نملی به نظر ساده است، در زمانیکه این محصولات به بازار آمده بودند، کارآفرین با مشکلات زیادی روبهرو بوده است. همیشه اولینها در صنعت مشکلات زیادی داشتند.
–
او درادامه درباره تأثیرات عصر جهانیشدن گفت:
دو نظریه اینجا وجود دارد: عدهای میگویند تغییرات تکنولوژی باعث شده است تا نوآوری بهوجود بیاید و مردم هم بپذیرند؛ عده دیگری میگویند با انسانی روبهرو نبودیم که پذیرش این تفاوتها را داشته باشد. هرچه به سمت دنیایی برویم که حق انتخاب برای آدمها مسئلهای اساسی میشود، نوآوری بیشتر پذیرفته میشود.
–
سعیدی تأکید کرد که جامعه ایران بیش از گذشته نوآوریها را میپذیرد. ممکن است عدهای معتقد باشند در گذشته سرعت تحولات اقتصادی بسیار بیشتر از ظرفیت پذیرش بوده است. بهگفتهی هنری کیسینجر، یکی از دلایل انقلاب ایران این بود که مدرنشدن بیشازحد پذیرفته شده بود؛ ولی در دوره بعد از انقلاب بهویژه دو دهه اخیر، بعضی جامعهشناسان اعتقاد دارند که جنگ تحولاتی بهوجود آورد که باعث شد هم ازلحاظ ترکیب جمعیتی و هم ازلحاظ تأثیرات جهانیشدن نوآوری را بیشتر بپذیریم.
استارتاپها باید به مسئولیت اجتماعی خود توجه کنند
درادامه این پنل، سعید معیدفرِ جامعهشناس درباره تأثیر مردم بر نوآوران به ارتباط میان ساحتهای مختلف جامعه اشاره کرد و گفت اگر ارتباط میان ساحتهای مختلف جامعه قطع باشد و امکان ارتباط نباشد، میتواند مسئله اجتماعی مهمی پدید بیاید:
ایران بهدلیل شرایط جغرافیایی و استراتژیک همیشه پذیرای تحولات و دگرگونیها بوده است و از بسیاری از کشورهایی که از حوزه تمدنی دور بودند، کمتر مشکل داشته است. شاید همین مسئله باعث بروز بحرانهایی هم بوده است. سرعت تغییرات و دگرگونیها و پذیرش مردم برای آن اگر با عرصهها و ساحتهای دیگر حیات اجتماعی سازگار میشد و همزمانی اتفاق میافتاد، در همه عرصهها میتوانستیم جایگاه بهتری داشته باشیم.
–
بهگفته این جامعهشناس، امروز جامعه ما دچار فقدان تعادلهای وحشتناکی در همه عرصههاست:
با اینکه ایران پیش از بسیاری از کشورها و دولتها تغییرات را پذیرفته است؛ اما بهدلیل فاصله میان ساحتهای مختلف زیست نهتنها گامی به جلو نبرده؛ بلکه درگیر بحرانهای ساختاری عمیقی شده است که برونرفت از آنها میتواند بسیار دشوار باشد و کار به جایی میرسد که هر چند وقت یک بار نیاز به انقلاب است.
–
معیدفر اشاره کرد که چطور استارتاپهای کشور به ساحتهای دیگر برخورد میکنند و آنها موانع جدی پیش پای استارتاپ ایجاد میکنند و از نوآوری جلوگیری میکنند و این همه زحمت با وجود بحرانهای اجتماعی و سیاسی نتایج لازم را نمیدهد:
اینها سطح توقعات ما را از زیست جهانها افزایش داده است؛ اما چون با زیست جهان ما متعادل نیستند، دچار بحران روحی و اجتماعی میشویم.
–
بهگفته او، استارتاپها باید به مسئولیت اجتماعی توجه کنند؛ چون در جهان آزادی نیستند؛ بلکه در ایران فعالیت میکنند که ساحتهای دیگر آن بسته است یا تحرک لازم را ندارد:
لازم است سرمایههای عظیمی برای توسعه و رشد آینده را به حوزه اجتماعی بیاورند و کار کنند. ما در این منطقه عرصههای زیستی داریم که اگر توجه نشود، استارتاپها دیر یا زود به سقفهای نفوذناپذیر برمیخورند و با بحران روبهرو میشوند.
–
رقابتهای غیرسازنده ویژگی شرایط ناعادلانه و ناآزاد است
درادامه این نشست، هادی خانیکی از تغییرات مختلفی گفت که در جامعه ایران رخ داده و پیمایشها آنها را نشان میدهند. روند تغییرات نشان میدهند جامعه ایران بهسمت فردیترشدن میرود و ارزشهای مادی در آن غلبه پیدا میکند. همچنین، جامعه بهشدت و بهصورت گسترده احساس بیعدالتی و تبعیض و طبیعتاً گسترش فساد میکند. علاوهبراین، سطح اعتماد اجتماعی کاهش یافته است.
او تاکید میکند که استارتاپها در خلأ فعالیت نمیکنند و نفرت از سرمایهگذار و صاحب کسبوکار در شرایط مبتنیبر عصیان و خشم و نارضایتی شکل میگیرد:
تجربه تاریخی ایرانیان است که سوءظن و بدبینی در میان نخبگان و جامعه وجود داشته است. چون جامعه درمعرض خطر تضعیف همبستگی اجتماعی است و بخشهای مهم آن در حالت غیرگفتوگویی و فروبستگی است، هر بهبود شرایطی را دال بر این میبیند که وضع خودش بدتر شده است. رقابتهای غیرسازنده که از دل آن حسادت و احساس تبعیض شکل میگیرد، ویژگی شرایط ناعادلانه و ناآزاد است. در این شرایط، کمتر گفتوگو میشود و کمتر ارتباط شکل میگیرد و سوءظنها تشدید میشود و بهبود وضعیت هر استارتاپ و هر گروه نوآوری چنین تصوری را بهوجود میآورد که از رانتها و امتیازها استفاده میکند و پشتش پدیده شومی مثل آقازادگی و استفاده از فرصتهای نابرابر وجود دارد.»
–
بهگفته این استاد ارتباطات، در چنین شرایطی افزایش شفافیت و مقابله با فساد در سطح مطالبه و خواست اجتماعی است. هرچه امکانات و فرصتهایی که خلق میشود در شرایط برابر و شفافی باشند، میتوان گفت خلاقیتها است که حرف اول را میزند. خانیکی راهبردهای پیشنهادیاش را اینطور عنوان میکند:
اولین راهبرد پیشنهادی افزایش فهم عمیق از جامعه و نیازهای ان است. استارتاپ و کارآفرینی در فضای غیراجتماعی محقق نمیشود. با جامعهای سروکار داریم که هم ایثار را در دوران جنگ دیده و هم شکلگرفتن بازارهای اقتصادی که مبتنیبر سوءاستفاده از جنگ بودند. هم در ایام کرونا دیده که ۴۲ درصد جامعه ایرانی در اقدامی خیرخواهانه شرکت کردند و هم کسانی را دیده که از قبل کرونا پولشان از پارو بالا رفته است.»
–
او درادامه بر حفظ و تقویت هویت ارزشهای فرهنگی جامعه تأکید میکند و میگوید استارتاپها باید با جامعه محلی و گروهها و اقشار اجتماعی، بهخصوص گروههای پیشران تغییر مثل جوانان زنان و اقوام در ارتباط باشند. همچنین، به ضرورت ارتباط با انجمنهای علمی و نهادهای مدنی اشاره می کند و میگوید گفتوگو بین نهاد علم و اقتصادی و شغلی میتواند چشماندازهای جدیدی بهوجود بیاورد:
استارتاپها درزمینه آسیبهای جامعه مثل کودکان محروم از تحصیل تا زنان سرپرست یا حتی کمک به توسعه و رشد همین نهادهای علمی و مدنی مشارکت کنند.
–
استارتاپها باید با جامعه محلی ارتباط برقرار کنند
در بخش دیگری از این پنل، سعیدی هم با اشاره به اینکه نفرت مردم از کسبوکارها و نوآورها مربوط به تاریخ معاصر است و در گذشته درباره تجار اینگونه نبود، میگوید یکی از ضعفهای صنعتگران این است که با جامعهشناسان ارتباط ندارند و جامعه را بهدرستی نمیشناسند.
معیدفر هم در پایان پنل به ارتباط استارتاپها با مرکز قدرت اشاره میکند و میگوید:
استارتاپها برای اینکه بتوانند موفق باشند، خودشان را با مرکز قدرت نزدیک میکنند؛ ولی این زیرکی را ندارند که بهخوبی با جامعه محلی ارتباط برقرار و نیازهای آنها را برطرف کنند. به میزانی که جامعه ضعیف شود و از جامعه بودن ساقط شود، نفرت و فردگرایی مفرط و ابراز انزجار میان شهروندان شکل میگیرد؛ پس مهمترین وظیفه استارتاپ این است که تاحدممکن در فضای مجازی و واقعی تعاملات اجتماعی و ارتباطات میان آدمها و کانونهای اصلی حیات اجتماعی را تقویت کند. یکی از پاشنهآشیلهای استارتاپهای ما تأکید روی فضای مجازی و ارتباطات مجازی است. این برای جامعه آمریکا و اروپا که نهادهای مدنی دیگر فعالاند، شاید کمتر آسیبپذیر باشد؛ ولی برای جامعه ایران که نه حزبی نه تشکلی و صنفی هست یا اگر هستند ضعیفاند، بدبینی را تقویت میکند.
–
معیدفر تأکید میکند که با ساخت مدرسه استارتاپ نمیتواند مشکلاتش را حل کند؛ بلکه اهل دانش باید کمک کنند که در فضایی بهشدت ضداجتماعی و فردگرا چگونه میتوان جامعه را رشد داد و اجتماعات انسانی را تقویت کرد. فضای مجازی درکنار فضای واقعی میتواند تقویت شود.